• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بیعت عشیره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بیعت عشیره بیعت علی (علیه‌السلام) با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پس از دعوت بنی عبدالمطلب به اسلام است.



از بیعت عشیره
[۱] مناقب، ج۲، ص۳۱.
به « یوم‌الدار »
[۳] رسائل، ج۴، ص۹۳.
[۴] الاقتصاد الهادی، ص۲۲۲.
، « یوم الانذار »
[۵] من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۷۵.
[۶] النص و‌الاجتهاد، ص۹.
[۷] بحارالانوار، ج۱۰۹، ص۱۹.
، « حدیث‌العشیره »
[۸] الغدیر، ج۲، ص۲۷۶.
و « انذار العشیره »
[۱۰] منتهی‌المطلب، ج۲، ص۸۹۷.
[۱۱] فتح الباری، ج۶، ص۴۰۱.
یاد شده است. برخی این بیعت را نخستین بیعت در تاریخ اسلام می‌دانند که در آن علی (علیه‌السلام) با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بیعت کرد.
[۱۲] مناقب، ج۲، ص۲۸ - ۳۴.
[۱۳] سفینة البحار، ج۱، ص۱۱۷.
از نظر برخی دیگر، نخستین بیعت در سیره نبوی ، بیعت علی (علیه‌السلام) و خدیجه (علیهاالسلام) با رسول خدا در آغاز بعثت است.
[۱۵] وسائل‌الشیعه، ج۱، ص‌۳۸۱.
شاید بدین جهت باشد که علی (علیه‌السلام) را بایع‌البیعتین
[۱۶] الامالی، مفید، ج۵، ص۲۳۵.
[۱۷] شرح الاخبار، ج۲، ص۳۹۴.
[۱۸] المحاسن، ج۲، ص۳۳۱.
لقب داده‌اند که اشاره به دو بیعت یاد شده است.


درباره چگونگی این دعوت به صورت متواتر دانشمندان اهل سنت و شیعه از علی (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند که چون آیه «واَنذِر عَشیرَتَکَ الاَقرَبین» نازل و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مأمور انذار خویشاوندان خود شد، آن حضرت به من امر فرمود تا طعامی و شربتی آماده ساخته، مردان بنی‌عبدالمطلب را به مهمانی فرا خوانم. با آمدن آن‌ها که شمارشان به حدود ۴۰ تن می‌رسید و ۴ تن از عموهای آن حضرت ( ابوطالب ، حمزه ، عباس و ابولهب ) نیز حضور داشتند
[۲۰] السیر و‌المغازی، ص۱۴۶.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پس از پذیرایی از آن جمع، برخاست و به آنان فرمود: خداوند مرا مأمور کرده تا نزدیکان خویش را انذار کنم و خداوند پیامبری را مبعوث نکرد، مگر برای او وارث و وزیر و وصیی از اهل خویش قرار داد. کدام‌یک از شما آمادگی دارد در این دعوت با من بیعت کرده، برادر ، پشتیبان و نماینده من و پس از درگذشتم وصی و جانشین و ادا کننده دَیْن من باشد؟ همه مهمانان سکوت کرده، هیچ‌یک به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پاسخ مثبت ندادند؛ اما من که از همه آن‌ها کوچک‌تر بودم برپا خاسته، با آن حضرت بیعت کردم. در این حال رسول خدا فرمود: این علی برادر، وزیر، وصیّ و خلیفه من در میان شماست. گوش به فرمان او بوده، از او اطاعت کنید. با این سخن، خویشان رسول خدا مجلس را ترک کردند و با تمسخر به ابوطالب می‌گفتند که محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به تو امر می‌کند تا از پسرت‌ علی (علیه‌السلام) پیروی کنی.
[۲۲] تفسیر ثعلبی، ج۷، ص‌۱۸۲.
[۲۳] روض الجنان، ج۱۴، ص۳۶۳.

