تشکیلات اداری حوزه علمیه قم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تشکیلات ادرای و نظام آموزشی
حوزههای علمیه در دوره آیتالله
عبدالکریم حائری تغییراتی یافت و این تغییرات در زمان آیتالله
بروجردی گستردهتر گشت.
بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی تغییرات بیشتر در تشکیلات اداری
حوزه صورت گرفت.
در زمینه تحول تشکیلات اداری حوزه هم در زمان
بروجردی ترتیبی برقرار شد که بر اساس آن نامههای وارده و صادره طی شمارهای خاص در دفتر ثبت و ضبط شود.
همچنین مقرر شد وکالتنامههایی که به افراد داده میشود با مشخصات شخص
وکیل و مورد
وکالت ثبت گردد و این امر در نوع خود در این عصر کار نویی محسوب میشد.
در هر عصر مسئولیت حوزه بر عهده یک یا چند تن از مراجع بوده و مسئولان مدارس نیز از سوی آنان انتخاب میشدند.
از زمانی هم که نظام
سربازی به وجود آمد و مقرر شد که جوانان به سربازی بروند، در
حوزه علمیه افرادی برای سامان دادن به این امر انتخاب شدند.
مثلا در زمان حائری، میرزا عبدالحسین بروجردی معروف به صاحب الداری که هم مقسّم بود و هم مدیریت مدارس
فیضیه و
دارالشفا و کتابخانه فیضیه را از سوی وی بر عهده داشت، مسئول پیگیری امور مشمولین شد.
در
رجب ۱۳۷۷ شیخ مجتبی عراقی از طرف بروجردی
تولیت مدرسه فیضیه و کتابخانه آن و
مدرسه خان و هم امور مشمولین را بر عهده گرفت.
پس از تشکیل
شورای مدیریت حوزه در ۱۳۶۶ ش، اداره مدارس و مسائل مشمولین به عهده این شورا قرار گرفت که در فیضیه مستقر است.
پس از انقلاب اسلامی، امور اداری حوزه سامان بهتری یافت.
اعضای اولین شورای مدیریت حوزه در ۸ اسفند ۱۳۵۹ به فرمان امام خمینی و با هماهنگی دیگر مراجع انتخاب شدند و شروع به کار کردند.
امور این تشکیلات از طریق شورای اجرایی دبیرخانهای دنبال میشد که دارای هفت بخش بود: بخش علمی،
بخش
اخلاق و
تزکیه (دروس اخلاق، نظارت و مراقبت ویژه و رسیدگی به تخلفات)، بخش مدیریت داخلی (پروندههای تحصیلی، گزینش طلاب و جذب نیرو، نظارت بر وضع طلاب خارجی، شناسایی و جذب نیرو، مشمولین نظام وظیفه و مدیران مدارس)، بخش تبلیغات و مبلغین (تربیت
مبلّغ، تأمین نیازمندیهای تبلیغی مناطق مختلف و انتشارات)، و سرانجام بخش آمار و اطلاعات، بخش تدارکات و بخش حوزههای شهرستان.
در ۱۳۷۰ به پیشنهاد آیت اللّه
خامنهای و موافقت دیگر مراجع قم،
شورای عالی حوزه علمیه قم تشکیل شد.
این شورا، برنامهریزی و تصمیمات اصلی در باب مسائل حوزه علمیه قم را بر عهده گرفت و کارهای اجرایی به مدیریت واگذار گردید و تعیین مدیر حوزه بر عهده این شورا قرار گرفت.
این تحول در بخش
مدارس علمیه خواهران نیز رخ داد و وظایف مدیریت این مدارس در نامه امام خمینی به هیئت مؤسس
جامعة الزهراء در ۲۹ شهریور ۱۳۶۳ مشخص شد.
اکنون بیشتر مدارس قم و دیگر شهرستانها بر اساس برنامههای شورای مدیریت حوزه، مستقر در قم عمل میکنند و تنها مدیریتهای حوزههای
مشهد و
اصفهان استقلال دارند.
اینک در مجموع بیش از ۲۷۰ مدرسه در سراسر کشور تحت نظارت شورای مدیریت حوزه علمیه قم است.
