• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تخت (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تخت: (الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی‌)
«تخت» در فارسی غالباً کنایه از قدرت می‌باشد، مثلًا می‌گوئیم: فلان کس را از تخت فرو کشیدند، یعنی به قدرت و حکومتش پایان دادند. واژه تخت در قرآن نیامده، این کلمه ترجمه فارسی عرش است که در تفاسیر به آن اشاره شده است.



(الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى) (همان بخشنده‌اى كه بر عرش مسلّط است.)
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرماید: همان گونه كه قبلًا در تفسير آيه: (ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ) گفته‌ايم: «عرش» در لغت، به چيزى مى‌گويند كه داراى سقف است و گاهى به خود سقف و يا تخت‌هاى پايه بلند مانند تخت‌هاى سلاطين نيز عرش اطلاق مى‌شود. در داستان «سلیمان»، مى‌خوانيم: «(أَيُّكُمْ يأْتِينِي بِعَرْشِها): كدام يك از شما مى‌تواند تخت او (بلقیس) را براى من حاضر كند.» بديهى است خداوند نه تختى دارد و نه حكومتى همانند حاكمان بشر، بلكه منظور از «عرش خدا» مجموعه جهان هستى است كه تخت حكومت او محسوب مى‌شود. بنابراين (اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ)، كنايه از تسلط پروردگار و احاطه كامل او نسبت به جهان هستى و نفوذ امر، فرمان و تدبيرش در سراسر عالم است. اصولًا كلمه «عرش» در لغت عرب و «تخت» در فارسى غالباً كنايه از قدرت مى‌باشد. (دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان: ، دیدگاه زمخشری در الکشاف: )


۱. طه/سوره۲۰، آیه۵.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۸۴.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۵۵۸.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۱۴۲.    
۵. طه/سوره۲۰، آیه۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۲.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۸. نمل/سوره۲۷، آیه۳۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۸۴.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۸۴-۱۸۵.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۴۸.    
۱۲. زمخشری، محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۵۲.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تخت»، ص۱۲۳.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره طه | لغات قرآن




جعبه ابزار