• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تشبیه به نور (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مواردی که در آیات قرآن به نور تشبیه شده‌اند عبارتند از:



در آیات قرآن، ایمان به نور تشبیه شده است.

۱.۱ - هدایت کردن مردم

تشبيه ایمان به نور، در هدایت كردن مردم:
۱. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛خداوند، ولىّ و سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‌اند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوى نور مى‌برد....»
۲. «يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ‌ ...؛خداوند به بركت آن، كسانى را كه از رضاى او پيروى كنند، به راههاى سلامت و امنیت، هدايت مى‌كند؛ و به فرمانش، آنان را از ظلمت‌ها خارج ساخته به سوى نور مى‌برد....»
۳. «... ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا ...؛ ... تو پيش از اين نمى‌دانستى كتاب و ايمان چيست؛ و از محتواى قرآن آگاه نبودى ولى ما آن را نورى قرار داديم كه بوسيله آن هركس‌از بندگان خويش‌را بخواهيم هدايت مى‌كنيم....» بنابر قولى، مراد از «نوراً» ايمان و قرآن است.

۱.۲ - راه نجات مردم

تشبيه ايمان به نور، با عنوان راه نجات مردم:
«وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛همان گونه كه بر پيامبران پيشين وحی فرستاديم بر تو نيز حقايقى را به فرمان خود وحى كرديم؛ تو پيش از اين نمى‌دانستى كتاب و ايمان چيست؛ و از محتواى قرآن آگاه نبودى ولى ما آن را نورى قرار داديم كه بوسيله آن هركس‌از بندگان خويش‌را بخواهيم هدايت مى‌كنيم؛ و به يقين تو به سوى راه راست هدايت مى‌كنى.»
بنابر احتمالى، مرجع ضمير «جعلناه» ايمان است.

۱.۳ - ایمان قلبی

تشبيه ايمان قلبى مؤمن به نور:
«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِي‌ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‌ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ‌؛خداوند نور آسمانها و زمين است؛ و مَثَل نورش همانند چراغدانى است كه در آن‌چراغى پرفروغ باشد، آن چراغ در حبابى قرار گيرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون ستاره‌اى فروزان، چراغى كه افروخته مى‌شود از روغن درخت پربركت زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى؛ روغنش آنچنان صاف و خالص است كه نزديك است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود؛ نورى است بر فراز نورى؛ و خدا هركس را بخواهد با نور خود هدايت مى‌كند، و خدا براى مردم مثلها مى‌زند و خداوند به هر چيزى داناست.»
مثال مؤمن، ايمان، قرآنِ قرار داده شده در قلب او، مثال مشكات است.

