ترجمه قرآن (الهی قمشهای)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ترجمه قرآن کریم
مترجم:
مهدی محیی الدین الهی قمشهای
به عنوان مقدمه باید گفت که زبان فارسی از این سعادت برخوردار بوده که نخستین
ترجمه (و لو غیر کامل) قرآن توسط صحابی جلیل القدر و ایرانی نژاد رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم یعنی
سلمان فارسی، به آن انجام گرفته است. اگر بنا را بر وجود صورت مکتوب
ترجمههای کهن فارسی هم بگذاریم، در قرون دوم و سوم، دهها
ترجمه به صورت زیر نویس و
تحت اللفظ (که واحد کلام را کلمه میانگاشتند نه عبارت و جمله) انجام گرفته که نمونههای عدیدهای از آنها در کتابخانه هزار ساله
آستان قدس رضوی در
مشهد و آستانه
حضرت معصومه سلاماللهعلیهم در
قم، و در سایر
موزهها و کتابخانههای ایران و جهان وجود دارد.
ترجمه قرآن معروف به قدس که در کتابخانه آستان قدس محفوظ بوده و در دهه اول بعد از انقلاب اسلامی به همت استاد دکتر
علی رواقی تصحیح شده و به طبع رسیده، متعلق به قرن سوم است. نیز
فرهنگنامه قرآنی، فرهنگی است که بر مبنای معادلهای مفردات برابر نهاده ۱۴۲
ترجمه خطی قرآن به همت دکتر
محمد جعفر یاحقی و همکارانش از سوی بنیاد پژوهشهای اسلامی در دهه اخیر انتشار یافته است. فهرستی از معرفی و شناسایی ۳۲۶
ترجمه تحت اللفظ کهن فارسی قرآن نیز که همه در همان گنجینه هزار ساله آستان قدس محفوظاند، به عنوان جلد اول (از احتمالا ۳ یا ۴ جلد فهرست قرآنهای
مترجم) به همت استاد
محمد آصف فکرت در
مشهد انتشار یافته است.
باری
ترجمههای تفسیرهای کهن نیز از جمله
تفسیر تاج التراجم،
سورآبادی،
میبدی، ابو الفتوح و غیره همه تحت اللفظیاند و این جریان هزار ساله تا عهد ناصری که بصیر الملک از رجال فرهنگی دربار
ناصر الدین شاه،
ترجمهای نسبتا روان از قرآن کریم به دست داد، ادامه داشت. با
ترجمههای فارسی شادروان مهدی محیی الدین الهی قمشهای و روانشاد
عبد الحسین آیتی (آواره) که اولی اول بار در سال ۱۳۲۳ ش به هیئت خوشنویسی شده، به خط هنرمندانه شادروان استاد
حسین میرخانی ، و دومی در ۳ مجلد، (از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۶ ش، در یزد) انتشار یافت، عصر
ترجمه تحت اللفظی هزار ساله به سر آمد. دو
ترجمه اخیر آغازگر عصر
ترجمه روان و نسبتا آزاد قرآن کریم به فارسی بودهاند.
درباره
ترجمه عبد الحسین آیتی، در جای خود سخن گفته شده است. هر دو
ترجمه، گزیری از آوردن عبارات
تفسیری افزون بر
ترجمه، برای خوشخوان سازی آن ندیدهاند. از این میان،
ترجمه مرحوم قمشهای به علت آن که آزادتر است- یعنی عناصر
تفسیری بیشتری دارد- روان تر و خوشخوان تر است (اما به هیچ وجه درست تر و دقیق تر و امین تر نیست).
