• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَبْع (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: تبع (ابهام‌زدایی).


تَبْع (به فتح تاء و سکون باء) از واژگان قرآن کریم به معنای پیروی است.
مشتقات تَبْع که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَاَتْبَعَهُمْ‌ (به فتح فاء، الف، سکون تاء و فتح باء) به معنای پی آن‌ها رفتند؛
اتَّبَعْتُ‌ (به فتح تاء و باء) به معنای پیروی کردم؛
لا یُتْبِعُونَ‌ (به ضم یاء و سکون تاء) به معنای در پی چیزی قرار نمی‌دهند؛
نُتْبِعُهُمُ‌ (به ضم نون و سکون تاء) به معنای پی ایشان می‌بریم؛
تَبَعاً (به فتح تاء و باء) به معنای تابع بودیم؛
تَبِیعاً (به فتح تاء و کسر باء) به معنای تابعی نیابید؛
مُتَتابِعَیْنِ‌ (به ضم میم و فتح تاء) به معنای پى در پى است.




تَبْع به معنی پیروی است.
اِتِّباع: به معنی پیروی است.
اِتْباع: باب افعال به معنی پیروی و دنبال کردن و هم پیرو قرار دادن است.
تَبَع: بر وزن فَرَس به معنی تابع‌ است؛ واحد و جمع در آن یکسان می‌باشد.
تُبَّع‌: لقب پادشاهان یمن است.
مُتَتابِع: پی در پی است.
تَبیع: (بر وزن شَریف) را ناصر و کمک گفته‌اند و این از آن جهت است که کمک در پی یاری و کار آدمی می‌باشد.


به مواردی از تَبْع که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - تَبِعَ‌ (آیه ۳۸ سوره بقره)

پیروی خواه به طور معنوی و اطاعت باشد، مثل‌:
(فَمَنْ‌ تَبِعَ‌ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ‌)
«هر که از هدایت من پیروی کند برای آن‌ها خوفی نیست و محزون نمی‌شوند.»


۲.۲ - فَاَتْبَعَهُمْ‌ (آیه ۹۰ سوره یونس)

خواه پیروی به طور محسوس و دنبال کردن، نحو:
(فَاَتْبَعَهُمْ‌ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ‌)
«فرعون و لشگریانش آن‌ها را تعقیب کردند و از پی آن‌ها رفتند.»


۲.۳ - اتَّبَعْتُ‌ (آیه ۳۸ سوره یوسف)

(وَ اتَّبَعْتُ‌ مِلَّةَ آبائِی‌)
«از دین پدرانم پیروی کردم.»


۲.۴ - لا یُتْبِعُونَ‌ (آیه ۲۲۶ سوره بقره)

(ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ‌ ما اَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا اَذیً‌)
«سپس در پی چیزی را که انفاق کرده‌اند منّتی یا اذیتی قرار نمی‌دهند.»


۲.۵ - نُتْبِعُهُمُ‌ (آیه ۱۷ سوره مرسلات)

(اَ لَمْ نُهْلِکِ الْاَوَّلِینَ ثُمَ‌ نُتْبِعُهُمُ‌ الْآخِرِینَ‌)
«آیا پیشینیان را نابود نکردیم، سپس دیگران را از پی ایشان می‌بریم.»
و با آیه‌ (فَاَتْبَعَهُمْ‌ فِرْعَوْنُ...) دیدیم که باب افعال به معنی پیروی و دنبال کردن و هم پیرو قرار دادن است.


۲.۶ - تَبَعاً (آیه ۲۱ سوره ابراهیم)

(اِنَّا کُنَّا لَکُمْ‌ تَبَعاً)
«ما به شما تابع بودیم.»


۲.۷ - تَبِیعاً (آیه ۶۹ سوره اسراء)

(ثُمَّ لا تَجِدُوا لَکُمْ عَلَیْنا بِهِ‌ تَبِیعاً)
«سپس بر ما به سبب آن عذاب یاری و تابعی نیابید.»
که از پی شما آمده و از ما بازخواست کند.


۲.۸ - مُتَتابِعَیْنِ‌ (آیه ۹۲ سوره نساء)

(فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ‌ مُتَتابِعَیْنِ‌)
(و آن كس كه نمى‌تواند برده آزاد كند بايد دو ماه پى در پى روزه بگيرد.)


