• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخچه فقه در تبریز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیشینه فقه در تبریز به نیمه اخیر سده ۴ق، باز می‌گردد که خود حاصل اهمیت یافتن حوزه حدیثی تبریز است و مذهب ‌فقهی‌ غالب ‌در آذربایجان (و از جمله تبریز) مذهب اصحاب حدیث بوده است.



گزارش‌های به دست آمده درباره پیشینه فقه در تبریز به نیمه اخیر سده ۴ق، باز می‌گردد که خود حاصل اهمیت یافتن حوزه حدیثی تبریز است. براساس آنچه مقدسی در همان نیم سده گزارش ‌کرده، مذهب ‌فقهی‌ غالب ‌در آذربایجان (و از جمله تبریز) مذهب اصحاب حدیث بوده است. از فقیهان‌ تبریز در این دوره و اوایل سده بعد، می‌توان کسانی چون ابوالحسن علی بن ابراهیم ازدی تبریزی که ابن حزم از او روایات فقهی متعددی نقل کرده، قاضی ابوصالح شعیب بن صالح تبریزی (د ۴۳۵ق) و منتجب عبدالله بن نصر تبریزی، قاضی تبریز
[۷] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۵۱۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
را یاد کرد که بر پایه قراین از اصحاب حدیث بوده‌اند.
[۹] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۳۶۷- ۳۶۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.

مذاهب مهم در تبریز بجز امامیه، مذهب شافعی و حنفی بوده، و به ندرت به حضور حنبلیه در آن شهر اشاره شده است.


اشاره‌ای از عبدالقاهر بغدادی (د ۴۲۹ق)، نشان می‌دهد که در اوایل سده ۵ق، مذهب شافعی در تبریز رواج یافته، و روی به اهمیت نهاده بوده است.
به نظر می‌رسد که با وجود ورود مذهب شافعی در دهه‌های آغازین سده ۶ق به تبریز، مذهب اصحاب حدیث همچنان اهمیت خود را حفظ کرده است؛ ازجمله رجال این مذهب، باید به ابومحمد عبدالله بن نصر تبریزی، صاحب منصب قضا، محمود بن احمد حدادی تبریزی، قاضی و عالم متنفذ شهر و صدیق بن عثمان دیباجی که بر فقاهت او تأکید شده است، اشاره کرد.

۲.۱ - سده ۶ قمری

در طی سده ۶ق، حلقه‌های درس فقه شافعی در تبریز به‌تدریج اقتدار گرفته است. از میان استادان این مذهب، نخست باید معین‌الدین بدر بن خضر تبریزی، شاگرد ابواسحاق شیرازی را یاد کرد که به عنوان یک فقیه شافعی، منصب قضا گرفته است.
[۱۷] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۳۶۸- ۳۶۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۱۸] صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۹۰، به کوشش ژاکلین سوبله و دیگران، ویسبادن/ بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
همچنین در منابع شافعی، از ابن ابی‌عمرو، به عنوان فقیه تبریز یاد، و اشاره شده است که محفل او به اندازه‌ای مهم بوده که حتی برای طالبانی از دیگر شهرها نیز جاذبه داشته است.
از دیگر فقیهان شافعی در این دوره، باید ابوعبدالله محمد بن خمارتکین تبریزی (د ۵۶۶ یا ۵۶۷ق)،
[۲۱] ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، ج۱، ص۲۶، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
مجدالدین محمد بن اسعد حفده، کوچیده از طوس به تبریز (د ۵۷۱ق) و ابوالفضل تاوان بن خلیل تبریزی، شاگرد وی (د پس از ۵۹۲ق)، و در سده بعد کسانی چون امین‌الدین مظفر بن محمد تبریزی (د ۶۲۱ق)، مدرس نظامیه و صاحب آثار متعدد فقهی و اصولی
[۲۴] ابن صابونی، محمد، تکملة اکمال الاکمال، ص۲۴، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
و شمس‌الدین عبدالحمید بن عیسی خسروشاهی (د ۶۵۲ق)، اصولی متکلم و صاحب آثار متعدد در فقه و اصول را برشمرد.
افضل‌الدین محمد بن اسعد تبریزی که ظاهراً از اخلاف محمود حدادی تبریزی فقیه اصحاب حدیث بوده، با یک واسطه فقه شافعی را از حفده فرا گرفته، و به این مذهب پیوسته بوده است.
[۲۹] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۵، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.


