تبشیر (اسلام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تبشیر از مفاهیم قرآنی به معنای بشارت دادن است و بشارت از مادهی "بشر" بوده که در لغت معانی مختلفی برای آن ذکر کردهاند؛
جمال و
زیبائی ،
خبر مسرت بخش
و برخی آن را با بشر و مباشر هم ماده دانسته و اصل واحدی برای آن در نظر گرفتهاند که به معنای مطلق انبساط و گشاده روئی است؛ به
انسان نیز از این جهت بشر میگویند که گشاده روئی مخصوص به اوست.
ودر اصطلاح قرآنی بشارت به معنای خبر دادن به چیز مسرتبخش میباشد. از این رو واژهی بشارت دربارهی اخبار به خیر به کار میرود؛ اما این کلمه در برخی موارد با کمک قرینه، دربارهی خبر به
شرّ نیز به کار میرود.
در بحث بشارت،
آیات مختلفی وجود دارد که این آیات از لحاظهای گوناگونی تقسیم میشوند. از جمله بررسی آیات از لحاظ بشارت دهنده (مبشّر) :
«یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فیها نَعیمٌ مُقیمٌ»
«پروردگارشان آنها را به رحمتی از ناحیه خود، و رضایت (خویش)، و باغهایی از
بهشت بشارت میدهد که در آن،
نعمتهای جاودانه دارند.»
«یا أَیهَا النَّبِی إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً»
«ای
پیامبر ! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده!»
و آیات دیگری که بشارت دهنده را خود قرآن،
پیامبران الهی
، روحالقدس،
جبرئیل ،
بادها و غیره معرفی میکند.
ذکر بشارتهای
خداوند در
آیات قرآن برای این است که انسان به این بشارتها طمع کرده و به سوی اعمالی که سبب این بشارت شده است، رغبت کند؛ از این رو در بسیاری از آیات بشارت عوامل این بشارتها نیز ذکر شده است. برخی از این عوامل عبارتند از:
در یکی از آیات قرآن عامل بهرهمندی از بشارت خداوند، داشتن
ایمان به همراه
تقوای الهی بیان شده است:
«أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَاللَّهِ... الَّذِینَ ءَامَنُوا و کانوا یَتّقوُن؛ لَهُمُ الْبُشْری فِیالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِیالْآخِرَةِ لاتَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»
«آگاه باشید (دوستان و)
اولیای خدا ،... همانها که ایمان آوردند و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز میکردند؛ در زندگی
دنیا و در
آخرت ، شاد (و مسرور) ند؛ وعدههای الهی تخلّف ناپذیر است. این است آن رستگاری بزرگ»
خدای متعال در این آیات اولیای خود را بشارتی اجمالی داده و چنین معرفی کرده: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ»، پس صرف ایمان و تقوی انسان را لایق بشارت خداوند نمیکند؛ بلکه با آوردن کلمهی "کانوا" فهمانده که اولیای خدا قبل از ایمان آوردن، تقوایی مستمر داشتهاند؛ معلوم است که ایمان ابتدایی مسبوق به تقوا نیست، آن هم تقوای مستمر و دائمی؛ بنابراین بهرهمندی از بشارت خداوند مرحلهی خاص و والایی از تقوای الهی را میخواهد که مسبوق به تقوای دائمی باشد.
این دو خصلت برای کسانی که مورد بشارت خداوند قرار میگیرند، آورده شده و بیانگر علل بهرهمندی از بشارتهای خداوند میباشد.
کسانی که این صفات را داشته باشند جزء بندگان خاص خداوند بوده و مشمول بشارت خاص میشوند:
«وَ الَّذینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْری فَبَشِّرْ عِبادِ...»
«و کسانی که از
عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده...»
بندگی کردن و
عمل صالح انجام دادن انسان را در شمار بهرهمندان از بشارت الهی قرار میدهد:
«ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ...»
«این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند به آن نوید میدهد...»
دو صفت دیگری که انسانهای
مؤمن را از بشارت الهی بهرهمند میکند،
هجرت و
جهاد در راه خداست:
«الذین ءامَنُوا و هاجَروا و جاهَدوا فی سَبیلِ اللهِ بِأَمْوَالهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَاللَّهِ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْفَائزُونَ؛ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ...»
«آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با
اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پیروز و رستگارند. پروردگارشان آنها را به رحمتی از ناحیه خود، و... بشارت میدهد...»
در این آیه کسانی را که در راه خدا جهاد و هجرت میکنند، رستگار خوانده و از سیاق آیه برمیآید که
رحمت ،
رضوان و جنتی که میشمارد، بیان همان رستگاری است که در عبارت «أُوْلَئکَ هُمُ الْفَائزُونَ» ذکر شده که در اینجا بهطور تفصیل و با زبان بشارت و نوید بیان شده است.
آیاتی که از بشارتهای خداوند سخن به میان آورده و بندگان خود را مشمول آن بشارت نموده، بر دو گونه میتوان بیان کرد که بشارت الهی به آن تعلق گرفته است:
امداد غیبی جزو نعمتهای دنیوی شمرده شده که در برخی جنگها خداوند به مؤمنان عنایت کرده است:
«بَلیَ إِنتَصْبرِواْ وَ تَتَّقُواْ وَ یَأْتُوکُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُم بخِمْسَةِ ءَالَافٍ مِّنَالْمَلَائکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشرْی لَکُمْ وَ لِتَطْمَئنَِّ قُلُوبُکُم بِهِ...»
«آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از
فرشتگان ، که نشانههایی با خود دارند، مدد خواهد داد! ولی اینها را خداوند فقط بشارت، و برای اطمینان خاطر شما قرار داده...»
فرستادن
ملائکه و وعدهی کمک به
مؤمنان توسط فرشتگان الهی، بشارتی است از ناحیهی خداوند، جهت تسلی و اطمینان دلهایشان تا از زیادی سپاه دشمن و کمی عدد خود نهراسند.
یکی دیگر از نعمتهای دنیوی که از ارزش والایی برخوردار است، بشارت به فرزند بوده که به
حضرت ابراهیم (
ع) در سن پیری خداوند از بشارتی خبر میدهد که مربوط به ولادت فرزندش
حضرت اسحاق (
ع) است؛
«وَ بَشَّرْناهُ
بِإِسْحاقَ نَبِیّاً مِنَالصَّالِحینَ»
«ما او را به
اسحاق- پیامبری از شایستگان- بشارت دادیم!»
البته برخی این بشارت را متوجه
نبوت حضرت اسحاق نیز میدانند؛ یعنی در آیهی شریفه به ابراهیم (
ع) همزمان دو بشارت داده شده: بشارت به وجود پسر، و بشارت به نبوت آن پسر که پیامبری از
صالحان بود.
اینکه متعلق بشارت فرزند باشد، در آیهی دیگر نیز به اشاره شده است:
«فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ»
«ما او (ابراهیم) را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم!»
۱. بهشت:
بهشت یکی از نعمتهای اخروی است که در برخی آیات، خداوند بندگان را به آن بشارت داده است:
«یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فیها نَعیمٌ مُقیمٌ»
«پروردگارشان آنها را به رحمتی از ناحیهی خود، و رضایت (خویش)، و باغهایی از بهشت بشارت میدهد که در آن، نعمتهای جاودانه دارند.»
همچنین آیاتی در
قرآن وجود دارد که سخن از بشارتهای خداوند در روز
قیامت میزند:
«وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ مُّسْفِرَةٌ، ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَة»
«چهرههایی در آن روز گشاده و نورانی است، خندان و مسرور است.»
خوشحال بودن مؤمنان که به آن بشارت داده شدهاند، به دلیل جایگاه والایشان است؛ جایگاهی که خداوند به آنها عنایت کرده و آنان میخواهند در آن وارد شوند.
در برخی آیات به هر دو بشارت دنیوی و اخروی باهم اشاره شده است:
«الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ کَانُواْ یَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَی فیِالْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ فیِالاَخِرَةِ لَاتَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»
«همانها که
ایمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز میکردند، در زندگی دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور) ند. وعدههای الهی تخلّف ناپذیر است! این است آن رستگاری بزرگ!»
بشارت در این آیه اگر انشایی باشد (بشارت باد آنان را...)، به این معناست که این بشارت هم در دنیا برای آنان واقع میشود و هم در آخرت واقع خواهد شد؛ اما اگر خبری باشد و خواسته باشد خبر بدهد که خدای تعالی بزودی اولیای خود را در دنیا و آخرت بشارت میدهد؛ یعنی بشارت در دنیا و آخرت بعدها برای آنها واقع میشود؛
البته برخی معنای بشارت در آخرت را بهشت میدانند؛
چون در برابر مؤمنان، قرآن از تحریم این بشارت از مجرمان خبر داده است:
«یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلائِکَةَ لابُشْری یَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمینَ وَ یَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً»
«(آنها به آرزوی خود میرسند،) امّا روزی که فرشتگان را میبینند، روز بشارت برای مجرمان نخواهد بود (بلکه روز مجازات و کیفر آنان است) ! و میگویند: ما را امان دهید، ما را معاف دارید! (امّا سودی ندارد!)»
منظور از "یوم" روز قیامت است و آیه خبر میدهد که مژدهای برای مجرمان وجود ندارد و این خود نشان میدهد که بشارت در آخرت بر برخی
انسانها وجود دارد.
(۱) قرآن کریم.
(۲) فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، هجرت، ۱۴۱۰ق، چاپ دوم.
(۳) راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.
(۴) مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
(۵) طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، ۱۳۷۵ش، چاپ سوم،.
(۶) فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق، چاپ سوم.
(۷) طباطبایی (علامه)، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، جامعهی مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق، چاپ پنجم.
(۸) مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش، چاپ اول.
(۹) طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش، چاپ دوم.
(۱۰) صادقی تهرانی، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم، مؤلف، ۱۴۱۹ق، چاپ اول.
(۱۱) قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ یازدهم.
(۱۲) نجفی خمینی، محمدجواد، تفسیر آسان، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۸ق، چاپ اول.
(۱۳) طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، چاپ سوم.
(۱۴) ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
(۱۵) طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷ش، چاپ اول.
سایت پژوهشکده باقرالعلوم