۱.۴ - روشنایی‌بخشی

ايمان، همچون نور روشنايى‌بخش:
۱. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ‌ ...؛خداوند، ولىّ و سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‌اند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوى نور مى‌برد. ولى كسانى كه كافر شدند، اولياى آنها طاغوتها هستند؛ كه آنها را از نور خارج ساخته، به سوى ظلمتها مى‌برند....»
۲. «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ‌ • ... وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛اى اهل كتاب! فرستاده ما، به سوى شما آمد، در حالى كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مى‌كرديد روشن مى‌سازد؛ و از بسيارى از آن، كه در اين زمان مصلحت نيست، صرف نظر مى‌نمايد. آرى، از طرف خدا، نور و كتاب روشنگرى به سوى شما آمد. ... و به فرمانش، آنان را از ظلمت‌ها خارج ساخته به سوى نور مى‌برد؛ و آنها را به سوى راه راست، هدايت مى‌نمايد.»
۳. «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌؛آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكى‌هاست و از آن خارج نمى‌شود؟! اين گونه براى كافران، آنچه كه از اعمال زشت انجام مى‌دادند، تزيين شده و زيبا جلوه كرده است.» ظلمات، به قرينه ذيل آيه، كفر است، بنابراين مقصود از نور به قرينه مقابله، ايمان است‌.
۴. «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَ فَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُماتُ وَ النُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ؛بگو: چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟ بگو: خداوند يگانه! سپس بگو: آيا خدايانى غير از او براى خود برگزيده‌ايد كه حتى مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟)! بگو: آيانابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اين‌كه آنان همچون خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟! بگو: خدا آفريننده همه چيز است؛ و اوست يكتا و حاكم بر همه چيز.» مطابق يك احتمال، منظور از ظلمات و نور، کفر و ايمان است.
۵. «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛الر اين كتابى است كه بر تو نازل كرديم، تا مردم را از تاريكيهاى شرک و ظلم و جهل به سوى روشنايى ايمان و عدل و آگاهى، به خواست پروردگارشان بيرون آورى و، به سوى راه خداوند توانا و ستوده (و هدايت كنى).»
۶. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛ما موسی را با آيات و معجزات خود فرستاديم؛ و دستور داديم: قومت را از تاريكى‌ها به سوى نور خارج ساز؛ و ايّام اللّه (روزهاى خاص الهى‌) را به آنان يادآورى كن. در اين، نشانه‌هايى است براى هر شكيباى شكرگزار.»
۷. «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً؛او كسى است كه بر شما درود و رحمت مى‌فرستد، و فرشتگان او نيز براى شما تقاضاى رحمت مى‌كنند تا شما را از تاريكى‌هاى جهل و شرك و گناه به سوى نور ايمان و علم و تقوا خارج سازد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است.»
۸. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ • وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛(بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، و نه تاريكى‌ها و روشنايى.» مقصود از ظلمات و نور، ظلمت كفر و نور ايمان است.
۹. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛همان گونه كه بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم بر تو نيز حقايقى را به فرمان خود وحى كرديم؛ تو پيش از اين نمى‌دانستى كتاب و ايمان چيست؛ و از محتواى قرآن آگاه نبودى ولى ما آن را نورى قرار داديم كه بوسيله آن هركس‌از بندگان خويش‌را بخواهيم هدايت مى‌كنيم؛ و به يقين تو به سوى راه راست هدايت مى‌كنى.»
۱۰. «هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى‌ عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ‌ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ؛او كسى است كه آيات روشنى بر بنده‌اش نازل مى‌كند تا شما را از تاريكيها به سوى نور خارج كند؛ و خداوند نسبت به شما رئوف و مهربان است.»
۱۱. «رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً؛پيامبرى به سوى شما فرستاده كه آيات روشن خدا را بر شما تلاوت مى‌كند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، از تاريكيها به سوى نور خارج سازد. و هر كس به خدا ايمان آورده و اعمال صالح انجام دهد، او را در باغهايى بهشتى وارد مى‌كند كه از پاى درختانش نهرها جارى است، جاودانه در آن مى‌مانند، و خداوند روزىِ نيكويى براى او قرار داده است.»


تشبيه قرآن به نور، براى هدايت مردم:
۱. «... ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا ...؛ ... تو پيش از اين نمى‌دانستى كتاب و ايمان چيست؛ و از محتواى قرآن آگاه نبودى ولى ما آن را نورى قرار داديم كه بوسيله آن هركس‌از بندگان خويش‌را بخواهيم هدايت مى‌كنيم....» مراد از «نور» قرآن است.
۲. «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ؛حال كه چنين است، به خدا و پيامبرش و نورى كه نازل كرده‌ايم ايمان بياوريد؛ و بدانيد خدا به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است.»

۲.۱ - نور درخشنده

تشبيه قرآن، به نورى درخشنده در ميان مردم:
«وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً؛و تو را دعوت‌كننده به سوى خدا به فرمان او قرار داديم، و چراغى روشنى بخش.»
«سراج منير» به قرآن هم گفته شده است، بنابر اينكه‌مضاف در آيه حذف شده باشد: «ذا سراج منير»

۲.۲ - نور نازل شده

تشبيه قرآن به نور نازل شده از سوى خدا براى مردم:
۱. «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ‌ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ؛اى اهل كتاب! فرستاده ما، به سوى شما آمد، در حالى كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مى‌كرديد روشن مى‌سازد؛ و از بسيارى از آن، كه در اين زمان مصلحت نيست، صرف نظر مى‌نمايد. آرى، از طرف خدا، نور و كتاب روشنگرى به سوى شما آمد.» بنابر قولى، مراد از نور، قرآن است، چون بيانگر راه هدايت و یقین است.
۲. «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ؛حال كه چنين است، به خدا و پيامبرش و نورى كه نازل كرده‌ايم ايمان بياوريد؛ و بدانيد خدا به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است.»


تشبيه ادله هدايت به نور، در شناخت پروردگار و هدايت به سوى او:
«أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‌ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ‌ ...؛آيا كسى كه خدا سينه‌اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته....»
«فهو على نور» يعنى بر دلالت و هدايت مى‌باشد كه ادّله -شناخت پروردگار- به نور تشبيه شده است، زيرا به وسيله آن خدا را مى‌شناسد هم چنان‌كه به وسيله نور امور دنیا را مى‌شناسد.


در آیات قرآن، پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله به نور تشبیه شده است.

۲.۱ - نور درخشنده

محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله، همچون چراغ و نورى درخشنده در ميان مردم:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ‌ ... • ... وَ سِراجاً مُنِيراً؛ اى پيامبر! ما تو را فرستاديم ... و چراغى روشنى بخش.»
«سراجاً منيراً» تشبيه بليغ است.

