تاریخ یمینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ یمینی (یا تاریخ عُتبی)، کتابی تاریخی به
عربی درباره ابومنصور ناصرالدین
سبکتگین و
محمود غزنوی و اوضاع
ایران تا اوایل
قرن پنجم، نوشته ابونصر
محمد بن عبد الجبار عتبی در حدود ۴۱۱. این کتاب از مهمترین تواریخ عصر غزنوی و از کهنترین تاریخنامههای ایرانی است. عتبی (متوفی ۴۲۷ یا ۴۱۳ یا ۴۳۱) از مترسلان زبردست عربی زبان ایرانی بود که چندی در دربار
ابوعلی سیمجور و سپس دربار سبکتگین در خراسان به دبیری اشتغال داشت.
او این کتاب را به خواهش
جلال الدوله، ولیعهد
سلطان محمود، نوشت
و آن را به مناسبت لقب سلطان
محمود (یمین الدوله)، تاریخ یمینی نامید.
تاریخ یمینی شامل وقایع مهم تاریخی ایران، بویژه قلمرو شرقی آن، از دوره امیررضی
نوح بن منصور سامانی تا زمان سلطان
محمود غزنوی
است. همچنین دارای مطالبی است راجع به
خلفای عباسی،
صفاریان،
زیاریان،
سیمجوریان،
آل بویه،
ایلک خانیان (قراخانیان)،
افغانیان و حکومتهای محلی
خراسان، مانند
فریغونیان و
غوریان، و شاهان
غَرجستان و
خوارزمشاهیان، که اهمیت ویژه ای دارد.
از آنجا که این کتاب به شرح جنگهای
سلطان محمود و فتحهای وی در هندوستان و اغراق در
ستایش او پرداخته است،
میتوان آن را جزو تاریخنامههای «
درباری» دانست.
عتبی درباره اوضاع
سیاسی،
مذهبی،
اجتماعی و
علمی زمان خود نیز مطالبی آورده است که اهمیت بسیار دارد، و از جمله آنهاست مطالبی درباره روابط
غزنویان با
خلفای بغداد، سرگذشت برخی از خاندانها و علمای نامدار و وزرای بزرگ غزنوی،
فتنه کرّامیه، تبلیغات
اسماعیلیّه، قحط سالی در
نیشابور و موقعیت اجتماعی و فرهنگی غزنه (پایتخت غزنویان). تاریخ یمینی، به سبب آنکه مؤلف شاهد برخی رویدادها بوده و به
اسناد رسمی دستگاه غزنویان دسترسی داشته است، از منابع بسیار مهم عصر غزنوی به شمارمیرود.
تاریخ یمینی مشتمل است بر دیباچه و سپس شرح ظهور امیر ابومنصور ناصرالدین سبکتگین در زمان سامانیان و فتحهای او،
وقایع دوران نوح
بن منصور سامانی و شرح حال
قابوس بن وشمگیر زیاری و
فخرالدوله بُوَیهی و مناسبات امیر ابومنصور ناصرالدین سبکتگین و
خلف بن احمد صفاری، همچنین تفصیل منازعه
امرای سامانی بر سر قدرت و منصب سپهسالاری
خراسان و سرانجام حمله
بُغراخان ترک و تقسیم قلمرو
سامانیان میان دو سلسله ترک
قراخانیان و غرنویان
ازینرو نیمه نخست کتاب را میتوان «تاریخنامه سامانیان از هنگام انحطاط تا انقراض» خواند. پس از آن به احوال و اخبار و نبردهای
محمود غزنوی پرداخته شده است که نیمه دوم کتاب را تشکیل میدهد.
کتاب با رساله ای در رثای امیرنصر
بن سبکتگین (والی نیشابور و برادر
محمود) و فصلی در بدگویی از
امیرابوالحسن بَغَوی، به سبب رنجش عتبی از وی، پایان مییابد.
نثر عتبی دشوار و ادیبانه و در دیباچه کتاب متکلفانه است؛ با این وصف، در سده های متوالی مطمح نظر ادیبان و سرمشق دبیران بوده است، چنانکه به گفته سبکی
مردم
خوارزم و آن نواحی، نسبت به تاریخ یمینی و ضبط الفاظ آن اهتمامی همچون توجه مردم مغرب اسلامی به مقامات حریری داشته اند.
