• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تغییر در آسمان و افلاک پس از شهادت امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) در راس مهم‌ترین حوادث تاریخ بشریت قرار دارد. یکی از نشانه‌های عظمت این حادثه، رخدادهای شگفتی است که غالباً آنها شکل خرق عادت داشته و در پی شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به وقوع پیوست. یکی از این رخدادهای عجیب، وقوع تغییر در آسمان و افلاک پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) است.



حادثه عاشورا از لحاظ ماهیت، اهداف و آثاری که بر جای نهاد، یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای تاریخ بشر است؛ چراکه قهرمان حادثه، امامی معصوم اسـت کـه بـه منظـور حفظ کامل‌ترین و آخرین دین الهی، جان خود را فدا کرد. رخدادهای شگفتی که در پی شهادت آن حضرت، در جهان هستی پدید آمد، گواهی بر عظمت قیام او و شدت فاجعه شهادتش است. در یک نگاه گذرا بـه مـتـون تاریخی و روایی شیعه و اهل سنت، گزارش‌های بسیاری از این دست حوادث به چشم می‌خورد که در مجموع، گویای آن است که این حادثه، در میان حوادث رخ داده در تمام تاریخ بشر، اهمیت خاصی دارد و بدین لحاظ درخور دقت و بررسی ویژه است. یکی از حوادث عجیبی که در روز عاشورا و پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) رخ داد، کسوفی بود که موجب تیرگی عجیب آسمان و حتی رؤیت ستارگان شد.


بنابر نقل منابع تاریخی هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، خورشید گرفت و آن‌قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستاره‌های آسمان ظاهر گردیدند. این حادثه به همراه بعضی رخدادهای دیگر وضعیتی پدید آورد که به گفته برخی شاهدان، مـردم گمان کردند قیامت برپا شده است. افزون بر این، برخی محدثان متاخر، از بروز خسوف در شام عاشورا نیز خبر داده‌اند. سخن علامه مجلسی در این باره چنین است: «رایت فی کثیر من کتب الخاصة والعامة وقوع الکسوف والخسوف فی یوم عاشوراء ولیلته.»


خلف بن خلیفه از پدرش نقل می‌کند که گفت: زمانی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، آن‌قدر آسمان تاریک شد که هنگام ظهر ستاره‌های آسمان ظاهر شدند، تا جائی که ستاره جوزا در عصر دیده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ریخت.
علی بن مسهر نیز از جده‌اش نقل می‌کند که می‌گفت: هنگامی که امام حسین به شهادت رسید من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود که گویا لخته خون بود.


در بعضی گزارش‌ها هم، به تلاطم و برخورد ستارگان باهم اشاره شده است. عیسی بن حارث کندی می‌گوید: هنگامی حسین بن علی (علیه‌السّلام) را شهید کردند، تا هفت روز، هرگاه که نماز عصر را می‌خواندیم می‌دیدیم آفتابی که بر دیوارهای خانه‌ها می‌تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر‌های سرخ است که بر آن کشیده‌اند، و می‌دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می‌زدند (با یکدیگر برخورد می‌کردند).


بنابر نقل منابع تاریخی، علی بن مدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس نقل می‌کند که گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین به مدت شش ماه سرخ‌رنگ شده بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می‌کردیم، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال کرد: چه نسبتی با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند که او راستگو و امانتداری بزرگ و میهمان‌نواز بود. یزید بن ابی‌زیاد می‌گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشکریان ذبح کردند آتش از گوشتش زبانه می‌کشید.
بر اساس برخی گزارشات تاریخی، سرخی افق از روزی که حسین بن علی به شهادت رسید در افق دیده شد. به هر روی وقوع چنین رویدادهای شگفتی در روز عاشورا، از گزارش‌های مشهور در منابع شیعی و سنی است.


ممکن است برخی با دیدن گزارش‌های بالا، بی اختیار روایت پیامبر را درباره کسوف آسمان از مرگ فرزندش ابراهیم به یاد بیاورند. بر اساس آن روایت، هنگامی که ابراهیم (فرزند رسول خدا از ماریه قبطیه) از دنیا رفت، خورشید گرفت. بعضی از مردم پنداشتند که این کسوف به سبب مرگ فرزند رسـول خـدا رخ داده است، و این پندار به زودی تبدیل به شایعه شد. رسول خـدا بـه محـض شـنیدن‌ ایـن شایعه، بر فراز منبر رفت و ضمن خطبه‌ای فرمود: «ای مردم، خورشید و ماه، دو نشانه از نشانه‌های خداوند هستند و به امر خداوند در حرکت‌اند، و از او فرمان می‌برند و به سبب مرگ یا زندگی کسی، دچار گرفتگی نمی‌شوند. پس هرگاه کسوف رخ داد، نماز به جای آرید».
با توجه به این روایت، چگونه می‌توان روایات حاکی از خورشید گرفتگی و تاریکی آسمان از شهادت امام حسین را پذیرفت؟ در پاسخ باید گفت: آنچه پیامبر خدا در این روایت بر آن خط بطلان کشیده، بروز کسوف یا خسوف به علت مرگ یا ولادت فردی عادی است؛ حتی اگر فرزند پیامبر باشد. اما آنچه در روز عاشورا رخ داد، تنها مرگ یک فرزند پیامبر نبود؛ بلکه حادثه‌ای عظیم در تاریخ بشر بود که از حوادث و فجایع متعـددی ترکیـب شـده و نقطه اوج آن، شهادت سبط رسـول خـدا با آن وضع دل خـراش بـود. از‌ایـن رو نه تنها انسانهای باایمان، بلکه نظام هستی نیز از آن واقعه متاثر شـد. پـس بـه جـرئـت می‌توان گفت حوادث شگفتی چون کسوف و خسوف، نمودهـا و جلوه‌هایی از آن تاثر بوده‌اند. گفتنی است بر اساس برخی روایات ـ که پس از‌ایـن خـواهیم آورد با مرگ هـر مـؤمنی، محـل نـمـازش و نیـز مـحـل صـعود اعمال و نزول رزق او در آسمان، بر او می‌گریند.


۱. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۴، ص۷۹، ح۲.    
۲. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۳. عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۴. ابن حجر، احمد، تلخیص الحبیر، ج۲، ص۱۹۰.    
۵. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۳۳۷.    
۶. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۴۶۸.    
۷. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۸. عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۹. ابن حجر، احمد، تلخیص الحبیر، ج۲، ص۱۹۰.    
۱۰. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۳۳۷.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۵، ص۱۵۳.    
۱۲. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۱ - ۴۳۲.    
۱۳. ابن‌ حجر، احمد، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۱۴. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۶.    
۱۵. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۲.    
۱۶. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۶.    
۱۷. ابن عساکر، علی بن حسن، ترجمة الامام الحسین (علیه‌السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۵۶.    
۱۸. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص٢٦٨.    
۱۹. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۲۰. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۲ - ۴۳۳.    
۲۱. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۲۲. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۲۳. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷.    
۲۴. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۲.    
۲۵. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۲۶. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۲۷. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷.    
۲۸. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۴ - ۴۳۵.    
۲۹. ابن‌ حجر، احمد، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۳۰. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۳۱. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۳۲. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۳۰.    
۳۳. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۳۴. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۳۵. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۳۶. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص١١٤.    
۳۷. ابن حجر هیتمی، احمد، الصواعق المحرقة، ج۲، ص۵۶۹.    
۳۸. ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص١٤٢.    
۳۹. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۳۱۳.    
۴۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج۳، ص۲۰۸.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۱۸۸-۱۸۹.






جعبه ابزار