• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تصور متعدد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تصور متعدد یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به معنای تصور امور متعددِ مرکب یا غیر مرکب است.



تصور به لحاظ وحدت و تعدد صورت حاصله به واحد و متعدد تقسیم شده است؛ یعنی هر گاه صورت امر واحدی در ذهن حاصل شود آن را «تصور واحد» می‌خوانند؛ مانند تصور دماوند، انسان و باغ، و اگر صُوَر امور متعدد در ذهن حاصل شود آن را «تصور متعدد» می‌نامند.


تصور متعدد به اقسامی تقسیم شده است، زیرا یا میان آنها نسبت وجود دارد یا ندارد؛ آنجا که نسبت نیست؛ مثل تصور انسان و باغ، و در جایی که نسبت هست یا نسبت تامه است یا ناقصه، و نسبت تامه یا خبری است یا انشائی، و نسبت ناقصه یا توصیفی است یا اضافی و یا هر دو. تصوری که همراه نسبت تامه خبری (یا نسبت حکمیه) باشد، همان تصدیق است، مگر آنکه مشکوک باشد و غیر از آن، همه از اقسام تصورند؛ بدین سان تصور متعدد انواعی دارد:
۱. تصور متعدد بدون نسبت، مانند تصور ماشین و انسان؛
۲. تصور متعدد با نسبت غیر تام توصیفی، مانند تصور گل زیبا؛
۳. تصور متعدد با نسبت غیر تام اضافی، مانند تصور ماشین علی؛
۴. تصور متعدد با نسبت غیر تام توصیفی‌ ـ‌ اضافی، مانند تصور خانه زیبای علی؛
۵. تصور متعدد با نسبت تام انشائی، مانند: تصور بنشین؛
۶. تصور متعدد تام خبری مشکوکٌ فیه، مانند شک در اینکه حسن عالم است. در این مورد، نسبت حکمیه ادراک شده است، ولی حکم، ادراک نشده است و تا حکم ادراک نشود تصدیق حاصل نمی‌شود.


قطب‌الدین رازی می‌گوید:
در اینکه در جمله «الانسان کاتب» چند صورت درک می‌شود، اختلاف است. منطقیان قدیم معتقدند چهار صورت یا چهار ادراک وجود دارد: صورت «الانسان»، صورت «الکاتب»، ادراک «نسبت حکمیه» (کتابت انسان) و ادراک «وقوع نسبت حکمیه» (تحقق کتابت انسان در خارج). مطابق این تحلیل، نسبت حکمیه می‌تواند در خارج، جدای از حکم تصور شود مانند کسی که نسبت حکمیه را تصور می‌کند، ولی در وقوع خارجی آن شک یا وهم دارد، اما منطقیان متاخر که حکم را از سنخ ادراک نمی‌دانند و آن را فعلی از افعال نفس می‌دانند، چنین تفکیکی را جایز نمی‌دانند، چرا که معتقدند سه ادراک در قضیه وجود دارد. اینان در اینکه تصدیق، همان حکم است (نظرمشهور حکما) و یا مجموع تصور حکم و تصور موضوع حکم و تصور نسبت حکمیه به‌ علاوه حکم (نظر فخر رازی) اختلاف دارند.


ملاصدرا معتقد است تصدیق، تصوری است که، از حکم منفک نمی‌شود و تصوری که «با حکم‌ بودن یا با حکم‌ نبودن» در آن لحاظ نشود، تصور است؛ پس در نظر او تصور به‌این شرط که با حکم باشد تصدیق است؛ بنابراین تصور نفس حکم (که فعل نفس است) نیز تصدیق نیست، بلکه از نوع تصور است.
[۲] فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال‌المیزان، ص۵.
[۳] قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۷.
[۴] خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۹.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال‌المیزان.
• قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.


۱. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۱۹۲.    
۲. فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال‌المیزان، ص۵.
۳. قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۷.
۴. خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۹.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «تصور متعدد»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۴.    




جعبه ابزار