۲.۲ - سده ۷ قمری

در اواخر سده ۶ و نیمه نخست سده ۷ق، محافل صوفیه تبریز چنان با فقه انس گرفته که رویارویی با فقیهان صوفی مشرب، امری پرتکرار بوده است. از این دست می‌توان به معین‌الدین محمد بن رمضان، مشهور به فقیه زاهد (د ۵۹۲ق)،
[۳۰] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
[۳۲] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۴۰۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
ابوحفص عمر بن بندار تبریزی، مدتی مقیم بغداد (د ۶۱۵ق)، و دو تن از شاگردان باباحسن، شیخ صوفیان تبریز (د ۶۱۰ق)، به نام‌های فقیه عمر آلانقی و فقیه احمد اسبسی اشاره کرد.
[۳۴] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
[۳۵] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
[۳۶] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.

به هر روی، شمار بسیاری از فقیهان تبریز در سده ۷ق (که به‌نظر می‌رسد همه از پیروان مذهب شافعی بوده‌اند) از سوی ابن فوطی و دیگران معرفی شده‌اند.
[۳۷] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۳۳۲، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۳۸] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۳۶۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۳۹] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۵۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۴۰] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۶۱، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۴۱] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۹۵، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۴۴] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۷، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.

مجموع داده‌ها نشان می‌دهد که تبریز در سده ۷ق، به مرکزی برای آموزش‌ فقه‌ شافعی و تحقیقات‌ اصولی مبدل‌ شده‌ بود که نه‌ تنها پذیرای اصولی‌ای بزرگ چون قاضی بیضاوی (د ۶۸۵ق) بوده، بلکـه خود فقیهان و اصـولیان صاحب نظری پرورش داده است. از جمله قاضیان شافعی تبریز در این دوره، عزالدین احمد بن محمد بن عبدالملک حدادی، نامی ماندگار از خود بر جای نهاده،
[۴۵] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۸۴، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۴۶] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۹۷، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
و به عنوان نمادی از قاضی‌ای خردمند، حکایات آموزنده‌ای از او در منابع نقل شده است.
[۴۸] ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، المقدمة، ج۵، ص۱۲۷، بیروت، ۱۹۸۴م.

افزون بر مدارس فعال تبریز همچون مدرسه عتیق سلطان، مدرسه صدریه و مدرسه اورخان که در سده ۷ق، از مراکز ترویج فقه شافعی بودند،
[۴۹] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۴۴، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۵۰] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۶۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۵۱] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۴۳۳‌ ‌، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
مدرسه امیر مجدالدین صرفاً برای آموزش پیروان شافعی وقف شده بود.
[۵۲] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۵۳۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.

در اواخر سده ۷ق، خواجه رشیدالدین فضل‌الله در یادداشتی، به صراحت یادآور شده است که اهالی تبریز (غیر شیعیان)، شافعی مذهب بوده‌اند.
[۵۳] رشیدالدین، فضل‌الله، وقف‌ نامه ربع رشیدی، ج۱، ص۱۷۷، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۶ش.
حمدالله مستوفی نیز اندکی پس از او، بیشتر مردم شهر را شافعی گفته است.
[۵۴] مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۷۷، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.

پس از آن تا سده ۹ق، نفوذ مذهب حنفی روی به افزایش نهاده، و در رقابتی جدی عرصه را بر مذهب شافعی تنگ کرده است.

