• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخ مازندران (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تاریخ مازندران اثر ملاشیخعلی گیلانی، تاریخی به زبان فارسی است که در سال ۱۰۴۴ ق تدوین شده و در آن مطالبی دربار خلقت عالم و آدم، فهرستی از نامهای سلاطین ایران و حکمرانان طبرستان، دوران حکومت ایشان و ذکری از خاندانهای قدیمی مازندران در دوران شاه عباس دیده میشود. نثر کتاب ساده و بیپیرایه بوده و به سفارش پسر خواجه محمدعلی اشرفی مازندرانی نوشته شده است.



دیباچه و مقدم مصحح به همراه مقدمهای از مؤلف، در اهمیت مازندران و تاریخ آن، ارزش، نسخ موجود و شیو تالیف کتاب آغازگر مباحث میباشد.
مطالب بدون ابواب و تقریبا به صورت تاریخ عمومی، در سه بخش کلی، از ذکر خلقت عالم و آدم علیه‌السّلام آغاز و بعد از ذکر شمهای از احوال خلفا و بعضی سلاطین زمان اسلام ، به فرق و خاندانهایی که در مازندران وجود داشتند میپردازد.
چنین به نظر میرسد که مؤلف، در تنظیم مطالب اولی کتاب، گاهی به کتبی همچون حبیب السیر نیز نظری افکنده، اما خود ادعا میکند که آنچه در خاطرش بوده، مرقوم کرده و بر اثر همین اتکاء به حافظه است که گاهی اشتباهاتی در مطالب اواسط کتاب در مورد نامهای سلاطین و سالهای حکمرانی ایشان پیدا میشود که در قسمت تعلیقات و تصحیحات، در اشار به پارهای از آنها، قلم فرسایی شده است.
شاید ادعای مؤلف را، در فصول آخر، بتوان پذیرفت. در این قسمت، آشفتگی و درهم‌آمیختگی زیادی دیده میشود و گاهی عبارات و جملات آن نارسا و نامفهوم است. با اینهمه در این قسمت کتاب، شرح رویدادهایی آمده است که در هیچیک از کتب تاریخی این دوره نیست.
مطالب زیادی که حاکی از وضع زندگی اجتماعی مردم مازندران و روابط ساکنان این دیار و سنن گذشت آنان است را میتوان در این کتاب یافت.


منوچهر ستوده در دیباچه و مقدم خود، بعد از ذکر ویژگیهای سرزمین مازندران و تاریخ آن، ضمن ارائ شرح حال بسیار مختصری از مؤلف، به بیان اهمیت، ارزش و نسخ موجود از کتاب پرداخته و یادآور میشود که این اثر، با آنکه کتابی کوچک است، اما دارای مطالب سودمندی میباشد.
مؤلف در مقدم مختصر خود، بیان میدارد که دیباچه‌های کتب و منشآت صحف، برای حصول رضای پروردگار، به ذکر اسمای حسنای او موشح و مزین است و لذا بعد از حمد و ستایش ذات احدیت، به ذکر نعت و ثنای رسول و اولیای او علیه‌السّلام پرداخته و بیان میکند که سعی شده تا مطالب، «به نمطی سدید و طرزی جدید، بی آنکه مطولی ممل و مختصری مخل باشد» ارائه شود.

۲.۱ - ذکر خلقت عالم و آدم

ذکر خلقت عالم و آدم: به بیان داستان خلقت عالم در شش روز و طریق خلقت آدم علیه‌السّلام از گل پرداخته، بعد از ذکر نام برخی از پیامبران الهی علیه‌السّلام ، پنج طبقه از ملوک فارس: پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان، اشغانیان و ساسانیه به همراه تعداد سلاطین و مدت حکومتشان را نام میبرد.
در باب طریق خلقت آدم علیه‌السّلام آمده است که چون خداوند از خلقت عالم سفلی فارق آمد، گروهی را از آتش آفریده و به اطاعت خود مامور ساخت و کلیائیس نامی را از میانشان به پیامبری برانگیخت. این قوم بعد از مدتی که در راه راست بودند، با پیامبر خویش مخالفت کرده و او را به قتل میرسانند. خداوند متعال گروهی از ملائک آسمان را به محارب آنان فرستاده و آنان نیز بعد از مقتول ساختن بسیاری از جنیان، بقیه را مطیع گردانیده و به آسمان مراجعت میکنند. بار دیگر پیامبری از جنس خودشان به نام ملیقا به ارشادشان فرستاده شده که با او نیز همان رفتار را تکرار میکنند.
بار اول که ملایکه ایشان را مقهور کرده بودند، عزازیل که از ایشان بود را اسیر کرده و با خود به فلک برده بودند که او در عبادت و اطاعت چنان مبالغه کرد که از مقربان درگاه الهی گشت. در این بار عزازیل به محارب با عاصیان رفته و آنان را مطیع فرمان الهی ساخت.
دراین جاست که بحث خلقت آدم علیه‌السّلام شروع شده و مؤلف بیان میکند که پس از تکرار طغیان جنیان، خداوند قصد آفریدن آدم کرده و هریک از جبرئیل ، میکائیل و اسرافیل را برای آوردن مشتی خاک به زمین میفرستد که زمین، از ترس اینکه از او شخصی آفریده خواهد شد که نافرمانی خدا را خواهد کرد، آنها را سوگند داده که از او درگذرند و آنان نیز بی نیل مقصود، بازمیگردند تا اینکه عزرائیل به این ماموریت رفته و چون به سوگندهای زمین اعتنایی نمیکند و از هر رنگ، گلی را با خود میبرد، قبض ارواح خاکیان نیز بدو سپرده میشود.
در ذکر نام انبیاء علیه‌السّلام ، از پیامبرانی چون ادریس ، نوح و پسرانش، ابراهیم ، موسی ، عیسی و... نام برده میشود.

