تاریخنگاری خبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اولین نمونههای
تاریخنگاری در
اسلام ، آثاری است که بر محور شرح
سیره و زندگانی
پیامبر اسلام تألیف گردیده و در تدوین آن اصول
علم حدیث رعایت شده است.
تاریخنگاری بر اساس
سیره و زندگانی
پیامبر اسلام ــ که تا مدتها اصالت و تأثیر خود را حفظ کرد ــ در شکل خاصی به نام «
خبر » یا «
اَخبار » جای میگیرد و مؤلفانی را که به این شیوه تألیف کردهاند، «
اَخباری » میخوانند.
کتابهایی با عنوان اخبار یا عناوینی چون «
حدیث »، «
قصه »، «
مقتل »، «
وَقعه » و «
امر »، مجموعهای کامل از
روایات در باره رویداد یا موضوعی خاص در قالب
تکنگاری است.
جز موضوعات سیاسی و جنگها و فتوح، پارهای تکنگاریها به موضوعات متنوعی اختصاص دارد که همان عنوان کتاب را تشکیل میدهد.
هر «خبر» به خودی خود و بدون ارتباط علّی با دیگر رویدادها، تام و تمام است و همچون
قصص ایام ، ویژگی داستان کوتاه و بیان رویدادها به شکل گفت و شنود را دارد و توأم با شواهد شعری است.
صورت خبر معمولاً با سایر عناصر نوشتههای تاریخی، مانند اطلاعات تبارشناختی در میآمیزد.
در
قرن اول هر شهر گرایش سیاسی و مذهبی خاصی داشت؛ مردم
شام تا مدتها تمایلات
اموی داشتند،
کوفه گرایشهای
شیعی را در خود پرورد،
بصره به دلیل
رقابت با کوفه و به سبب شرکت در
جنگ جمل گرایش
عثمانی داشت، اهالی
مکه و
مدینه نیز طرفدار دو
خلیفه اول بودند.
از آنجا که پس از
رحلت پیامبر بعضی
صحابه به شهرها
مهاجرت کردند، به تدریج
مکتب حدیثی خاصی در هر شهر پدید آمد که ویژگی آن بسته به عقیده صحابیانی بود که در آنجا سکونت و نفوذ داشتند.
مکتب حدیثی مدینه را باید نخستین مکتب تاریخنگاری، یعنی
سیره نویسی در شکل
مغازی ، به شمار آورد.
اکثر عالمان نامدار سیره از
تابعان و اهل مدینه بودند.
عُروة بن زُبیر (متوفی ۹۳ یا ۹۴) پیشگام و سرسلسله نسل اول
محدّثان و
راویان اخبار تاریخی بود.
وی
روایات سیره و مغازی پیامبر و دوره خلفای نخست را تدوین کرد.
نوشتههای او در باره رویدادهای زندگی پیامبر کهنترین و موثقترین اخبار و قدیمترین اسناد باقی مانده از
نثر عربی است (برای پارهای از این روایات به این منبع رجوع کنید
).
بخشی از روایات، نامههایی است که
عبدالملک بن مروان ، ضمن آنها از عروه در باره سیره و مغازی پرسشهایی کرده و عروه بدانها پاسخ داده است.
ابان بن عثمان بن عفّان نیز از
نسل اول
محدّثان مدینه و راویان اخبار تاریخی است، اما اخبار چندانی از او در منابع دیده نمیشود.
بعضی کتاب المبدأ و المبعث و المغازیِ
ابان بن عثمان بَجَلی را اشتباهاً به ابان
بن عثمان
بن عفّان نسبت میدهند.
از دیگر محدّثان نسل اول مدینه، شُرَحبیل
بن سعد (متوفی ۱۲۳) است که در مغازی و وقایع جنگ بدر تخصص داشته است، اما چندان محل اعتماد محدّثان نیست.
از نسل دوم محدّثان و مورخان مدینه دو تن شهرت بیشتری دارند که هر دو به دستگاه
خلفای اموی پیوسته بودند و برای ایشان اخبار و مغازی را نقل میکردند
یکی
عاصم بن عمر بن قَتاده (متوفی ۱۲۰) بود که در
جامع دمشق در باره
مغازی پیامبر و
مناقب اصحاب سخن میگفت،
دیگری
محمد بن مسلم بن شهاب زُهری بود که نزد عروة
بن زبیر و شمار دیگری از علمای مدینه دانش آموخت.