۲.۳ - سده ۸ قمری

در نیمه نخست سده ۸ق، دو گونه رفتار در محافل شافعی دیده می‌شود:
گروهی از قاضیان و مؤلفان این مذهب راه هجرت در پیش گرفته‌اند. از آن جمله: بدرالدین محمد بن محمود تبریزی (د ۷۲۵ق)، به بعلبک، قاضی علاءالدین علی بن اسماعیل تبریزی (د ۷۲۹ق)، به قونیه، قاضی قطب‌الدین محمد بن عمر اخوین (د ۷۳۶ق)، به بغداد، تاج‌الدین علی بن عبدالله اردبیلی تبریزی (د ۷۴۶ق)، به قاهره و محب‌الدین محمود بن علی تبریزی مفتی (د ۷۵۸ق)، به قونیه و بعد شام کوچیدند.
گونه دیگر از رفتار نزد فخرالدین احمد بن حسن چارپردی (د ۷۴۶ق) دیده می‌شود که در تبریز ماند و افزون بر تألیفات متعدد فقهی و اصولی، توانست حلقه درسی بانفوذی در مذهب شافعی پدید آورد.
[۶۳] اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۱۸۹، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۶۴] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۴، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
او حتی بر الهدایه مرغینانی که از متون مهم درسی در فقه حنفی بود، نیز شرح نوشت. حلقه درسی چارپردی، طالبانی را از سرزمین‌های دیگر به تبریز کشانید و عالمانی چون عبدالصمد بن حامد نهشلی (د ۷۶۵ق) از همان شهر پرورش داد که فقیهان نسل پسین بودند. بسا عبدالرحیم بن ابراهیم تبریزی (ز ۷۱۰ق) که ابن حجر او را عین‌الفقها در تبریز خوانده، نیز از وابستگان به همین محفل بوده است. از جوابیه ابراهیم، فرزند چاربردی به عضدالدین ایجی، چنین برمی‌آید که برخی دیدگاه‌های پدرش، مورد انتقاد دیگر عالمان شافعی قرار داشته است.
در اواخر سده ۸ق، یوسف بن حسین سرایی (د ۸۰۴ق) از فقیهان غیربومی فقه شافعی در تبریز بود. در سده ۹ق، فعالیت محافل شافعی روی به افول نهاده، و پس از آن شخصیت‌های بارزی از آن‌ها شناخته نشده است. تنها نام برخی از عالمان شافعی منتسب به تبریز را می‌توان در دیگر سرزمین‌ها بازشناخت.


از اوایل سده ۷ق، به نظر می‌رسد که با ورود عناصر جدید به بافت جمعیتی، به‌تدریج زمینه‌ای برای حضور مذهب حنفی در آن شهر فراهم شده است. نفوذ مذهب حنفی در دستگاه حکومتی مغولان و فزونی شمار حنفیان در پایان سده ۷ق، رشیدالدین را بر آن داشت تا به هنگام ساخت مجتمع عمارات ابواب البر در پیرامون گنبد عالی در تبریز (سال‌های ۶۹۷-۷۰۲ق)، دو مدرسه، یکی برای طالبان شافعی و دیگر برای طالبان حنفی بسازد.
[۷۲] رشیدالدین، فضل‌الله، جامع‌ التواریخ، ج۲، ص۱۳۷۸، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۷۳] وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.


۲.۳ - سده ۸ قمری

در سخن از شخصیت‌های برجسته حنفی، پیش از همه باید احمد بن عبدالکریم ابن مکوشه تبریزی (د پس از ۷۱۳ق) و موسی بن محمد ابن امیرالحاج (د ۷۳۳ق) را نام برد که با حوزه‌های حنفی شام و مصر در ارتباط بوده‌اند.
[۷۶] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۷، ص۳۲۸.

همان‌گونه که در شرح چارپردی بر الهدایه دیده می‌شود، فعالیت‌های تألیفی حنفیان تبریز در نیمه نخست سده ۸ق، برآیندی از دو مذهب است. ابن امیر الحاج، کتاب بدیع‌ ‌النظام اثر ابن ساعاتی را که نوشته‌ای در اصول تطبیقی حنفی ـ شافعی است، شرح کرده است.
قاضی عبیدالله بن محمد فرغانی عبری (د ۷۴۳ق) که هر دو مذهب را تدریس می‌کرده، آثار بیضاوی شافعی را شرح کرده است.
[۷۸] اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۱۸، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۸۰] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۴، ص۱۲۶.

در میانه سده ۸ق، اقتدار مذهب حنفی، حسام‌الدین حسن بن شرف تبریزی (د پس از ۷۷۰ق)، صاحب منظومه‌ای در فقه حنفی را بر آن داشته است که ردیه‌ای بر بدعت‌های صوفیه غیرمتشرع بنویسد.
دانسته‌ نیست‌ که جست‌وجوی موقعیت بهتر، یا عدم مساعدت اوضاع در اواخر سده، زمینه مهاجرت حنفیان تبریزی، چون جلال بن احمد تبانی۷۹۳ق) و فتح‌الله بن معتصم داوودی عنانی (د ۸۱۶ق) را به مصر فراهم ساخته است، یا عواملی دیگر؟

۳.۲ - سده ۹ و ۱۰ قمری

قدرت گرفتن ترکمانان در آذربایجان، موجبات رونق مذهب حنفی را فراهم ساخت و به‌ویژه، در میانه سده ۹ق، جهانشاه‌ قراقوینلو (حکومت‌ ۸۴۳-۸۷۲ق) در دوره حکومت با ثبات خود، در تقویت مذهب حنفی کوشید. اینکه جهانشاه ناچار شد فقیهانی از دیگر سرزمین‌ها به تبریز فراخواند، نشان از آن دارد که محافل حنفی در اوایل همین سده روی به ضعف نهاده بود. به هر روی، وی کسانی چون برهان‌الدین هروی (د ۸۳۵ق) را از خراسان، و قاضی مجدالدین محمد انصاری را از نخجوان به تبریز فرا خواند و بدین‌ترتیب، حوزه فقه حنفی در تبریز جانی تازه گرفت.
[۸۷] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.