۴.۲ - نور هدایت‌گر

تشبيه پيامبراكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله به نور، در هدايت كردن بشر:
«يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ‌ مُبِينٌ؛اى اهل كتاب! فرستاده ما، به سوى شما آمد، در حالى كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مى‌كرديد روشن مى‌سازد؛ و از بسيارى از آن، كه در اين زمان مصلحت نيست، صرف نظر مى‌نمايد. آرى، از طرف خدا، نور و كتاب روشنگرى به سوى شما آمد.»
بنابر يك احتمال، مراد از «نور» رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله است، واين از صدر آيه استفاده مى‌شود، چون روشن كردن چيزهايى كه علماى یهود و نصارا آن را پنهان كرده بودند از آثار نور بودن رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله است.

۴.۳ - توصیف نور پیامبر

تشبيه نور محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله، به چراغدانى دربرگيرنده چراغى در ميان آبگينه بلورين و چونان ستاره درخشان، چراغ فروزان شده از روغن زیتون با بركت و آماده اشتعال:
«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِي‌ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‌ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ‌ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ‌؛خداوند نور آسمانها و زمين است؛ و مَثَل نورش همانند چراغدانى است كه در آن‌چراغى پرفروغ باشد، آن چراغ در حبابى قرار گيرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون ستاره‌اى فروزان، چراغى كه افروخته مى‌شود از روغن درخت پربركت زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى؛ روغنش آنچنان صاف و خالص است كه نزديك است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود؛ نورى است بر فراز نورى؛ و خدا هركس را بخواهد با نور خود هدايت مى‌كند، و خدا براى مردم مثلها مى‌زند و خداوند به هر چيزى داناست.»
مقصود از نور در آيه، محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله است.


مؤمن، همانند نور، داراى روشنايى:
«وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ • وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛(بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، و نه تاريكى‌ها و روشنايى.»
گفته شده اعمى مشرک و بصير مؤمن است.


مانند شدن حقيقت آسمانها و زمین به نور، و خداوند صاحب آن:
«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِي‌ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‌ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ‌؛خداوند نور آسمانها و زمين است؛ و مَثَل نورش همانند چراغدانى است كه در آن‌چراغى پرفروغ باشد، آن چراغ در حبابى قرار گيرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون ستاره‌اى فروزان، چراغى كه افروخته مى‌شود از روغن درخت پربركت زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى؛ روغنش آنچنان صاف و خالص است كه نزديك است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود؛ نورى است بر فراز نورى؛ و خدا هركس را بخواهد با نور خود هدايت مى‌كند، و خدا براى مردم مثلها مى‌زند و خداوند به هر چيزى داناست.»
يعنى خداوند صاحب نور آسمانها و زمين است، و نور آسمانها و زمين، حق است، حق در ظهور و آشكار شدنش به نور تشبيه شده است.


تشبيه حق به نور، در هدايت كردن مردم:
«وَ ما يَسْتَوِي‌ ... • وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ • ... إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ؛(بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، و نه تاريكى‌ها و روشنايى و هرگز مردگان و زندگان يكسان نيستند. خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد مى‌رساند، و تو نمى‌توانى سخن خود را به گوش آنان كه در گور (خفته) اند برسانى.»
مراد از «نور» حق و مقصود از ظلمت، باطل است كه حق به نور تشبيه شده است.


فقدان بصیرت براى شناخت خداوند، به مانند نداشتن نور:
«... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُماتُ وَ النُّورُ ...؛... بگو: آيا نابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟!....»


تشبيه اعمال صالح به نور در به دست آوردن حیات واقعى:
«أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ‌ ...؛آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود....»
در آيه شريفه استعاراتى به كار رفته و راه پيدا كردن به اعمال صالح را به نور تشبيه كرده است.


تمثيل و تشبيه آثار اعمال مؤمنان به نور:
«وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ • وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛(بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، و نه تاريكى‌ها و روشنايى.»
اين آيات، تمثيل براى مؤمن و كافر است كه تبعات و اثر اعمال اين دو طايفه را شرح مى‌دهد.


تشبيه هدايتگرى انجیل به نور:
«... وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ ...؛... وانجيل را به او داديم كه در آن، هدايت و نورى بود....»
انجيل، به نور و هدايت تشبيه شده و ادات تشبيه نيز حذف گرديده است.


