• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تحولات بنیادی حقوق جزا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تحولات بنیادی حقوق جزا از مباحث مربوط به علم حقوق بوده و به معنای بررسی تحولات تاریخی مجازات‌ها در جوامع مختلف است. با دقت در مشابهت‌های این تحولات می‌توان آنها را به سه دوره تقسیم کرد: دوره انتقام‌جویی و جنگ‌های خصوصی، دوره دادگستری خصوصی و دوره دادگستری عمومی. در دوره انتقام‌جویی و جنگ‌های خصوصی منشا مجازات، ملاحظات روانی و حق طبیعی دفاع بوده است؛ در دوره دادگستری خصوصی انتقام شخصی ممنوع شد و واکنش‌های انتقام جویانه افراد به طور نسبی تحت نظم و قاعده درآمد؛ در دوره دادگستری عمومی جرم از نظر صدمه‌ای که بر پیکر جامعه وارد آورده بود از طرف قوه حاکمه مورد تعقیب قرار گرفت.



جوامع و گروه‌ها در طول زمان همیشه برای هنجارهای ارزش گذاشته و در برابر کسانی که این ارزش‌ها را بشکنند یا سعی در به خطر‌ انداختن موجودیت آنها داشته باشند موضع‌گیری کرده و آنان را مجازات کرده‌اند.
مسلماً این واکنش‌ها در تمام جوامع و در تمام قرون به یک شکل نبوده و برحسب زمان و مکان تغییر کرده و متاثر از‌ اندیشه‌های گوناگون بوده است. یکی از محورهای این تحولات جنبه انتقامی مجازات بوده.
[۱] نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، ص۱۲، تهران، گنج دانش، ۱۳۸۳، چاپ یازدهم.

همانطور که گفته شد نمی‌توان مرز مشخصی برای تحولات تاریخی مجازات‌ها برای تمام جوامع در نظر گرفت اما با دقت در مشابهت‌های این تحولات می‌توان آنها را به چند دوره تقسیم کرد.


قبل از آنکه مجازاتها تحت قاعده و ضابطه در آید، اعمالی که خلاف منافع خانواده یا قبیله تلقی می‌شد از طرف خود خانواده یا به صورت جنگ میان گروه‌ها مجازات می‌شد.
[۲] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۴۵، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۲، چاپ پنجم.

در این دوره مبنای اولیه مجازاتها حس انتقام بوده است و فرد و گروه برای حفظ حیات و پاسداری از مال و دارایی‌اش به مجازات مجرم می‌پرداخته است به عبارت دیگر منشا مجازات در آن ایام، ملاحظات روانی و حق طبیعی دفاع بوده است.
[۳] ولیدی، محمد صالح، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۱۹۴، تهران، سمت، ۱۳۷۴، چاپ سوم.
در این نظام‌ها اقتدار حاکم از اراده مطلق رئیس خانواده سرچشمه می‌گرفت و حفظ نظام و حمایت خانواده به قدرت فردی تکیه داشت و حق مجازات هم از آن رئیس خانواده بود.
[۴] اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۶۱، تهران، میزان، ۱۳۸۴، چاپ هشتم.
افراد گروه و قبیله هم برای حفظ و بقای خود به این نظام گروهی وابسته بودند و از آن حمایت می‌کردند. رئیس خانواده در اجرای مجازات هیچ محدودیتی بجز ترس از خداوند و ندای وجدان نداشت. اگر فردی از یک قبیله به حقوق فردی از قبیله دیگر تجاوز می‌کرد افعال او تعدّی به تمام قبیله به شمار می‌رفت انتقام‌جویی حد و مرزی نداشت و تناسبی میان گناه و کیفر نبود و گاه تا کشتن متجاوز ادامه پیدا می‌کرد.
[۵] اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۶۱.


۲.۱ - ویژگی‌ها

۱. جمعی‌بودن مسئولیت: در این دوران کل گروه مثل یک شخص واحد بودند و اجرای مجازات مخصوص مجرم نبود و شامل سایر اعضای قبیله نیز می‌شد؛
[۶] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۱۹۶.

۲. نامعین بودن نوع و میزان مجازات: در این دوره تناسب مجازات و جرم ارتکابی مطرح نبود و میزان مجازات بستگی به آتش انتقام و قدرت جنگی اعضای گروه زیان‌دیده داشت؛
[۷] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۴۷.

۳. موضوعی‌بودن مسئولیت: به محض اینکه در نتیجه عمل مادی ضرری می‌رسید فرد مستحق مجازات می‌شد و به هیچ وجه مسائلی مثل عمدی و سهوی‌بودن یا بلوغ و جنون و اجبار و اضطرار تاثیری در مجازات نداشت.
[۸] ولیدی، محمد صالح، حقوق جزای عمومی، ص۱۹۶.


۲.۲ - علل تبدیل نزاع به نظام دادگستری خصوصی

۱. این جنگ‌ها نیروهای سازنده گروه‌ها را تباه می‌کرد؛
۲. پیدایش شهرها باعث شد همبستگی نزدیک گروه‌ها کم شود؛
۳. دین واحد که بر همه اعضای جامعه تحمیل شد.
[۹] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۴۸.

به هر حال در دوره‌ای که در فراسوی قدرت‌های قبیله‌ای مرجع و دادرسی وجود نداشت که به داوری بپردازد همین ترس از نبردهای سهمگین که گاه حیات یک قبیله را به خطر می‌انداخت افراد را از تجاوز به حقوق افراد قبیله‌های دیگر باز می‌داشت.
[۱۰] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۳.



با ظهور دولت‌ها و وضع مقررات کیفری رفته‌رفته از قدرت قبیله‌ها کاسته شد و مداخله آنها در اجرای کیفر محدود گردید، با افزایش نفوذ و اعتبار دولت‌ها انتقام شخصی ممنوع و به تدریج کیفر همگانی جایگزین آن شد؛ مسئولیت دسته جمعی افراد قبیله تعدیل یافت و شخص بزهکار پاسخگویی کردار بد خود شناخته شد.
[۱۱] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۳.
روش اجرای مجازات‌ها را در این دوره به این جهت که واکنش‌های انتقام‌جویانه افراد به طور نسبی تحت نظم و قاعده در می‌آید دادگستری می‌نامند.
[۱۲] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۴۹.
ولی همچنان در مجازات مجرم حق شخص و جنبه خصوصی باقی بود و مجنی‌علیه خود در مقام تلافی برآمد، ولی مسئولیت گروهی جای خود را به مسئولیت فردی داد.
[۱۳] فیض، علی‌رضا، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۲۱، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۴، چاپ اول.


۳.۱ - ظهور ادیان

با ظهور ادیان شاهد تحولاتی در نوع و شدت مجازات‌ها هستیم مثلا ً در آیین عبرانی، کیفر الهی چرخشی در این گذرگاه پدید آورد و اگر چه انتقام از بین نرفت لیکن خداوند آن را به عهده گرفت و بر سرنوشت آدمیان حاکم شد.
[۱۴] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۳.
تحت تاثیر ظهور حضرت مسیح کیفردادن جرم تا مدتی لغو شد.
[۱۵] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۳.


۳.۲ - نحوه دخالت دول باستانی در امور کیفری

۱. پیش‌بینی جرایم عمومی و تفکیک آن از جرایم خصوصی؛
۲. محدود‌کردن حقوق رئیس خانواده؛
۳. منع انتقام خصوصی و الزام به رجوع به حاکم؛
۴. تعیین غرامت و خسارت‌های قانونی؛
۵. برقراری قضات پادشاهی و کوتاه‌کردن دست کاهنان از قضاوت.
[۱۶] محسنی، مرتضی، کلیات حقوق جزا، ج۱، ص۱۴۲، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۵، چاپ اول.

در این دوره برقراری کیفرهایی مثل قصاص که آن را کهن‌ترین نوع کیفر بدنی باید قلمداد کرد و پذیرش خون‌بها یا سازش مالی نقش مهمی در تعدیل افراط و تفریط‌های نظام انتقام خصوصی پدید آورد.
[۱۷] ن. ک: صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۴.
[۱۸] ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ص۲۰۱.



