• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تعریف لفظی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تعریف لفظی یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به معنای بیان معنای لغوی لفظ است.



تعریف یا حقیقی است یا غیرحقیقی. تعریف غیرحقیقی یا لفظی است یا اسمی.

۱.۱ - تعریف لفظی

هر گاه از معنای لغوی یک لفظ سؤال شود، آنچه در جواب این سؤال بیان می‌شود «تعریف لفظی» نام دارد؛ مانند سؤال از معنای لغوی غضنفر که در جواب آن، اسد گفته می‌شود.

۱.۲ - تعریف اسمی

هر گاه معنای اجمالی یک لفظ دانسته شود و با مای شارحه (که با آن از شرح معنای لفظ سؤال می‌شود) از معنای تفصیلی و ماهیت آن سؤال شود، آنچه در جواب می‌آید «تعریف اسمی» یا «شرح الاسم» نامیده می‌شود؛ مانند: «الانسان ما هو؟ » که در جواب گفته می‌شود: «الحیوان الناطق».
اصل در جواب از پرسش با مای شارحه این است که جنس و فصل قریب (حد تام) آورده شود، ولی جواب با فصل تنها یا با خاصه تنها یا با یکی از این دو با جنس بعید و یا با خاصه و جنس قریب نیز صحیح است، و تعریف اسمی بر همه اینها صادق است.

۱.۳ - تعریف حقیقی

همان تعریف اسمی است با این تفاوت که اگر قبل از علم به اصل وجود یک چیزی از ماهیت آن پرسیده شود، پاسخ آن «تعریف اسمی» نامیده می‌شود و «ما» ی استعمال شده مای شارحه نام دارد. اگر پس از علم به وجود یک شیء از ماهیت آن با «ما هو» سؤال شود، مای حقیقیه و آنچه در جواب از این سؤال می‌آید «تعریف حقیقی» نام دارد؛ به همین سبب گفته شده است: حدود و تعریفات پیش از هلیات بسیطه (یعنی پیش از سؤال از اصل وجود و علم به آن) نام‌شان «حدود اسمیه» است و همین حدود پس از هلیات بسیطه «حدود حقیقیه» خوانده می‌شوند.
تعریف حقیقی را حقیقی گویند، زیرا در پاسخ سؤال از حقیقت ثابت و موجود آورده می‌شود و حقیقت در اصلاح منطقیان همان «ماهیت موجوده» است.


طبق نظر مرحوم مظفر، مای شارحه و مای حقیقیه از لحاظ معنا و حقیقت یکی هستند؛ یعنی مای حقیقیه همان مای شارحه است و برعکس، با این تفاوت که اگر قبل از علم به اصل وجود یک شیء از ماهیت آن پرسیده شود نام آن، سؤال با مای شارحه است و اگر پس از علم به وجود یک شیء از ماهیت آن با «ما هو» سؤال شود نامش مای حقیقیه می‌شود و وجه تسمیه‌اش به حقیقیه آن است که با آن از یک حقیقت ثابت و موجود سؤال می‌شود نه از یک اسم تنها، بر خلاف پرسش با مای شارحه که هدف از آن، به دست آوردن معنای تفصیلی لفظ است و نظر به وجود و عدم آن نیست، و اختصاص به موجودات ندارد، بلکه هر شیئی که لفظی برای او وضع شده است و اسمی دارد و به تعریف هم نیاز دارد از موجودات باشد یا از معدومات، با مای شارحه از آن سؤال می‌شود.
[۳] خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۵۷.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• خوانساری، محمد، منطق صوری.
قوام صفری، مهدی، ترجمه برهان شفا.    
مظفر، محمدرضا، المنطق.    


۱. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۱۱۱.    
۲. قوام صفری، مهدی، ترجمه برهان شفا، ص۶۱۱.    
۳. خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۵۷.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «تعریف لفظی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۷.    



جعبه ابزار