تحصیل فضائل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
براب دست یابی به
صفات حمیده، به نکات مانند استقامت، همنشینی با نیکان، پرورش عواطف و کسب
علم و
معرفت باید توجه داشت. همچنین برای دستیابی به فضیلتهای اخلاقی و پیرایش از
رذایل نفسانی، باید از راههای علمی (شناخت نیازهای روحی) و راه عملی که عبارتاند از:
مشارطه،
مراقبه،
محاسبه و
معاتبه، بهره جست.
در تحصیل
صفات حمیده، به نکات مانند استقامت، همنشینی با نیکان، پرورش عواطف و کسب علم و معرفت باید توجه داشت.
صفات و مَلَکات فاضله اخلاقی از طریق تکرار اعمال مناسب با آنها، در درون انسان به وجود میآیند. طبیعی است تا عملی در سایه تکرار، بهصورت
صفت ثابت و ملکه درنیامده است، انجامش مشکل و اغلب همراه با زحمت و مشقت است و لذا چهبسا در مراحل اولیه که
شخص قصد ایجاد یک
فضیلت را در خود دارد، مبادرت به اعمال مناسب با آن فضیلت، به علت
مخالفت نفس و عدم تمکین آن در برابر این قبیل اعمال، خالی از سختی و مشقّت نباشد. ولی بههرحال باید مدّتی با ثبات قدم و
استقامت به انجام این اعمال، هرقدر هم دشوار باشد، مبادرت ورزید تا بهتدریج آن
صفت در درون
انسان رسوخ پیدا کند و در نفس او مستقر شود. پس از این مرحله است که انجام اینگونه اعمال، برخلاف مراحل اولیه، سهل و آسان خواهد شد. بنابر این، نباید سختی موجود در مراحل اولیه،
شخصی را از تحصیل فضایل مأیوس و احیاناً منصرف گرداند.
عاملی که مؤمنین واقعی را در تحصیل
مکارم اخلاقی بسیار یاری میکند و طی این مسیر را برای آنها آسان میگرداند، عشق و علاقه آنها به هدف مقدّسی است که در انجام این اعمال دنبال میکنند و آن،
تقرّب به درگاه الهی است. این عشق و علاقه شدید برای وصول به
کمال سبب میشود که
اراده آنها در جهت تحصیل این فضایل تقویت شود. یعنی چون عمل آنها با
اخلاص و توجه به خدا و خواست قلبی شدید همراه است و تحصیل این فضایل را شرط لازم برای رسیدن به مقصد نهایی میدانند، لذا با تمام وجود در این مسیر قدم مینهند و به جهت برخورداری از عنایات الهی سریعتر و سهلتر به کسب این امتیازات معنوی نائل میشوند.
یکی از عواملی که در ایجاد و تقویت
صفات حمیده بسیار مؤثر است،
معاشرت با صاحبان فضایل و حشرونشر با صالحان است. برخورد با این افراد ازیکطرف سبب تقویت قوای روحی و اراده انسان در جهت تحصیل آن
صفات میگردد و از طرف دیگر باعث میشود تا
شخص با دقت در اعمال و رفتار و حالات آنها الگوی زنده فضیلت را در وجودشان مشاهده کند که این امر او را در
اقتباس فضایل بسیار یاری میکند.