بنا بر بعضی روایات،
زهری نخستین کسی است که پس از فرمان
عمر بن عبدالعزیز (حک: ۹۸ـ۱۰۱)، به ک
تابت حدیث ــ که شامل اخبار و ر
وایات تاریخی نیز میشد ــ پرداخت؛ اما اسنادی دیگر نشان میدهد که در
سده نخست و اوایل سده دوم کتابت وجود داشته است.
زهری را بزرگترین شخصیت مکتب حدیث مدینه و سرآمد کسانی دانستهاند که به مغازی و سیره پیامبر و تاریخ صدر
اسلام آگاهی داشتند.
پارهای روایات باقی مانده از زهری نشان میدهد که وی این مکتب را بر پایههایی استوار بنیان نهاد و جهت بحث تاریخی را ترسیم کرد و تسلسل تاریخی حوادث را در نظر گرفت.
کار او اساس کتابهای بعدی در باره مغازی شد و مؤلفان به بسط و تکمیل آن پرداختند.
روایات زهری گذشته از
احکام و
سنن ، شامل
نسب شناسی و اطلاعات تاریخی راجع به
دوره جاهلیت و
حیات رسول اکرم و وقایع بعد از وفات آن حضرت تا
صلح امام حسن علیهالسلام است.
زهری شیوه اسناد را در روایات تاریخی به کار برده، اما گاه چند روایت را به هم پیوسته ضمن سلسله سندی واحد گرد آورده و بدین طریق گامی مهم در جهت گزارشهای پیوسته تاریخی برداشته است.
نسل سوم محدّثان مدینه اطلاعات خود را از زهری گرفتند و اولین کتابهای سیره و مغازی رسول اکرم را تدوین کردند.
از آن جمله
موسی بن عُقبه (متوفی ۱۴۱) است که از کتاب مغازی او منتخباتی حاوی بیست
خبر باقی مانده است (ابن سعد، ۱۹۰۴)
موسی
بن عقبه روش مکتب حدیث مدینه را در
اِسناد حدیث و ذکر تاریخ حوادث بدقت دنبال کرده و از اَسناد و منابع مکتوب و روایات شفاهی بهره گرفته است.
محمد بن اسحاق (متوفی ۱۵۰ یا ۱۵۱)، از شاگردان برجسته زهری، با گستردن دامنه منابع و مطالب، تحولی در مکتب حدیث مدینه ایجاد کرد.
مهمترین و جامعترین کتابی که در باره ظهور اسلام و احوال و مغازی
پیامبر اسلام باقی مانده،
سیره ابن اسحاق است که با تلخیص و تهذیب
عبدالملک بن هشام حِمیَری (متوفی ۲۱۳ یا ۲۱۸) با عنوان
السیرة النبویة به دست ما رسیده است.
به گفته
مسعودی ابن اسحاق در روزگار
منصور عباسی کتاب
المغازی و السیر و اخبار المبتدأ را که تا آن هنگام به صورت مجموعه و شناخته شده و مدون نبود، تألیف کرد.
ظاهراً کتاب ابن اسحاق در اصل شامل سه بخش المُبتَدأ و المبعث و المغازی بوده است.
بخش نخست (المبتدأ) ــ که پارهای از روایات آن در
تاریخ طبری باقی مانده ــ تاریخ
جهان از
آفرینش تا
مبعث رسول اکرم و بر محور
قصص پیامبران بوده و قسمتهای بعدی، سیره پیامبر از
بعثت تا
وفات را در بر میگرفته است. «المبتدأ» و «المبعث و المغازی» گاه به عنوان دو کتاب مستقل، جداگانه روایت میشده است.
ابن اسحاق در کنار استفاده از
احادیث و روایات علمای مدینه در باره سیره و مغازی، از
اسرائیلیات در خصوص دوره قبل از اسلام، و از داستانهای عامیانه و اشعار نیز استفاده کرده است.
وی در المبتدأ از راویان یهودی و مسیحی و تازه مسلمانان و بویژه
وَهْب بن مُنبِّه (اخباریِ ایرانی تبار
یمن ، متوفی ۱۱۰ یا ۱۱۴) و
ایرانیان و داستانهای کهن عربی و یمنی مطالبی نقل کرده است.
او در المبعث مطالب راجع به دوره بعثت را اغلب بدون
سند ، و مطالب دوره پس از
هجرت را با سند ذکر نموده است.
سیره ابن اسحاق در کنار کتاب از میان رفته او، الخلفاء،
مبیّن اندیشه تاریخنگاری جهانی مؤلف است.
سیره ابن اسحاق مرجعی معتبر در سیره و مغازی پیامبر و مأخذ اساسی نویسندگان بعدی گردید.