شورای سرپرستی طلاب غیرایرانی هم در ۲۹ شهریور ۱۳۵۸ ش به
مرکز جهانی علوم اسلامی تغییر نام یافت و آغاز به کار کرد و در ۱۳۷۲ ش به فرمان آیت اللّه خامنهای به صورت متمرکز کار خود را ادامه داد که تاکنون فارغ التحصیلان زیادی داشته است.
این مرکز نیز بر پایه برخی تجربهها و ضرورتها به «
جامعة المصطفی العالمیة» تغییر نام داده است.
در زمان حائری و بروجردی یکی از منابع عمده مالی حوزه علمیه قم
وجوه شرعی بود.
پهلوی اول با هدف محدود کردن روحانیت، مجموع
اوقاف مدارس را که یکی از منابع دیگر حوزهها بود در اختیار دولت قرار داد و بدینگونه بسیاری از مدارس را هم متصرف شد.
این امر چنان اهمیتی داشت که
سید ابوالقاسم کاشانی پس از شهریور ۱۳۲۰ در اولین اطلاعیه خود به آن اشاره کرد.
محسن امین
که در ۱۳۱۳ ش/ ۱۳۵۳ به قم سفر کرده بود، در گزارشی که از اوضاع
حوزه قم ارائه کرده، شمار طلاب آن را نهصد تن دانسته و یادآور شده که ریاست علمی دینی در تمام ایران از آنِ حائری است و از دورترین نقاط برای او وجوهات میفرستند و او آنها را در اختیار وکلای معتمد مالی خود قرار میدهد تا بین طلاب تقسیم کنند.
به نوشته
سید ریحان اللّه
یزدی هزینه زندگی طلاب از چند طریق حاصل میشد: درآمد شخصی، کمکهای بازرگانان و اعیان شهرها، کمک خرج از طرف حائری و جمعی از طلاب بودند که همه مخارجشان را
حائری تأمین میکرد.
مخارج حوزه علمیه قم در زمان ریاست حائری جمعاً ده هزار تومان بود که پس از وی به دو هزار و هفتاد تومان تنزل پیدا کرد.
حائری به هر یک از طلاب
مجرد ماهیانه سی ریال و به هریک از طلاب
متأهل حداکثر ماهیانه ۱۵۰ ریال میپرداخت و به هر محصل مجرد هفت من و نیم نان و به هر یک از افراد خانواده محصلان متأهل پنج من نان میداد.
به علاوه برای هزینه سوخت در زمستان و نیز گاه در زمان
بیماری یا برای
مسافرت یا
ازدواج، به طلاب کمک اضافی مینمود.
شهریه در دوره حجت و خوانساری پانزده ریال با پنج من نان بود که مقدار نان برای متأهلان افزایش داده میشد.
این مستمری تا هجده سال پس از وفات حائری به طلاب داده میشد.
حائری دادن
حجره و شهریه به طلاب تازه وارد را منوط به گذشت شش ماه از زمان ورود به حوزه و تحقیق درباره آنها کرده بود.
در زمان بروجردی به طلاب پس از آنکه مشغول درس
شرح لمعه میشدند شهریه پرداخت میشد ولی به افراد خوش استعداد زودتر شهریه میدادند.
میزان شهریه در زمان وی بدین قرار بود:
محصل مجرد دوره سطح که به خواندن شرح لمعه و
قوانین اشتغال داشت ۱۵۰ ریال، محصل متأهل دوره سطح که به خواندن شرح لمعه و قوانین اشتغال داشت سیصد ریال، محصل مجرد دوره سطح که به خواندن
رسائل و
مکاسب اشتغال داشت دویست ریال، محصل متأهل دوره سطح که به خواندن رسائل و مکاسب اشتغال داشت چهارصد ریال، محصل مجرد دوره خارج سیصد ریال، محصل متأهل دوره خارج ششصد ریال.
