تصوف جهان مالایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در اینکه
اسلام از چه طریقی وارد
جهان مالایی شده است، اختلاف نظر وجود دارد، اما آنچه مسلم است اینست که
تصوف، پذیرش اسلام برای مالاییها را بسیار آسان کرد.
امروزه بیشترین تمرکز جمعیت
مسلمانان جهان نه در
خاورمیانه، بلکه در جنوب شرقی آسیا، در محدودهای است که از جنوب تایلند به طرف مالزی، سنگاپور، برونئی و اندونزی گسترش مییابد و تا جنوب فیلیپین را در بر میگیرد.
در این منطقه که
مجمع الجزایر مالایی یا
جهان مالایی نامیده میشود و سرزمین مردم مالایی است، بیش از ۲۰۰ میلیون
مسلمان زندگی میکنند.
تاریخ دقیق ورود
اسلام به مجمع الجزایر مالایی، و خاستگاه مسلمانانی که اسلام را به این بخش از جهان آوردند، به خوبی روشن نیست و دربارۀ هر دو موضوع نظریههای گوناگونی وجود دارد، اما در این نکته که رابطۀ مستقیمی میان
بازرگانی و گسترش اسلام در این منطقه وجود داشته است، تردیدی نیست و چنین به نظر میرسد که در این میان بازرگانان مسلمان هندی و چینی که در تجارت بینالمللی
ادویه و کالاهای دیگر دست داشتند، نقش مهمی در ورود اسلام به این منطقه ایفا کردهاند.
منابع چینی زمان نخستین استقرار
اعراب و دیگر مسلمانان در ساحل غربی سوماترا را در حدود سال ۵۴ق/۶۷۴م ذکر کردهاند.
این منطقه، به سبب موقعیت مهمش در مسیر بازرگانی میان
عربستان و چین، نقش بندرگاه موقتی، و مرکز تجاری مهمی را برای بازرگانان
عرب و
ایرانی ایفا میکرد.
مورخ مشهـور مسلمان،
ابوالحسن علی مسعودی (د ۳۴۵ق/۸۵۹م) نیز گـزارش میکند که پس از قیام هوانگ چئائو در جنـوب چین که در آن هزاران بازرگان مسلمان ــ که اغلب ایرانی و عـرب بودند ــ
قتل عام شدند، بازماندگان آنان به مجمع الجزایر مالایی گریختند و در کالاه، در ساحل غربی شبه جزیرۀ مالایا، و در سان فوچئی (پالمبانگ)، در سوماترای شرقی، ساکن شدند.
دیگر محلهای استقرار نخستینِ مسلمانان که در منابع چینی از آنها نام برده شـده است، عبـارتانـد از چـامپـا (در ۴۳۰ق/۱۰۳۹م) و جاوه (در ۴۷۵ق/۱۰۸۲م).
بنابر گزارش تاریخنگارانِ آچهای، اسلام در حدود سال ۵۰۶ق/۱۱۱۲م به وسیلۀ
مبلّغی عرب به نام شیخ عبدالله عارف به شمالیترین نقطۀ سوماترا آورده شد و در حدود سال ۶۰۰ق/۱۲۰۴م، هنگامی که جُهان شاه نخستین سلطان آن منطقه گردید، در آنجا استقرار یافت.
این نکته با گزارش مارکوپولو، جهانگرد مشهور ایتالیایی تأیید میشود که در ۶۹۱ق/۱۲۹۲م اکثر ساکنان شمال سوماترا را مسلمان یافته بود.
سنگ نبشتهای به تاریخ ۷۰۲ق/۱۳۰۳م که در ترنگانو، در ساحل شمال شرقی مالزی کشف شده است، نیز نشان دهندۀ آن است که در زمان قبل از نگارش آن جوامع مسلمان در منطقه وجود داشتهاند.
به این ترتیب، بیتردید اسلام از طریق بازرگانی و فعالیت مبلّغان به جهان مالایی وارد شده است.
