تاراچند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاراچَنْد (۱۲۶۷-۱۳۵۲ش/ ۱۸۸۸-۱۹۷۳م)، محقق، فیلسوف، تاریخدان،
اسلامشناس،
ایرانشناس و دولتمرد برجستۀ
هندی است.
وی در شهر سیالکوت ــ که اکنون جزو
کشور پاکستان است ــ متولد شد. پدرش که در آموزش و پرورش خدمت میکرد، از سیالکوت به گجرات و از آنجا به
لاهور و سپس به
دهلی و میرت انتقال یافت.
تاراچند تحصیلات مقدماتی خود را در گجرات، و دورۀ متوسطۀ خود را در لاهور و دهلی گذراند؛ سپس در دانشکدۀ میرت و دانشکدۀ مرکزی میورالله
آباد به ادامۀ تحصیل پرداخت و آنگاه برای تکمیل تحصیلات خود به
انگلستان سفر کرد
و به دریافت دانشنامۀ
دکتری در رشتۀ
فلسفه و تاریخ از
دانشگاه آکسفرد نائل گردید. وی پس از اتمام تحصیلات خود به
هند بازگشت و در دانشکدۀ کایسته پاتشالا، در الله
آباد به تدریس تاریخ و فلسفه پرداخت و مدت ۲۰
سال (۱۳۰۴-۱۳۲۴ش/ ۱۹۲۵-۱۹۴۵م) به ریاست و تدریس در آن دانشکده اشتغال داشت. تاراچند از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۷م به تدریس فلسفه و علوم سیاسی در دانشگاه الله
آباد پرداخت و از ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۸م عهدهدار ریاست این دانشگاه بود.
وی همچنین ریاست «کنگرۀ تاریخ
هند» را نیز برعهده داشت.
تاراچند هنگام مبارزات مردم هندوستان برای آزادی، از یاران نزدیک
گاندی و جواهر لعل نهرو، رهبران فقید
هند، بهشمار میآمد و پس از استقلال هندوستان و تقسیم شبه قاره به دو کشور
هند و پاکستان همچنان خدمات علمی و فرهنگی خود را دنبال میکرد
و مدتی رئیس هیئت نمایندگی
هند در یونسکو بود.
تاراچند در ۱۳۲۷ش/ ۱۹۴۸م، به معاونت وزارت فرهنگ
هند در زمان وزارت ابوالکلام آزاد منصوب شد و تا ۱۹۵۱م در این مقام ماند
سپس به سبب آشنایی کافی وی با آراء و عقاید
اسلامی در نتیجۀ سالها تحقیق و تتبع در فرهنگ
اسلامی هند و شناخت محیط فکری و دینی کشورهای
اسلامی و به خصوص علاقۀ بسیار وی به فرهنگ و ادب فارسی، دولت
هند وی را به عنوان سفیر کبیر
هند در ایران برگزید. او از ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۶م، قریب به ۵ سال در این سمت در کار گسترش و تقویت روابط سیاسی، بازرگانی، فرهنگی بین ایران و
هند کوشید
و موجبات انعقاد قراردادهایی فرهنگی و رد و بدل شدن مقاولهنامههایی بین دو کشور ایران و
هند را فراهم آورد. با تلاشهای تاراچند، مولانا ابوالکلام آزاد و علیاصغر حکمت خانۀ فرهنگ ایران در
هند و انجمن روابط فرهنگی
هند و ایران برپا شد.
وی از ۱۳۳۵ش/ ۱۹۵۶م پس از بازگشت به
هند بهعنوان مشاور فرهنگی و سناتور در مجلس سنای
هند (راج سبها)
منصوب شد و نیز ریاست عالیۀ مرکز اسناد ملی
هند را برعهده گرفت. تاراچند همچنین ریاست انجمن فرهنگی ایران و
هند را در دهلینو از زمان بازگشت به
هند تا پایان حیات خود برعهده داشت.
وی در آذر ۱۳۴۲/ دسامبر ۱۹۶۳ به دعوت دانشگاه
تهران به ایران آمد و به پاس خدمات فرهنگی خود به
فرهنگ و
ادب ایران به دریافت درجۀ دکترای افتخاری در رشتۀ تاریخ نائل شد. تاراچند در
سن ۸۵ سالگی در شهر الله
آباد هند درگذشت.
تاراچند آثار فراوان و پرارزشی از خود برجای گذاشته است که از آن جملهاند:
۱. مقالۀ «
سیر و تحول عرفان در اسلام»، که در ۱۹۲۹م در نشریۀ «تحقیقات دانشگاه الله
آباد» منتشر شده، و در آن از شباهتها و روابط
عرفان هندی و تصوف
اسلامی و نیز از مراحل تکامل عرفان
اسلامی سخن رفته است.
۲. «
تاریخ مختصر مردم هند»، که نخستین کتاب اوست و در ۱۹۳۴م به چاپ رسیده است. وی در این
اثر که تاریخ مختصری از سرزمین
هند، از کهنترین روزگار تا آغاز
سدۀ ۲۰م است، تأثیرات دوران حکومت
اسلامی هند را در حیات اجتماعی و جریانهای فکری،
هنری و
فرهنگی هند بررسی میکند.
۳. «
تأثیر اسلام در فرهنگ هند»، که دومین کتاب اوست و در ۱۹۳۶م منتشر شده است. این کتاب یکی از پرارزشترین آثاری است که در این زمینه نگارش یافته است و از لحاظ تنوع موضوع، جامعیت مسائل مورد بحث، و نیز به سبب اشتمال بر شواهد گوناگون و آگاهیهای درست و معتبر، در نوع خود بینظیر است.