فقیه نامدار نسل پسین، قاضی قوام‌الدین انصاری، مشهور به قاضی‌زاده، فرزند و تربیت شده محفل مجدالدین بود
[۸۸] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
و در این دوره رونق محافل تبریز، احمد بن یوسف حصکفی (د ۸۹۴ق)، قاضی‌القضات حنفی را از دیار بکر به تبریز کشانید تا ۱۲ سال تحصیل فقهی خود را در آن شهر بگذراند.
[۸۹] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۱، ص۲۷۵.

رونق محافل حنفی، تا آغاز دولت صفوی در ۹۰۷ق همچنان دوام داشت؛ عبدالاول تبریزی، قاضی حنفی شهر در این سال‌ها بود
[۹۰] طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۸۹، بیروت، ۱۳۹۵ق.
و مولی مزید تبریزی محفلی برای آموزش ساخته بود که کسانی چون محیی‌الدین محمد بن عمر و مولی حافظ محمد بردعی را از نقاط مختلف سرزمین عثمانی و قفقاز به تبریز می‌کشانید. پس از انتقال قدرت به صفویه و مهاجرت عالمان حنفی به عثمانی مذهب حنفی در تبریز افول کرد.
در سده ۱۰ق، به ندرت از حضور حنفیان در تبریز سخنی به میان آمده است؛ مثلاً دانسته نیست که محب‌الدین محمد بن ابی‌بکر حموی (۹۴۹-۱۰۱۶ق)، از فقیهان حنفی شام، با چه انگیزه‌ای در تبریز درنگی داشته است.


مذهب امامیه نیز چنان‌که از اسانید روایی برمی‌آید، از سده ۳ق در این شهر پیروانی داشته، و این روند تا اواخر سده ۵ق همچنان دوام داشته است .

۴.۱ - سده ۵ قمری

در میانه سده ۵ق، احتمال می‌رود که سَلّار دیلمی (د ۴۴۸ق)، عالم نامدار امامی از شاگردان شیخ مفید در بغداد، سفری به تبریز داشته و برهه پایانی عمر خود را در آن دیار سپری کرده باشد؛ به هر روی قبری در خسروشاه (نزدیک تبریز) به سلار نسبت داده می‌شود که در صورت صحت، نشان از کوششی برای رونق دادن به فقه امامیه در آن روزگاران دارد.
[۱۰۱] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۲، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
[۱۰۲] ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، ج۲، ص۶۶-۷۱، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۴ش.

درسده‌های پسین تا عصر صفویه، همچنان باید اندک نشانه‌های دوام مذهب امامی در تبریز (به عنوان مذهبی در اقلیت) را از خلال اسانید روایی و یادداشت‌های موجود بر نسخ جست‌وجو کرد. ازجمله اسانید، باید به شخصیتی امامی به نام احمد بن عبدالحی تبریزی اشاره کرد که مجموعه فقهی ـ کلامی رسائل شیخ طوسی را در ۷۸۹ق، تحریر کرده است.

۴.۲ - دوران حکومت صفویه

به گفته برخی از منابع، به هنگام انتقال قدرت به صفویه، ثلثی از جمعیت تبریز بر مذهب امامیه بوده‌اند، اما با گرایش گسترده به امامیه، این نسبت به سرعت تغییر کرده، تا آن‌جا که بیش‌تر جمعیت را تشکیل داده است.
[۱۰۴] مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ج۱، ص۴۹، ترجمه عبدالعلی کارنگ تبریز، ۱۳۳۷ش.
[۱۰۵] خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، ج۱، ص۴۴۱، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۳ش.
دست به دست شدن تبریز میان دولت‌های صفوی و عثمانی در فاصله سال‌های ۹۲۰-۱۰۱۲ق، البته مانعی بر سر راه این گسترش بوده،
[۱۰۶] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۵۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
اما‌ به‌طور جدی مشکلی در راه آن به وجود نیاورده است.
گزارش‌هایی در دست است که نشان می‌دهد به هنگام ظهور صفویه، در تبریز عالمانی از امامیه وجود داشته‌اند که سخت مورد تکریم شاه اسماعیل صفوی قرار گرفته‌اند؛ از آن جمله باید به میرابوالقاسم اسکویی، عالمی از سادات اشاره کرد که فرزندان و نوادگان او نیز از عنایت شاه اسماعیل و پسرش، شاه طهماسب برخوردار بوده‌اند.
[۱۰۸] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۵۳، تهران، ۱۳۳۹ش.