این مبالغ در چند سال اول پس از درگذشت بروجردی مقدار قابل توجهی افزایش یافت و در اواخر دهه چهل افزایش زیادی پیدا کرد، بدین قرار: محصل مجرد دوره سطح که به خواندن شرح لمعه و قوانین اشتغال داشت چهارصد ریال، محصل متأهل دوره سطح که به خواندن شرح لمعه و قوانین اشتغال داشت ششصد ریال، محصل مجرد دوره سطح که به خواندن رسائل و مکاسب اشتغال داشت ششصد ریال، محصل متأهل دوره سطح که به خواندن رسائل و مکاسب اشتغال داشت هزار ریال، محصل مجرد دوره خارج ۶۵۰ ریال و محصل متأهل دوره خارج ۱۳۰۰ ریال.
تمایز قائل شدن بین طلاب مجرد و متأهل و نیز تفاوت رتبه درسی رسمی است که اکنون نیز در
حوزههای علمیه و از جمله
حوزه علمیه قم برقرار است.
شیوه مصرف شهریه در بین طلاب ساکن در حجرات مدارس گاه چنین بود که مجموعه دریافتیهای خود را مثلا در کیسهای میریختند و هرکس به مقدار نیاز خود از آن برداشت میکرد،
گاهی هم هر هفته یک نفر مسئول خرید میشد و فهرست هزینهها را مینوشت و در پایان
سهم هر کس را مشخص میکرد.
در دهه چهل رسم بر این بود که هر یک از مراجع که از رؤسای حوزه علمیه بودند یک
دفتر شهریه یا مُقسِّم داشتند، در دفتر شهریه اسامی طلابی که باید به آنان شهریه داده شود، غالباً به تفکیک شهر زادگاه یا شهرتشان ثبت شده بود.
مُقسِّم در هر ماه در روزی که باید شهریه پرداخت میشد به مدارس محل اقامت طلاب میرفت و در همان مدرسه از روی دفتر شهریه، مقرری ماهیانه را به آنان میپرداخت.
پرداخت شهریه معمولا چند روز طول میکشید و به هر مدرسه روز خاصی تعلق گرفته بود.
به مقسّم شهریه معمولا چند تن کمک میکردند و این افراد روحانی و از افراد مورد اعتماد مراجع بودند.
در زمان حائری
سید هدایت اللّه عقدایی و سپس شیخ
علی محمد قمی و شیخ محمد صدوقی
یزدی جزو مُقسمان شهریه بودند.
در زمان بروجردی حاج محمدحسین احسن مسئول دفتر وی بود.
اصلاح و بازسازی نظام آموزشی حوزه از زمره موضوعات مهمی است که از دیرباز، خاصه از زمان تأسیس نظام آموزشی جدید در ایران، مورد توجه اولیای حوزههای علمیه بوده است.
مثلا در زمان آیت اللّه
بروجردی تشکلی تحت عنوان «هیئت حاکمه» در حوزه علمیه قم به وجود آمد که شخصیتهایی چون امام خمینی، شیخ مرتضی حائری،
سید احمد زنجانی،
سید باقر سلطانی طباطبائی و جمعی دیگر عضو آن بودند و در پنجشنبه ۱۳ ذیحجه ۱۳۶۸/ ۱۴ مهر ۱۳۲۸ تشکیل جلسه دادند و پیشنهادهایی مطرح کردند که در آن مقطع مقبول
زعیم حوزه قرار نگرفت و متوقف ماند.
آنچه پذیرفته شد و به مرحله عمل درآمد، برگزاری امتحانات برای طلاب بود، اما پس از مخالفت برخی مراجع نجف با امر امتحان، آیت اللّه بروجردی آن را نیز لغو نمود.
پس از بروجردی مسائل امتحانات در حوزه قم دوباره مطرح و به تدریج به طور جدّی معمول گردید.
در واقع، امتحان از آنرو ضرورت یافت که مایه کسب اطمینان از گذراندن دروس مرحله قبلی و گذار به مرحله بعدی بود.
بر حسب دستور آیت اللّه گلپایگانی در این زمینه شروطی وضع شد که بر اساس آنها، شرط شرکت در امتحانات مراحل
عالی تحصیلی، قبولی در امتحانات مراحل قبلی دانسته شد (برای تفصیل این شروط به این منبع رجوع کنید
).