گفتنی است که وهب
بن منبّه عمدتاً به عنوان راوی
قصص انبیا و
اساطیر و اسرائیلیات شهرت داشته است،
ازینرو بعضی محققان برای او در سیره و مغازی اهمیتی قایل نیستند و معتقدند وی عنصر قصص و اسرائیلیات را در تاریخنگاریِ پیش از اسلام وارد ساخت و اولین نمونه از تاریخ جهانی را در شکل تاریخ
انبیا عرضه کرد و ابن اسحاق نیز آن را اخذ نمود.
محدّث دیگر نسل سوم،
ابومَعشر سِندی مدنی (متوفی ۱۷۰) بود که کتابی با عنوان مغازی تألیف کرد و در آن از بسیاری از محدّثان مدینه با ذکر سند، نقل خبر کرد.
مورخان بعدی به او استناد کردهاند.
در سده دوم دامنه تحقیق و تألیف در باره سیره و مغازی از مدینه به دیگر مراکز اسلامی مانند یمن و
عراق و
شام گسترش یافت و محدّثان آنجا کتابهایی با عنوان مغازی تألیف کردند که تعداد کمی از آنها باقی مانده است، بعضی از این محدّثان عبارتاند از:
مَعمر بن راشد اَزْدی (متوفی ۱۵۲ یا ۱۵۳) و شاگردش
عبدالرزاق بن هَمّام بن نافع صنعانی (متوفی ۲۱۱) از یمن،
سلیمان بن طَرخان تیمی (متوفی ۱۴۳) از بصره که همگی به
تشیع شهرت داشتند، و
ولید بن مسلم دمشقی (متوفی ۱۹۴) از
دمشق.
پس از ابن اسحاق،
محمد بن عمر واقدی (متوفی ۲۰۷) مطالعات تاریخی را در مکتب تاریخنگاری مدینه به شکلی محدودتر و دقیقتر دنبال کرد.
وی کتاب مهم
المغازی را در باره جنگهای پیامبر و حوادث پس از هجرت تا وفات آن حضرت، با ذکر
سلسله سند و جزئیات و تاریخ دقیق حوادث و نظمی منطقی تألیف کرد.
او نخست کلیاتی از هر
غزوه و سپس روایات تفصیلی را نقل کرده و در ذیل حوادث به ذکر
آیات قرآنیِ مرتبط با آن پرداخته است.
واقدی تکنگاریهایی نیز در باره موضوعات مهم تاریخی پس از وفات پیامبر داشته است،
از جمله کتاب الردّة به روایت
ابن اعثم کوفی .
کتابهای بسیاری با نام فتوح، مانند
فتوح الشام ، به واقدی منسوب شده که انتشار گسترده آن، بویژه در دوران
جنگهای صلیبی ، برای بر انگیختن روح
شجاعت و
حمیت در مجاهدان صورت میگرفت
).
پس از واقدی، کاتب و شاگرد او
ابن سعد (متوفی ۲۳۰) در بخش آغازین کتاب طبقات، سیره پیامبر را با نظمی جدید و اِسنادی کاملتر عرضه کرد و با پرداختن به شمایل و فضایل و دلایل
نبوت پیامبر سرمشقی برای این قبیل تألیفات شد و بدینگونه خطوط نهایی
سیره نویسی را ترسیم کرد.
آنچه در سیر تطور سیره نویسی جلب نظر میکند، آن است که اخبار و روایات که در آغاز ساده و صریح و واقعی بود، بر اثر انگیزههای دینی و اجتماعی، به مرور با رگههایی از
قُدسیت و
مبالغه آمیخته شد.
بسیاری از مؤلفان از سده سوم به بعد ضمن
مجامع حدیثی و
رجالی و تاریخهای عمومی و محلی، فصلهایی را به سیره پیامبر اختصاص دادند، از جمله
ابن ابی شیبه (متوفی ۲۳۵)،
بخاری (متوفی ۲۵۶)،
بلاذری (متوفی ۲۷۹)،
طبری (متوفی ۳۱۰)،
ابن حِبّان بُستی (متوفی ۳۵۴)،
ابن عَساکر (متوفی ۵۷۱)،
ابن اثیر (متوفی ۶۳۰)،
ذهبی (متوفی ۷۴۸)،
ابن شاکر کُتُبی (متوفی ۷۶۴) و
ابن کثیر (متوفی ۷۷۴) که آثار بعضی از آنها را باید از مآخذ دست دوم و تکراری به شمار آورد.
