تعقیبات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تعقیبات، عنوانی در
فقه و آداب دینی ناظر به مجموعهای از اعمال
مستحب که به دنبال
نماز انجام میگیرد.
نماز به مثابه مهمترین فریضه ای که در دین
اسلام به اقامه آن امر شده است، مبنایی برای شکل گرفتن طیفی از آداب دینی است که پیشاپیش
نماز یا پس از آن، انجام میگیرد و به گونه اخیر تعقیبات گفته میشود.
تعبیر تعقیب، در اخباری از
زبان امام صادق (علیهالسلام) به کار رفته،
و در سدههای متمادی همواره رایج بوده است. برخی در
تفسیر آیههای «فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ، وَ اِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ؛
پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز! • و به سوی پروردگارت توجه کن»، این دو
آیه را ناظر به تعقیبات دانستهاند.
درباره آیه شریفه «...
فَسَبِّحْهُ وَ اَدْبارَ السُّجودِ؛
او را
تسبیح کن، و بعد از سجدهها!»، در حالی که برخی مفسران چون
ابن عباس آن را به
تسبیح پس از
نماز یا تعقیبات بازگرداندهاند، شماری از مفسران
اهل سنت، آن را اشاره به
نماز نافله پس از
فریضه دانستهاند.
گفتنی است همین معنای
نماز تطوع پس از
نماز دیگر، از مهمترین موارد کاربرد
اصطلاح تعقیب در متون فقهی اهل سنت بوده است.
]]
سوره یس یا
آیة الکرسی پس از
نماز فریضه توصیه شده است. در روایات و کتب فقهی، بر
دعا و
ذکر پس از
نماز تأکید شده است. در این باره ادعیه مأثوری نیز وارد شده که از مشهورترین آنها در منابع امامیه، دعای «لا الٰه الا الله وحده وحده...» است
همچنین میتوان از دعای «اللهم انی اسألک من کلِ خیرٍ احاط بِه علمک...» یاد کرد که در روایات توصیه شده است.
افزون بر ادعیه مشترک، برای هر یک از
نمازهای روزانه، دعای مخصوصی نیز آمده است.
این در حالی است که بارها گوشزد شده است که نمازگزار باید هر آنچه را خواهش دارد، از
خداوند بخواهد و دعا کند.
در روایات گفته شده است که دعا پس از
نماز فریضه، بر
نماز نافله رجحان دارد.
بر پایه روایات، دعا پس از
نمازهای فریضه بهخصوص
فجر،
ظهر و
مغرب، مستجاب است.
برخی منابع فقهی بر این نکته تأکید دارند که اذکار و ادعیه مأثور بر غیر آن فضیلت دارند.
گفتن اذکار مکرر پس از
نماز، به اشکال گوناگون مطرح شده است، اما مشهورترین و مؤکدترین آنها در تعقیب هر
نماز،
تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) است که مشتمل بر ۳۴ تکبیر، ۳۳ الحمد لله و ۳۳
سبحان الله است.
در عین حال، به طور کلی به اذکار گوناگون از تمجید و حمد و
تسبیح و
تهلیل و
صلوات بر
پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم) امر شده است.
در منابع اهل سنت، در باب اذکار و ادعیه به عنوان تعقیب، آن اندازه که در منابع
امامیه دیده میشود، بسط نیامده است. در طیفی از آثار آنان، برخی از ادعیه مأثور و حتی دعای غیر مأثور پس از
نماز،
مستحب دانسته شده است، در حالی که در برخی از منابع، قعود پس از
نماز و ذکر و دعا به سبب
خوف از
بدعت و داخل شدن آن در سنن
نماز، ناروا انگاشته، و
مکروه شمرده شده است.
از
آداب توصیه شده در روایات، سجده شکر است که ذکر آن صد شکر، یا صد درخواست عفو است.
در برخی منابع سجده شکر از ویژگیهای امامیه دانسته شده است.
در حالی که اساس
سجده شکر از مشترکات امامیه با مذاهب اهل سنت است، انجام آن پس از
نماز از سوی برخی فقیهان اهل سنت به همان سبب پیش یاد شده،
مکروه شمرده شده است.