به این ترتیب، مورد توجه قراردادن امتحانات به امر مهمتری منجر شد که عبارت بود از رتبهبندی دروس و طلاب و نیز رتبهبندی شهریه بر اساس آن؛ امری که هم اکنون نیز در حوزهها معمول است.
این رتبهها اینک به قرار ذیل است: رتبه اول:
ادبیات عرب و شرح لمعه؛ رتبه دوم:
اصول فقه،
قوانین،
مکاسب محرمه و رسائل؛ رتبه سوم: مکاسب (
بیع و
خیارات) و
کفایه.
در طرح آیت اللّه گلپایگانی امتحانات هر یک از این رتبهها در سه مرحله برگزار میشد و همین اساس ایجاد دَه پایه درسی، با تفاوتهایی، در نظام آموزشی حوزه شده است (برای آگاهی از مواد درسی پایههای یک تا شش به این منبع رجوع کنید
).
در این نظام، طلاب با گذراندن پایه دهم، علاوه بر درسهای جنبی مورد لزوم، کتابهای مکاسب و کفایه را به اتمام رسانده امتحان میدهند.
برای شرکت کنندگان در دروس خارج نیز، که پس از پایه دهم صورت میگیرد، نظام نامههایی تدوین شده است.
بر اساس گزارشی در سال ۱۳۸۱ ش، تعداد کل درسهای پایه هفتم تا دهم و هم برخی از درسهای خارج به ۳۹۲ مورد رسیده که در مواردی یک استاد چندین درس را تدریس میکند.
تعداد درسهای سطح
عالی حوزه علمیه قم (پایههای هفتم تا دهم)، در سال تحصیلی ۸۷ـ۸۸ بر اساس فهرست دروس ضمیمه هفتهنامه افق حوزه مجموعاً ۵۸۷ درس بوده است.
از آنجا که شماری از طلاب و مدرّسان حوزه به اشتغال و
تدریس در مراکز اداری غیرحوزوی میپردازند، بنا بر ضرورت، مدارک تحصیلی حوزوی با مدارک تحصیلی آموزش و پرورش و آموزش
عالی به قرار ذیل در چهار سطح معادلسازی شده است: سطح اول اتمام شرح لمعه معادل با دیپلم، سطح دوم (اتمام رسائل و بخشی از مکاسب و تدوین پایاننامه) معادل با کارشناسی، سطح سوم (اتمام کفایه و مکاسب) معادل با کارشناسی ارشد، سطح چهارم (گذراندن چهار سال درس خارج فقه و اصول به همراه دادن چهار امتحان و نگارش رساله تحقیقی) معادل با دکتری.
به کسانی هم که امتحانات رشتههای تخصصی مثل
تبلیغ و اصول فقه و
کلام و امثال آنها را با موفقیت بگذرانند و پایاننامهای در آن زمینه بنویسند به حسب رتبه، مدرک سطح سوم یا سطح چهارم اعطا میشود.
از دهه اخیر به این سو، مدیریت حوزه قم با اخذ امتحان از درسآموختگان این حوزه در زمینه فقه و اصول و کلام، کسانی را که در این آزمون موفق میشوند به شهر زادگاه خود اعزام میکند تا در آنجا به تدریس
علوم حوزوی بپردازند و در صورت امکان به رونق یا ایجاد حوزههای محلی کمک کنند.
در واقع فایده و هدف این طرح تمرکززدایی جمعیتی
طلاب و
علما از قم و پراکنش متناسب و به اندازه آنان در مناطق مختلف
ایران است.
در حوزه علمیه قم، مباحث
عالی فقه و اصول و نیز
فلسفه و
عرفان به سبکهای متفاوت و ویژهای عرضه شده است.
در این میان، دو سبک
حائری و
بروجردی که پیش از آن در
حوزههای علمیه ایران مرسوم نبوده در خور توجه است.
حائری که از شاگردان میرزا محمدحسن شیرازی بود در تدریس خود از شیوه وی که مبتنی بر شاگردمحوری بود پیروی میکرد.
