تحصیب (دانشنامه حج)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تحصیب از اصطلاحات فقهی به معنای توقف کوتاه حجگزاران در منطقهای میان
مکه و
منا به نام
محصب میباشد. قبل از
اسلام، اعراب جاهلی در آنجا افتخارات خود را بیان میکردند و کافران
قریش در آنجا بر ضد
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) همپیمان شدند. روز سیزدهم
ذیالحجه به نام
یوم الحصبه زمان تحصیب است. طبق برخی روایات،
امام باقر (علیهالسلام) و
صحابه و
خلفا در آنجا توقف کردهاند. برخی فقهای
شیعه و
اهل سنت استراحت کوتاه و
نماز خواندن را در آنجا
مستحب میدانند. به علت تغییر وضع جغرافیایی تحصیب نسبت به مکان نخستین آن، اکنون به جای آوردن سنت تحصیب در
حج امکانپذیر نیست.
«تحصیب» از ریشه «ح ـ صـ ب» به معنای سنگفرش کردن است.
در اصطلاح، این واژه یعنی توقف و استراحت کوتاه حاجیان در حصباء یا محصّب، مکانی میان منا و مکه، که پس از کوچ از منا به مکه ـ کوچ
دوم ـ مستحب است.
«
حصبه»، «
ابطح»، «
بطحاء»، «
خیف»، «
خیف بنیکنانه»،
«
شعب الصُفّی»، «
صُفّی السِباب»
و «
حائط خِرمان»
از دیگر نامهای محصّب است.
برخی حصباء را اندکی پس از سرزمین ابطح
و بعضی آن را محل بیرون شدن از ابطح به سوی مکه و یا میان دو کوه تا
مقابر قریش میدانند که سنگریزههای برآمده از
رمی جمرات با سیل
یا به طور طبیعی
در آن جا جمع میشده است، زیرا منطقهای پست و گود بوده است.
به باور برخی از اهل مکه، عربها در روزگار
جاهلیت پس از انجام
مناسک حج در شب سیزدهم ذیحجه در محصّب گرد میآمدند و از هر قبیله، شاعر و سخنگویی به بیان امتیازها و افتخارهای قبیله خود میپرداخت. پس از
اسلام، این
فخرفروشی در آیه ۲۰۰
سوره بقره: «فَاِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ اَوْ اَشَدَّ ذِکْرًا
»نکوهش گشت و به جای آن، یاد خدا ستایش شد.
شماری دیگر این منطقه را میان
عقبه و مکه میدانند.
برخی آن را
وادی بنیکنانه یعنی مکان همایش و پیمان بستن کافران قریش بر ضد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دانستهاند.
گویا پس از استراحت پیامبر گرامی در آن مکان مسجدی بنا شده که تا سالها پابرجا بوده و برخی فقیهان پیشین بدان تصریح کردهاند.
شماری از فقیهان باور دارند که پیش از ولادت
شیخ طوسی در اواخر سده چهارم ق. این
مسجد از میان رفته
و دیگر مسجدی در آن جا نیست
و تنها توقف در محلی که آن مسجد قرار داشته، به عنوان تحصیب مستحب است.
برخی از تاریخنگاران و جغرافیدانان باور دارند که اکنون «
مسجد الاجابه» همان مسجد محصّب است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در بازگشت از منا در آن استراحت فرمود و نماز خواند.
مسجد الاجابه پایین میدان معابده، در آغاز خیابان ابطح در راه
مسجد الحرام و در آغاز خیابان الاجابه قرار دارد.
تاریخنگاران از «
مسجد آل قنفذ» و «
مسجد الاستراحه» به عنوان دیگر نامهای مسجد الاجابه یاد کردهاند.
برخی محدوده محصّب را از
منطقه حجون به سوی چپ در راه منا تا منطقه مرتفع حرمان میدانند.
بعضی بر پایه روایتی از امام صادق (علیهالسلام) محصّب را جایی میان دو منطقه «
خبط» و «
حرمان» میشمارند که از این دو منطقه اکنون اثری باقی نمانده است.
برخی حرمان را محلی به نام
حرمانیه نزدیک محل معابده دانستهاند.
مکان کنونی محصّب درون شهر مکه و میان میدان معابده تا پل حجون است.
زمان تحصیب تنها روز ۱۳ ذیحجه پس از
ایام تشریق که حجگزاران از منا به مکه کوچ میکنند، یعنی
روز نفر دوم است.
از روز
نفر دوم به «
یوم الحصبه»
و «
یوم التحصیب»
و از شب آن به «
لیلة الحصبه»
تعبیر میشود.
گزارشهای متعدد حکایتگر اقامه
نماز و استراحت پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در وادی محصب (حصباء) در روز
نفر دوم در
حجة الوداع است.
امام صادق (علیهالسلام) از استراحت کوتاه پدر خویش،
امام محمدباقر (علیهالسلام)، در وادی محصّب در روز
نفر دوم گزارش داده است.
گزارشهای دیگر نیز بیانگر اقامه نماز و استراحت صحابه و خلفا در وادی محصّب در این روز است.
فقیهان امامی
و اهل سنت
به پشتوانه روایات
به
استحباب تحصیب برای حجگزار باور دارند. آنان تحصیب را در شمار مناسک حج ندانستهاند و تنها به پیروی از
سنت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آن را مستحب میدانند.
شماری از فقیهان علت توقف پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در وادی محصب را تنها انتظار ایشان برای بازگشت
عایشه از
عمره دانستهاند، چرا که او از انجام عمره با عذر شرعی باز مانده بود و از اینکه نتوانسته بود مانند دیگر زنان پیامبر افزون بر حج، عمره نیز به جای آورد، ناخرسند بود. البته آنان این کار را به سبب اقتدا به پیامبر پسندیده میدانند.
شماری دیگر از فقیهان توقف پیامبر در محصّب را به سبب اقامه نماز و شکرگزاری از خداوند دانستهاند، زیرا محصّب همان جایی بود که در مدت حضور پیامبر در مکه در آغاز اسلام، قریش بر ضد ایشان همپیمان میشدند و اکنون پس از گذشت سالها، خداوند پیامبر را پیروز ساخته و مشرکان را خوار کرده بود.
پارهای از روایات اهل سنت توقف پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در محصّب را تنها به سبب آسانی بیرون آمدن ایشان از آن عنوان کردهاند.
همه فقیهان امامی
و اهل سنت
بر این باورند که تحصیب تنها برای کسانی مستحب است که در روز ۱۳ ذیحجه از منا کوچ کنند. پس در روز
نفر اول (۱۲ ذیحجه) تحصیب
مستحب نیست. البته ظاهر سخن برخی فقیهان
و صراحت کلام شماری از دانشمندان، روز چهاردهم را روز تحصیب میشمرد و تحصیب در روز دوازدهم را نیز مستحب میداند.
اما این سخن را عموم فقیهان نپذیرفتهاند و سخن حکایتگر از شبِ تحصیب بودنِ شب چهارم را بر شب چهارم از شب
عید قربان حمل کردهاند که شب سیزدهم
ذیحجه است، نه شب چهاردهم.
آنان در این مسئله به روایات استناد میکنند.
فقیهان امامی این استراحت کوتاه را توقف و قدری به پشت دراز کشیدن روی زمین محصّب، بدون خوابیدن، میدانند.
از اینگونه استراحت به «
اِستِلقاء» تعبیر شده است.
برخی از آنان به پشتوانه روایت
امام صادق (علیهالسلام) (من دون خبط و حرمان) بر این باورند که حجگزار در محصّب نباید
خواب کامل کند و نه خود را از اندک استراحتی محروم نماید.
شماری از فقیهان امامی نماز خواندن در مسجد حصباء را نیز مستحب دانستهاند، ولی با توجه به نابودی آن مسجد، تنها توقف و استراحت کوتاه را در محصّب مستحب شمردهاند.
بعضی جز توقف کوتاه در محصب، نماز خواندن و حتی به پشت دراز کشیدن را مستحب نمیدانند.
فقیهان اهل سنت استراحت کوتاه را توقف و خوابیدن مختصر یا قدری به پهلو دراز کشیدن روی زمین میدانند که از آن به «
اضطِجاع» تعبیر میشود.
آنان به پشتوانه روایات
افزون بر استراحت کوتاه، خواندن
نمازهای ظهر و
عصر و
مغرب و
عشا را نیز در محصّب
مستحب میدانند.
مالکیان باور دارند که استحباب خواندن این چهار نماز مشروط به تنگ نبودن وقت و نیز مصادف نشدن روز
نفر دوم با جمعه است.
شافعیان بیتوته شب چهاردهم ذیحجه در محصّب را نیز مستحب میدانند.
شماری از صحابه تحصیب را سنت میدانند و بعضی آن را سنت نمیشمرند.
فقیهان اهل سنت در جمع میان این دو نظر گفتهاند: تحصیب به سبب پیروی از رفتار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مستحب است، ولی از
مناسک حج به شمار نمیرود.
به علت تغییر وضع جغرافیایی تحصیب نسبت به مکان نخستین آن، اکنون به جای آوردن سنت تحصیب در حج امکانپذیر نیست، چنانکه گزارشهایی از سده دوازدهمق. به این نکته تصریح دارند.
۱. آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش.
۲. اخبار مکه: الازرقی (م،۲۴۸ق.) ، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
۳. اخبار مکه: الفاکهی (م،۲۷۹ق.) ، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
۴. البحر الرائق: ابونجیم المصری (م،۹۷۰ق.) ، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۵. البیان فی مذهب الامام الشافعی: الشافعی (م،۵۵۸ق.)، به کوشش النوری، جده، دار المنهاج، ۱۴۲۱ق.
۶. التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
۷. تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م،۷۲۶ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۰ق.
۸. الجامع للشرائع: یحیی بن سعید الحلی (م،۶۹۰ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
۹. جواهر الکلام: النجفی (م،۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۱۰. حاشیة الدسوقی: الدسوقی (م،۱۲۳۰ق.)، دار احیاء الکتب العربیه.
۱۱. الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م،۱۱۸۶ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
۱۲. الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م،۷۸۶ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۱۳. دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م،۳۶۳ق.)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
۱۴. ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (م،۱۰۹۰ق.)، آل البیت.
۱۵. رحلة المکناسی: محمد بن عبدالوهاب المکناسی (م،۱۲۱۳ق.)، به کوشش بوکبوط، ابوظبی، دار السویدی، ۲۰۰۳م.
۱۶. السرائر: ابن ادریس (م،۵۹۸ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۱۷. سنن ابیداود: السجستانی (م،۲۷۵ق.)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
۱۸. السنن الکبری: البیهقی (م،۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر.
۱۹. الصحاح: الجوهری (م،۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، (۱۴۰۷ق).
۲۰. صحیح البخاری: البخاری (م،۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
۲۱. صحیح مسلم: مسلم (م،۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر.
۲۲. العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م،۸۳۲ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
۲۳. عمدة القاری: العینی (م،۸۵۵ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۲۴. فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م،۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه.
۲۵. فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م،۶۲۳ق.)، دار الفکر، فقه الصادق (ع)، سید محمد صادق روحانی، قم، دار الکتاب، ۱۴۱۳ق.
۲۶. الکافی: الکلینی (م،۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
۲۷. کشف اللثام: الفاضل الهندی (م،۱۱۳۷ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۲۸. لسان العرب: ابن منظور (م،۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
۲۹. لوامع صاحبقرانی: محمد تقی المجلسی (م،۱۰۷۰ق.)، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۴ق.
۳۰. المبسوط: السرخسی (م،۴۸۳ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۳۱. المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م،۴۶۰ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
۳۲. مجمع البحرین: الطریحی (م،۱۰۸۵ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق.
۳۳. مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (م،۹۹۳ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۳۴. المجموع شرح المهذب: النووی (م،۶۷۶ق.)، دار الفکر.
۳۵. مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م،۱۰۰۹ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۰ق.
۳۶. مرآة العقول: المجلسی (م،۱۱۱۱ق.)، به کوشش رسولی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
۳۷. المغنی: عبدالله بن قدامه (م،۶۲۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۳۸. المقنع: الصدوق (م،۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی(ع)، ۱۴۱۵ق.
۳۹. من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م،۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
۴۰. منتهی المطلب: العلامة الحلی (م،۷۲۶ق.)، چاپ سنگی.
۴۱. نیل الاوطار: الشوکانی (م،۱۲۵۵ق.)، بیروت، دار الجیل، ۱۹۷۳م.
پژوهشکده حج و زیارت برگرفته از مقاله «تحصیب»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۸/۲۲.