تذکرهنویسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تذکره در
لغت به معنای «به یاد آوردن»، «پند دادن»، «یادگار»، «یادداشت» و «کتابی که در آن احوال شعرا نوشته شده باشد»، آمده است.
در تمام کتب ادبی فارسی قبل از زمان صفوی (غیر از
تذکره دولتشاه)، کلمه
تذکره به معنای یادگار و یادداشت و یادآوری به کار رفته و به تدریج در
دوره صفویه، به کتابی که حاوی شرح حال و آثار شعراست، اطلاق شده است. بعد از عصر صفوی در تمام
تذکرههایی که در
ایران تألیف شده است،
کلمه تذکره به معنای «
تذکرة الشعرا» - یعنی کتابی که در آن ترجمه احوال و نمونه
اشعار شعرا باشد – آمده است و امروزه نیز به همین معنا به کار میرود.
تذکره کتابی است که در آن شرح حال و آثار یک شاعر، یا عدهای از شعرا آمده باشد. معمولاً
تذکرهنویس علاوه بر معرفی شاعر و نقل اشعار او، به شرح حال او نیز پرداخته و گاه درباره آثار و اشعار او به بحثی انتقادی میپردازد.
تدوین «فرهنگ شرح احوال»، کاری است که ابتدا
مسلمانان به آن دست زدند و آنگاه که نوشتن
فرهنگ شرح احوال توسعه یافت، دانشمندان به نوشتن شرح حال محدثین،
فقها و سایر طبقات مذهبی مشغول شدند؛ و ادبا شرح احوال شعرا، نویسندگان، درباریان، فلاسفه،
عرفا، و... را نوشتند.
تذکرهها مهمترین منبع برای پی بردن به خصوصیات
شعر، سبک شاعری، آثار، هم عصران و اوضاع و احوال زمان زندگی
شاعران است و بهطور کلی به دو دسته
تقسیم میشود:
۱.
تذکرههای عمومی؛
۲.
تذکرههای خاص.
در
تذکرههای عمومی،
تذکرهنویس شرح حال شعرای پیش از روزگار خود را میآورد.
اما در
تذکرههای اختصاصی فقط شرح حال بخش خاصی از شعرا بیان میشود و به چندگونه تقسیم میشود:
تذکرههای محلی (که به شعرای یک منطقه خاص میپردازد)؛
نمونهای از
تذکرههای محلی عبارتند از:
تذکره ناظم بدخشی (۱۲۱۴ ه.ق)، حاوی شرح حال یک سلسله از فضلای
بلخ و بدخشان، ایران و بخارا میباشد؛ و تحفه الشعرا، مشتمل بر
تراجم شصت و دو تن از شعرای دکن میباشد و یا
تذکره شعرای یزد از میرزا مهدی یزدی.
تذکرههای موضوعی (اختصاص به نوع معینی از اشعار دارد؛ مانند
مثنوی،
حماسه و...)؛
تذکرههای موضوعی مثل
تذکره مسکین، تألیف میرزا مسکین اصفهانی (قرن سیزدهم)، شامل غزلهای طرحی شعرای انجمن ادبی اصفهان است؛ و «
تذکره میخانه» از ملا عبدالنبی فخرالزمانی قزوینی، حاوی
ساقینامهها و سرایندگان آنهاست.
تذکرههای طبقاتی (منحصر به طبقه معینی از شعرا است؛ مثل عرفا، وزرا، سلاطین و غیره).
از
تذکرههای طبقاتی میتوان به
تذکرةالاولیاء عطار
اشاره کرد که به شرح حال طبقه
عارفان پرداخته است؛ و
تذکره العلماء از
محمد بن سلیمان تنکابنی (تالیف، ۱۲۷۰) شامل شرح حال
علما و
مشایخ است از زمان مؤلف تا زمان ارباب
کتب اربعه.