در این شیوه استاد یک مسئله را با ادلّه مؤیّد و مخالف آن مطرح میکرد و شاگردان اجازه داشتند درباره آن به اظهارنظر بپردازند.
این شیوه به مکتب سامرا معروف شده است.
در زمان ریاست و مرجعیت بروجردی سبک دیگری در تدریس خارج فقه و هم در
علم رجال عرضه شد که تأثیر زیادی بر حوزه علمیه قم و حتی نجف گذاشت و این تأثیر تاکنون استمرار داشته است.
روش فقهی وی از یکسو مبتنی بر آگاهی از فتاوی فقهای اولیه
مذاهب اسلامی و علمای
اهل سنّت بود، چرا که بسیاری از مطالبی که
ائمه شیعه علیهمالسلام مطرح میکردهاند، به اقتضای وضع تاریخی عمدتاً ناظر بر
فتاوی و نظریات فقهی اهل سنّت بوده است، و از سوی دیگر بروجردی به سیر تاریخی هر مسئله توجه نشان میداد؛ به علاوه از طرح مباحث کمثمر و صرفاً ذهنی پرهیز مینمود.
در علم رجال و اِسناد هم او صاحب روش جدیدی بود که بر اساس آن مسائلی از قبیل فاصله زمانی
راویان یک سلسله، تعداد
روایات هر
راوی، جایگاه حدیثی او، میزان
وثاقت و استادان و شاگردانش که کاشف از
مرسل یا
مسند بودن حدیث بود مورد بررسی قرار میگیرد.
در کنار دو سبک حائری و بروجردی باید از سبک فقهی
امام خمینی یاد کرد که به گونهای آمیزهای از آن دو بود به علاوه ویژگیهای دیگر.
وی که شاگرد حائری بود و در درس بروجردی هم شرکت کرده بود در واقع ابعاد مثبت مکتب سامرا را گرفته و برخی از ابعاد آن را رها ساخته بود.
در شیوه وی، موضوع مورد بحث و ابعاد مختلف آن به طور کامل مطرح میشد، آرای دانشمندان دیگر درباره آن موضوع طرح و احیانآ
نقد میشد، و سعی میشد مسائل اصولی از مسائل فلسفی به طور واضح متمایز گردد.
حوزه علمیه قم در دروس
عالی دیگر غیر از فقه و اصول، مثل کلام و فلسفه و
تفسیر هم در دهههای سی تا پنجاه شمسی، که در دیگر حوزهها کمتر مورد توجه بود، شهرت یافت.
مدرس
عالی دو رشته فلسفه و تفسیر علامه
سید محمدحسین طباطبائی بود.
در واقع، تا پیش از فعالیت
علامه طباطبائی در
قم، درس فلسفه در این شهر مهجور بود، چنانکه امام خمینی هم مجبور به ترک درس فلسفه شده بود.
درس فلسفه طباطبائی که در آن استادان مبرِّزی پرورده شدند در واقع به احیای
علوم عقلی در حوزه و در نتیجه آماده شدن طالبان علم برای بررسی پرسشهای کلامی و فلسفی جدید انجامید.
اقدام طباطبائی در حدود ۱۳۳۰ ش، در تربیت شماری از فضلای حوزه برای نقد فلسفههای مادیگرایانه منشأ تحولات جدّی در حوزه علمیه قم شد، به گونهای که این حوزه پیشگام اینگونه مباحثات گردید و حتی
حوزه نجف از آن بهرهمند شد.
به علاوه، با این اقدام طباطبائی، زمینه برای ورود مباحث جدید
فلسفه غرب به حوزه قم فراهم آمد.
تألیف کتابهای
بدایة الحکمة و
نهایة الحکمة توسط طباطبائی را هم باید در زمره اصلاحات نظام درسی حوزوی تفسیر کرد.
نقش طباطبائی در حوزه علمیه قم، خاصه در پرورش متفکر اسلامی، را با نقش بروجردی در زمینه فقه مقایسه کردهاند.