۲.۹ - تُبَّعٍ‌ (آیه ۳۷ سوره دخان)

(اَ هُمْ خَیْرٌ اَمْ قَوْمُ‌ تُبَّعٍ‌ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ)
(آيا آنان بهترند يا «قوم تُبَّع» و كسانى كه‌پيش از آن‌ها بودند؟!)


۲.۱۰ - تُبَّعٍ‌ (آیه ۱۴ سوره ق)

(وَ اَصْحابُ الْاَیْکَةِ وَ قَوْمُ‌ تُبَّعٍ‌ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ)
(و «اصحاب ایکه» قوم شعيب‌ و قوم تُبَّع كه در سرزمين يمن زندگى مى‌كردند، هر يک از آن‌ها پیامبران را تكذيب كردند و وعده عذاب درباره آنان تحقّق يافت.)
این کلمه که فقط دو بار در قرآن مجید آمده، گفته‌اند: لقب پادشاهان یمن است چنان که فرعون لقب شاهان مصر، قیصر لقب شاهان روم و کسری لقب پادشاهان ایران بود.
راغب گوید: علّت این تسمیه آن است که شاهان تبّع در سیاست و زمامداری تابع یکدیگر بوده و از یک نقشه پیروی می‌کرده‌اند و گویند: تبّع پادشاهی است که ملّت از وی پیروی نماید.
طبرسی علّت این تسمیه را کثرت پیروان دانسته و قول راغب را به طور احتمال آورده است.
قرآن مجید در نابود شدن قوم تبّع صریح است ولی از خود تبّع ساکت است.
در مجمع البیان از سهل بن سعد از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) نقل کرده که فرمود: تبّع را فحش نگوئید که او اسلام آورده است.
ولید بن صبیح از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل کرده که: تبّع به طایفه اوس و خزرج گفت در همین جا باشید تا این پیامبر بیاید و اگر او را درک می‌کردم در خدمتش بودم و با او به‌پا می‌خواستم.
در تفسیر برهان نیز چند حدیث در همین مضمون منقول است.
در کمال الدین صدوق ص۱۶۹ باب ۱۱ سه حدیث در مدح تبّع آمده، از جمله از ابن عباس که گفت: کار تبّع بر شما مشتبه نشود او مسلم بود.
احتمال می‌رود که او یکی از پیامبران باشد، چون از وی ذمّی نشده و شاید «قوم تبّع» مثل «قوم نوح» و «قوم ابراهیم» باشد که هر دو پیامبرند، نه مثل «قوم فرعون» که مبغوض و ملعون است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۶۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۶۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۳۰۵.    
۴. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۳، ص۸.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۳۸.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۲۰۰.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۲۹.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۴۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۴.    
۱۰. یونس/سوره۱۰، آیه۹۰.    
۱۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۳.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۱۷.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۵۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۹۸.    
۱۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۸.    
۱۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۳۵.    
۱۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۷۲.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۱۸.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۷.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۲۶۲.    
۲۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۹۶.    
۲۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۸۸.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۳۹.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۴۷.    
۲۵. مرسلات/سوره۷۷، آیه۱۷.    
۲۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۴۵.    
۲۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۵۲.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۰۶.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۳۱.    
۳۰. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۱.    
۳۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۵۹.    
۳۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۴.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۱۹.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۷۶.    
۳۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۹.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۱۳.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۵۵.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۷۵.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۶۰.    
۴۰. نساء/سوره۴، آیه۹۲.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۳.    
۴۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۵، ص۶۱.    
۴۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۰.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۹۶.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۰.    
۴۶. دخان/سوره۴۴، آیه۳۷.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۷.    
۴۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۲۲.    
۴۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۴۶.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۱۱.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۰.    
۵۲. ق/سوره۵۰، آیه۱۴.    
۵۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۸.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۱۱.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۴۲.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۵۳.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۵.    
۵۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۶۳.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۱۲.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۰.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۱۲.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۰.    
۶۳. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۳۰.    
۶۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۱۶۹، باب۱۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «تبع»، ج۱، ص۲۶۵.    






جعبه ابزار