تعجب از بتپرستی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پس از عبور از
رود نیل قوم، حضرت
موسی (علیهالسّلام) با دیدن قومی
بتپرست از آن حضرت خواستند که برایشان بتهایی را به عنوان
خدا قرار دهد.
موسی (علیهالسّلام) از گرایش به بتپرستی قومش متعجب بود:
و جـوزنا ببنی اسرءیل البحر فاتوا علی قوم یعکفون علی اصنام لهم قالوا یـموسی اجعل لنا الـهـا کما لهم ءالهة قال انکم قوم تجهلون• قال اغیر الله ابغیکم الـهـا وهو فضلکم علی العــلمین.
«و فرزندان
اسرائیل را از
دریا گذراندیم تا به قومی رسیدند که بر (پرستش) بتهای خویش همت میگماشتند گفتند ای موسی همان گونه که برای آنان خدایانی است برای ما (نیز) خدایی قرار ده گفت راستی شما نادانی میکنید• ... • گفت آیا غیر از
خدا معبودی برای شما بجویم با اینکه او شما را بر جهانیان برتری داده است.»
" و جاوزنا ببنی اسرائیل البحر فاتوا علی قوم... " کلمه" عکوف" به معنای اقبال و روی آوردن و ملازمت نمودن آن به چیزی است بر سبیل تعظیم.
و معنای اینکه فرمود: " اجعل لنا الها کما لهم آلهة" این است که" تو برای ما معبودی قرار بده هم چنان که این
قوم برای خود معبودی قرار داده و درست کردهاند".
" قال ا غیر الله ابغیکم الها و هو فضلکم علی العالمین" کلمه" ابغیکم" به معنای" درخواست کنم برای شما" است و موسی (علیهالسّلام) در این جمله،
پروردگار ایشان را بر ایشان تعریف و توصیف میکند و در آن
حکم و قاعدهای کلی تاسیس نموده و میفرماید: بطور کلی هر معبودی که من برای شما قرار دهم و یا بفرض محال برایتان بسازم آن معبود غیر خدای سبحان خواهد بود و آن کسی نخواهد بود که عبادتش بر شما
جایز و
واجب باشد، زیرا آنچه که بر شما واجب است این است که خدای تعالی را که پروردگار شما است به صفت ربوبیتش که شما را بر عالمیان برتری داده
عبادت کنید.
میگوید: " ما
بنیاسرائیل را از دریا (رود عظیم نیل) عبور دادیم" (و جاوزنا ببنی اسرائیل البحر).
اما" در مسیر خود به قومی برخورد کردند که با
خضوع و
تواضع، اطراف بتهای خود را گرفته بودند" (فاتوا علی قوم یعکفون علی اصنام لهم).
" عاکف" از ماده عکوف به معنی توجه به چیزی و ملازمت آمیخته با احترام به آن میباشد.
افراد
جاهل و بیخبر آن چنان تحت تاثیر این صحنه قرار گرفتند که بلافاصله نزد موسی (علیهالسّلام) آمدند و" گفتند برای ما هم معبودی قرار بده همانطور که آنها معبودان دارند"! (قالوا یا موسی اجعل لنا الها کما لهم آلهة).
موسی (علیهالسّلام) از این پیشنهاد جاهلانه و نابخردانه، بسیار ناراحت شد، به آنها رو کرد و گفت: " شما جمعیت جاهل و بی خبری هستید"! (قال انکم قوم تجهلون).
(قال ا غیر الله ابغیکم الها و هو فضلکم علی العالمین).
یعنی اگر انگیزه پرستش خدا، حس شکرگزاری باشد، همه نعمتهای شما از ناحیه خدا است و اگر انگیزه
پرستش و
عبودیت، منشا اثر بودن باشد، باز آن هم مربوط به خدا است، بنا بر این به هر حسابی باشد جز
خداوند قادر منان شایسته پرستش نیست.
در
آیه بعد خداوند یکی از نعمتهای بزرگ خود را به بنیاسرائیل، یاد آور میشود، تا با توجه به این نعمت بزرگ حس شکرگزاری در آنها تحریک گردد و بدانند شایسته پرستش و خضوع و عبادت، تنها ذات پاک او است و هیچ دلیلی ندارد که در مقابل بتهایی که کمترین سود و زیانی ندارند، سر تعظیم فرود آورند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۱۸۸، برگرفته از مقاله «تعجب از بتپرستی».