جلسات تفسیری طباطبائی و سبک ویژه وی در
تفسیر قرآن را که به پرورش چندین
مفسر و نیز احیای مباحث قرآنی در حوزه قم انجامید باید از ویژگیهای شاخص حوزه علمیه محسوب کرد.
در کنار درسهای فقه، اصول، کلام و فلسفه و تفسیر قرآن، تدریس اخلاق، رجال و برخی دیگر از علوم کاربردی مانند
ریاضیات و
نجوم نیز با دامنهای محدودتر در حوزه قم معمول بوده است.
از نوآوریهای دیگری که در واپسین سالهای حیات آیت اللّه بروجردی صورت گرفت، آشناسازی طلاب بااستعداد و فاضل با زبان انگلیسی و دانشهای جدید بود.
مبتکر این طرح، یکی از شاگردان بروجردی، به نام شیخ
علیاصغر کرباسچیان، معروف به علامه بود که پس از تأسیس دبیرستانی به نام
علوی در تهران با هماهنگی آیت اللّه بروجردی، در ۱۳۳۵ ش، در چند تعطیل تابستانی، تعدادی از طلاب را برای فراگیری علوم کاربردی و اقتصاد و زبان انگلیسی نزد دبیران معروف آن مدرسه به تهران دعوت کرد (در این باره به این منبع رجوع کنید
).
(۴)
علیپناه اشتهاردی، «مصاحبه با آیةاللّه شیخ
علیپناه اشتهاردی»، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
(۵) امام خمینی، صحیفه امام: مجموعه آثار امام خیمنی (س) (بیانات، پیامها، مصاحبهها، احکام، اجازات شرعی و نامهها)، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۲) جامعةالمصطفی العالمیة، جامعةالمصطفی العالمیة در یک نگاه (لوح فشرده)، قم ۱۳۸۷ ش.
(۱۴) رسول جعفریان، برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۱۵) رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، سالهای ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۱۹) دانشوران قم: نگاهی به زندگی ۲۰۴ تن از دانشمندان وبزرگان قمی یا مدفون در قم، گزیده ستارگان حرم (۱ـ ۱۵)، تلخیص
علی
رضا هزار، تدوین محمدتقی ادهمنژاد، قم: زائر، ۱۳۸۴ ش.
(۲۴) روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ۱۳۸۶ ش.
(۲۷) علیرضا
ریحان یزدی، آینه دانشوران، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
۲۹) محمدباقر سلطانی طباطبائی، «مصاحبه با آیةاللّه
سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
(۳۱) محمد شریف رازی، آثار الحجة، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
(۳۲) محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
(۳۴)
علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۸۴ ش.
(۳۵) ه صالح، «آیةاللّه کاشانی و توطئه کشف حجاب»، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۲، ش ۶ و ۷ (پاییز ۱۳۷۲).
(۳۷) محمدرضا طبسی، «مصاحبه با آیةاللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، حوزه، سال۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
(۳۸) مجتبی عراقی، «مصاحبه با استاد حاج شیخ مجتبی عراقی»، حوزه، سال ۶، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۶۸).
(۳۹) عبدالحسین غروی تبریزی، «مصاحبه با آیةاللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
(۴۱) عباس فیروزی، «دومین دوره شورای
عالی و مدیریت حوزه علمیه»، پیام حوزه، سال ۲، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۴).
(۴۵) محمدحسن مرتضوی لنگرودی، «مصاحبه با حضرت آیةاللّه حاج سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی»، حوزه، سال ۱۰، ش ۱ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۲).
(۴۷) مرکز جهانی علوم اسلامی، شناسان مرکز جهانی علوم اسلامی، (قم) ۱۳۸۶ ش.
(۵۰) ابومحمد وکیلی قمی، حوزه علمیه قم، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۵۱) اکبر هاشمی رفسنجانی، «مصاحبه با استاد هاشمی رفسنجانی»، حوزه، سال ۲، ش ۱۱ (مهر ۱۳۶۴).
(۵۲) اکبر هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی: دوران مبارزه، زیر نظر محسن هاشمی، تهران ۱۳۷۶ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه قم در دوره معاصر»، شماره۶۶۳۵.