از جمله آداب عبادی توصیه شده در پایان تعقیبات،
تعفیر است و آن حالتی است که نمازگزار گونههای خود را بر
زمین میساید.
توصیه شده است که نمازگزار در حال تعفیر، ساعدها و
سینه و
شکم خود را بر زمین نهد.
در باب
نماز جماعت، توصیه شده است که امام تا آنگاه که متأخران از مأمومین
نماز خود را به پایان برند،
تسبیح گوید، اما در مجموع تعقیب را کوتاه سازد.
در روایات اهل سنت، بهخصوص از
کراهت تعقیب در
نمازهای ماه رمضان و نگرانی از خستگی مردم سخن آمده است
و گاه اطاله قعود برای امام بهطورکلی مکروه شمرده شده است.
در فضیلت تعقیب گفته شده است که اگر مؤمنی پس از
نماز آن اندازه به تعقیب پردازد که
نماز دیگر فرا رسد، او میهمان خداست و حق او بر
خداوند آن است که میهمانش را گرامی دارد.
در منابع فقهی، گاه مبحث تعقیبات بسیار کوتاه مطرح شده است،
در حالی که در برخی متون که توجه بیشتری به سنن
نماز دارند، مبحث تعقیبات تفصیلی تمام یافته است.
تعقیبات، موضوع برخی تکنگاریهای فقهی نیز بوده است که از آن جمله است، رسالهای با عنوان
التعقیب و التعفیر از ابوالعباس
ابن نوح سیرافی،
رساله ای از
ابن فهد حلی با عنوان «
الفصول فی دعوات اعقاب الفرائض» (چ سنگی در حاشیه مکارم الاخلاق، ۱۳۴۱ق)، و رسالهای از
محقق کرکی.
«فاذا قضیتم الصّلوة فاذکروا الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبکم فاذا اطماننتم فاقیموا الصّلوة انّ الصّلوة کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتاً؛
و هنگامی که
نماز را به پایان رسانیدید خدا را یاد کنید در حال ایستادن و نشستن و به هنگامی که به پهلو خوابیدهاید، و هر گاه آرامش یافتید (و حالت، خوب زایل گشت)،
نماز را به صورت معمول، انجام دهید، زیرا
نماز وظیفه ثابت و معینی برای
مؤمنان است».
منظور از یاد خدا در حال قیام و قعود و بر پهلو خوابیدن ممکن است همان حالات
استراحت در فاصلههایی که در میدان
جنگ واقع میشود باشد و نیز ممکن است به معنی حالات مختلف جنگی که سربازان گاهی در حال ایستادن و زمانی نشستن و زمانی به پهلو خوابیدن سلاحهای مختلف جنگی از جمله وسیله تیراندازی را به کار میبرند، بوده باشد. آیه فوق در حقیقت
اشاره به یک دستور مهم اسلامی است که معنی
نماز خواندن در اوقات معین این نیست که در سایر حالات
انسان از خدا غافل بماند بلکه
نماز یک دستور انضباطی است که روح توجه به پروردگار را در انسان زنده میکند و میتواند در فواصل
نمازها خدا را به خاطر داشته باشد خواه در میدان جنگ باشد و خواه در غیر میدان جنگ.
آیه فوق در روایات متعددی به کیفیت
نماز گزاردن بیماران تفسیر شده که اگر بتوانند ایستاده و اگر نتوانستند نشسته و اگر باز نتوانند به پهلو بخوابند و
نماز را به جا آورند این
تفسیر در حقیقت یک نوع تعمیم و توسعه در معنی آیه است اگر چه آیه مخصوص به این مورد نیست.
سپس
قرآن میگوید: دستور
نماز خوف یک دستور استثنایی است و به مجرد این که حالت
خوف زایل گشت، باید
نماز را به همان طرز عادی انجام دهید. «فاذا اطماننتم فاقیموا الصلوة؛
و هر گاه آرامش یافتید (و حالت، خوب زایل گشت)،
نماز را به صورت معمول، انجام دهید».
و در پایان سرّ این همه سفارش و دقت را درباره
نماز چنین بیان میدارد: زیرا
نماز وظیفه ثابت و لا یتغیری برای مؤمنان است. «ان الصلوة کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتاً؛
زیرا
نماز وظیفه ثابت و معینی برای مؤمنان است».
