تعصب اهلکتاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
يكى از سياست هاى
یهود متعصّب از
زمان پیامبر اسلام، ايجاد ارتباط و سپس قطع آن، به منظور ايجاد تزلزل در
جامعه است، اما قرآن می فرماید: الطاف پروردگار، در انحصار گروه خاصّى نيست.
تعصب برخی
اهل کتاب، سبب
کفر آنان به
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله
وسلّم :
•«وقالت طـائفة من اهل الکتـب... ولا تؤمنوا الا لمن تبع دینکم...:و جمعى از
اهل کتاب (از
یهود) گفتند: « (بروید در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز
ایمان بیاورید؛ و در پایان روز،
کافر شوید (و باز گردید)! شاید آنها (از آیین خود) بازگردند! (زیرا شما را، اهل كتاب و آگاه از بشارات آسمانى پیشین مىدانند؛ و این توطئه كافى است كه آنها را متزلزل سازد). و جز به كسى كه از
آیین شما پیروى مىكند، (واقعاً) ایمان نیاورید!» بگو: «هدایت،
هدایت الهى است! (و این توطئه شما، در برابر آن بى اثر است)»! (سپس اضافه كردند: «
تصور نكنید) به كسى همانند شما (كتاب آسمانى) داده مىشود، یا اینكه مىتوانند در پیشگاه پروردگارتان، با شما بحث و گفتگو كنند، (بلكه
نبوّت و
منطق، هر دو نزد شماست!)» بگو: «فضل (و موهبت نبوّت و
عقل و منطق، در انحصار كسى نیست؛ بلكه) به
دست خداست؛ و به هر كس بخواهد (و شایسته بداند،) مىدهد؛ و خداوند، واسع (داراى مواهب گسترده) و آگاه (از موارد شایسته آن) است.»
مراد از كلمه" وَجْهَ النَّهارِ" به
قرینه اینكه مقابل آخر النهار قرار گرفته اول
روز است، چون وجه هر چیزى اولین جنبه اى است كه از آن چیز براى بیننده ظاهر مى شود، وجه نهار هم اول روز است و
سیاق كلام این
طائفه از
اهل کتاب مى رساند كه در اول روز چیزى به
رسول خدا ص
وحی شده كه موافق با
عقیده اهل كتاب بوده و در آخر روز چیزى وحى شده كه با عقیده دیگرشان مخالف بوده، و این باعث شده بگویند: به آنچه اول روز نازل شده ایمان بیاورید و به آنچه در آخر روز نازل شده كفر بورزید.و بنا بر این پس منظور از جمله:" بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا" باید وحى خاصى از قرآن بوده باشد كه موافق نظریه اهل كتاب بوده، خلاصه منظور این نیست كه اول روز
ایمان بیاورید و آخر روز
کفر بورزید، بلكه منظور این است به آنچه اول روز نازل شده ایمان بیاورید و بدانچه آخر روز نازل شده كفر بورزید به دلیل اینكه كلمه" وَجْهَ النَّهارِ" به كلمه" انزل" نزدیكتر است تا به كلمه" آمنوا" و جمله:" وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ" در معناى:" و اكفروا بما انزل فى آخر النهار" است، با این بیان روایاتى هم كه در
شان نزول این
آیات از
ائمه اهل بیت ع وارد شده تایید مى شود، چه در آن روایات آمده كه این گفتار كه
آیه شریفه حكایت اش كرده، گفتارى است كه یهودیان در هنگام برگشتن
قبله گفتند، چون رسول خدا ص
نماز صبح را به طرف
بیت المقدس خواند كه قبله یهودیان بود و هنگام
ظهر كه قبله به سوى
کعبه برگشت
نماز ظهر را بدان سو گزارد، طائفه اى از یهود گفتند: شما یهودیان ایمان بیاورید به وحى و دستورى كه صبح نازل شد، یعنى به
نماز خواندن رو به بیت المقدس، و
کفر بورزید به حكمى كه در آخر روز نازل شده، یعنى نماز خواندن به طرف كعبه، و مؤید دیگرش این است كه بعد از این سخن بطورى كه قرآن حكایت نموده، گفتند:" وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَكُمْ"، یعنى به كسانى كه از دین شما پیروى نمى كنند
اعتماد نكنید و به
دین ایشان ایمان نیاورید و زنهار كه هیچیك از اسرار خود را نزد ایشان فاش نكنید و به ایشان نگوئید كه در
تورات ما
بشارت دین شما و علائم پیغمبر شما آمده، و نیز كتاب خود ما خبر داده كه قبله از بیت المقدس به كعبه بر مى گردد.بعضى از مفسرین گفته اند: كلمه" وَجْهَ النَّهارِ" متعلق به صیغه امر" آمنوا" است و مراد از آن اول روز است و كلمه" آخره" در تقدیر حرف" فى" بر سر دارد و ظرف" فى آخره" متعلق است به جمله" و اكفروا"، و منظورشان از اینكه گفتند:" آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ ..." این بوده كه یك عده از ایشان به
قرآن ایمان بیاورند و با جماعت مؤمنین مخلوط شوند، آن گاه در آخر روز
مرتد گشته، چنین وانمود كنند كه اگر ما صبح
مسلمان شدیم، براى این بود كه از ظاهر دعوت
اسلامى امارات و نشانی هاى
صدق و حقیقت را احساس كردیم، ولى در آخر روز بر ایمان ثابت شد كه این دعوت صحیح نیست، چون شواهدى براى بطلان آن یافته، فهمیدیم این آن دینى نیست كه بشارت هایش در كتب ما آمده، و این آن
پیامبرى نیست كه كتب، از آمدنش
خبر داده، و این خود نقشه و توطئه اى است كه مؤمنین را دچار تردید در
دین خود مىسازد و عزیمتشان را سست مىكند، و در نتیجه سورت و وحدت كلمه شان شكسته مىشود و احدوثهاى كه پدید آورده اند باطل مىگردد. لیكن هر چند این معنا بعید نیست، آن هم از یهودیان كه هیچ وقت از توطئه علیه
اسلام فروگذار نكرده، همواره از هر طریق ممكن در خاموش ساختن نور آن كوشیده اند، لیكن لفظ آیه با آن منطبق نیست بعضى هم گفته اند مراد این است كه در خصوص نماز خواندن شان به طرف كعبه اول روز اظهار ایمان كنید و در آخر روز به آن كفر بورزید، بلكه
مسلمانان به این وسیله از
اسلام برگردند، بعضى دیگر گفته اند: معنایش این است كه در اول به خاطر اینكه قبلا اقرار كرده بودید كه
صفات پیامبر اسلام در كتب ما بوده، ایمان بیاورید و در آخر روز كفر ورزیده، چنین وانمود كنید كه آنچه كه در كتب ما در
صفات آخرین
پیامبر آمده، با
پیامبر شما تطبیق نمىكند، بلكه به این وسیله مؤمنین به
اسلام دچار
شک و تردید شده، از
دین خود برگردند.
