تاریخ احمدشاهی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ احمد شاهی، نوشته محمود الحسینی بن ابراهیم جامی، تصحیح محمد سرور مولایی میباشد،
احمد شاه ابدالی درانی که پیش از رسیدن به پادشاهی در دستگاه نادری از سرداران شایسته
سپاه او به شمار میرفت و بر اثر ماندن در
خراسان با سواد شده و کار میرزا مهدی خان را در دره نادره پسندیده بود، پس از نشستن بر مسند
حکومت ، فرمان داد منشی شایسته و خوش قلم و شیرین سخنی را برای نوشتن تاریخ دوران وی بیابند. این خواست برآورده شد و نویسنده این کتاب؛ یعنی شاگرد و همکار میرزا مهدی را نزد شاه فراخواندند تا با عنوان «منشی» به نوشتن تاریخ احمد شاهی و بررسی دوران وی (۱۱۸۶- ۱۱۶۰ ق) بپردازد.
محمود منشی نزدیک به بیست
سال (۱۱۸۶- ۱۱۶۷ ق) در خدمت احمد خان بود و به گفته خودش، در
سفر و حضر او را همراهی میکرد و رویدادها را به چشم خود میدید و از آنها گزارش میداد. کتاب او از آثار ارزش مند ادب فارسی به شمار میرود که به پیروی از دره نادره نوشته شده است. نویسنده در سراسر کتاب میکوشد که از سلف خود باز نماند و حتی از آنان پیش افتد. از این رو، نثر کتابش متکلفانه و منشیانه است و گونههای فراوان صنایع ادبی (لفظی و معنوی) در آن دیده میشود. وی ظاهر سخن را با آرایههای زیبایی همچون
کنایه و
تشبیه و
ایهام میآراید، اما شاید خواننده از فراوانی این صنعتها ملول و خواندن اثر سخت شود.
گزارشهای کتاب در قالب یک دیباچه و ۲۶ فصل (وقایع سال نخست تا سال ۲۶) عرضه میشود.
یکی از بخشهای ناشناخته تاریخ ایران، اوضاع سیاسی- اجتماعی خراسان در دوران جانشینان
نادر شاه است که تحولات این زمان، خود آغاز جدایی بخشهای گستردهای از سرزمینهای شمالی و شرقی ایران به شمار میرود و تاریخ احمد شاهی گزارشهای ارزندهای در اینباره عرضه میکند. کتاب به درخواست احمد خان نوشته شد و از این رو، روح حاکم بر درون مایه کتاب و موضوع اصلی آن، گزارش رویدادهای روزگار حکومت اوست که در آن دوران بر منطقههای شرقی خراسان و سرزمینهای غربی
رود سند فرمان میراند. وی دست کم، پس از سی صد سال از عصر صفویان برای نخستین بار از حاکمیت ایران بیرون رفت و مدعی استقلال شد.
نویسنده با گفتارهایی در ستایش
خداوند ،
پیامبر و خلفای او آغاز میکند و از لزوم دادگستری حکومت به ویژه خود شاه سخن میگوید و نمونه شاه عادل را احمد شاه میخواند. پس از ستایش مخدوم خود، مقدمهای در شرح چگونگی تالیف و سبب نگارش کتاب میآورد و از تاثیر گذاری خاندان درانی در خدمت نادر شاه میگوید. به نوشته او احمد خان از دوازده سالگی در اردوی نادر و همراه او بود و پس از کشته شدنش و پیدایی آشوب در خراسان، به
قندهار رفت و پس از تثبیت قدرت خود، به
مشهد بازگشت تا از جانشینان نادر پشتیبانی کند. گزارش کوتاهی درباره نادرشاه و شیوه رفتار او با خاندان درانی و کشته شدن نادر و دگرگونی اوضاع خراسان پس از وی، پارهای از درون مایه همین بخش است و کارها و جنگهای احمد خان درانی، روابط وی با عالم گیر شاه (پادشاه گورکانی هند)، ازبکان، خانان ترکستان و ما وراء النهر، پادشاهان هند، شاهرخ افشار و پسرش نصر الله میرزا، پس از این گزارش میشود.
