تاج (تخلص شاعر)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاج، تخلص، نام یا
لقب چند
شاعر پارسیگوی سدۀ ۶ق/۱۲م است.
تاجبخارایی، تاجالدین عمر بن مسعود، ملقب به برهانالاسلام و صدرالشریعه. وی از خاندان
آل برهان (ه م) و از بزرگان
ماوراءالنهر و معاصر سلطان قلج طمغاجخان ابراهیـم و پسرش نصرتالدین قلج ارسلان عثمان، از سلاطین آل افراسیاب بود و رباعیاتی در
مدح این سلاطین سروده است.
وی مردی فاضل،
دانشمند و
ادیب بود و در علوم گوناگون دینی و ادبی مانند همۀ بزرگان آل برهان از سرآمدان روزگار بود.
عوفی مؤلف
لباب الالباب، به گفتۀ خود از ملازمان و شاگردان تاجالدین بخارایی بود و در خدمت وی
الفائق زمخشری میخواند.
کتاب خالصة الحقائق لما فیه من اسالیب الدقائق در
اخلاق که مؤلف آن ابوالقاسم عمادالدین محمود بن احمد فارابی است، در ۵۹۷ ق/۱۲۰۱م به نام تاج بخارایی تألیف شده است.
تاج بخارایـی در جوانی
شعر ــ بـه ویژه رباعی ــ میسـرود و در آوردن صنعت
ایهام و ذوالوجهین در اشعار خود
شهرت داشت.
از تاج بخارایی اشعاری بهطور پراکنده در تذکرهها بر جای مانده است.
تاجالدین تمرانشاه، ملقب به ملک معظم. دربارۀ شرح حال وی اطلاع چندانی در دست نیست، جز اینکه او یکی از
شاهزادگان و امرای
هندوستان بود که از جانب غیاثالدین محمد پسر سام غوری (۵۵۸-۵۹۹ق/۱۱۶۳-۱۲۰۳م)، حکمرانی تمران، از
ولایات غور را در درههای کوه اشک بر عهده داشت.
تاجالدین تمرانشاه نه تنها خود شعر میسرود، از امرای شاعرپرور نیز به شمار میرفت و گویند که یکی از کنیزان وی به نام دختر کاشغری به سرودن شعر به
زبان فارسی معروف شد.
تاجالدین تمرانشاه با طغانشاه بـن المؤید و تاجالکتاب ظهیرالدین سرخسی (دنبالۀ مقاله) مکاتباتی داشته است.
از آثار این شاعر جز چند رباعی، اثر دیگری بر جای نمانده است.
تاجالکتاب سرخسی، ظهیرالدین یحیی. او مدتها منشی دیوان سلطان غیاثالدین ابوالفتح بن سیفالدین بود. وی با تاجالدین تمرانشاه مکاتباتی داشته است.
در منابع اشعار پراکندهای از وی بر جای مانده است.
تاج سمرقندی، از شاعران، کتّاب و فضلای بزرگ زمان خویش بود که با رضیالدین نیشابوری (د ۵۹۸ق)، مصاحبتها داشته، و در مدح وی نیز قطعهای سروده است.
اوحدی بلیانی مهارت و استادی وی را در همۀ فنون و بهخصوص در سخنوری و فن بیان میستاید.
در تذکرهها، از شاعران و سخنسرایان دیگری نیز با تخلص یا لقب تاج یاد شده است، از جمله:
۱. تاجالدین آبی سرخسی، که از بزرگان سرخس و وزرای
خراسان بوده است،
ولی از احوال و آثار او اطلاع چندانی در دست نیست. لقب او را فخرالرؤسا نیز خواندهاند. چند بیت پراکنده هم از وی بر جای مانده است.
۲. تاج فارسی، از شاعران سدۀ ۷ق و از مردم زیراه دشتستان فارس که در
دهلی مسکن گزید.
او دبیری سلطان شمسالدین
دهلوی (حک ۶۰۷-۶۳۳ق) را عهدهدار بود.
بجز قصایـدی کـوتـاه و پراکنده اثری از او برجای نمانده است.
(۱) آقا بزرگ، الذریعة.
(۲) اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، شم ۵۳۲۴.
(۳) خلیل، علی ابراهیم، صحف ابراهیم، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
(۴) رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، ۱۳۴۰ش.
(۵) رکنزادۀ آدمیت، محمدحسین، دانشمندان و سخنسرایان فارس، تهران، ۱۳۳۸ش.
(۶) صفا، ذبیح
الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۷) علی حسن خان، صبح گلشن، بهوپال، ۱۲۶۵ق.
(۸) عوفی، محمد، لباب الالباب، به کوشش ادوارد براون، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۹) فسایی، حسن، فارسنامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۱۰) نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۱) هدایت، رضا قلی، مجمع الفصحا، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۱۲) احمدعلی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، به کوشش محمدباقر، لاهور، ۱۹۶۸م؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تاج»، شماره۵۶۴۷.