• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تبع - به فتح تاء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: تبع (ابهام‌زدایی).

تَبْع (به فتح تاء و سکون باء) از واژگان قرآن کریم به معنای پیروی است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: اِتِّباع (به کسر الف و تشدید و کسر تاء) به معنای پیروی؛ اِتْباع (به کسر الف و سکون تاء) باب افعال به معنای پیروی و دنبال کردن و هم پیرو قرار دادن؛ تَبَع (به فتح تاء و باء) به معنای تابع‌؛ تَبیع (به فتح تاء) به معنای ناصر و کمک؛ مُتَتابِع (به ضم میم و فتح تاء و کسر باء) به معنای پی در پی و تُبَّع‌ (به ضم تاء و تشدید و فتح باء) لقب پادشاهان یمن است و نام قوم تُبَّع‌ که به ایشان اسناد دارند.



تَبْع به معنی پیروی است.


پیروی خواه به طور معنوی و اطاعت باشد، مثل‌: (فَمَنْ‌ تَبِعَ‌ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ‌) «هر که از هدایت من پیروی کند برای آنها خوفی نیست و محزون نمی‌شوند»؛ و خواه پیروی به طور محسوس و دنبال کردن، نحو: (فَاَتْبَعَهُمْ‌ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ‌) «فرعون و لشگریانش آنها را تعقیب کردند و از پی آنها رفتند».

۲.۱ - باب افتعال

اِتِّباع: به معنی پیروی است.
(وَ اتَّبَعْتُ‌ مِلَّةَ آبائِی‌) «از دین پدرانم پیروی کردم».

۲.۲ - باب افعال

اِتْباع: باب افعال به معنی پیروی و دنبال کردن و هم پیرو قرار دادن است.
(ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ‌ ما اَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا اَذیً‌) «سپس در پی چیزی را که انفاق کرده‌اند منّتی یا اذیتی قرار نمی‌دهند».
(اَ لَمْ نُهْلِکِ الْاَوَّلِینَ ثُمَ‌ نُتْبِعُهُمُ‌ الْآخِرِینَ‌) «آیا پیشینیان را نابود نکردیم، سپس دیگران را از پی ایشان می‌بریم».
و با آیه‌ (فَاَتْبَعَهُمْ‌ فِرْعَوْنُ...) دیدیم که باب افعال به معنی پیروی و دنبال کردن و هم پیرو قرار دادن است.

۲.۳ - تبع بر وزن فرس

تَبَع: بر وزن فَرَس به معنی تابع‌ است؛ واحد و جمع در آن یکسان می‌باشد.
(اِنَّا کُنَّا لَکُمْ‌ تَبَعاً) «ما به شما تابع بودیم».

۲.۴ - تبیع

تَبیع: (بر وزن شَریف) را ناصر و کمک گفته‌اند، و این از آن جهت است که کمک در پی یاری و کار آدمی می‌باشد.
(ثُمَّ لا تَجِدُوا لَکُمْ عَلَیْنا بِهِ‌ تَبِیعاً) «سپس بر ما به سبب آن عذاب یاری و تابعی نیابید»، که از پی شما آمده و از ما بازخواست کند.

۲.۵ - متتابع

مُتَتابِع: پی در پی است.
(فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ‌ مُتَتابِعَیْنِ‌) (و آن كس كه نمى‌تواند برده آزاد كند بايد دو ماه پى در پى روزه بگيرد).

۲.۶ - تبع به ضم تاء

تُبَّع‌: لقب پادشاهان یمن است.
(اَ هُمْ خَیْرٌ اَمْ قَوْمُ‌ تُبَّعٍ‌ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ) (آيا آنان بهترند يا «قوم تُبَّع» و كسانى كه‌پيش از آنها بودند؟!)
(وَ اَصْحابُ الْاَیْکَةِ وَ قَوْمُ‌ تُبَّعٍ‌ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ) اصحاب ایکه» [قوم شعیب‌] و قوم تُبَّع كه در سرزمين يمن زندگى مى‌كردند)، هر يك از آنها پیامبران را تكذيب كردند و وعده عذاب درباره آنان تحقّق يافت).
این کلمه که فقط دو بار در قرآن مجید آمده، گفته‌اند: لقب پادشاهان یمن است چنانکه فرعون لقب شاهان مصر، قیصر لقب شاهان روم و کسری لقب پادشاهان ایران بود.
راغب گوید: علّت این تسمیه آنست که شاهان تبّع در سیاست و زمامداری تابع یکدیگر بوده و از یک نقشه پیروی می‌کرده‌اند و گویند: تبّع پادشاهی است که ملّت از وی پیروی نماید. طبرسی علّت این تسمیه را کثرت پیروان دانسته و قول راغب را به طور احتمال آورده است.
قرآن مجید در نابود شدن قوم تبّع صریح است ولی از خود تبّع ساکت است.
در مجمع البیان از سهل بن سعد از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) نقل کرده که فرمود: تبّع را فحش نگوئید که او اسلام آورده است.
ولید بن صبیح از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل کرده که: تبّع به طایفه اوس و خزرج گفت در همین جا باشید تا این پیامبر بیاید و اگر او را درک می‌کردم در خدمتش بودم و با او به‌پا می‌خواستم.
در تفسیر برهان نیز چند حدیث در همین مضمون منقول است.
در کمال الدین صدوق ص۱۶۹ باب ۱۱ سه حدیث در مدح تبّع آمده، از جمله از ابن عباس که گفت: کار تبّع بر شما مشتبه نشود او مسلم بود.
احتمال می‌رود که او یکی از پیامبران باشد، چون از وی ذمّی نشده و شاید «قوم تبّع» مثل «قوم نوح» و «قوم ابراهیم» باشد که هر دو پیامبرند، نه مثل «قوم فرعون» که مبغوض و ملعون است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۶۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۶۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۰۵.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۳۸.    
۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۳۴.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۲۰۶.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۴۲.    
۹. یونس/سوره۱۰، آیه۹۰.    
۱۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۱۷.    
۱۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۹۸.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۵۰.    
۱۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۸.    
۱۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۷۲.    
۱۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۳۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۷.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۱۸.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۲۶۲.    
۲۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۸۸.    
۲۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۹۶.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۴۷.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۳۹.    
۲۴. مرسلات/سوره۷۷، آیه۱۷.    
۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۵۲.    
۲۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۴۵.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۳۱.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۰۶.    
۲۹. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۳، ص۸.    
۳۰. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۱.    
۳۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۴.    
۳۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۵۹.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۷۶.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۱۹.    
۳۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۹.    
۳۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۵۵.    
۳۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۱۳.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۶۰.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۷۵.    
۴۰. نساء/سوره۴، آیه۹۲.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۳.    
۴۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۰.    
۴۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۵، ص۶۱.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۰.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۹۶.    
۴۶. دخان/سوره۴۴، آیه۳۷.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۷.    
۴۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۴۶.    
۴۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۲۲.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۰.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۱۱.    
۵۲. ق/سوره۵۰، آیه۱۴.    
۵۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۸.    
۵۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۴۲.    
۵۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۱۱.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۵.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۵۳.    
۵۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۶۳.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۰.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۱۲.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۰.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۱۲.    
۶۳. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۳۰.    
۶۴. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۱۶۹، باب۱۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "تبع"، ج۱، ص۲۶۵.    






جعبه ابزار