جز این، در سدههای متوالی آثار مستقلی در باره سیره با دیدگاهها و گرایشهای متفاوت و توجه به جنبههایی خاص از شخصیت پیامبر تألیف شد، از جمله الشمائل النبویّة از
ترمذی (متوفی ۲۷۹)، اخلاق النبی و آدابه از
ابوشیخ اصفهانی (متوفی ۳۶۹)، دلائل النبوة از
ابوبکر بیهقی (متوفی ۴۵۸)، الروض الاُنُف از
عبدالرحمان سهیلی (متوفی ۵۸۱)، زادالمعاد فی هُدی خیرالعباد از
ابن قیّم جوزیه (متوفی ۷۵۱)، امتاع الاسماع از
مقریزی (متوفی ۸۴۵)، الخصائص الکبری از
سیوطی (متوفی ۹۱۱)، المواهب اللَدُنیة فی المنح المحمّدیة از
قسطلانی (متوفی ۹۲۳)، سُبُل الهدی و الرّشاد از
صالحی شامی (متوفی ۹۴۲) و السیرة الحلبیة از
علی بن برهان الدین حلبی (متوفی ۱۰۴۴).
مطالب اصلی این کتابها عمدتاً برگرفته از سیره ابن اسحاق و دیگر منابع کهن سیره و مغازی است که پس از افزودهها و شرح و جمع و تهذیب، ساختاری نو یافته است.
مورخان و محدّثان برجسته
اندلسی نیز آثاری در باره زندگانی پیامبر تألیف کردند، از جمله
ابن حَزم (متوفی ۴۵۶)،
ابن عبدالبِرّ (متوفی ۴۶۳)،
قاضی عِیاض (متوفی ۵۴۴) و
ابن سیّدالناس (متوفی ۷۳۴).
از سده دوم، تألیف تک نگاریهایی کوتاه در باره رویدادهای تاریخی به شکلی وسیع آغاز شد و نسلی از
اخباریان در مراکز اسلامی، به ویژه
کوفه و
بصره ــ که پایگاه تمایلات قبیلهای بودند ــ و سپس
بغداد ، بر آمدند که با توجه به مهارتهای خویش در
تاریخ و
لغت و
ادب و
شعر و
انساب ، به گردآوری اخبار و روایات گوناگون به ویژه تاریخ، در قالب کتابهای تک موضوعی پرداختند؛ ازینرو اخباریان را باید نخستین مورخان شمرد.
ابومِخنَف لوط بن یحیی اَزْدی (متوفی ۱۵۷)، شیخ اخباریان و بزرگترین شخصیت اخباری کوفه و مرجعی مهم در تاریخ و فتوح عراق به شمار میآید.
وی تک نگاریهای مهمی در باره رویدادهای صدر
اسلام از وفات پیامبر تا اواخر
دوره اموی داشته است که میتوان آنها را در زنجیرهای زمانی تنظیم کرد.
بخش بزرگی از روایات
ابومخنف در منابع تاریخی باقی مانده است.
با اینکه روایت ابومخنف از ا
مام صادق علیهالسلام
و اهتمام خاص وی به شرح وقایع دوران
خلافت امام علی و
مقتل امام حسین علیهماالسلام و
قیام توّابین گویای تمایلات شیعی اوست، اخبار او عموماً جانبدارانه نیست.
عَوانة بن حَکَم (متوفی ۱۴۷ یا ۱۵۸)، دیگر اخباری کوفی، اخبار
امویان را در کتابهایی مانند سیره
معاویه و
بنی امیه و کتاب التاریخ گرد آورد.
احتمالاً لحن جانبدارانه وی در روایات
موجب متهم شدنش به جعل گزارشهایی به سود امویان شده است.
نصر بن مزاحم مِنقَری (متوفی ۲۱۲) دیگر اخباری کوفی و مورخ شیعی است که حوادث عراق، مانند جنگهای
جمل و
صفّین و مقتل امام حسین علیهالسلام، موضوع تک نگاریهای اوست.
از او کتابی به نام وَقعَة صِفّین باقی مانده است (چاپ عبدالسلام
محمد هارون، قاهره ۱۳۶۵) که مجموعهای از اخبار پیاپی و مشتمل بر اشعار و گفتگوها و خطبهها و مراسلات است و تواریخ و اَسناد در آن ضعیف و سهل انگارانه است.
ه
شام بن محمد کلبی (متوفی ۲۰۴) دیگر نسب شناس و اخباری مشهور شیعی مذهب کوفه است
که گامهای بلندی در جهت تحقیق و تألیف آثار تاریخی به روش علمی برداشته است.