تأثیر فوق العاده مصاحبت و معاشرت با اهل کمال و صاحبان فضیلت را هر یک از ما به سهم خود در عمل یافتهایم. چه بسا فردی مدّتها گرفتار یک
صفت مذموم اخلاقی باشد و بهتنهایی از عهده ترک آن برنیاید، امّا بعد از مدّتی معاشرت و مؤانست با
اشخاص وارسته، به سهولت قادر به ترک آن شود زیرا علاوه بر جهات و جنبههای فوقالذکر، قدرت معنوی
شخص وارسته نیز در این امر شایان توجه است. در جمع
اهل ایمان و صاحبان مکارم اخلاقی، به علت وجود همین قدرت معنوی و نور باطن ایشان، انجام اعمال نیک و پرهیز از زشتیها بسیار سهل و آسان است. از اینجا میتوان به نقش تربیتی معاشرت و مصاحبت در زندگی انسان پی برد و راز تأکید
اسلام به معاشرت با صالحان و دوری از بدکاران را دریافت. در روایات آمده است که: "مَثَل همنشین نیک مَثَل عطّار است، اگر ترا عطر ندهد بوی خوش او گیری، و مَثَل همنشین بد مَثَل آهنگر بود، اگر آتش او ترا نسوزاند بوی ناخوش او در تو گیرد."
و نیز "قارِن اَهلَ الخَیرِ تکُن مِنهُم، وَ فارِق اَهلَ الشَّرِ تَبِن عَنهُم؛ با
اهل خیر باش تا از ایشان باشی، و از اهل شرّ دورباش تا از ایشان جدا شوی."
در خبر است که از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سؤال شد که بهترین همنشینان کیست؟ آن حضرت فرمودند: "من ذَکَّرَکُم بِاللهِ رؤیتُهُ، وَ زادَکُم فی عِلمکُم مَنطِقُهُ وَ ذَکَّرکُم بالآخِرَةِ عَمَلُهُ؛ آنکس که دیدنش شمارا به
یاد خدا بیندازد، و گفتارش بر دانشتان بیفزاید، و رفتارش شمارا به یاد
آخرت بیندازد."
آنچه توجّه به آن در اینجا اهمیت دارد این است که اگر معاشرت و مصاحبت با افراد وارسته به ایجاد
محبّت و علاقه بین طرفین بیانجامد، همین علاقه، راه را برای کسب
فضایل و مکارم اخلاقی و ترک
رذایل بسیاری هموار میگرداند. وقتی در دل
شخصی نسبت به
شخص دیگر محبّتی ایجاد میشود، این محبّت در حکم دری است که به روی دل او بازشده است و
شخص به شدّت از آثار روحی و معنوی او (اعم از اینکه در جهت کمال باشد یا نقص) متأثّر میگردد. از این روی در تعالیم دینی مؤمنین از اینکه محبّت افراد ناشایست را به دل گیرند و با آنان
دوستی و
برادری کنند، سخت منع شدهاند. و برعکس توصیههای مؤکّدی هست که باب دل خود به روی محبّت و دوستی اهل صلاح بگشایند و قلباً از آنها جدا نشوند.
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: "هرگاه خداوند بخواهد خیر کثیری به بندهای عطا فرماید، به او دوست شایسته و نیکو میبخشد."
علاوه بر معاشرت با اهل کمال، مطالعه در زندگی آنها نیز بسیار مفید است.
کتابهایی که در شرححال مردان بزرگ نوشتهشده بهترین الگوی اخلاقی برای جویندگان کمال است.
برای ایجاد و تقویت یک
صفت اخلاقی مثبت از قبیل بخشش،
عفو،
خیرخواهی،
ایثار و امثال آن نباید تنها اراده خود را معطوف به آن
صفت مشخص کرد، بلکه باید به تقویت و پرورش سایر کمالات اخلاقی نیز مبادرت ورزید، عواطف را که سرچشمه بسیاری از
صفات حمیده اخلاقی و در نقطه مقابل
صفات منشعب از
خودخواهی است، در درون خود بهطور کلّی پرورش داد.
عامل مهم دیگر در تقویت کمالات اخلاقی عبارت است از ازدیاد
علم و آگاهی و
بصیرت و معرفت که درمجموع امکان تفکر آزاد و واقعبینی را به انسان میدهد، بهطوری که در سایه همین قدرت درک و واقعبینی، فرد قادر به
تشخیص حق از
باطل میشود و بهسرعت وظایف و تکالیف خود را در جهت حق شناسایی و عمل میکند. تحصیل علم و آگاهی وقتی همراه با
تزکیه و مبارزه با خودخواهی باشد، عامل مهمّی در جهت تحصیل کمالات است، زیرا اراده انسان را از قدرت حاصل از درک حقایق و معانی، بارور میکند و
شخص میتواند زمام
نفس را بهدست گیرد.