•
نخستین چاپ
ترجمه شادروان قمشهای در سال ۱۳۲۳ ش انجام گرفته و از سوی کتابفروشی اسلامیه به صورت گراوری منتشر شده و برای اول بار در تاریخ
ترجمه، شاید به اقتباس از بعضی
ترجمههای اروپایی قرآن کریم، به صورت صفحه به صفحه است، نه زیرنویس، یا بین السطور، یعنی یک صفحه (دست راست) متن قرآن مجید است، و یک صفحه (دست چپ)
ترجمه با ذکر شماره مسلسل آیات در جای خود. چنان که اشاره شد، این متن و
ترجمه را شادروان استاد حسین میرخانی خوشنویسی کرده است، یعنی نص مقدس قرآن را به خط نستعلیق دو دانگ (کتابت جلی) و
ترجمه را از آن ریزتر و به همان قلم نستعلیق نگاشته است. در تاریخ خط و خوشنویسی قرآن کریم، تا انقلاب اسلامی ایران، کتابت قرآن کریم به نستعلیق، در کمال ندرت، یعنی فقط دو سه نمونه، سابقه دارد. عکسی از یک صفحه از یک نمونه از آن، در کتاب فهرست قرآنهای خطی کتابخانه سلطنتی تالیف سرکار خانم بدری آتابای آمده است که متعلق به عصر
قاجار است.
استاد میرخانی بار دیگر همین
ترجمه را با اصلاحاتی که
مترجم در
ترجمه خود وارد کرده بود، در سال ۱۳۳۹ ش بازنویسی و خوشنویسی کرده که در سال ۱۳۴۲ ش از سوی همان ناشر انتشار یافته است. سپس چه بسا با اجازه
مترجم، سایر ناشران نیز کمر همت به تجدید طبع این
ترجمه، به صورت خوشنوشته یا حروفی (حروفچینی شده) بستهاند. از آن جا که خانواده
مترجم، به ویژه فرزند ارشد ایشان، جناب آقای دکتر
حسین الهی قمشهای ، مانع تراشی نکردهاند، دهها ناشر صدها چاپ از این
ترجمه را در ۵۵ سالی که از نشر اول آن میگذرد، انتشار دادهاند. از این میان دو طبع هست که دکتر حسین الهی قمشهای صحه خود را بر آنها نهاده است. یکی طبع انتشارات امیر کبیر در سالهای ۱۳۶۱، ۱۳۶۷ و سالهای دیگر، و دیگر طبع سازمان اوقاف (در سال ۱۳۶۹ و بعد). اما چنان که اهل فن تصریح کردهاند، چه این طبعهای «صحه دار» و چه طبعهای ویراسته آقایان
محمد باقر بهبودی و
حسن مسعودی ، چندان که باید و شاید منقح و پیراسته از اغلاط علمی فراوان- که در اصل بوده، یا گاه از سوی مصححان افزوده شده- نیست.
حسن شهرت علمی، و مقام شامخ
روحانی و علمی و عرفانی و دانشگاهی شادروان الهی قمشهای و سهل گیری در مسئله حق مؤلف (کپی رایت)، و نیز نثر و انشای ساده و روان و شیوا و شیرین و همه فهم این
ترجمه باعث شده است که بیش از هر
ترجمه دیگری در ایران به طبع و تجدید طبعهای مکرر برسد.
مهمترین ویرایش علمی و اساسی این
ترجمه در سالهای اخیر به همت آقای
حسین استاد ولی انجام گرفته، که خود از قرآن پژوهان و
مترجمان دقیق النظر و کاردان قرآن و صاحب سابقه و سلیقه و دقت نظر در تصحیح متون متعدد، و نیز ویرایش
ترجمه شیوای شادروان دکتر
سید جلال الدین مجتبوی از قرآن کریم است.
ترجمه ویراسته ایشان در سال ۱۳۷۷ از سوی دار الکتب الاسلامیة/ کتابفروشی اسلامیه (به مدیریت حجة الاسلام مرتضی آخوندی) انتشار یافته است. در دنباله این مقاله ارزیابی این
ترجمه، و این ویرایش به میان خواهد آمد.
اولین نقدی که بر این
ترجمه نوشته شد، به قلم شادروان
ابو القاسم پاینده (۱۲۹۰- ۱۳۶۳ ش)
مترجم معروف و صاحب
ترجمه قرآن کریم به فارسی است که در مقدمه بر
ترجمه خود از قرآن کریم (به تاریخ ۱۳۳۶ ش) پوشیده وار و بدون تصریح به نام، پنج ایراد به عنوان نمونه بر
ترجمه شادروان قمشهای گرفته است که در همه موارد حق با پاینده است.