۲.۲ - ذکر خلفا و بعضی از سلاطین اسلام

ذکر خلفا و بعضی از سلاطین اسلام: در این بخش به ذکر تعداد و مدت امامت یا خلافت خلفای راشدین، ائمه اثنی عشر، خلفای بنی امیه، بنی عباس و اسماعیلیه بسنده شده و شرح و توضیح دیگری از ایشان بیان نمیشود.
بعد از آن، نام و مدت حکوت سلاطینی که در ایران دارای حکومت بودن، به ترتیب زمانی ذکر میشوند از جمله: صفاریه سه تن، سی و پنج سال از ۲۵۳ تا ۲۸۸ ق. سامانیه نه تن صدو نه سال و پنج ماه و بیست روز از ۱۵ ربیع الآخر سال ۲۷۹ تا ۵ ذیقعده ۳۸۷ ق و...
درادامه به ذکر حدود و تاریخ مازندران پرداخته میشود: حد غربی، قری ملاط گیلان و حد شرقی آن، دوناچال در نزدیکی شهر سارویه معرفی شده است.
در عهد سلطنت ساسانیه، قباد بن فیروز، ولایت طبرستان و مازندران را به پسر خود، کیوس داد و او آتشکدهای در آنجا ساخت که به «کوسان» شهرت یافت. بعد از مرگ قباد، چون کیوس سلطنت برادر خود انوشیروان را برنتافت، به مداین لشکرکشی کرده ولی درنبرد شکست خورد. انوشیروان نیز طبرستان و مازندران را به اولاد امیرسوخرا که یکی از امرای فیروز بن یزدگرد بود، داد.

۲.۳ - فوق و خاندانهای موجود در مازندران

فرق و خاندان‌هایی که درمازندران وجود داشتند: ۱. اسپهبد فرخان پسر دابویه و ملقب به ذوالمناقب، شهر ساری را ساخت و خود در آمل اقامت داشت. ۲. سلاطین آل باوند: نسبشان به شاپوربن کیوسبن قباد میرسد که سه طایفه بوده و دو نوبت از حکومت محروم شدند. ۳. آل زیار: بعد از مرداویجبن زیار، بر گرگان و بعضی اوقات بر مازندران تسلط داشتند. ۴. فرق ملکان کجو و فرق دیوان سواته کوه. ۵. فرق بارفروشنده، چلاویه، سادات و....
این اثر، در زمانی نوشته شده است که از سلسله های سلاطین محلی قدیمی که در کتاب به ذکر و شرح حال آنها پرداخته شده است، مانند: باوندیان، اسپهبدان، استنداران... و خاندانهایی مثل: دیوان، رئیسان، خانان... کسی بر سرکار نبوده است. شاه عباس طرحها ریخته و حیلهها به کار برد تا اینان را یکی پس از دیگری از میان بردارد. درسالی که این سطور نگاشته شد، مدتی بود که ولایات دارالمرز ( گیلان ، مازندران و گرگان) جزء حکومت مرکزی شده بودند و کسی که سری بجنباند و گردنی برگشد، در این نواحی نبود و اگر چنین کتابی نوشته نمیشد، قطعا بسیاری از سوانح و رویدادها که در این کتاب ضبط شده است، به دست ما نمیرسید و یک دور تاریک کوتاهی در تاریخ مازندران به وجود میآمد.


فهرست مطالب در ابتدا و تعلیقات و تصحیحات مصحح، فهرست نام اشخاص، خاندانها و مکانهایی که در متن آورده شده، در انتهای کتاب آمده است.
پاورقیها از آن مصحح، منوچهر ستوده بوده و به توضیح کلمات متن میپردازد.


نرم افزار تاریخ ایران اسلامی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار