تاریخ هند (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ هند، تالیف رومیلا تاپار نویسنده معاصر
هند است که توسط همایون صنعتی زاده به فارسی ترجمه شده است. این کتاب در دو مجلد به بررسی
تاریخ هند از ابتدا تا عصر حاضر پرداخته است. نویسنده در پیش گفتار انگیزه خود را استفاده از گنجینه عظیم و ژرف آگاهی و خرد ملی
هندوان و نزدیکی دو قوم باستانی هند و ایران بیان کرده است.
در جلد اول، تاریخ و تحولات هند از ۶۰۰ ق. م تا ۱۵۲۶ م به سیزده فصل تقسیم و مورد بررسی قرار گرفته است.
در جلد دوم در بیست فصل ادامه تاریخ این سرزمین تا عصر حاضر ذکر شده است.
شیوه نگارش نویسنده بدین ترتیب است که مطالب را بدون ذکر منبع و به قلم خود ارائه میدهد و تنها به نام برخی متفکرین مشهور؛ مانند: شانکارا و
ابوریحان بیرونی اشاره کرده است.
درباره گذشته هندوستان دو منبع اطلاع جدا از یکدیگر در دست است؛ منابع تاریخی که عبارتند از: شواهد باستانی و آنچه از ادبیات ودایی استنباط میشود و منابع سنتی که از داستانهای که پورانهها آمده تشکیل میشود. از این منابع میتوان اطلاعاتی همراه با اسطوره درباره تاریخ باستان هند به دست آورد.
در اواخر سده هفتم و اوایل سده ششم ق. م با استقرار حکومتهای جمهوری و سلطان نشینها در شمال هندوستان اطلاع و آگاهی بیشتر و قابل اطمینان تر راجع به جزییات تاریخ هندوستان فراهم آمد. یک جانشینی دائمی و پیوسته در ناحیهای معین سبب شد تا قبیلهای یا گروهی از قبایل، صاحب جغرافیایی در
قرن دهم، هندوستان یکی از مراکز ادب فارسی بود و در پایان همین قرن در آنجا اثری مربوط به جغرافی، به نام
آیین اکبری به وجود آمد که باید آن را جزو مؤلفات معتبر جغرافیایی به حساب آورد. این کتاب را ابوالفضلبن مبارک علامی (متوفی ۱۰۱۱ ق)، صدراعظم سلطان اکبر، به رشته تحریر در آورده است.
آیین اکبری (و اکبرنامه) به پنج کتاب تقسیم میشود که فوق العاده متنوع و پرمطلب است. از لحاظ جغرافیایی، این کتاب فهرست مفصلی از هفت اقلیم به دست میدهد که کاملا به بیرونی تکیه داشته و زندگی ملت هند به خوبی در آن دوران منعکس شده است.
در
قرن هفتم هجری/ سیزدهم میلادی با ورود
اسلام به هند بخش عمدهای از جمعیت هند را
مسلمانان تشکیل میدادهاند که به گفته نویسنده عمدتا پیشه ور و بازرگان بودهاند. او در گزارش از این عده مینویسد: «اینان معمولا ایرانی نژاد و یا عرب تبار بوده و تجاری بودند مستقل؛ علاوه بر پیشه وران، غلامان درباری، که در دربار و کارگاههای درباری به کار اشتغال داشتند، چنان زیاد بودند که هم در پایتخت سلطان و هم در پایتختهای ایالتی بخش عمدهای از جامعه مسلمانان شهری را تشکیل دهند. در اواخر این دوره بر تعداد مسلمانان در میان قشر روستائیان افزوده شد. نحوه زندگانی روستائیان خواه
هندو و یا مسلمان در اصل یکی بود».
با ورود اسلام به هند به تدریج تاثیرات فرهنگ غنی اسلامی بر فرهنگ هندی آشکار گردید و با اعتقاد نویسنده، این جنبه در برخی از اقشار جامعه بروز بیشتری داشت. او در این رابطه چنین مینویسد: «مثبتترین اثر نفوذ فرهنگ اسلامی در فرهنگ هندی در قشرهای پیشه وران شهری و کشاورزان روستایی بروز کرد. صدق این مدعا را را در اندیشههای اجتماعی- مذهبی آن دوره و حاصل و یا فعالیت عمده پیشه وران آن عصر؛ مانند برپایی عمارات شکوهمند و معماری میتوان مشارهده کرد. بر ارتباطهای متقابل در الگوی زندگانی این طبقات، به مراتب بیش از آنچه در میان نجبا واقع بود، افزوده شد... مراسم نوینی که همراه با اسلام آمده بود و به نظر مسعود و خوشیمن میآمد، به میان
آیینهای
هندوان رخنه کرد».