سپس سالها کسی نقدی بر این
ترجمه ننوشت تا پس از انقلاب اسلامی. دومین نقد بر این
ترجمه را آقای دکتر
سید عبد الوهاب طالقانی در
نوشت. در این نقد که عنوان «نقد
ترجمههای معروف قرآن به زبان فارسی» نام دارد، علاوه بر
ترجمه قمشهای، بر
ترجمه آقای
عبد المحمد آیتی هم نقد نوشته شده است. ایرادات دهگانهای که ناقد بر
ترجمه مرحوم الهی قمشهای گرفته است، همه وارد و حق با ناقد و اشتباه از سوی
مترجم است.
سومین نقد به قلم نگارنده این سطور با عنوان «درباره
ترجمه شادروان الهی قمشهای از قرآن کریم»
به چاپ رسید که ۲۵ نکته یا ایراد در بر داشت. آقای دکتر
احمد بهشتی در شماره پنجم همان نشریه، به دو نکته از این ۲۵ نکته پاسخ گفت (
. این نقد (نقد نگارنده) را نشریه بصائر (سال اول، شمارههای ۲ و ۳) تجدید چاپ کرد.
نقد چهارم، به قلم آقای دکتر احمد احمدی، با عنوان «
ضرورت ترجمهای آکادمیک از قرآن کریم» در
نوشته شد. ایشان در این نقد چنین آوردهاند: «اما- از بی دقتی و بی توجهی ناشران سوداگر که بگذریم-
ترجمه این نیکمرد دانشمند، خطاهایی دارد که
ترجمه را نیازمند اصلاحی چشمگیر میسازد و جا دارد فرزند دانشمند ایشان استاد دکتر
حسین الهی قمشهای به این مهم بپردازند، و آن را از آغاز تا پایان به دقت بنگرند و اصلاح کنند». اما چنان که معروض افتاد،
ترجمههایی هم که روی جلد یا صفحه عنوان یا در پایان آن چنین مطلبی ذکر شده که این
ترجمه به صحه دکتر حسین الهی قمشهای رسیده است- از جمله متنی که اساس نقد مفصل نگارنده قرار گرفته است- همچنان همه ایرادهای اساسی اصلی را در بردارد.
نقد پنجم، مفصلترین نقد، در حدود هشتاد صفحه در قطع وزیری، نوشته این جانب، چاپ شده
شامل ۱۱۰ نکته انتقادی بر بیست جزء اول
ترجمه ایشان است.
نقد و نظر ششم به قلم آقای
حسین استاد ولی است که با عنوان «گزارشی از ویرایش جدید و کامل
ترجمه شادروان مهدی الهی قمشهای»
به طبع رسیده است. ایشان سه ویژگی مثبت برای
ترجمه مرحوم قمشهای بر شمرده است: ۱.
اخلاص و صفای باطن
مترجم که بی شک در عبارات این
ترجمه تاثیر نهاده و نورانیت خاصی به آن بخشیده و خواننده را در مواردی تحت تاثیر قرار میدهد، ۲. قلم روان و انشای سلیس
مترجم که فهم عبارات را آسان کرده است، ۳. همان گونه که از نامش پیداست دارای خلاصة التفاسیر است و توضیحات کوتاه میان پرانتز مفیدی دارد که فهم آیه را روشن میسازد. همچنین ایشان (آقای حسین استاد ولی که عهده دار ویرایشی اساسی- و تاکنون مهمترین و جدیترین ویرایش- بر این اثر بودهاند) هفت ویژگی منفی برای این
ترجمه بر شمردهاند: ۱. بی دقتی و سرسری کار کردن (همراه با مثال)، ۲. ضعف ادبی (این مورد هم مانند همه موارد مثالهایی دارد)، ۳. آمیختگی شرح و متن، ۴.