تک نگاریهای او محدوده وسیعی، از تاریخ انبیا تا
ایام العرب و عقاید
عصر جاهلی و تاریخ
ایران و
یمن و اسلام، را در بر میگرفته،
اما از آن همه، تنها نقل قولهایی در منابع دیگر و چند کتاب در انساب و نیز کتاب اصنام باقی مانده است.
آثار
هیثم بن عَدِی (متوفی ۲۰۷)، اخباری کوفی، نیز شامل تک نگاریهای خبری و اطلاعات نسب شناسی و شعر و ادب میشود.
آثار او از منابع مورخان بزرگ پس از وی بوده است.
ابوعُبیده مَعمر بن مُثنّی (متوفی ح۲۱۰)، راوی و اخباری ایرانی تبار
بصره با گرایشهای شعوبی و خوارجی،
تک نگاریهای فراوانی در موضوعات گوناگون از جمله انساب و اخبار جاهلیت و وصف شهرها و شخصیتها و تاریخ ایران و اسلام داشته
که بخشهایی از آنها به آثار نویسندگان بعدی راه یافته و بعضی نیز به چاپ رسیده است.
تاریخنگاری در شکل خبر، با ظهور ابوالحسن
علی بن محمد مدائنی (متوفی ۲۲۵) به اوج رسید.
وی از موالی بصره بود که در مداین و سپس بغداد اقامت گزید.
تألیفات فراوان مدائنی، از دوره جاهلی تا عصر عباسی را در بر میگیرد، اما بیشتر در باره دوره اسلامی و موضوعاتی مانند
سیره پیامبر ، فتوح، عرب، اشراف، زنان، خلفا و شعراست.
در مورد اخبار
خراسان و
هند و
فارس مدائنی را مرجعی کاملتر از دیگران
و اخبار وی را کاملتر و متوازنتر و دقیقتر از روایات اسلاف او دانستهاند.
از مدائنی ــ که کتابهایش منبع اساسی مورخان بعدی بوده
ــ رسالهای کوتاه باقی مانده است.
محمد بن حبیب (متوفی ۲۴۵) و
زُبیر بن بَکّار (متوفی ۲۵۶) از نسل آخرین اخباریانیاند که جز تاریخ، در باره موضوعات گوناگون، مانند انساب و شعر و ادب و اخبار شعرا، کتاب تألیف کردند و در عراق و
حجاز به گردآوری
روایات تاریخی پرداختند.
المُحَبَّر و المُنَمَّق از
ابن حبیب حاوی اطلاعات تاریخی ارزشمند در باره موضوعات گوناگون، از جمله عرب دوره جاهلی و
سیره نبوی و
تاریخ اسلام ، است.
کتاب مهم زبیر، الاخبار الموفّقیات، جُنگی است از
اخبار و روایات عمدتاً تاریخی و گاه شعر که اغلب مربوط به دوره اسلامی و در باره اشخاص صاحب نام است و به شیوه حدیثی و
مُسنَد فراهم آمده است.
بخشی از این کتاب باقی است (چاپ سامی مکی عانی، بغداد ۱۹۷۲).
(۲) امیرحسین آریانپور، «ابن خلدون پیشاهنگ جامعه شناسی»، سهند، دفتر اول (بهار ۱۳۴۹).
(۳) نزار اباظه و محمدریاض مالح، اتمام الاعلام: ذیل لکتاب الاعلام لخیرالدین الزرکلی، بیروت ۱۹۹۹.
(۴) ابن ابی الدَّم، التاریخ الاسلامی المعروف باسم التاریخ المظفری، چاپ
حامد زیان غانم زیان، قاهره ۱۹۸۹.
(۵) ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۶) ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، بیروت: داراحیاء التراث العربی، (بی تا).
(۷) ابن اثیر، التاریخ الباهر فی الدولة الاتابکیّه، چاپ عبدالقادر
احمد طلیمات، قاهره (۱۹۶۳).
(۸) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
(۹) ابن ازرق، تاریخ الفارقی، چاپ بدوی عبداللطیف عوض، قاهره ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
(۱۰) ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج ۱ و ۲، حیدرآباد دکن ۱۳۸۸ـ۱۳۸۹/۱۹۶۸ـ۱۹۶۹.
(۱۱) ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج ۱، چاپ
احمد یوسف نجاتی، قاهره ۱۳۷۵/۱۹۵۶.
(۱۲) ابن
حبیب، تذکرة النبیه فی ایام المنصور و بنیه، چاپ
محمد محمدامین، قاهره ۱۹۷۶ـ۱۹۸۶.
(۱۳) ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر بأبناء العمر، ج ۱، چاپ
محمد احمد دهمان، دمشق ۱۳۹۹.
