تعقیب اصحاب کهف (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بر پايه برخی
روایات با اينکه
پادشاه جبار و بت پرست عصر، همه کسانی را که از پرستش بتها سرباز میزدند میکشت؛ ولی به
اصحاب کهف مدتی مهلت داد تا از
ایمان خود بازگردند. آنان از اين فرصت استفاده کرده و به غار پناه بردند. برخی ديگر از روايات، آنان را امین و رازدار پادشاه عصر خود قلمداد کرده که هدايت يافته و به غار پناه بردند.
با توجه به برخی از
آیات قرآن ، اصحاب کهف تحت تعقیب
حکومت دوران خود قرار داشتند همانطور که میفرماید:
واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فاو ا الی الکهف ینشر لکم ربکم من رحمته ویهیئ لکم من امرکم مرفقا (و چون از آنها و از آنچه كه جز خدا مىپرستند كناره گرفتيد پس به
غار پناه جوييد تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند و براى شما در كارتان گشايشى فراهم سازد).
وکذلک بعثنـهم لیتسآءلوا بینهم قال قآئل منهم کم لبثتم قالوا لبثنا یوما او بعض یوم قالوا ربکم اعلم بما لبثتم فابعثوا احدکم بورقکم هـذه الی المدینة فلینظر ایهآ ازکی طعاما فلیاتکم برزق منه ولیتلطف ولایشعرن بکم احدا (و اين چنين بيدارشان كرديم تا ميان خود از يكديگر پرسش كنند گويندهاى از آنان گفت چقدر ماندهايد گفتند روزى يا پارهاى از روز را ماندهايم سرانجام گفتند پروردگارتان به آنچه ماندهايد داناتر است اينك يكى از خودتان را با اين
پول خود به
شهر بفرستيد تا ببيند كدام يك از غذاهاى آن پاكيزهتر است و از آن غذايى برايتان بياورد و بايد زيركى به خرج دهد و هيچ كس را از حال شما آگاه نگرداند).
انهم ان یظهروا علیکم یرجموکم او یعیدوکم فی ملتهم ولن تفلحوا اذا ابدا (چرا كه اگر آنان بر شما دستيابند سنگسارتان مىكنند يا شما را به كيش خود بازمىگردانند و در آن صورت هرگز روى رستگارى نخواهيد ديد).
ناچار براى نجات خویشتن و یافتن محیطى آماده تر تصمیم به هجرت گرفتند، و لذا در میان خود به
مشورت پرداختند که به کجا بروند، و به کدام سو حرکت نمایند؟ و با یکدیگر چنین گفتند:
هنگامى که از این قوم بت پرست و آنچه را جز خدا مى پرستند کناره گیرى کردید، و حساب خود را از آنها جدا نمودید، به غار پناهنده شوید (و اذ اعتزلتموهم و ما یعبدون الا الله فاووا الى الکهف ).
تا پروردگار شما رحمتش را بر شما بگستراند و راهى به سوى
آرامش و آسایش و نجات از این مشکل به رویتان بگشاید (ینشر لکم ربکم من رحمته و یهیى ء لکم من امرکم مرفقا).
یهیى ء از ماده تهیه به معنى آماده ساختن است .
و مرفق به معنى چیزى است که وسیله لطف و راحتى و رفق باشد، بنا بر این مجموع جمله یهیى ء لکم من امرکم مرفقا یعنى
خداوند ، وسیله لطف و راحتى شما را فراهم مى سازد.
بعید نیست نشر رحمت که در جمله اول آمده است اشاره به الطاف معنوى خداوند باشد، در حالى که جمله دوم به جنبه هاى جسمانى و نجات و آرامش مادى اشاره مى کند.
کلمه اعتزال وهمچنین تعزل به معناى دورى از چیزى است ، وکلمه نشر به معناى گستردن است و مرفق - به کسره میم وفتحه فاء، وهمچنین بالعکس ، ونیز به فتحه هر دوحرف - به معناى رفتار به نرمى ومعامله به
لطف است .
این آیه فراز دوم از محاوره آنان را بعد از بیرون شدن از میان مردم و اعتزالشان از آنان واز خدایان آنان حکایت مى کند، که بعضى از ایشان پیشنهاد کرده که داخل غار شوند وخود را از دشمنان
دین پنهان کنند. و اینکه این پیشنهاد خود الهامى الهى بوده که به دل ایشان انداخته که اگر چنین کنند خدا به لطف ورحمت خود با آنان معامله مى کند، وراهى که منتهى به نجاتشان از زورگوئیهاى
قوم وستمهاى ایشان باشد پیش پایشان مى گذارد. وما این معنا را از جمله ((فاووا الى الکهف ینشر لکم ربکم من رحمته ...)) استفاده کردیم ، چون
اصحاب کهف در این جمله به طور جزم گفتند: ((پروردگارتان از رحمتش براى شما مى گستراند))، ونگفتند ((امید است پروردگارتان چنین کند)) و نیز نگفتند ((شاید پروردگارتان چنین کند)) واین دومژده ، یعنى نشر رحمت وتهیه مرفق ، که بدان ملهم شدند همان دوخواهشى بود که بعد از دخول در کهف از درگاه خداى خود نموده - وبه حکایت قرآن کریم - گفتند: ((ربنا آتنا من لدنک رحمه وهیى ء لنا من امرنا رشدا)).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۵۰، برگرفته از مقاله «تعقیب اصحاب کهف».