نقل به معنی، ۵. افتادگیها، ۶. نقص ویرایش: «این
ترجمه از ویرایش صحیحی برخوردار نیست و موارد آن از حد شمار بیرون است و جای پرانتزها اصلا حساب و کتابی ندارد»، ۷.
اجمال و تفصیلها.
نقد هفتم نوشته آقای
محمد هادی شفیق آملی است که تحت عنوان «استخدام در
ترجمه قرآن» اشارههای انتقادی و ارزیابانه به
ترجمه مرحوم قمشهای و آقایان عبد المحمد آیتی و
محمد مهدی فولادوند دارد
نقد هشتم را، به صورت ضمنی و استطرادی، آقای دکتر
محمد هادی مؤذن جامی بر اساس نوشتهای از دکتر محمد امین الخضری، تحت عنوان «مقدمهای بر اصول
ترجمه تفهمی قرآن کریم» با
ترجمه و تحقیق و نقد و بررسی خود، در
به چاپ رسانده است که عنوان فرعی آن «اسرار حروف جر به همراه بررسی تطبیقی
ترجمههای فارسی» نام دارد، و دارای عباراتی منقول از
ترجمه مرحوم قمشهای، برای بررسی و تطبیق با
ترجمههای دیگر است.
چنان که اشاره شد، آقای حسین استاد ولی به پیشنهاد مدیر کتابفروشی اسلامیه، کمر همت به ویرایش این
ترجمه بسته است که حدودا از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۷ به طول انجامیده و در این سال از سوی همان ناشر منتشر شده است. جای دریغ است که بر اثر رعایت شماره صفحات در فرم بندی، برای ویراستار دانشور و قرآن پژوه این
ترجمه که خود دارای
ترجمهای مستقل از قرآن کریم است، جایی باقی نمانده است، مگر یک صفحه، که گزارش تفصیلی
ویرایش خود را بیاورد. به طوری که هیچ خوانندهای، مگر مراجعه کننده و تطبیق دهنده این ویرایش (
ترجمه ویراسته) با
ترجمه و چاپهای پیشین، پی نمیبرد که تکلیف پرانتزهای لازم و غیر لازم، یا از آن مهم تر تکلیف هزاران واژه و تعبیر و ترکیب و عبارت که به صورت مزجی و
ترجمه آزاد، در این
ترجمه بسیار آزاد راه یافته بود، چه شده است. راقم این سطور پس از مطالعه صفحات متعددی از این
ترجمه ویراسته و مقابله آن با متن مقدس قرآن و صورتهای ناویراسته یعنی پیشین این
ترجمه به این نتیجه رسید که ویراستار محترم در حدود ۶۰ درصد از اغلاط علمی این
ترجمه را برطرف ساخته ولی نه اضافات مزجی را زدودهاند و نه اضافات داخل پرانتز را. البته اضافات نوع سومی هم هست که به صورت پانویس آوردهاند، که غالبا عرفانی- حکمی است. دو مورد چشمگیر از اشکالاتی که در این
ترجمه ویراسته باقی مانده یکی آوردن
ضمیر به جای
اسم ظاهر ، و آوردن اسم ظاهر به جای ضمیر است. دیگر
عطف مترادفین و قلم گردانیهای غیر لازم. چنین مینماید که ویراستار دانشور این
ترجمه زدودن این افزایشهای غیر لازم را، یا برای حفظ سبک اصلی
ترجمه صلاح ندانسته، یا از شدت فراوانی، عملا ممکن نیافتهاند.
سخن آخر این است که شادروان الهی قمشهای در تاسیس شیوه
ترجمه امروزین و راحت و روان قرآن کریم (به نثر معیار و معاصر و روز) سهمی فراموش نشدنی دارد، و فضل تقدم و تقدم فضل او را هیچ
مترجم و خواننده و منتقد منصفی نباید از یاد ببرد. راهگشایی برای این شیوه شیوا و مفهوم، توفیق و موفقیت اصلی آن بزرگمرد است. اگر آن بزرگوار افزودههای
تفسیری خود را همواره در درون پرانتز یا قلاب میآورد، ارزش کارش دو چندان، و بلکه بیشتر میشد. این کار، هم از بسیاری اشتباهات جلوگیری میکرد، و هم کار ویرایش این
ترجمه را آسان میساخت. حال آن که در وضعیت فعلی، حتی با تلاش علمی توانفرسای ویراستار کاردان و پرتوانی چون آقای استاد ولی، این زدودن افزودهها، یا جداسازی و به درون پرانتز و قلاب بردن آنها، امکان پذیر نبوده است و به این زودیها و آسانیها نیز ممکن و مقدور نخواهد بود.
شادروان الهی قمشهای از اصول علمی و نظری
ترجمه چندان که باید و شاید (در مقایسه با کسانی چون شادروان پاینده یا آقای
عبد المحمد آیتی یا دیگران که
مترجمان حرفهای و پرکار بودهاند) با خبر نبوده است، چنان که ما فقط به سه مورد آن اشاره کردیم و آنها را به اختصار تکرار میکنیم:
۱) مزج شرح و
تفسیر با
ترجمه،
۲)
عطف مترادفین و قلم گردانیهای غیر لازم،
۳) تغییر ساختار و قالب واحدهای دستور زبانی، چنان که در نقد
ترجمه «الله عزیز حکیم» ملاحظه کردیم.
در مجموع این
ترجمه (مراد طبع ویراسته آن است)،
ترجمهای خوشخوان،
تفسیر آمیز و آزاد است (در حدی که در عرف زبان انگلیسی esarhparaPنقل به معنا، یا noitalsnart eerFترجمه آزاد، میگویند). این
ترجمه ارزش تاریخی و تاثیر روان شناختی اش بیش از ارزش علمی و بالفعل و آکادمیک آن بوده است، به این شرح که این
ترجمه در ۵۵ سال پیش و در طول نیم قرنی که صدها بار چاپ و تجدید چاپ شده و در میلونها
نسخه منتشر گردیده، بیش و پیش از هر
ترجمهای به خوانندگان عادی و دوستداران قرآن و فهم معانی و معارف آن، نشان داده است که سبک و
سیاق قرآن مجید، آن گونه که
ترجمههای
تحت اللفظی هزار ساله، نشان دادهاند، جسته- جسته نیست، و این یعنی رمیدگی خاطر و هراس ذهنی میلیونها مؤمن
مسلمان فارسی زبان را از بین بردن، به عبارت دیگر رهیافت کلی شادروان قمشهای به صرافت طبع و ذوق سلیم و
فطرت مستقیمش به
ترجمه قرآن درست و علمی بوه است، اما در جزئیات و فرعیات و مفردات و ترکیبات و مسائل صناعی و فنی
ترجمه کمبودهایی داشته است. کار او را با رسالت تاریخی- فرهنگی نیما یوشیج (علی اسفندیاری) پدر و بانی شعر نو فارسی میتوان مقایسه کرد که ابتکار و به قول قدما بدعت حسنه یعنی نوآوری سنجیدهای به میان آورد، و به جای روزنه، دروازهای به روی شعر تکرار مکرراتی و کلیشه پرداز یکصد سال اخیر فارسی باز کرد، و دیدها و دیدگاهها و نگاهها را اصلاح کرد، و لو آنکه بپذیریم خودش نمونههای درخشان یا مهمی از شعر نو عرضه نکرد. پیش از مرحوم قمشهای، بصیر الملک و همزمان با او عبد الحسین آیتی (آواره) و اندکی پس از او
مترجم توانایی چون
ابو القاسم پاینده هم به همین راه رفتند.
سرانجام،
ترجمه قرآن کریم پس از هزار سال و بیشتر که
مترجمان رهیافت علمی- فنی درستی به
ترجمه نداشتند، و حتی یک
ترجمه خوشخوان و قائم به نفس، از میان بیش از یک هزار
ترجمه، عرضه نکرده بودند، راه درست خود را پیدا کرد. سخن خود را با این بیت ظهیر فاریابی به پایان میبریم:
جزای حسن عمل بین که روزگار هنوز خراب مینکند بارگاه کسری را
نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).