مهمترین عاملی که باعث استقرار نظام دادگستری عمومی در کشورهای اروپایی شد پیدایش دولت‌های نسبتاً بزرگ و مداخله قدرت‌های مرکزی در برقراری نظم و امنیت در سرتاسر قلمرو حکومت بوده است. لزوم پیش‌بینی قواعد و ضوابط شخصی و معین برای تعقیب و رسیدگی به جرایم که به منافع اجتماعی خلل وارد می‌ساخت موجب تحول دادگستری خصوصی به عمومی شد و جرم از نظر صدمه‌ای که بر پیکر جامعه وارد آورده بود از طرف قوه حاکمه مورد تعقیب قرار گرفت.
این دوره خود به سه قسمت تقسیم می‌شود:

۴.۱ - دوره قدیم

با ایجاد دولت‌های بزرگ در اروپا، این دولت‌ها شروع به قانونگذاری کردند اما محاکم مذهبی که از سوی پاپ و کلیسا منصوب می‌شدند و این مقررات را محدود کننده اختیارات خود می‌دیدند این مقررات را اعمال نمی‌کردند.
پس از یک سلسله مبارزه بین قدرت حاکمه و محاکم مذهبی سرانجام صلاحیت محاکم تقلیل یافت و صلاحیت محاکم عمومی گسترش یافت.
[۱۹] ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ص۲۰۶.

مشخصات مجازات در این دوره
۱. اختیارات وسیع قاضی؛
۲. عدم تساوی مجازاتها؛
[۲۰] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۵۴.

۳. تسری مسئولیت کیفری به دیگر اعضای خانواده مجرم
[۲۱] ولیدی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ص۲۰۷.


۴.۲ - آغاز عصر اصلاحات

شروع نهضت اصلاحات از قرن ۱۸ توسط افرادی مثل منتسکیو، ولتر و بکاریا شروع شد و به خصوص نظریات بکاریا موجب تحول قوانین این دوره شد. اصل تساوی و شخصی بودن مجازات‌ها در همین دوران به قوانین اروپایی راه یافت.
اما اصلاحات به عمل آمده در این دوران نتایج خوبی نداشت و به خلاف نظریات بکاریا تخفیف مجازات‌ها از وقوع جرم جلوگیری نکرد؛ به همین دلیل در تدوین قانون جزای فرانسه ۱۸۱۰ از عقاید بنتام الهام گرفته شد. وی عقیده داشت مجازات باید به‌اندازه‌ای باشد که ناراحتی ناشی از مجازات بر لذت ارتکاب جرم فزونی داشته باشد.
[۲۲] صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۰.


۴.۳ - دوره معاصر

در طول زمان قانون انقلابی سال ۱۷۹۱ و قانون جزای سال ۱۸۱۰ به علت ازدیاد جرایم و تکرار آنها به شکست انجامید. اشکال متعلق به توجه بیش از حد به جرم (نه به مجرم) بود. بدین ترتیب تحولاتی فکری در ایتالیا شروع شد و به دیگر نقاط جهان سرایت کرد.
[۲۳] نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، ص۱۲۱.
این تحولات باعث ایجاد مکاتب جدیدی گردید که در حال حاظر بر بسیاری از نظامهای حقوقی جهان تاثیر گذارده‌اند.


۱. نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، ص۱۲، تهران، گنج دانش، ۱۳۸۳، چاپ یازدهم.
۲. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۴۵، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۲، چاپ پنجم.
۳. ولیدی، محمد صالح، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۱۹۴، تهران، سمت، ۱۳۷۴، چاپ سوم.
۴. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۶۱، تهران، میزان، ۱۳۸۴، چاپ هشتم.
۵. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۶۱.
۶. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۱۹۶.
۷. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۴۷.
۸. ولیدی، محمد صالح، حقوق جزای عمومی، ص۱۹۶.
۹. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۴۸.
۱۰. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۳.
۱۱. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۳.
۱۲. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۴۹.
۱۳. فیض، علی‌رضا، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی، ج۱، ص۲۱، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۴، چاپ اول.
۱۴. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۳.
۱۵. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۳.
۱۶. محسنی، مرتضی، کلیات حقوق جزا، ج۱، ص۱۴۲، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۵، چاپ اول.
۱۷. ن. ک: صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۴.
۱۸. ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ص۲۰۱.
۱۹. ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ص۲۰۶.
۲۰. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۵۴.
۲۱. ولیدی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ص۲۰۷.
۲۲. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، ص۶۰.
۲۳. نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، ص۱۲۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تحولات بنیادی حقوق جزا»، تاریخ بازیابی ۹۹/۵/۲۰.    






جعبه ابزار