اگر چه مسلمانان مبانی نظری افکار و اعتقادات
هندوها را نمیپذیرفتند؛ اما نوعی تعامل سازنده بین آنها ایجاد گردید. نویسنده ارتباط مسلین به
هندوان این گونه سخن میگوید: «از دیدگه نظری جامعه اسلامی نمیتوانست نظام مبتنی بر تقسیم جامعه به کاستها را بپذیرد؛ اما مسلمانان در
عمل و در زندگی اجتماعی خود آن را رعایت میکردند».
کاست یا برتری نژادی از قوانین بنیادی
آئین هندو به شمار میرود. نویسنده معتقد است که ارتباطات پیروان این دو مکتب سبب شد که نوعی کاست در زندگی مسلمانان نیز ایجاد گردید؛ آن جا که میگوید: «کاستهای مسلمانان با تفاوتهای نژادی آغاز شد. خاندانهای بیگانه تبار؛ از جمله بازماندگان اعراب، ترکها، افغانها، ایرانیان عالیترین کاست را تشکیل میدادند که بعدها نام اشراف را بر خود گذاشتند». نویسنده تاکید میکند که اگر چه
آئین هندو به نوعی در
ادیان دیگر تاثیر گذاشت؛ اما «باید اذعان نمود که مقررات و قواعد کاست در میان
هندوان به مراتب از آنچه در میان مسلمانان، جینیها و مسیحیان و فرقههای بدعت گذار مرسوم و عملی بود، شدیدتر و غیرقابل انعطاف تر بود».
برخی اظهار نظرها حاکی از آگاهی اندک نویسنده، از اسلام و یا ناشی از غرض ورزی است. در بخشی از کتاب آمده است: «بازی چوگان، مسابقه اسب دوانی،
قمار و شکار از سرگرمیهایی بود که در این دوره رواج یافت. پارهای از این گونه مشغولیات با اصول بنیادین اسلام ناسازگار بود؛ اما در اغلب این موارد علما توانستند با بهانههای شرعی مجاز بودن آنها را توجیه کنند». مسلم است که اسلام با انجام مسابقه و سرگرمیهای سازنده مخالف نیست و در صورتی که منجر به قمار شود منع شرعی وجود دارد. نویسنده بدون فهم صحیح از مفهوم قمار تمامی موارد فوق را از مصادیق قمار تلقی کرده است.
از مباحث قابل توجه این دوران اختلافاتی بود که بین
علما و
صوفیه ایجاد گردید. هر یک از این دو گروه یکدیگر را نفی میکرد. به باور صوفیان، علما تعالیم قرآن را به غلط تعبیر و تفسیر کرده و با مخلوط کردن دین با سیاست و پشتیبانی از سلاطین از اصول آزدیخواهانه انحراف جسته، مردم را به راه خطا میکشانند. علمای سنت نیز صوفیان را به علت عقاید آزادیخواهانه مرتد میدانستند. در این میان گرایش مردم به مذهب صوفیان پررنگتر بود: «صوفیان به مراتب بیش از علما بر تاکید اسلام بر تساوی
حقوق تمامی افراد جامعه احترام میگذاشتند. همین نکته سبب شد تا تودههای پیشه وران و کشاورزان به مکتب صوفیه علاقه مند شده، با آنان مرتبط شوند».
در بین اماکن مذهبی هند بخشهایی به
مساجد اختصاص یافته است. ایجاد مساجد و آرامگاهها با سبک نوین معیاری توسط ترکها مرسوم گردید. مؤلف پیوند معماری هندی و اسلامی را چنین تشریح کرده است: «نخستین و جالبترین نمونههای معماری اسلامی در هند در پیوند واقعی مسجدی به معبدی در محل قوت الاسلام در دهلی است. معبدی از سده دهم و ساخته
زمان «چائوهان» ها در آن محل بر پا بود. زیارتگاه واقع در مرکز معبد را برداشتند و شبستانهای اطراف را حفظ کردند. آنگاه در دیورا غربی محرابی احداث کردند و معبد آمادگی پیدا کرد تا به مسجد تبدیل شود. همین گونه تغییرات در بسیاری از معابد داده شد».
فهرست مطالب در ابتدای مجلدات آمده است. در انتهای جلد اول واژه نامه و نمای مطالب و در جلد دوم تنها نمایه آمده است. پاورقیهای کتاب بسیار اندک و بیشتر ذکر لاتین برخی الفاظ و اعلام میباشد.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).