گزارش درباره پیوند استوار خاندان درانی و افشاری و حمایت احمد خان از شاهرخ، در سراسر کتاب دیده میشود. وی در ستایش احمد خان به اندازهای تندروی میکند که حکومت شهر مشهد را حکومت بر همه ایران و احمد خان را سلطانی تاج بخش میخواند، اما دامنه نفوذ حکم و
قدرت شاهرخ از پیرامون مشهد فراتر نمیرفت. حتی مردمان
نیشابور و ترشیز حکومت وی را نمیپذیرفتند؛ چنان که نور محمد خان خوکیانی، یک بار او را از شهر مشهد بیرون کرد، اما نویسنده برای اثبات دعوی خود میکوشد که گواهی بیابد و از این رو، از همراهی مذهبی شاهرخ با افغانان خبر میدهد که پس از چیرگی احمد خان بر مشهد و لطف او به شاهرخ، هنگامی که قصد داشت به شهر باز گردد، گروهی از عالمان دینی و فقیهان را برای خواندن خطبه بدانجا فرستاد. آنان نیز به فرمان شاهرخ به تعریف و تایید
مذهب احمد خان پرداختند.
بنابراین، نویسنده با توصیف احمد خان با عنوانهایی مانند «سلطان زمن» و «احیا کننده دین»، زمینه مشروعیت (قانون مند کردن) حکومت او را نزد سنی مذهبان شرق خراسان فراهم کرد. او هم چنین، در توصیف
صلح میان احمد خان و عالم گیر، پادشاه هند در ۱۱۷۰ هجری خبر میدهد. بر پایه
قرارداد این صلح، احمد خان از چیرگی بر سرزمینهای رود سند برخوردار شد، اما نویسنده مدعی است که این سرزمینها پیش از این نیز با عنوان «نیابت نادر شاه» در دست امیران درانی بوده که در این
زمان به طور رسمی و مستقلانه بدانان واگذار شده است. نوشته محمود منشی نشان میدهد که احمد خان میکوشید با ابقای افشاریه از سویی یگانگی خود را با آن خاندان حفظ کند و از سوی دیگر با پیش انداختن دولت ضعیف افشار میان خود و کریم خان، از رویارویی با خان زند محفوظ بماند.
کریم خان نیز از خان افغان اندیشناک بود و نمیخواست با تصرف
خراسان خود را به خطر اندازد. به هر روی، کوششهای نویسنده و کارهای خانان درانی، به دگرگونیهای فراوان و استعمار انجامید و بخشی از ایران به نام افغانستان از آن جدا شد.
مهمترین دلیل ارزش مندی این اثر، منبع دیداری و شنیداری نویسنده آن است. به ادعای وی، مطالب کتاب به «مشاهدات رای العین» یا شنیدههای خودش از افراد «صداقت کیش و صحیح القول» مستندند، اما به دلیل کمبود منابع درباره احمد خان درانی، ارزیابی کامل و دقیق این ادعا امکان پذیر نیست. البته گزارشهای نویسنده درباره خراسان، با توجه به دیگر منابع تایید میشوند و از این رو، به دیگر گزارشهای آن نیز میتوان اعتماد کرد.
تاریخ احمد شاهی که نسخهای نفیس با خط خوش نستعلیق بوده است، پیش از این به کوشش دوست مراد سید مرادوف در ۱۹۷۴ در مسکو به صورت عکسی و همراه با مقدمه و فهرستهایی در دو جلد منتشر شد. بسیاری از صفحات آن نسخه به انگیزه کشیدن تصویرهایی، سفید گذاشته شده که گویی فرصتی برای این کار پیش نیامده است. نسخه جدید کتاب به کوشش سرور مولایی، نمایههای
آیات و
احادیث و اقوال، اشعار و امثال و حکم، لغات و ترکیبات، جنگ افزارها، اصطلاحات دیوانی، نظامی و اداری، اقوام و طوایف و قبیلهها و کسان و جایها را نیز در بردارد و مقدمه او، اطلاعات نیکویی درباره زندگی نویسنده و روزگار وی عرضه میکند.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.