۴. مقالۀ «
داراشکوه و اوپنیشادها» (۱۹۴۳م)، که در آن از شاهزاده محمد داراشکوه، فرزند شاهجهان سخن گفته، و کوششهای بیدریغ او را در ایجاد وحدت فکری و فرهنگی
هند ستایش کرده است؛ نیز در این مقاله، کتاب سرّ اکبر داراشکوه ــ که ترجمۀ پنجاه اوپنیشاد است ــ موردبحث و بررسی قرار گرفته است.
۵. مقالۀ «
رشد تفکر اسلامی در هند»، که در ۱۹۵۲م در مجموعۀ تاریخ فلسفۀ شرق و غرب انتشار یافته است.
ترجمۀ فارسی این کتاب توسط خسرو جهانداری در ۱۳۶۷ش در
تهران به چاپ رسیده است.
۶. «
جامعه و دولت در دورۀ مغول»، مجموعۀ سخنرانیهای
رادیویی تاراچند است که در ۱۹۶۱م به صورت کتاب منتشر شده است.
۷. «
تاریخ نهضت آزادی در هند» (در ۴
جلد)، اثری بزرگ از تاراچند که حاصل سالهای آخر
عمر اوست. وی این کتاب را به توصیۀ مولانا ابوالکلام آزاد آغاز کرد و جلد اول آن را در ۱۹۶۱م، و جلد چهارم آن را در ۱۹۷۲م منتشر کرد. این کتاب کاملترین تحقیقی است که با استفاده از اسناد دولتی و مدارک زنده و گویای موجود نگاشته شده است و حقایق بسیاری را که تا آن زمان از نظرها دور مانده بود، نمایان میسازد و نهتنها از لحاظ جامعیت موضوعات و وسعت دامنۀ بحث و اشتمال بر جزئیات وقایع، بلکه از جهت تفسیر دقیق و واقعبینانۀ رویدادها، کشف روابط منطقی میان آنها، و توجه به علل و نتایج هر رویداد، یکی از عالیترین نمونههای تحقیق و تتبع علمی به شمار میآید.
۸.
تصحیح و تعلیق پنجاه اوپنیشاد، با همکاری محمدرضا جلالی نائینی و نگارش مقدمهای مفصل بر آن (تهران، ۱۳۴۰ش/ ۱۹۶۱م). این کتاب از کتب مقدس هندوان است و داراشکوه در ۱۰۶۷ق/ ۱۶۵۷م در دهلی آن را از سنسکریت به فارسی ترجمه کرده، و
سرّ اکبر نامیده است.
۹.
تصحیح و تعلیق تذکرۀ سکینة الاولیاء محمد داراشکوه، با همکاری جلالینائینی (تهران، ۱۳۴۴ش).
۱۰.
تصحیح و تعلیق کتاب مشهور لگهویوگا واسیشتهه (جوگبشست)، در فلسفه و عرفان
هندو ، با همکاری محمدرضا جلالینائینی، امیرحسن عابدی و ن. س. شوکلا (در ۱۹۶۸م در دانشگاه
اسلامی علیگره، در ۱۹۷۷م در شهر کانپور، و در ۱۳۶۰ش در تهران چاپ شده است).
۱۱.
تصحیح و شرح پنجاکیانه یا
پنج داستان (یکی از قصههای
کلیله و دمنه)، با همکاری محمدرضا جلالینائینی و امیرحسن عابدی (دانشگاه
اسلامی علیگره
هند، ۱۳۵۲ش/ ۱۹۷۳م؛ تهران، ۱۳۶۳ش/ ۱۹۸۴م).
۱۲.
تصحیح و حروفچینی کتاب دریای اسمار، اولین مجموعه داستان در
جهان که ترجمۀ فارسی کتهاسریتساگره از سنسکریت است، با همکاری امیرحسن عابدی (دهلی، ۱۳۷۵ش).
تاراچند همچنین مقدمههایی مفید و با ارزش بر آثاری مختلف نگاشته است که از جملۀ آنهاست: «
مجمع البحرین و رسالۀ حقنما» در منتخبات آثار (تهران، ۱۳۳۵ش)؛
گزیدۀ ریگ ودا: قدیمترین سرودهای آریایی
هند (تهران، ۱۳۶۷ش)؛
آداب طریقت و خدایابی: تصوف و طریقت هندو در سدۀ ۱۳ق/ ۱۹م (تهران، ۱۳۴۸ش)؛ و
تذکرۀ منتخب اللطایف تألیف رحم علیخان ایمان (به کوشش جلالی نائینی و امیرحسن عابدی، تهران، ۱۳۴۹ش).
(۱) «اخبار دانشکدۀ ادبیات»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات، تهران، ۱۳۴۲ش، س ۱۱، شم ۲.
(۲) تاراچند، متن سخنرانی، همراه «تجلیل دانشگاه تهران از ایرانشناس معروف
هند»، آیینۀ
هند، تهران، ۱۳۴۷ش، س ۵، شم ۳.
(۳) محمدرضا جلالی نائینی، تعلیقات بر بهگود گیتا، ترجمۀ محمد داراشکوه، تهران، ۱۳۵۹ش.
(۴) محمدرضا جلالی نائینی، «درگذشت تاراچند عالم و محقق بزرگ و سفیر اسبق
هند در ایران»، وحید، ۱۳۵۲ش، س ۱۱، شم ۸.
(۵) علیاصغر حکمت، سرزمین
هند، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۶) فتحالله مجتبائی، «استاد تاراچند،
اسلامشناس ایراندوست»، مقالات و بررسیها، تهران، ۱۳۵۲ش، شم ۱۳-۱۶.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تاراچند »، ج۱۴، ص۵۶۹۰.