عده ای بر تاریخ یمینی شرح نوشته اند، از جمله
مجدالدین کرمانی، صدرالافاضل
قاسم بن حسین خوارزمی،
تاج الدین عیسی بن محفوظ، و
حمیدالدین محمود بن عمر نجاتی نیشابوری که شرح مشهور و معتبر
بساتین الفضلاء و
ریاحین العقلاء را نوشته است.
احمدبن علی عَدْوی دمشقی، معروف به مَنینی، نیز در ۱۱۴۷ شرح مشهور
الفتح الوهْبی علی تاریخ ابی نصرالعتبی را نوشت.
این شرح در ۱۲۸۶ همراه با متن اصلی در حاشیه، در دو مجلد در قاهره به چاپ رسید.
در ۶۰۳ ابوالشرف
ناصح بن ظفربن سعد منشی جُرفادِقانی (گلپایگانی)، تاریخ یمینی را به امر
ابوالقاسم علی بن حسن، وزیر
جمال الدین الغ باربَک اَیبه، به فارسی شیوا و روان برگرداند
و تکمله ای شامل حوادث سالهای ۵۸۲ تا ۶۰۳ بر کتاب افزود
که برای شناخت احوال ایران غربی در بیست سال آخر دوره استیلای
اتابکان آذربایجان و ممالیکی که در این مدت مستقل شدند و بر آن حدود امارت یافتند، منبعی بسیار مهم است.
این ترجمه از حیث فصاحت و استحکام همانند اصل کتاب است و مترجم، با وجود پرهیز از تکلف، در جای خود بخوبی از عهده نثر مصنوع برآمده است
در ۱۳۱۶ ثقة الاسلام
علی تبریزی به دستور امیرنظام، والی آذربایجان، رساله «
بثّالشّکوی» را که بخشی از تاریخ یمینی است، به فارسی ترجمه کرد.
تاریخ یمینی در قرن سیزدهم به ترکی ترجمه شد.
رنلدز، مستشرق انگلیسی، نیز آن را از روی ترجمه فارسی جرفادقانی به انگلیسی برگرداند و در ۱۲۲۳/ ۱۸۰۸ در لندن به چاپ رساند.
تاریخ یمینی در ۱۲۶۴/۱۸۴۸ در
دهلی، در ۱۲۹۰/ ۱۸۷۳ به کوشش
اشپرنگر در
بولاق و در ۱۳۰۰/ ۱۸۸۳ در
لاهور چاپ شد.
در ۱۲۷۲
ترجمه جرفادقانی بدون تکمله وی، در
تهران چاپ سنگی شد.
در ۱۳۳۴ش آن را تجدید چاپ کرد که این چاپ، خالی از خطا نیست. در ۱۳۵۷ش چاپ محققانه ای از این کتاب به همت جعفر شعار (متوفی ۳۱ تیر ۱۳۸۰) در تهران منتشر شد.
(۱) یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، ج۱، تهران۱۳۵۷ ش.
(۲) ابن خلکان ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان.
(۳)
محمد تقی بهار، سبک شناسی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ ش.
(۴) عبدالملک
بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر، چاپ مفید
محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۵) حاجی خلیفه.
(۶) جعفر
حمیدی، تاریخ نگاران، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۷) عبدالوهاب
بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ
محمود محمد طناحی و عبدالفتاح
محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
(۸) سرکیس.
(۹) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج ۲، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۰)
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از
احمد بن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶.
(۱۱)
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، تاریخ یمینی، ترجمه
ناصح بن ظفر جرفادقانی، چاپ علی قویم، تهران ۱۳۳۴ ش.
(۱۲)
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، ترجمه تاریخ یمینی، از
ناصح بن ظفر جرفادقانی، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۱۳) شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورّخون، ج۲، بیروت ۱۹۸۷.
(۱۴)
احمد بن علی منینی، الفتح الوهبی (شرح الیمینی)، قاهره ۱۲۸۶.
(۱۵) عبدالحسین نوائی، «خاتمه ترجمه تاریخ یمینی»، یادگار، سال ۱، ش۴ (۱۳۲۳ ش).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخ یمینی»، شماره۳۱۴۹.