مهمترین مراکز
تعلیمی و تبلیغی اسلام همچون پاسای، مالاکا و آچه مراکز مهم بازرگانی بینالمللی نیز بودند.
گرچه وجود مراکز استقرار مسلمانان از حدود
سدۀ ۱ق/۷م در جهان مالایی محتمل است، اما هیچ نشانهای از فعالیت تبلیغی مسلمانان تا حدود اواخر سدۀ ۷ق/۱۳م وجود ندارد، فعالیتی که بهطور مداوم در سدههای بعد ادامه یافت و به دورۀ طلاییِ رشد و شکوفایی فعالیتهای عقلانی و معنوی
مسلمانان مالایی در سدههای ۱۱-۱۲ق/۱۷-۱۸م انجامید.
چنانکه از زندگی و آثار صوفیان و
عالمان مالایی همچون
حمزۀ فنصوری (د پس از ۱۰۱۰ق/۱۶۰۱م)،
شمسالدین سوماترایی (د ۱۰۴۰ق/۱۶۳۰م)، و
عبدالرئوف سینگکیلی (د ۱۱۴۰ق/۱۷۲۸م) میتوان دریافت، تصوف در طول این دوره آشکارا نقش اصلی و مؤثری را در بستر
دینی، معنوی و عقلانی جهان مالایی ایفا کرده است.
بر اساس روایتهای تاریخی مالایی و جاوهای،
صوفیان سهم بزرگی در رواج
اسلام در جهان مالایی داشتهاند.
در سجاره ملایو (سالنامۀ مالایی) و حکایت راجه ـ راجه پاسای (تواریخ پاسای) آمده است که در سدۀ ۷ق/۱۳م، شریف مکه فردی به نام شیخ اسماعیل را برای
تبلیغ اسلام به سوماترا فرستاد.
شیخ اسماعیل و مرید او سلطان محمد مَعَبْری که تاج و تخت خود را برای زندگی به شیوۀ صوفیانه ترک گفت، موفق شدند مردم پِرلاک و سوماترا را به اسلام درآورند.
حاکم سومادرا، مِره سیلو (د ۶۹۶ق/۱۲۹۷م) نیز اسلام را پذیرفت و
لقب ملک الصالح یافت.
برخی از محققان بر آناند که اسلام تا هنگام ظهور
طریقههای صوفیه در این منطقه پا نگرفت و فعالیتهای تبلیغی چشمگیر
مسلمانان در جهان مالایـی ــ که از سدۀ ۷ق ثبت شده است ــ پیوند نزدیکی با کوششهای تبلیغی صوفیان دارد. برخی نیز معتقدند که تصوف همزمان با ورود اسلام به این منطقه وارد شده است.
وان مُهد شَغیر عبدالله، محقق و گردآورندۀ نسخ خطی مالایـی نیز بر آن است که شیخ عبدالله عارف ــ مبلّغی که در سدۀ ۶ق/۱۲م اسلام را به سوماترا آورد ــ نویسندۀ کهنترین نسخۀ خطیِ شناخته شده دربارۀ اسلام در جهان مالایی، به نام بحر اللاهوت است. این کتاب اثری است مربوط به مابعدالطبیعه که ترجمهای به زبان مالایی نیز دارد.
از دیدگاه بسیاری از محققان، تصوف بیش از هر عامل دیگری پذیرش
اسلام را برای مالاییها آسان کرد، زیرا به گرایشهای روحی و معنوی آنان ــ که اساساً به امور روحانی متمایلاند ــ پاسخی شایسته میداد.
به علاوه، رویکرد صوفیان در دعوت مالاییها به اسلام چنان بود که از آنان نمیخواست یکباره
اعتقادات دینیِ موجود و
جهانبینی هندویی ـ
بودایی خویش را رها کنند، بلکه در عوض میکوشید تا این باورها را در زمینۀ
تعالیم دینی و
معنوی اسلام دوباره تفسیر کند.
همچنین صوفیان، بهویژه در جاوه از ابزار ارتباط جمعیِ عامهپسندِ «وَیَنگ» (تئاتر عروسکی سایهای) نیز برای گسترش اسلام بهره گرفتند.
نیروهای معنوی یا
کرامات صوفیان، همچون شفا بخشیدن به
بیماران نیز نقش مؤثری در گرویدن مالاییها به اسلام بهطور کلی، و به تصوف بهطور خاص ایفا میکرد.
به سبب فعالیت تبلیغیِ صوفیان، بسیاری از مالاییها نه تنها به اسلام روی آوردند، بلکه به عضویت یکی از طریقههای متعدد
صوفیه نیز درآمدند.
برخی از آیینهای تصوف همچون «
راتب»، قرائت قصیده یا سرودههایی در
مدح پیامبر اکرم (ص)، و
نشید یا خواندن اشعاری در
ستایش خداوند به صورت عامیانۀ آن، نیز بهتدریج بهصورت بخشی از
فرهنگ عامۀ مردم درآمد.
اصول اعتقادی باطنی
تصوف ــ همچون
وحدت وجود،
انسان کامل،
نور محمدیه و
اعیان ثابته ــ در میان اندیشمندان صوفی مالایی ــ که آثار آنان دربارۀ این موضوعات آغازگر دورۀ برجستـهای از فعـالیت عقلانـی و ادبـی مـردم مالایی بود ــ به آسانی پذیرفته شد.
به دلیل فقدان شواهد و اطلاعات تاریخی، ارائۀ شرح دقیقی از خاستگاهها و سیر تحول طریقههای صوفیه در جهان مالایی دشوار است.
نخستین نشانه در این زمینه، اشارهای به
طریقۀ قادریه در آثار حمزۀ فنصوری،
حکیم و
شاعر صوفی مالایی است. او در اشعار خود ذکر میکند که در
بغداد به طریقۀ قادریه وارد شد و
اجازۀ ارشاد یافت.
با اینهمه، چنین به نظر میرسد که این طریقهها پیش از فنصوری نیز در جهان مالایی وجود داشتهاند، زیرا «مخدوم» ها یا
پیران تصوف از جایگاه معتبری برخوردار بودهاند و سلطان محمود شاه مالاکایی، خود یکی از مریدان آنان بوده است.
به هر روی، طریقههایی که بهتدریج در جهان مالایی گسترش یافتند عبارتاند از
قادریه،
چشتیه،
شاذلیه،
رفاعیه،
نقشبندیه،
شطاریه و
احمدیه.
طریقههای صوفیۀ مالایی الگوهای هدایت معنوی و سازماندهی درونی شبیه به دیگر طریقههای موجود در نقاط مختلف
جهان اسلام دارند.
در رأسِ طریقه
شیخی است که ادارۀ کامل امور
طریقه در تمام نقاط این منطقه بر عهدۀ اوست، و وی معمولاً برجستهترین مریدان خود را به عنوان خلفای خویش برای نظارت بر امور دیگر مریدان متعددش، بهویژه در نقاط دوردست، منصوب میکند.
از شیخ
صوفی انتظار میرود که دارای ژرفبینی معنوی و دانشی جامع دربارۀ
اصول دین،
فقه و
مبانی و
آداب صوفیه باشد.
بسیاری از
مشایخ صوفیه به سبب نقش چندگانۀ رهبری و هدایت معنوی، آموزش
دینی،
امامت جماعت،
قضاوت و
مشاوره برای حاکمان و سلاطین، و نیز نقش درمانگری و شفابخشی، نفوذ و قدرت قابل توجهی در جوامع خود داشتند.
در مواردی نادر، حاکم یا سلطان مرشد یا راهنمای طریقه نیز بوده است؛ مانند اِنگْکو حاجی موده راجه عبدالله (د ۱۲۷۴ق/۱۸۵۸م)، حاکم پادشاهیِ مالاییِ ریائو که مرشد
طریقۀ نقشبندیه بود و در گسترش این طریقه در قلمرو خویش نقش مهمی داشت.
بسیاری از شاهزادگان ریائو نیز نقشبندی بودند و در مدتی طولانی در تاریخ این پادشاهی، رهبریِ معنوی و دنیوی در شخص واحدی گرد آمده بود.
وابستگی به چند طریقه نیز در میان صوفیان مالایی امری رایج است، هر چند که ممکن است برخی از آنان فقط به یک طریقه وابسته باشند.
برای عضویت در یک طریقه و تشرف به آن، سالک باید پیش از آن آزمونهای معینی را برای سنجش میزان عزم معنوی، تواناییها و آمادگیاش برای
تسلیم به
ارادۀ شیخ یا راهنمای آیندهاش پشت سر بگذارد.
وی باید دورههای تنهایی و گوشهنشینی لازم (
خلوت) برای پرداختن به ذکر و متمرکز نمودن توجهش بر
یاد خدا، و
روزهداری به منظور غلبه بر خواستهها و
تمایلات نفسانی را طی کند و تنها پس از گذراندن چنین آموزشهایی ــ که برای هر فرد به تناسب میزان پیشرفت و عملش متفاوت است ــ به طریقهای مشرف میشود و عضوی از آن میگردد و اجازه مییابد که در گردهماییهای معنوی آن حاضر شود و آیینهای خاص آن را اجرا کند.
ورود به طریقه متضمن
بیعت کردن یا ادای
پیمان وفاداری است که مرید را به شیخ یا
مرشد (راهنمای معنوی)، و زنجیرۀ اعتبار او (
سلسله) میپیوندد.
مراسم تشرف معمولاً پس از دو
رکعت نماز مستحبی ــ که پس از ادای
نمازهای واجب گزارده میشود ــ برگذار میگردد.
آیینهای تشرف ممکن است در حضور دیگر اعضای طریقه، یا در حضور شیخ به تنهایی انجام گیرد.
در طریقههای قادریه و نقشبندیه، شیخ اندکی پیش از بیعت
مرید با او، اعمال و آداب معنویای را که مرید باید از آن پس انجام دهد، همراه با چگونگی آنها به او میآموزد.
در برخی طریقهها نمادگرایی
حروف الفبا در تعیین مقدار برخی اعمال معنوی که شیخ آنها را به مریدان توصیه میکند، نقش دارد.
برای نمونه، در
انتخاب یک اسم از میان ۹۹
اسم متبارک خداوند که مرید باید در ورد خود بر آن متمرکز شود و
مراقبه کند، محاسبات عددی خاصی با در نظر گرفتن ارزش عددی حروف نام مرید و نام مادرش صورت میگیرد، تا مناسبترین
اسم خداوند برای او
انتخاب شود.
طریقههای مالایی ــ همچون طریقههای دیگر سرزمینهای اسلامی ــ علاوه بر ذکر و ورد که سالک بهطور روزانه و به تنهایی ادا میکند، آیینها و مراسم جمعی گوناگونی نیز دارند که بهطور دورهای برگذار میشوند.
یکی از آیینها ذکر هفتگی است که اغلب در خانۀ شیخ یا در
مسجدی مناسب، در شبهای
پنجشنبه یا
جمعه، پس از
نماز گزارده میشود.
یکی از شناختهشدهترین ذکرهای هفتگی در جهان مالایی، ذکر نقشبندی است که «خَتَّم تَوَجُّه» نامیده میشود و در روزهای جمعه پس از نمازهای
عصر،
عشا و
صبح ادا میگردد.