به درستی روشن نیست که
تذکرهنویسی دقیقاً از چه زمان در ایران رایج شده است و از
ایران پیش از
اسلام،
کتاب و نوشتهای که در شرح حال شاعران و
شعر آنان باشد، سراغ نداریم. در زبان فارسی تا قرن ششم کتابی که بهطور مستقل به ترجمه حال شاعران
اختصاص داشته باشد، باقی نیست، اگرچه در
زبان عربی کتابهایی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله «یتیمة الدهر» ثعالبی که به ترجمه حال شاعران
حجاز،
عراق،
شام،
ری،
اصفهان، کرمان و... پرداخته است.
شاید بتوان قدیمترین
تذکره شاعران فارسیزبان را که به
زبان فارسی تألیف شده، مقاله دوم کتاب «مجمع النوادر یا چهار مقاله» نظامی عروضی سمرقندی دانست. این کتاب در سال ۵۵۰ هجری قمری تالیف شده و مقاله دوم آن در «ماهیت شاعری» است و در آن به طریق
حکایت،
ذکری از شاعران رفته و برخی
اشعار آنان به تناسب
ذکر شده است.
قدیمیترین، جامعترین و معتبرترین
تذکره شاعران فارسی زبان،
تذکره «
لباب الالباب» تالیف «نورالدین یا سدیدالدین محمد عوفی»
تذکرهنویس و محقق نامی نیمه دوم قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری است که کتاب خود را در سال ۶۱۸ به پایان رسانده است. این کتاب ترجمه احوال تمام شاعران پس از اسلام تا زمان مؤلف را دربر دارد و از دیر باز مأخذ و سند معتبر
تذکرهنویسان و تاریخنویسان ایران بوده است.
پس از تألیف این کتاب بود که
تذکرهنویسی و فراهم آوردن مجموعههایی از شعر شاعران گذشته و معاصر مرسوم شد. از دیگر
تذکرههای معروف «
تذکرة الشعرای» دولتشاه سمرقندی است، این کتاب در سال ۸۹۲
تحریر شده است ولی به دلیل اشتباهات و لغزشهای فراوان مؤلف، چندان مورد
اعتماد و اعتبار نیست.
از جمله دیگر
تذکرهها،
تذکره «آتشکده آذر» تالیف «لطف علی بیک اذر بیگدلی» (۱۱۳۴ – ۱۱۹۵ ه.ق) و «مجمع الفصحا» از رضا قلیخان هدایت است که در سال ۱۲۸۴ ه.ق تألیف شده است.
تذکرههای موجود بسیار است و هر کدام با نگرش خاص نوشته شدهاند و تا به امروز متداول است. امروزه عنوان «یادنامه» را بعضاً برای
تذکره جایگزین کردهاند. احمد گلچین معانی در کتابی با عنوان «
تاریخ تذکرههای فارسی» به
تفصیل به این نوع
نثر پرداخته است.
تذکرهها – به خصوص
تذکرههایی که در سدههای پیشتر نوشته شدهاند – اگرچه منابع مهمی در احوال و آثار شاعران گذشته به شمار میروند، اما متأسفانه این
تذکرهها بعضاً از
خطا و لغزش دور نبودهاست.
اولین کسی که به بررسی انتقادی
تذکره پرداخت، بدیع الزمان فروزانفر مؤلف کتاب «سخن و سخنوران» بود. وی در مقدمهی خود به اشتباهات
تذکرهنویسان
اشاره میکند.
۱.
مرجعشناسی و روش تحقیق، ستوده، غلامرضا؛ تهران، سمت، ۱۳۷۳، چاپ سوم.
۲.
مقدمه مجمع الفصحا از رضاقلیخان هدایت، مصفا، مظاهر؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۲، چاپ سوم.
۳.
تاریخ تذکرههای فارسی، گلچین معانی، احمد؛ تهران، کتابخانهسنایی، ۱۳۶۳.
۴.
سخن و سخنوران (مقدمه)، فروزانفر، بدیع الزمان؛ تهران، خوارزمی، ۱۳۵۸، چاپ سوم.
پژوهه، برگرفته از مقاله «تذکره».