کلمه (موقوت) از ماده (وقت) است بنابراین معنی آیه چنین است که اگر ملاحظه میکنید در میدان جنگ
مسلمانان باید این وظیفه اسلامی را انجام دهند به خاطر آن است که
نماز اوقات معینی دارد که نمیتوان از آنها تخلف کرد ولی در روایات متعددی که در ذیل آیه وارد شده است (موقوتاً) به معنی ثابت و
واجب تفسیر شده است که البته آن هم با مفهوم آیه سازگار است و نتیجه آن با معنی اول تقریباً یکی است.
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة.
(۲) عبدالله ابنابی شیبه، المصنف، به کوشش کمال یوسف حوت، ریاض، ۱۴۰۹ق.
(۳) محمد ابنبابویه، من لایحضره الفقیه، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۴۰۴ق.
(۴) احمد ابنتیمیه، کتب و رسائل و فتاوی، به کوشش عبدالرحمان محمدقاسم عاصمی، مکتبة ابن تیمیه.
(۵) علی ابنطاووس، فلاح السائل، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
(۶) محمد امین ابنعابدین، رد المحتار، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
(۷) عبدالله ابنقدامه، المغنی، بیروت، ۱۴۰۵ق.
(۸) ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیـروت، ۱۴۰۱ق.
(۹) ابراهیم ابنمفلح، المبدع، بیـروت، ۱۴۰۰ق.
(۱۰) محمد ابن مفلح، الفروع، به کوشش ابو الزهراء حازم قاضی، بیروت، ۱۴۱۸ق.
(۱۱) سلیمان ابوداوود سجستانی، السنن، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ق.
(۱۲) تقی ابوالصلاح حلبی، الکافی، به کوشش رضا استادی، اصفهان، ۱۴۰۳ق.
(۱۳) احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق.
(۱۴) محمد حصکفی، الدر المختار، بیروت، ۱۳۸۶ق.
(۱۵) محمد شهید اول، الالفیة، به کوشش علی فاضل قائینی، قم، ۱۴۰۸ق.
(۱۶) زینالدین شهید ثانی، الروضة البهیة، به کوشش محمد کلانتر، بیروت، دارالتعارف.
(۱۷) شیخ بهایی، مفتاح الفلاح، بیروت، ۱۴۰۵ق.
(۱۸) محمد حسن صاحب جواهر، جواهر الکلام، به کوشش محمود قوچانی، تهران، ۱۳۹۴ق.
(۱۹) فضل طبرسی، مجمع البیان، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
(۲۰) طبری، التفسیر، بیروت، ۱۴۰۵ق.
(۲۱) محمد طوسی، مصباح المتهجد، تهران، ۱۳۳۹ق.
(۲۲) محمد طوسی، النهایة، بیروت، دارالاندلس.
(۲۳) حسن علامه حلی، تبصرة المتعلمین، به کوشش احمد حسینی و هادی یوسفی، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۲۴) حسن علامه حلی، نهایة الاحکام، به کوشش مهدی رجایی، قم، ۱۴۱۰ق؛ قرآن کریم؛
(۲۵) ابوالقاسم قمی، غنائم الایام، به کوشش عباس تبریزیان، مشهد، ۱۴۱۸ق.
(۲۶) محمد کلینی، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۱ق.
(۲۷) جعفر محقق حلی، شرائع الاسلام، به کوشش عبدالحسین محمد علی، نجف، ۱۳۸۹ق/۱۹۶۹م.
(۲۸) جعفر محقق حلی، المعتبر، به کوشش ناصر مکارم شیرازی و دیگران، قم، ۱۳۶۴ش.
(۲۹) علی مرداوی، الانصاف، به کوشش محمد حامد فقی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
(۳۰) مسلم بن حجاج، صحیح، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، ۱۹۵۵م.
(۳۱) احمد نجاشی، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
(۳۲) احمد نراقی، مستند الشیعة، قم، ۱۴۱۵ق.
(۳۳) یحیی بن سعید حلی، الجامع للشرایع، به کوشش جعفر
سبحانی و دیگران، قم، ۱۴۰۵ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۵، ص۵۹۹۲. سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تعقیبات»، تاریخ بازیابی۹۵/۱۰/۲۲.