گردهمایی ماهانه در منزل شیخ نیز مراسم دیگری است که در آن ذکر خاص طریقه برگذار میشود. گاه ذکرهای جمعی با همراهی
موسیقی صورت میپذیرد، مانند آیینهایی که در دو طریقۀ
رفاعیه و
شاذلیه معمول است.
«
راتب» نیز از جمله آیینهای دورهای شبیه به ذکر است، اما با قرائت شعرهایی از نوع
قصیده و «
نشید» (سرودههایی در
ستایش خداوند) همراه است.
راتبها انواع گوناگونی دارند که هر یک از آنها به ولیِ خاصی باز میگردد که راتب به نام او نامیده شـده است.
یکی از پرطرفدارترین راتبهایی که در جهان مالایی، بهویژه در سوماترا، در سدۀ ۱۲ق/۱۸م برگذار میشد، «راتب سمّان» بود که منسوب به شیخ
محمد بن عبدالکریم سمانی است.
بر اساس برخی منابع عربی و مالایی، شیخ سمان به طریقههای
شطاریه،
خلوتیه و
قادریه وابسته بوده است.
راتب سمان که هنوز در برخی نقاط جهان مالایی رواج دارد، معمولاً به طور عام در مناسبتهایی چون
اعیاد دینی، ادای
نذرها، یا هنگامی که بلایای خاصی چون بیماریهای واگیردار جامعه را تهدید میکند، برگذار میشود.
در شبه جزیرۀ مالایی، مشهورترین راتبها، راتبهای
طریقۀ علوی، همچون راتب حداد، راتب عطاس، راتب عِدروس، و نیز راتب شیخ
عبدالقادر گیلانی است.
همۀ این راتبها را میتوان بهصورت فردی یا جمعی اجرا کرد و همۀ
مسلمانان میتوانند در آنها شرکت کنند.
نمونۀ دیگری از آیینهای جمعی که
صوفیان مالایی برگذار میکنند، «
حول» یا مراسم بزرگداشت سالانۀ بنیانگذار
طریقه است.
در این
آیین، بسیاری از اعضای طریقه از دور و نزدیک سفر میکنند و در مکان خاصی که اغلب محل زندگی
شیخ است، گرد میآیند.
در این روز، همراه با یادکرد مناقب بنیانگذار، ذکرها و راتبها، همراه با نواختن موسیقی و برپاییِ رقصهای
دینی اجرا میشود.
مراسم حول وعدۀ غذای خاصی نیز دارد و ممکن است بیش از یک روز طول بکشد.
آثار صوفیان برجستۀ مالایی همچون حمزۀ فنصوری، شمس
الدین سوماترایی، عبدالرئوف سینگکیلی و یوسف مَقَصَّری (د ۱۱۱۰ق)، در سدۀ ۱۱ق/۱۷م آغازگر تاریخ فعالیتهای عقلانی و ادب اسلامی مالایی، و معرف برخی از مهمترین و عمیقترین آثار در زمینۀ
اندیشۀ اسلامی به زبان مالایی است.
حمزۀ فنصوری که در آچه، در شمال سوماترا میزیست، صوفی واصلی از طریقۀ قادریه بود.
وی تحصیلات کاملی داشت و آثار بسیاری از اندیشمندان
مسلمان همچون
ابوحامد محمد غزالی (د ۵۰۵ق/۱۱۱۱م)،
ابن عربی (د ۶۳۸ق/۱۲۴۰م)،
عبدالکریم جیلی (د ۸۳۲ق/۱۴۲۹م) و
عبدالرحمان جامی (د ۸۹۷ ق/ ۱۴۹۱م) را به خوبی میشناخت.
وی سفرهای بسیاری کرده بود و زبانهای
فارسی و
عربی را نیز به خوبی میدانست.
شهرت و اهمیت فنصوری به عنوان شخصیتی معنوی و عقلانی در جهان مالایی، نه تنها مربوط به آموزههای عمیق صوفیانۀ او، بلکه همچنین مربوط به این واقعیت است که وی نخستین اندیشمند بومی این منطقه بود که اصول لطیف و انتزاعی مابعدالطبیعی را به زبان مالایی نوشت.