(۱۴) ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن ۱۳۲۵ـ۱۳۲۷.
(۱۵) ابن حجر عسقلانی، الدررالکامنة فی اعیان المائة الثامنه، حیدرآباد دکن ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۱۶) ابن حجر عسقلانی، ذیل الدرر الکامنه، چاپ عدنان درویش، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۷) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون.
(۱۸) ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان.
(۱۹) ابن دیبع، کتاب قُرّة العیون بأخبار الیمن المیمون، چاپ
محمد بن علی اکوع، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۲۰) ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، بیروت ۱۳۷۲.
(۲۱) ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، چاپ ادوارد زاخاو، لیدن ۱۳۲۱ـ۱۳۴۷/۱۹۰۴ـ۱۹۴۰، چاپ افست تهران (بی تا).
(۲۲) ابن سعد: الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۳) ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴.
(۲۴) ابن صقاعی، تالی کتاب وفیات الاعیان، چاپ ژاکلین سوبله، دمشق ۱۹۷۴.
(۲۵) ابن صیرفی، نزهة النفوس والابدان فی تواریخ الزمان، چاپ حسن حبشی، ج ۱، (قاهره) ۱۹۷۰.
(۲۶) ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی
محمد بجاوی، قاهره (۱۳۸۰/۱۹۶۰).
(۲۷) ابن عبدالبر، جامع بیان العلم و فضله و ماینبغی فی روایته و حمله، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۲۸) ابن عبری، تاریخ مختصرالدول، چاپ انطون صالحانی یسوعی، بیروت ۱۹۵۸.
(۲۹) ابن فوطی، تلخیص مجمع الا´داب فی معجم الالقاب، چاپ مصطفی جواد، دمشق ۱۹۶۲، چاپ
محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
(۳۰) ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیه، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰/۱۹۷۸ـ۱۹۸۰.
(۳۱) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۳۲) ابن قلانسی، تاریخ دمشق، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۳) ابن کثیر، البدایة و النهایه، چاپ
احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳۴) ابن مجاور، صفة بلادالیمن و مکة و بعض الحجاز، المسماة تاریخ المستبصر، چاپ اسکار لوفگرن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۳۵) ابن میَسَّر، اخبار مصر، چاپ هانری ماسه، قاهره ۱۹۱۹.
(۳۶) ابن ندیم، الفهرست.
(۳۷) ابن واصل، مفرج الکروب فی اخبار بنی ایّوب، چاپ حنین
محمد ربیع، قاهره (۱۹۷۲).
(۳۸) ابن هشام، خلاصة سیرت رسول اللّه (ص)، تلخیص و انشای شرف الدین
محمد بن عبداللّه
بن عمر، چاپ اصغر مهدوی و مهدی قمی نژاد، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۳۹) ابن هشام، سیرت رسول اللّه ص، ترجمه و انشای رفیع الدین اسحاق
بن محمد همدانی، چاپ اصغر مهدوی، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۴۰) ابن هشام، کتاب التیجان فی ملوک حمیر، صنعاء (۱۹۷۹).
(۴۱) اسماعیل
بن علی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابی الفداء، بیروت: دارالمعرفه، (بی تا).
(۴۲) ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، قاهره ۱۳۸۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۴۳) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیـّین، چاپ
احمد صقر، قاهره ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
(۴۴) ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابی زرعة الدمشقی، چاپ شکراللّه قوچانی، (دمشق، بی تا).
(۴۵)
احمد بن عبداللّه ابونعیم، کتاب ذکر اخبار اصبهان، چاپ سون ددرینگ، لیدن ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴، چاپ افست تهران (بی تا).
(۴۶)
احمد امین، حیاتی، قاهره ۱۹۶۶.
(۴۷) علی
بن حسین باخرزی، دمیة القصر و عصرة أهل العصر، چاپ
محمد تونجی، ج ۱، دمشق (۱۳۹۱/۱۹۷۱).
(۴۸) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴.
(۴۹)
محمد عبدالمطلب بکاء، مصطفی جواد: حیاته و منزلته العلمیه، بغداد ۱۹۸۹.
(۵۰) رسول جعفریان، منابع تاریخ اسلام، قم ۱۳۷۶ ش.
(۵۱) انور جندی، طه حسین: حیاته و فکره فی ضوءالاسلام، قاهره ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
(۵۲) حاجی خلیفه.
(۵۳) علی
بن ناصر حسینی، کتاب اخبار الدولة السلجوقیه، چاپ
محمد اقبال، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۵۴) ساطع حصری، دراسات عن مقدمة ابن خلدون، (قاهره) ۱۹۵۳.