دیگر از میرعبدالوهاب حسنی تبریزی (د ۹۲۷ق)، فقیه امامی باید یاد کرد که در تازش‌های عثمانیان، به استانبول برده شد و در حبس درگذشت.
[۱۰۹] خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۳، ص۵۵۱، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۱۱۰] خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۴، ص۶۰۶- ۶۰۹، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
رسالة فی‌ القبلة، به قلم میر علی‌اکبر، فرزند میرعبدالوهاب تبریزی از نخستین متون شناخته شده در فقه امامیه در حوزه تبریز است.
میانه‌های سده ۱۰ق، دوره ظهور نسلی در تبریز است که در محفـل علی بن عبدالعالی کرکی و رجال طبقه او از مهاجران جبل‌ عامل پرورش یافته بودند؛ از آن‌ میان می‌توان به‌ سیداسدالله حسینی تبریزی اشاره کرد. در همین دوره موجی از توجه به کتب علامه حلی نیز به چشم می‌خورد که منجر به نسخه‌برداری آثاری چون منتهی المطلب (۹۷۳ق) و القواعد (۹۷۵ق) او شده است.
دهه‌های گذار از سده ۱۰ به ۱۱ق، دوره درخشش شاگردان حسین بن عبدالصمد عاملی (د ۹۸۴ق) و هم طبقه‌های او در تبریز است که به حوزه امامیه آن شهر رونقی درخور بخشیده است. از آن جمله باید به فقیهانی چون صدرالدین محمد بن محب‌علی تبریزی (د پس از ۱۰۱۳ق)، سیدحیدر بن علاءالدین حسینی تبریزی، مولی ملک‌علی تبریزی و مولی معانی تبریزی اشاره کرد.

۴.۳ - سده ۱۱ قمری

در دهه‌های آغازین سده ۱۱ق، شاگردان شیخ بهایی چون مولی ملک حسین، مولی زین‌العابدین تبریزی و مولی ابوطالب تبریزی (د پس از ۱۰۲۴ق)، با استفاده از ثبات سیاسی حاکم بر شهر، این روند را بهبود بخشیده‌اند. در همین دوره، صدرالدین تبریزی، رساله فخرالمحققین حلی، در باب نیت را به فارسی برگردانده است، چندی بعد، علاء برهان تبریزی (د پس از ۱۰۵۴ق)، بر جامع عباسی شیخ بهایی، شرحی نوشته است.
مولی نورالدین نوروزعلی تبریزی که در اواخر سده ۱۱ق (هم‌زمان‌ با اوج‌گیری جریان‌ اخباری) می‌زیسته، فقیهی محدث از شاگردان حسین نیشابوری در مکه معرفی شده است که به نظر می‌رسد زمینه‌های گرایش اخباری در تبریز با او مرتبط باشد. در همین دوره، عبدالصمد بن عاشور تبریزی (د پس از ۱۱۰۱ق)، از عالمان اصولی شرحی بر شرایع به فارسی نگاشته است.

۴.۴ - سده ۱۲ و ۱۳ قمری

در سده ۱۲ق، آثار هر دو گرایش اخباری و اصولیه، با غلبه گرایش اصولی را می‌توان دنبال کرد.
[۱۴۰] حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۲۷۴، قم، ۱۴۰۲ق.

دهه‌های آغازین سده ۱۳ق، دوره اقتدار اصولیه و فعالیت شاگردان وحید بهبهانی و میرزا محمدمهدی شهرستانی است؛ از میان آنان می‌توان مولی علی بن آقاکاظم تبریزی، میرزا مهدی بن میرزا محمدتقی قاضی تبریزی، میرزا احمد تبریزی (د پس از ۱۲۴۰ق) و سیدمحمدیوسف بن میرفتاح طباطبایی (د ۱۲۴۲ق) را یاد کرد.
اهمیت منصب قضا در این دوره، زمینه‌ساز آن بوده است تا فقیهی چون میرزا یوسف طباطبایی مرعشی (د ۱۲۴۲ق)، قاضی تبریز، آثاری در زمینه حدود و دیات و نیز جهاد بنویسد.
از دیگر آثار اصولیان در میانه این سده، باید به شرح ارشاد، از محمدرضا بن محمدجعفر تبریزی (د پس از ۱۲۵۸ق) و شرح ریاض، از لطفعلی بن احمد تبریزی (د ۱۲۶۲ق) اشاره کرد. میرزا محمدتقی قاضی طباطبایی نیز حاشیه بر قوانین، در علم اصول نوشته است.
[۱۴۹] حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۲۷۷، قم، ۱۴۰۲ق.

حوزه علمیه تبریز، در سده ۱۴ق/۲۰م، از حوز‌های فعال فقه امامی در ایران بوده، و شماری از مراجع تقلید و عالمان برجسته فقه را در دامان خود پرورش داده است.


تبریز؛ تاریخ تبریز؛ فرهنگ تبریز؛ ادبیات فارسی در تبریز، تاریخچه علوم قرآنی در تبریز، تاریخچه علوم حدیث در تبریز


(۱) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة.
(۲) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، ذیل کشف الظنون، به کوشش حسن موسوی خرسان، نجف، ۱۳۸۷ق.
(۳) ابن اثیر، علی، اسد الغابة، قاهره، ۱۲۸۰ق.
(۴) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۵) ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
(۶) ابن حـزم، علی، المحلی، بیروت، دارالآفـاق الجدیده.
(۷) ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، المقدمة، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۸) ابن دمیاطی، احمد، المستفاد من‌ ذیل تاریخ بغداد، به ‌کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۹) ابن رافع، احمد، الوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۷۸م.
(۱۰) ابن صابونی، محمد، تکملة اکمال الاکمال، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۱) ابن طاووس، علی، الیقین، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.
(۱۲) ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
(۱۳) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۱۴) ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۱۵) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.
(۱۶) ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۱۷) ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۸) ابن ماکولا، علی، الاکمال، بیروت، ۱۴۱۱ق.
(۱۹) ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۲۰) ابن نقطه، محمد، التقیید، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۲۱) ابن نقطه، محمد، تکملة الاکمال، به کوشش عبدالقیوم عبد رب‌النبی، مکه، ۱۴۱۰ق.
(۲۲) اربلی، مبارک، تاریخ اربل، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.
(۲۳) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲۴) افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.
(۲۵) بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
(۲۶) جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
(۲۷) حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون.
(۲۸) حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۲۹) حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، قم، ۱۴۱۴ق.
(۳۰) حسینی اشکوری، احمد، تلامذة المجلسی، قم، ۱۴۱۰ق.
(۳۱) حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، قم، ۱۴۰۲ق.
(۳۲) حسینی دمشقی، محمد، ذیل تذکرة الحفاظ، همراه تذکرة الحفاظ ذهبی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۳۳) حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
(۳۴) مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۳۵) خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳۶) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۳۷) خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳۸) ذهبی، محمد، الامصار ذوات الآثار، به کوشش قاسم‌علی سعد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۳۹) ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۴۰) ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
(۴۱) ذهبی، محمد، معرفة القراء الکبار، به کوشش بشار عواد معروف و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
(۴۲) ذهبی، محمد، میزان ‌الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۴۳) رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.
(۴۴) رشیدالدین، فضل‌الله، جامع‌ التواریخ، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۴۵) رشیدالدین، فضل‌الله، وقف‌ نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۴۶) رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۴۷) زرکلی، خیرالدین، الأعلام.
(۴۸) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
(۴۹) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
(۵۰) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۵۱) سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، به کوشش علی محمد عمر، قاهره، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۵۲) شوکانی، محمد، البدر الطالع، قاهره، ۱۳۴۸ق.
(۵۳) صدر، حسن، تکملة امل الآمل، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق.
(۵۴) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ژاکلین سوبله و دیگران، ویسبادن/ بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۵۵) طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، بیروت، ۱۳۹۵ق.
(۵۶) طوسی، محمد، الرسائل العشر، قم، ۱۴۰۳ق.
(۵۷) طوسی، محمد، الغیبة، به کوشش عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، قم، ۱۴۱۱ق.
(۵۸) قرشی، عبدالقادر، الجواهرالمضیئة، کراچی، کتابخانه میرمحمد.
(۵۹) علامه حلی، حسن، منتهی المطلب، مشهد، ۱۴۱۲ق.
(۶۰) فاسی، محمد، ذیل التقیید، به کوشش کمال یوسف الحـوت، بیـروت، ۱۴۱۰ق.
(۶۱) کتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، استـانبـول، ‌۱۹۸۶م.
(۶۲) لالکایـی، هبةالله، اعتقاد اهل السنـة، ریاض، ۱۴۰۲ق.
(۶۳) ‌مجلسی، محمدباقر، اجازات الحدیث، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۱۰ق.
(۶۴) ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۶۵) محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر، قاهره، ۱۲۸۴ق.
(۶۶) مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.
(۶۷) مزّی، یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشارعواد معروف، بیروت، مؤسسةالرساله.
(۶۸) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۶۹) میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۷۰) مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ترجمه عبدالعلی کارنگ تبریز، ۱۳۳۷ش.
(۷۱) نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۷۲) نوری، حسین، خاتمة المستدرک، به کوشش مؤسسة آل‌البیت علیه‌السلام، قم، ۱۴۱۵ق.
(۷۳) وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۷۴) هادی، یوسف، مقدمه بر القند (نسفی).
(۷۵) حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
(۷۶) GAL.
(۷۷) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.


۱. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۳۷۸- ۳۷۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۲. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۷۲، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۳. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۸۱، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۴. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۸۴، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۵. ابن ماکولا، علی، الاکمال، ج۱، ص۵۴۳، بیروت، ۱۴۱۱ق.    
۶. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۳، ص۱۶.    
۷. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۵۱۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۸. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۷، ص۲۰۷، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۹. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۳۶۷- ۳۶۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۰. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۶، ص۲۴۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۱۱. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۳۷۸-۳۷۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۱۳. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۳، ص۲۶۲، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۴. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۱۹۱، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۵. ابن اثیر، علی، اسد الغابة، ج۱، ص۴۰۸.    
۱۶. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۶۳، ص۵۶، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۷. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۳۶۸- ۳۶۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۸. صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۹۰، به کوشش ژاکلین سوبله و دیگران، ویسبادن/ بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۱۹. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۶، ص۳۱، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۰. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۲۹۵، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۱. ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، ج۱، ص۲۶، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
۲۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۶، ص۹۳-۹۴، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۳. اربلی، مبارک، تاریخ اربل، ج۱، ص۲۷۰، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.    
۲۴. ابن صابونی، محمد، تکملة اکمال الاکمال، ص۲۴، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۲۵. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۳۷۳، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۶. ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۲۸۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۲۷. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۱۶۱، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۸. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۲، ص۱۹۱۲.    
۲۹. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۵، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۳۰. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۳۱. اربلی، مبارک، تاریخ اربل، ج۱، ص۱۳۶، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.    
۳۲. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۴۰۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۳۳. ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، ج۵، ص۹۴، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.    
۳۴. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۳۵. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۳۶. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۳۷. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۳۳۲، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۳۸. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۳۶۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۳۹. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۵۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴۰. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۶۱، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴۱. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۹۵، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۳۱۰، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۴۳. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۵۴، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۴۴. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۷، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۴۵. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۸۴، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴۶. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۹۷، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴۷. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱۰، ص۵۶، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۴۸. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، المقدمة، ج۵، ص۱۲۷، بیروت، ۱۹۸۴م.
۴۹. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۴۴، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵۰. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۶۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵۱. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۴۳۳‌ ‌، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵۲. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۵۳۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵۳. رشیدالدین، فضل‌الله، وقف‌ نامه ربع رشیدی، ج۱، ص۱۷۷، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۶ش.
۵۴. مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۷۷، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
۵۵. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۵، ص۴۵۳، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۵۶. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۶، ص۳، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۵۷. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۷۱، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۵۸. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۴، ص۲۰۳، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۰۸ق.    
۵۹. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۵، ص۳۶۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۶۰. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۳۵-۳۶، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۶۱. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۶، ص۸۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۶۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۸، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۶۳. اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۱۸۹، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۶۴. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۴، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۶۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۲، ص۲۰۲۲.    
۶۶. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۴، ص۲۶۹، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۶۷. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۳۸۸، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۶۸. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۳، ص۱۴۶، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۶۹. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱۰، ص۶۶ برای متن نامه، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۷۰. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۶۹-۷۰، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۷۱. شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۳۹، قاهره، ۱۳۴۸ق.    