نوشتههای او به
نثر فاخر و نظم زیبا کهنترین آثار پرحجم به زبان مالایی به شمار میروند.
از جمله آثار مشهور و در دسترس فنصوری، ۳ اثر او به نثر، یعنی اسرار العارفین، شراب العاشقین و المنتهی، و نیز مجموعهای از اشعار او ست.
وی در آثار نظم و نثر خود اصل
وحدت وجود ابن عربی، تعینات وجود یا امر مطلق در
حضرات خمس الاهی، نسبت میان خداوند و
خلقت او،
انسان کامل و
معرفت خداوند را شرح میدهد.
فنصوری اغلب به عنوان ابن عربیِ جهان مالایی، و بنیانگذار مکتب بحث برانگیز «
وجودیه» ــ که
تعالیم آن بعدها
بدعتآمیز به شمار آمد ــ معرفی میشود.
او نخستین کسی است که
رباعی و
شعر، و نیز
تفسیر معنوی را به سنت ادبی مالایی وارد کرد.
نثر فاخر فنصوری، رباعیهای موزون و اشعار استادانۀ او در میان آثار ادبی مالایی بینظیرند و سرمشق و منبع الهام ماندگاری برای نسلهای متعدد اندیشمندان و شاعران مالاییِ دوستدار تصوف بودهاند.
وی یکی از اندیشمندان برجسته و تأثیرگذار مالایی بود که آثارش مجموعۀ اصطلاحات عقلانی جدیدی را به وجود آورد و بحث و گفتوگو دربارۀ موضوعات عمیق مابعدالطبیعی به زبان مالایی را ممکن ساخت.
شمسالدین سوماترایی برجستهترین و تأثیرگذارترین پیرو حمزۀ فنصوری بود.
وی که شیخالاسلامِ پادشاهی آچه، و مرشدِ معنوی اسکندر موده (د ۱۰۲۶ق/۱۶۱۷م)، سلطان زمان خود بود، آثاری در پیِ خط فکری فنصوری به وجود آورد و از اینرو، به عنوان بزرگترین مفسر آثار فنصوری شناخته میشود.
در «نور الدقائق» که نخستین بخش از اثر مابعدالطبیعی به جای مانده از سوماترایی به نام مرآة المحققین است، وی اصل ۷ مرتبۀ وجود را که از ذات الاهیِ بیتعین تا
عالم اشیاء مادی را در بر میگیرد، شرح میدهد.
این اصل اعتقادی عرفانی به گستردگی در جهان مالایی شناخته شده است و آموزش داده میشود.
نورالدین رانیری (د ۱۰۷۶ق/۱۶۶۵م) که از صوفیان مالایی از
طریقۀ رفاعیه بود و خاستگاهی حضرمی ـ هندی داشت، تنها به مدت ۷ سال در سرزمینهای مالایی ساکن بود، اما جایگاه پرنفوذی در دربار سلطان وقت، اسکندر ثانی به دست آورد.
وی نویسندهای پرکار بود و چندین اثر مهم به زبان مالایی نوشت که از جمله آثار ماندگار و تأثیرگذار در جهان مالایی به شمار میروند.
رانیری که به عنوان سرسختترین منتقد
مکتب وجودیه شناخته میشود، سلطان را مجاب کرد که بیشتر
تعالیم فنصوری و سوماترایی بدعتآمیز است. در پی این امر بسیاری از کتـابهای این
مکتب در
آتش سوزانده شد و طرفداران آن دچار تعقیب و آزار گشتند.
یکی از آثار مهم رانیری حجة الصدیق لدفع الزندیق است که نقدی بر آموزههای متافیزیکی فنصوری و سوماترایی به شمار میرود.
بستان السلاطین وی نیز متشکل از ۷ کتاب، و نوعی تاریخنگاری جهانی است که با آفرینش
عالم آغاز میشود و با تاریخ پیامبران، پادشاهان، مقدسان و حکیمان ادامه مییابد.
اثر کوچک دیگرِ او صراط المستقیم است که در آن موضوعات عملی
عبادات،
ازدواج،
طلاق و... مورد بحث قرار گرفته است و همچنان در
مدرسههای علمیه در مالزی و اندونزی امروز تدریس میشود.
عبدالرئوف سینگکیلی که از دیگر صوفیان نامدار مالایی است، نیز اشاعه دهندۀ طریقۀ پررهرو
شطاریه در
جهان مالایی است. وی همچنین نخستین کسی است که
ترجمه و
تفسیری از کل
قرآن به زبان مالایی تدوین کرد.
ترجمان المستفید وی که مبتنی بر تفسیر الجلالین است، به مدت ۳۰۰ سال تنها ترجمه و تفسیر مالایی قـرآن بود و نقش مهمـی در گسترش اصطلاحـات ثبت شدۀ
دینی اسلامی به زبان مالایی داشت و سرمشقی برای درک زبان و معنای قرآن توسط مالاییها به شمار میآمد.
دیگر صوفیان برجستۀ مالایی که شایان ذکرند، عبارتاند از: ۱. عبدالصمد پالمبانی (د ۱۱۹۰ق/۱۷۷۶م) (ه م)، که بخشهایی از
احیاء علومالدین غزالی را به زبان مالایی ترجمه کرد، بر آن تفسیر نوشت و اثر خود را سیر السالکین نامید؛ ۲. داوود بن عبدالله پَتَنی (د ح۱۲۶۶ق/۱۸۵۰م) که او نیز بخشهایی از
احیاء علوم را ترجمه و تفسیر کرد؛ ۳. کماس فخرالدین پالمبانی که اثری با نام المختصر نوشت که ترجمۀ خلاصهای از رسالة فی التوحید ولی الرسلان دمشقی دربارۀ
توحید الاهی است.
در سدۀ ۲۰م نیز دو تن از نویسندگانی که تحت تأثیر تصوف بودند، همکا، نویسندۀ اندونزیایی، و امیر حمزۀ شاعر شایان ذکرند.
با پشت سرگذاشتن تجربۀ
استعمار، بهویژه تحت حاکمیت انگلیسیها در سدههای ۱۹ و ۲۰م، و نیز با رواج
تعلیم و تربیت غربی و تجددگرایی در همۀ جنبههای زندگی، نفوذ گستردۀ تصوف در جهان مالایی رو به
افول نهاد.
اگر چه از ۱۳۴۹ش/۱۹۷۰م به بعد، در این بخش از جهان، بهویژه در
اندونزی و
مالزی، گرایشی دوباره به
اسلام شکل گرفت، اما میراث عقلانی و معنوی
صوفیان مالایی تنها در برخی حلقههای سنتی باقی ماند.
اکثریت مالاییهای امروزی به جنبههای ظاهری
دین میپردازند و به
تعالیم باطنی و آداب معنوی
تصوف به دیدۀ
تردید مینگرند.
با این همه، در دهههای اخیر گرایش به تصوف، به عنوان جنبهای اساسی از اسلام مالایی، در میان گروههای مختلف، به ویژه تحصیلکردگان به وجود آمده است.
(۱) آزرا، عظیمردی، «
تعلیم و تربیت، شریعت و عرفان: ساخت واقعیتهای اجتماعی»، تمدن اسلامی در سرزمینهای مالایی، به کوشش تائب عثمان و دیگران، ترجمۀ محمدجواد ناطقپور و دیگران، تهران، ۱۳۸۰ش.
(۲) مسعودی، علی، مروجالذهب، به کوشش محمد محیی
الدین عبدالحمید، بیروت، ۱۴۰۹ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷.