تبرک (دیدگاه علمای شیعه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برکت جستن از
خداوند، پیامبران، امامان و اولیا و آثار آنان را تبرّک میگویند. از جمله مسایل بحثبرانگیز در میان اندیشمندان اسلامی،
جواز یا عدم جواز انتفاع و
تبرک به ساحت
اولیای الهی و یا اشیاء با قداست بوده است. دانشمندان امامی از سدههای نخستین تا به امروز، با استناد به احادیث
معصومان (علیهمالسّلام) همواره رویکرد اثباتی نسبت به این مساله داشتهاند. در این مقاله به بررسی نظرات این دانشمندان میپردازیم.
شیخ مفید در کتاب فقهی خود به نام "
المقنعة " از جمله اعمال پسندیدهی
زیارت خانه خدا را نوشیدن
آب زمزم به جهت
تبرک بدان دانسته و میگوید:
ثم یاتی زمزم ویشرب منها للتبرک بذلک ویدعو فیقول: اللهم انی اسالک علما نافعا ورزقا واسعا وشفاء من کل سقم؛ سپس به سوی زمزم میآید و مقداری از آن را به جهت تبرک مینوشد و این دعا را میخواند: بار خدایا! از محضر تو، علم نافع، روزی گسترده و شفای هر دردی را میخواهم.
علامه حلی در باب
وصیت از کتاب
تذکرة الفقهاء، چنین مینویسد:
یجوز من المسلم والکافر الوصیة
بعمارة المسجد الاقصی او
عمارته قبور الانبیاء (علیهمالسّلام) وکذا
عمارة قبور العلماء والصالحین لما فیها من احیاء الزیارةوالتبرک بها؛ برای شخص
مسلمان و
کافر جایز است که به
تعمیر نمودن
مسجد الاقصی یا
قبور انبیاء (علیهمالسّلام) وصیت کند. همچنین میتواند به
تعمیر نمودن
قبور علماء و افراد
پرهیزکار وصیت نماید زیرا در این وصیت فوائدی مانند زنده نمودن مساله زیارت
قبور و تبرک جستن به این
قبور وجود دارد.
محقق کرکی در کتاب
جامع المقاصد که آن را در شرح کتاب قواعد علامه حلی، نگاشته است، اینگونه مینگارد:
قوله (وجعل شئ من تربة الحسین (علیهالسّلام) معه) تبرکا بها وتیمنا؛ گفتار مصنف درباره استحباب گذاشتن مقداری از
تربت امام حسین (علیهالسّلام) به همراه
میت، به سبب تبرک به آن تربت است.
شیخ حر عاملی هم با استنباط از روایات
اهل بیت (علیهمالسّلام) این موضوع را در چند جای کتاب
وسائل الشیعه میآورد. در این میان میتوان به ابوابی مانند:
باب استحباب اتیان المنبر والروضة ومقام النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) واستلامها والتبرک بها.
و همچنین باب "استحباب الاستشفاء بتربة الحسین (علیهالسّلام) والتبرک بها" اشاره نمود.
شیخ جعفر کاشف الغطاء از جمله احکام
موقوفات را چنین بر میشمارد:
انه لا باس باخذ شئ للتبرک من الاوقاف بعد اولها الی الخراب کنقض المساجد دون ترابها وحصاها والمشاهد المشرفة بالکعبة وثیابها وفرشها وآلاتها ونقض صنادیقها ونحو ذلک.
صاحب جواهر هم به مناسبتی بحث از تبرک را پیش میکشد و مینویسد:
یفهم من کثیر من الاصحاب جریان الحکم (عدم جواز الاستنجاء) فی کل محترم کالتربة الحسینیة بل قد یلحق بذلک الماخوذ من
قبور الشهداء والعلماء بقصد التبرک والاستشفاء؛ در نگاه بسیاری از اصحاب، عدم جواز
استنجاء بوسیله هر چیز محترم مانند تربت
امام حسین (علیهالسّلام)، فهمیده میشود بلکه این حکم درباره آنچه که از
قبور شهداء و علماء به نیت تبرک و
استشفاء برداشته میشود هم جاری است.
این مساله در میان عالمان معاصر هم فراوان به چشم میخورد. از باب نمونه
امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، از جمله مواردی که ازاله
نجاست نسبت به آن را
واجب میداند، تربت امام حسین (علیهالسّلام) میباشد که به جهت تبرک و استشفاء برداشته شده است. متن کلام او چنین است:
ویلحق بالمساجد (فی وجوب الازالة). .. التربة الحسینیة سیما المتخذة للتبرک والاستشفاء والسجدة تربت امام حسین (علیهالسّلام) مخصوصا اگر به جهت تبرک و استشفاء و سجده بر آن برداشته شود، در حکم وجوب ازاله نجاست، به مساجد ملحق میشود.
آیتالله خوئی همشبیه به همین مضمون را میگوید: یلحق بالمساجد التربة الحسینیة بل تربة الرسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وسائر الائمة (علیهمالسّلام) الماخوذة للتبرک فیحرم تنجیسها اذا کان یوجب اهانتها وتجب ازالة النجاسة عنها حینئذ.
حضرت
آیتالله سیستانی یکی از
مراجع تقلید عصر حاضر نیز کلامی هم سیاق با سخن استادش، چنین بیان میدارد:
یجب ازالة النجاسة عن التربة الحسینیة بل عن تربة الرسول وسائر الائمة صلوات الله علیهم الماخوذة من قبورهم بقصد التبرک.
عالمان امامی به طور دسته جمعی، از عالمان کهن آن تا به امروز، همواره پیرامون مشروعیت موضوع تبرک پا فشاری نموده و آن را در میراث گوناگون از جمله نگاشتههای فقهی بروز دادهاند.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «نگاهی به موضوع تبرک در نگاه عالمان امامی»