۷۲. رشیدالدین، فضل‌الله، جامع‌ التواریخ، ج۲، ص۱۳۷۸، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۷۳. وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
۷۴. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۷۵. قرشی، عبدالقادر، الجواهرالمضیئة، ج۲، ص۳۸۶، کراچی، کتابخانه میرمحمد.    
۷۶. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۷، ص۳۲۸.
۷۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۲۳۵.    
۷۸. اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۱۸، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۷۹. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۳۱، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۸۰. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۴، ص۱۲۶.
۸۱. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۴، ص۱۹۷.    
۸۲. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۷۲۹.    
۸۳. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۲، ص۱۸۶۶.    
۸۴. شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۱۸۶، قاهره، ۱۳۴۸ق.    
۸۵. سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۶۵، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.    
۸۶. ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۹، ص۱۸۰، بیروت، دارالکتب العلمیه.    
۸۷. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۸۸. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۸۹. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۱، ص۲۷۵.
۹۰. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۸۹، بیروت، ۱۳۹۵ق.
۹۱. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۸، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۹۲. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۶۷، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۹۳. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۶، ص۵.    
۹۴. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۴۸، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۹۵. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۶۷، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۹۶. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۶، ص۵.    
۹۷. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۸۹، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۹۸. محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر، ج۳، ص۳۲۲، قاهره، ۱۲۸۴ق.    
۹۹. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۲، ص۴۴۱ -۴۴۲ برای این نسبت، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۱۰۰. نوری، حسین، خاتمة المستدرک، ج۳، ص۱۱۸، به کوشش مؤسسة آل‌البیت علیه‌السلام، قم، ۱۴۱۵ق.    
۱۰۱. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۲، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۱۰۲. ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، ج۲، ص۶۶-۷۱، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۴ش.
۱۰۳. طوسی، محمد، الرسائل العشر، ج۱، ص۲۴۷، قم، ۱۴۰۳ق.    
۱۰۴. مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ج۱، ص۴۹، ترجمه عبدالعلی کارنگ تبریز، ۱۳۳۷ش.
۱۰۵. خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، ج۱، ص۴۴۱، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۳ش.
۱۰۶. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۵۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۰۷. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۵، ص۴۹۸، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۱۰۸. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۵۳، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۰۹. خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۳، ص۵۵۱، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۱۱۰. خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۴، ص۶۰۶- ۶۰۹، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۱۱۱. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۳، ص۲۸۷، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۱۱۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۴۱.    
۱۱۳. صدر، حسن، تکملة امل الآمل، ج۱، ص۱۷۷، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق.    
۱۱۴. علامه حلی، حسن، منتهی المطلب، ج۱، ص۸۱ مقدمه منتهی المطلب، مشهد، ۱۴۱۲ق.    
۱۱۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۳.    
۱۱۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۴.    
۱۱۷. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۲، ص۵۴۳، قم، ۱۴۱۴ق.    
۱۱۸. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۲۲۱، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۱۱۹.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۶۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۲۰.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۰، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۲۱.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۲۲. ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۲۳. ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۱۶۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۲۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۹۰.    
۱۲۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۸۶.    
۱۲۶.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۰-۱۷۱، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۲۷.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۲۸.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۲۹.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۶، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۳۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۸۶.    
۱۳۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۳۹.    
۱۳۲. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۲، ص۳۹۵، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۱۳۳. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۵، ص۴۶۸، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۱۳۴. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۱۳۴، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۱۳۵. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۲۲۳، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۱۳۶. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۵، ص۲۵۸-۲۶۰، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۱۳۷. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۹۰، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۱۳۸. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۹۱، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۱۳۹. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۲۵۰، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۱۴۰. حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۲۷۴، قم، ۱۴۰۲ق.
۱۴۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۴۷.    
۱۴۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۵۳.    
۱۴۳. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۱، ص۵۵، قم، ۱۴۱۴ق.    
۱۴۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۴۸.    
۱۴۵. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۸، ص۲۳۸.    
۱۴۶. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۱۱۴، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۱۴۷. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۳۲۱، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۱۴۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۳۸۱.    
۱۴۹. حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۲۷۷، قم، ۱۴۰۲ق.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تبریز»، شماره۵۷۴۷.    




جعبه ابزار