آیات فوق كه در
حقیقت از آیات اعجاز آمیز قرآن بود و پرده از روى اسرار
یهود و دشمنان
اسلام بر مىداشت، نقشه ماهرانه آنها را براى متزلزل ساختن مسلمانان صدر اول فاش كرد آنها در پرتو آن بیدار شدند و از وسوسه هاى اغواگر
دشمن بر حذر گردیدند ولى اگر دقت كنیم مىبینیم كه در عصر و
زمان ما نیز همان طرح ها به اشكال دیگرى اجرا مىشود وسائل تبلیغاتى دشمن كه از مجهزترین و نیرومندترین وسائل تبلیغاتى
جهان است در این قسمت به كار گرفته شده و كوشش مىكنند كه پایه هاى عقائد
اسلامى را در افكار
مسلمین، مخصوصا نسل
جوان ویران سازند آنها در این راه از هر گونه وسیله و هر كس در لباس هاى"
دانشمند،
خاورشناس، مورخ، عالم علوم طبیعى، روزنامه نگار و حتى بازیگران سینما" استفاده مىكنند. آنها این حقیقت را مكتوم نمىدارند كه هدفشان از این تبلیغات این نیست كه مسلمانان به
آئین مسیح یا یهود در آیند بلكه هدف آنها متزلزل ساختن پایه هاى عقائد
اسلامى در افكار جوانان و بى علاقه ساختن آنها نسبت به مفاخر آئین و سنت شان است، قرآن امروز هم به مسلمانان در برابر این جریان هشدار مى دهد.
منظور از آغاز و پایان روز این است كه فاصله میان ایمان و كفر شما كوتاه باشد، این كوتاهى فاصله سبب خواهد شد كه بگویند آنها
اسلام را چیز مهمى
خیال مىكردند، ولى از نزدیك چیز دیگرى یافتند و لذا به سرعت از آن بازگشتند.این توطئه در افراد ضعیف النفس اثر قابل ملاحظه اى خواهد داشت به خصوص اینكه عده مزبور از دانشمندان یهود بودند، و همه مىدانستند كه آنها نسبت به كتب آسمانى و نشانه هاى
آخرین پیامبر ، آشنایى كامل دارند، و این امر لا اقل پایه هاى
ایمان تازه مسلمانان را متزلزل مى سازد، جمله" لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ" نشان مى دهد كه آنها امیدوار به تاثیر این نقشه بودند.ولى براى اینكه پیروان خود را از دست ندهند تاكید كردند كه ایمان شما باید تنها جنبه صورى داشته باشد" شما جز به كسى كه از آئینتان پیروى مىكند (واقعا) ایمان نیاورید،از بعضى از تفاسیر بر مى آید كه
یهود خیبر به
یهود مدینه این توصیه را كردند مبادا آنها كه نزدیك تر به پیامبراند، تحت تاثیر او قرار گرفته ایمان بیاورند، زیرا گروهى از آنها
عقیده داشتند
نبوت تنها در نژاد یهود خواهد بود، و اگر
پیامبرى ظهور كند باید از یهود باشد.سپس در یك جمله معترضه كه از كلام خداوند است، مىفرماید:" به آنها بگو: هدایت تنها
هدایت الهى است و این توطئه هاى شما در برابر آن بى اثر است(قُلْ إِنَّ الْهُدى هُدَى اللَّهِ).در این جمله به اصطلاح معترضه كه در لابلاى سخنان یهود قرار گرفته، خداوند پاسخ پر معنى و كوتاهى به آنها مىدهد كه اولا هدایت از ناحیه خدا است و در انحصار نژاد و قوم خاصى نیست و هیچ لزومى ندارد كه
پیامبر ص تنها از یهود باشد، و ثانیا آنها كه مشمول هدایت الهى شدهاند با این توطئهها متزلزل نخواهند شد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۲۱۰، برگرفته از مقاله «تعصب اهلکتاب».