(۵۵) حمزة
بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام، بیروت: دارمکتبة الحیاه، (بی تا).
(۵۶) علی
بن حسن خزرجی، العقود اللؤلؤیّة فی تاریخ الدولة الرسولیه، چاپ
محمد بسیونی عسل، چاپ
محمد بن علی اکوع، صنعاء ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۵۷) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی.
(۵۸) خلیفه
بن خیاط، کتاب الطبقات، روایة موسی
بن زکریا تستری، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
(۵۹) عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأه علم التاریخ عندالعرب، بیروت ۱۹۹۳.
(۶۰) حسین
بن محمد دیاربکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۶۱)
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، السیرة النبویه، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
(۶۲)
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
(۶۳)
احمد بن عبداللّه رازی، تاریخ مدینة صنعاء، چاپ حسین
بن عبداللّه عمری، صنعاء ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۶۴) فرانتس روزنتال، تاریخ تاریخ نگاری در اسلام، ترجمه اسداللّه آزاد، مشهد ۱۳۶۵ ش.
(۶۵) زبیر
بن بکار، الاخبار الموفقیات، چاپ سامی مکی عانی، بغداد ۱۹۷۲.
(۶۶) مصعب
بن عبداللّه زبیری، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
(۶۷) زرکلی.
(۶۸) عباس زریاب خویی، سیرة رسول اللّه، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۶۹)
محمد زکی مبارک، جنایة
احمد امین علی الادب العربی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۷۰) جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، چاپ حسین مونس، قاهره: دارالهلال، (بی تا).
(۷۱) سبط ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۰/۱۹۵۱.
(۷۲) سبط ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، چاپ علی سویم، آنکارا ۱۹۶۸.
(۷۳) سبط ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، سفر اول، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۷۴)
محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الاعلان بالتوبیخ لمن ذمَّ التاریخ، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
(۷۵)
محمد بن عبدالرحمان سخاوی، التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفه، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۷۶)
محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، قاهره (۱۳۵۴ـ۱۳۵۵).
(۷۷) حمزه
بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان، او، کتاب معرفة علماء اهل جرجان، حیدرآباد دکن ۱۳۶۹/۱۹۵۰.
(۷۸) عبدالرحمان
بن ابی بکر سیوطی، نظم العقیان فی اعیان الاعیان، چاپ فیلیپ حتی، نیویورک ۱۹۲۷.
(۷۹)
محمد مهدی شمس الدین، حرکت تاریخ از دیدگاه امام علی (ع)، ترجمه محمدرضا ناجی، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۸۰) محمدباقر صدر، المدرسة القرآنیه، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۸۱) خلیل
بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
(۸۲) خلیل
بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ویسبادن ۱۹۶۲ـ۱۹۷۹.
(۸۳) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن.
(۸۴) طبری، تاریخ طبری (بیروت).
(۸۵) طبری، المنتخب من کتاب ذیل المذیل، بیروت (بی تا).
(۸۶)
محمد بن حسن طوسی، الفهرست، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۰.
(۸۷) عباس عزّاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد ۱۳۵۳ـ۱۳۷۱/ ۱۹۳۵ـ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۶۹ ش.
(۸۸) عباس عزّاوی، التعریف بالمورخین، ج ۱: فی عهد المغول و الترکمان، بغداد ۱۳۷۶/۱۹۵۷.
(۸۹) عامر عقّاد،
احمد امین: حیاته و ادبه، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۹۰) جواد علی، تاریخ العرب فی الاسلام: السیرة النبویه، بغداد ۱۹۶۱.
(۹۱) جواد علی، «موارد تاریخ الطبری»، مجلة المجمع العلمی العراقی (۱۳۶۹).
(۹۲) جواد علی، «موارد تاریخ المسعودی»، سومر (۱۹۶۴).
(۹۳) علی
بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۹۴)
محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، چاپ
محمد بهجة اثری، (بغداد) ۱۳۷۵/۱۹۵۵.
(۹۵) عماره
بن علی عماره یمنی، تاریخ الیمن المسمَّی المفید فی أخبار صنعاء و زبید، چاپ
محمد بن علی اکوع، صنعاء ۱۹۸۵.
(۹۶)
محمد عبداللّه عنان، مؤرّخو مصر الاسلامیّة و مصادر التاریخ المصری، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
(۹۷) عبدالقادر
بن شیخ عیدروس، تاریخ النور السافر عن اخبار القرن العاشر، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۹۸) نجم الدین
محمد بن محمد غزی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشره، چاپ جبرائیل سلیمان جبور، بیروت ۱۹۷۹.
(۹۹) نجم الدین
محمد بن محمد غزی، لطف السمر و قطب الثمر: من تراجم اعیان الطبقه الأولی من القرن الحادی عشر، چاپ
محمود شیخ، دمشق: وزارة الثقافة و الارشاد القومی، (بی تا).
(۱۰۰)
محمد بن احمد فاسی، العقد الثمین فی تاریخ البلد الأمین، چاپ
محمد عبدالقادر
احمد عطا، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
(۱۰۱) یوسف
بن سفیان فسوی، المعرفة والتاریخ، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۹.
(۱۰۲) علی
بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
(۱۰۳)
احمد بن علی قلقشندی، صبح الاعشی، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳).
(۱۰۴)
احمد بن علی قلقشندی، قلائد الجمان فی التعریف بقبائل عرب الزمان، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۰۵)
محمد کردعلی، خطط الشام، بیروت ۱۳۸۹ـ۱۳۹۲/۱۹۶۹ـ۱۹۷۲.
(۱۰۶) علی پاشا مبارک، الخطط التوفیقیة الجدیدة لعصر القاهره، قاهره ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
(۱۰۷) محمدامین
بن فضل اللّه محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۱۰۸)
محمد بدری فهد، شیخ الاخباریین ابوالحسن مدائنی، نجف ۱۹۷۵.
(۱۰۹) محمدخلیل
بن علی مرادی، سِلک الدُرر فی اعیان القرن الثانی عشر، بولاق ۱۲۹۱ـ۱۳۰۱، چاپ افست بغداد (بی تا).
(۱۱۰)
محمد بن محمد مراکشی، الذیل والتکملة لکتابی الموصل و الصلة، سفر پنجم، قسم ۱، چاپ احسان عباس، بیروت (۱۹۶۵).
(۱۱۱) یوسف
بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
(۱۱۲)
محمد بن عبیداللّه مُسَبّحی، اخبار مصر، چاپ ایمن فؤاد سید و تیاری بیانکی، قاهره ۱۹۷۸.
(۱۱۳) مسعودی، تنبیه.
(۱۱۴) مسعودی، مروج الذهب (بیروت).
(۱۱۵) شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورخون، بیروت ۱۹۸۳.
(۱۱۶) مرتضی مطهری، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی: جامعه و تاریخ، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۱۷) مطهر
بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
(۱۱۸)
احمد بن علی مقریزی، اتعاظ الحنفا بأخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، چاپ جمال الدین شیّال، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۱۹)
احمد بن علی مقریزی، دُرر العقود الفریدة فی تراجم الاعیان المفیدة، چاپ عدنان درویش و
محمد مصری، دمشق ۱۹۹۵.
(۱۲۰)
احمد بن علی مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ
محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۲۱) محسن مهدی، فلسفه تاریخ ابن خلدون، ترجمه مجید مسعودی، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۱۲۲) عبدالجبار ناجی، اسهامات مؤرخی البصرة فی الکتابة التاریخیة حتی القرن الرابع الهجری، بغداد ۱۹۹۰.
(۱۲۳) محمدرضا ناجی، تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۲۴)
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
(۱۲۵) نعمان
بن محمد، کتاب معدن الجواهر بتاریخ البصرة و الجزائر، چاپ
محمد حمیداللّه، اسلام آباد ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۱۲۶) یحیی
بن شرف نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، مصر: ادارة الطباعة المنیریة، (بی تا)، چاپ افست تهران (بی تا).
(۱۲۷)
احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الارب فی فنون الادب، قاهره (۱۹۲۳ـ۱۹۵۵).
(۱۲۸)
محمد بن عبدالملک همدانی، تکملة تاریخ الطبری، چاپ البرت یوسف کنعان، بیروت ۱۹۶۱.
(۱۲۹) عبداللّه
بن اسعد یافعی، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۱۳۰) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
(۱۳۱)
محمد بن حاتم یامی همدانی، السمط الغالی الثمن فی اخبار الملوک من الغزّ بالیمن، چاپ رکس سمث، لندن ۱۹۷۴.
(۱۳۲) یعقوبی، تاریخ یعقوبی.
(۱۳۳) عبدالباقی
بن عبدالمجید یمانی، بهجة الزّمن فی تاریخ الیمن، چاپ عبداللّه
محمد حبشی و
محمد احمد سنبانی، صنعاء ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۳۴) دانشنامه اسلام؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۳۰۵۶.