برای کسب فضایل توجّه به چند نکتهی اساسی لازم است، که عبارتاند از:
طلب و خواستن: انسان باید تصمیم بگیرد که خوب شود و خود را به فضایل نفسانی آراسته و از
رذایل اخلاقی دور سازد. این خواسته را باید بهعنوان پیشدرآمد و آغاز راه، در خود تقویت نماید.
انسان باید توجّه داشته باشد که
خداوند متعال توان و قدرت مقابله و ستیز با رذایل را در وجود او قرار داده است و او میتواند در برابر تهدیدها و
وسوسههای شیطانی مقاومت نماید؛ لذا اظهار عجز و ناتوانی، اثر روانی زیانباری را در انسان پدید میآورد و او را در برابر دشمنانش خوار و زبون مینماید.
ریاضت و مجاهده، در تربیت نفس، ریاضت و
جهاد با هواهای نفسانی ضرورت دارد؛
همانگونه که ریاضت و ورزش، برای سالمسازی بدن امری ضروری و بدیهی است.
همانطور که در
تربیت جسم باید از کم شروع کرد و با تمرین و تکرار در آن به رشد مطلوب جسمانی رسید، در تربیت روح نیز باید بهتدریج مراحل و مدارج را تحصیل نمود و فضایل نفسانی را در خود به وجود آورد و از رذایل اخلاقی پاک کرد.
ریاضت و مجاهده با رذایل نفسانی، باید تا ریشهکن کردن آن ادامه یابد و آنقدر ادامه یابد که بهصورت ملکهی راسخه درآید.
قبل از ورود هر آفت و رذیلهای در فضای جان آدمی، باید از آن جلوگیری شود و چنان چه به شکلی وارد فضای جان شد، قبل ازآنکه بهصورت غدهی سرطانی درآید، آن را به هر شکل ممکن از فضای جان بیرون کرد، تا توان حرکت به سمت جلب فضیلتهای اخلاقی، سست و کند نگردد.
برای فضیلت یابی و رذیلت زدایی، توجّه به چند مطلب ضروری است.
که باعث میشود اخلاق پسندیده درروان آدمی نفوذ کند و بهصورت
ملکه درآید؛ زیرا تکرار صورت علمی خاصی را در انسان پدید میآورد و در صفحهی دلوجان آدمی نقش میبندد. تکرار در ترک
رذیلت نیز سبب میشود که قبح و زشتی آن کاملاً نمایان شود و انزجار و تنفّر به آن همیشه باقی بماند.
جلب فضایل اخلاقی باید بر اساس
رضای الهی باشد، نه سود مادی و منافع دنیوی.
یکی از راههای مهم جلب فضایل اخلاقی، اصلاح
اعتقادات و باورهاست. انسان با تقویت
توحید افعالی و خدامحوری و خدا شهودی و خداباوری در دوری از رذایل مانند
کبر و
ریا، دیگر در نزدش جایگاهی نخواهد داشت و این نوع رذایل با چنین باور و نگاهی بهآسانی ریشهکن خواهد شد.
دانشمندان اخلاق برای دستیابی به هر فضیلتی، دو راه عملی و علمی را پیشنهاد میکنند که نسبت به هم جنبهی تکمیلی دارند.
در راه علمی باید نسبت به آثار فضیلت در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی و نیز آثار روحی و روانی در
ترقی و
تکامل، شناخت پیدا نمود. انسان با این معرفت و شناخت هم به نیاز و خواستهی واقعی خود دست مییابد و هم بهضرورت وجود این فضیلت در خود پی میبرد. پس از چنین شناختی است که، انسان میتواند تصمیم جدّی بگیرد که آن فضیلت را بعد از زمینهسازی در خود به وجود آورد.
برای زمینهسازی راه عملی آراسته شدن به فضیلتهای اخلاقی و پیرایش از رذایل نفسانی، چهار مرحله را یادآور میشوند که عبارتاند از: مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه.
مشارطه: (که به آن معاهده نیز گفته میشود)، یعنی انسان با خود
عهد و پیمان میبندد که در ادای وظایف و مسئولیتها و تکالیفی که بر عهدهاش گذاشتهشده کوتاهی نکند و به دستورهای پروردگار متعال پای بند باشد. او متعهد میشود که در کارهای خیر و نیک، کوشا بوده، از امور ناپسند پرهیز نماید و چه مناسب و بهجاست که هرروز صبح با خود تجدید عهد و پیمان کند که از عمر و سرمایهی وجودی خویش بهره جوید و آن را بیهوده از دست ندهد. پس از این مرحله، باید با مراقبت خویش، بر عهدی که بسته پای بند شود؛ زیرا
اهل ایمان و باور عهدشکن نخواهد بود؛ خدای متعال فرمود: «وَالَّذِینَ هُمْ لِاَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ؛
مؤمنان نسبت به امانتها و عهد و پیمانشان پای بندند».
مراقبه: در این مرحله، هیچگاه نباید خدای متعال را فراموش کند. همواره باید بکوشد که بهکار خودرنگ و صبغهی الهی دهد.
علی (علیهالسّلام) دربارهی مراقبت میفرماید: "طوبی لِمَن راقَبَ ربَّه و خافَ ذَنبَه؛
خوشا به حالآنکه همیشه خدا را در نظر دارد و از گناه خویش بیمناک است."
و در جای دیگر نیز فرموده است: "ینبغی ان یکون الرَّجُل مُهَیمِنا علی نفسه، مُراقِبا قَلبَه، حافظاً لسانه؛
سزاوار است که انسان بر خویش اشراف داشته، همیشه مراقب
قلب خود و نگه دار زبان خویش باشد."
هم چنین در وصف
مؤمن عاقل میفرماید: "رَاقَبَ فِی یومِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً اَمَامَهُ؛
کسی که امروز به فکر فردایش باشد و همیشه چند قدم جلوتر را ببیند عاقل است."
محاسبه: در مرحلهی سوم، به
محاسبه نفس بپردازد. محاسبه با توجّه به مراعات هفت اصل تحقق میپذیرد: ۱. تقدیر و اندازهگیری ۲.
مسئولیتپذیری ۳. بقای عمل ۴. ثبت و ضبط اعمال ۵.
حسابرسی و بازخواست ۶.
مجازات و بازتاب اعمال ۷.
تدبر و جبران.
در احادیث به محاسبه توجّه زیادی شده است؛ چنانکه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: "حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا و زنوا قبل ان توزنوا و تجهّزوا للعرض الاکبر؛
پیش ازآنکه بهحساب شما رسیدگی نمایند، حسابگر خویش باشید؛ و پیش ازآنکه اعمال شمارا سنجش نمایند اعمال خود را بسنجید و خویشتن را برای
روز قیامت آماده سازید."
برای آنکه انسان، خود و خدا را فراموش نکند و با خود بیگانه نشود و
غرور بیجا در او به وجود نیاید، محاسبه لازم است، پیش ازآنکه فرصتها را از دست بدهد.
معاتبه: بعد از مراحل سهگانهای که گفته شد، سالک باید به مرحلهی چهارم توجّه داشته باشد و آن معاتبه و انتقاد از خویش است. در این مرحله آدمی باید خود را مورد عتاب و خطاب و
سرزنش قرار دهد. او در این مرحله خود را
محاکمه و از کردههای خویش
توبه و
استغفار میکند و برای جبران کوتاهیهایش اقدام عملی مینماید.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «طریق تحصیل صفات مثبت»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۱/۱۲.