تشبيه تورات و احكام آيات آن به نور:
«إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداءَ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلًا وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ؛ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نورى بود؛ و پيامبران (بنی‌اسرائیل)، كه در برابر فرمان خدا تسليم بودند، طبق آن براى يهود حكم مى‌كردند؛ و همچنين علما و دانشمندان الهى بر اساس كتاب خداوند كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مى‌نمودند. بنابراين، بخاطر داورى بر طبق آيات الهى، از مردم نترسيد، و از نافرمانى من بترسيد؛ و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد. و آنها كه به آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‌كنند، كافرند.»


در آیات قرآن ایمان منافقان به نور تشبیه شده است.

۱۳.۱ - تشبیه به نور آتش

ناپايدارى ادّعاى ايمان منافقان، مانند استفاده از نور آتش ناپايدار:
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ؛آنان (منافقان‌) همانند كسانى هستند كه آتشى افروخته‌اند (تا از تاريكى وحشتناك رهايى يابند)، ولى همين كه آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنها را گرفته؛ و در تاريكيها رهايشان مى‌سازد، در حالى كه چيزى را نمى‌بينند.»

۱۳.۲ - تشبیه به نور رعد و برق

ايمان ناپايدار منافقان، همچون نور لحظه‌اى ايجاد شده از رعد و برق:
«أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ‌ .... • كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا ...؛ يا همچون بارانی كه از آسمان، در شب تاريك همراه با رعد و برق در بیابان ببارد. ... روشنايى خيره‌كننده برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه برق صفحه بيابان را براى آنها روشن مى‌سازد، چند گامى در پرتو آن راه مى‌روند؛ و چون تاريكى آنها را فرا مى‌گيرد، مى‌ايستند.....»
آيه شريفه در بيان و توضيح حال منافقان است.


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۷.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۱۶.    
۳. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۴. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۶۱۵.    
۵. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۵۸.    
۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۸. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج ۱۹، ص ۱۷۹.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۵۷.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۱۵.    
۱۱. مائده/سوره۵، آیه۱۶.    
۱۲. انعام/سوره۶، آیه۱۲۲.    
۱۳. رعد/سوره۱۳، آیه۱۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۴۳۸.    
۱۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱.    
۱۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۵.    
۱۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۳.    
۱۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۹.    
۱۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۰.    
۲۰. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج ۱۶، ص ۴۰۶.    
۲۱. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۲۲. حدید/سوره۵۷، آیه۹.    
۲۳. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۱.    
۲۴. شوری/سوره۴۲، آیه۵۲.    
۲۵. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج ۲۱، ص ۵۶۰.    
۲۶. تغابن/سوره۶۴، آیه۸.    
۲۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۶.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۵۶۹.    
۲۹. مائده/سوره۵، آیه۱۵.    
۳۰. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج ۳، ص ۲۶۹.    
۳۱. تغابن/سوره۶۴، آیه۸.    
۳۲. زمر/سوره۳۹، آیه۲۲.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۷۷۲.    
۳۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۵.    
۳۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۶.    
۳۶. درویش، محیی الدین، اعراب القرآن الکریم و بیانه، ج ۸، ص ۳۰.    
۳۷. مائده/سوره۵، آیه۱۵.    
۳۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۲۴۴.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۷۰.    
۴۰. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۴۱. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج ۱۹، ص ۱۷۹.    
۴۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۹.    
۴۳. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۰.    
۴۴. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۳۲.    
۴۵. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۴۶. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج ۳، ص ۲۴۰.    
۴۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۹.    
۴۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۰.    
۴۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۲.    
۵۰. شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج ۴، ص ۳۹۶.    
۵۱. شریف کاشانی، فتح الله، زبدة التفاسیر، ج ۵، ص ۴۷۶.    
۵۲. رعد/سوره۱۳، آیه۱۶.    
۵۳. انعام/سوره۶، آیه۱۲۲.    
۵۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۷، ص ۳۳۷.    
۵۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۹.    
۵۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۰.    
۵۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۷، ص ۳۷.    
۵۸. ابن ابی حاتم، عبدالرحمان بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ج ۱۰، ص ۴۹.    
۵۹. مائده/سوره۵، آیه۴۶.    
۶۰. درویش، محیی الدین، اعراب القرآن الکریم و بیانه، ج ۲، ص ۴۹۲.    
۶۱. مائده/سوره۵، آیه۴۴.    
۶۲. بقره/سوره۲، آیه۱۷.    
۶۳. بقره/سوره۲، آیه۱۹.    
۶۴. بقره/سوره۲، آیه۲۰.    
۶۵. زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر، ج ۱، ص ۹۱.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۵۳۳، برگرفته از مقاله «تشبیه به نور».    






جعبه ابزار