مطابق روایت دیگری از علی (علیه‌السلام) پس از بیعت، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گردن وی را گرفت و فرمود «هذا أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم... این است برادر، وصیّ و جانشین من در میان شما»
[۲۴] تفسیر فرات الکوفی، ص۳۰۲.
[۲۵] تاریخ طبری، ج۱، ص‌۵۴۲‌-۵۴۳.
[۲۶] انباء نجباء الابناء، ص۷۱.
، «و یکون منّی بمنزلة هارون من موسی (إلاّ أنّه لانبیّ بعدی) و نسبت به من همانند هارون نسبت به [[|موسی]] باشد، جز آن‌که پس از من پیامبری نخواهد آمد.» نیز گزارش شده که رسول خدا پس از انجام بیعت، لعاب دهان مبارک خود را به دهان علی (علیه‌السلام) افکند و میان دو کتف او را با آب دهان متبرک ساخت و از آن روز چشمه‌های حکمت و دانش از دل علی (علیه‌السلام) جوشیدن گرفت.
[۲۸] تفسیر فرات الکوفی، ص۳۰۳ - ۳۰۴.
[۲۹] تاریخ دمشق، ج۴۲، ص‌۵۰.



برخی مهمانی حضرت را در سرای ابوطالب می‌دانند.
[۳۰] روض الجنان، ج۱۴، ص۳۶۱.
بنابر مشهور این مهمانی طی دو روز صورت گرفت که در نخستین بار آن ابولهب با ساحر خواندن رسول خدا و سخنان نسنجیده موجب پراکنده شدن مهمانان شد؛ اما بار دوم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قومش را انذار و علی (علیه‌السلام) را به وصایت برگزید.
[۳۲] الامالی، طوسی، ص۵۸۳.
برخی نیز دعوت عشیره را طی سه روز دانسته‌اند که جانشینی آن حضرت در هر سه بار تکرار شد.
[۳۳] تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۸ - ۵۰.
بر‌پایه روایتی، از علی (علیه‌السلام) پرسیده شد:به چه سبب تو وارث پسر عمویت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شدی؛ ولی عموی تو (عباس) نشد؟ گفت: تنها من بودم که در ماجرای‌انذار عشیره به دعوت رسول خدا پاسخ مثبت دادم و با وی بیعت کردم. به این سبب وارث آن حضرت شدم.
[۳۴] خصایص امیرالمؤمنین ، ص۹۷ - ۹۸.
[۳۶] کفایة الطالب، ص۲۰۶.



در حالی که برخی از منابع تفسیری
[۳۷] تفسیر ثعلبی، ج۷، ص۱۸۲.
، روایی
[۳۹] مسند احمد، ج۱، ص۱۷۸.
[۴۰] خصائص امیرالمؤمنین، ص۹۷.
[۴۱] شرح نهج البلاغه، ج۱۳ - ۱۴، ص۱۶۹.
و‌تاریخی
[۴۲] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۳.
[۴۳] انباء و نجباء الابناء، ص۷۱.
[۴۴] تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۸ - ۵۰.
اهل سنت برای بیعت علی (علیه‌السلام) با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در این مجلس به عنوان وزیر، وصی و خلیفه حضرت گزارشهایی نقل کرده‌اند متکلمان شیعه این حدیث را از ادله امامت و خلافت بلافصل علی (علیه‌السلام) دانسته
[۴۵] دایرة‌المعارف تشیع، ج۳، ص۵۸۴.
، بیعت علی (علیه‌السلام) با رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را که در حضور خویشاوندان صورت گرفت بیعت عشیره نام نهاده‌اند.
ولی برخی از اهل سنت از روی تعصب، اثبات خلافت علی (علیه‌السلام) را از طریق حدیث بیعت عشیره مورد خدشه قرار داده، به توجیه و تضعیف برخی رجال حدیث یا حذف بخشی از حدیث روی آورده‌اند، چنان‌که آلوسی ذیل آیه یاد شده آورده: شیعه به بعضی از روایات برای مقصود خود در امر خلافت استدلال کرده‌اند؛ ولی باید آن‌ها را تأویل یا تفسیر کرد یا گفت ضعیف یا مجعول است.
[۴۶] روح المعانی، مج ۱۱، ج۱۲، ص۲۰۴.
طبری به رغم تصریح به دو واژه «وصیی و خلیفتی» در تاریخ خود
[۴۷] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۳.
در کتاب تفسیرش ضمن حذف آن دو، واژه‌های کذا و کذا گنجانده است.
[۴۸] جامع‌البیان، مج ۱۱، ج۱۹، ص۱۴۹.
به پیروی از وی مفسران و مورخان بعدی چون ابن‌کثیر
[۴۹] تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۳۶۴.
و هیکل
[۵۰] حیاة محمد، ص۱۰۴.
[۵۱] الغدیر، ج۲، ص‌۲۸۷‌۲۸۹.
نیز چنین کرده‌اند. برخی نیز منظور از جانشینی در حدیث یوم الدار را توجیه کرده، مقصود از آن را جانشینی بر تیره بنی‌عبدالمطلب دانسته‌اند.
[۵۲] انباء نجباء الابناء، ص۷۱ - ۷۳.
[۵۳] البدایة والنهایه، ج۳، ص۳۳.
ابن تیمیه دلیلهایی برای خدشه‌دار کردن بیعت علی (علیه‌السلام) با رسول خدا، اقامه کرده که علامه جعفر مرتضی پس از بازگویی سخنان وی به رد آن‌ها پرداخته است.
[۵۴] الصحیح من سیره، ج۳، ص۶۴.
علامه‌امینی نیز طرق گوناگون حدیث را یادآور شده و رجال آن را موثق‌ دانسته است.


الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد؛ الامالی، طوسی؛ الامالی، مفید؛ انباء و نجباء الابناء؛ بحارالانوار؛ البدایة و‌النهایه؛ تاریخ‌الامم و‌الملوک، طبری؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تفسیر فرات الکوفی؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ حیاة محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)؛ خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السلام)؛ دایرة‌المعارف تشیع؛ رسائل الشریف المرتضی؛ روح‌المعانی فی‌تفسیر القرآن العظیم؛ روض‌الجنان و روح‌الجنان؛ سفینة البحار و مدینة الحکم والآثار؛ السیر و‌المغازی؛ شرح‌الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار (علیهم‌السلام)؛ شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید؛ شواهد‌التنزیل؛ الصحیح‌من سیرة‌النبی الاعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)؛ علل‌الشرایع؛ الغدیر فی الکتاب والسنة والادب؛ فتح‌الباری شرح صحیح البخاری؛ الکشف و‌البیان، ثعلبی؛ کفایة‌الطالب فی مناقب علی بن ابی طالب (علیه‌السلام)؛ مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن؛ مستدرَک سفینةالبحار؛ مسند احمد‌بن حنبل؛ مناقب آل ابی طالب؛ منتهی‌المطلب فی تحقیق المذهب؛ من لایحضره‌الفقیه؛ النص و‌الاجتهاد؛ وسائل‌الشیعه.


۱. مناقب، ج۲، ص۳۱.
۲. بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۲۱.    
۳. رسائل، ج۴، ص۹۳.
۴. الاقتصاد الهادی، ص۲۲۲.
۵. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۷۵.
۶. النص و‌الاجتهاد، ص۹.
۷. بحارالانوار، ج۱۰۹، ص۱۹.
۸. الغدیر، ج۲، ص۲۷۶.
۹. مستدرک سفینة البحار، ج۷، ص۲۴۴.    
۱۰. منتهی‌المطلب، ج۲، ص۸۹۷.
۱۱. فتح الباری، ج۶، ص۴۰۱.
۱۲. مناقب، ج۲، ص۲۸ - ۳۴.
۱۳. سفینة البحار، ج۱، ص۱۱۷.
۱۴. بحارالانوار، ج۶۵، ص۳۹۲ - ۳۹۳.    
۱۵. وسائل‌الشیعه، ج۱، ص‌۳۸۱.
۱۶. الامالی، مفید، ج۵، ص۲۳۵.
۱۷. شرح الاخبار، ج۲، ص۳۹۴.
۱۸. المحاسن، ج۲، ص۳۳۱.
۱۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۴.    
۲۰. السیر و‌المغازی، ص۱۴۶.
۲۱. تفسیر فرات الکوفی، ص۳۰۰ - ۳۰۱.    
۲۲. تفسیر ثعلبی، ج۷، ص‌۱۸۲.
۲۳. روض الجنان، ج۱۴، ص۳۶۳.
۲۴. تفسیر فرات الکوفی، ص۳۰۲.
۲۵. تاریخ طبری، ج۱، ص‌۵۴۲‌-۵۴۳.
۲۶. انباء نجباء الابناء، ص۷۱.
۲۷. مجمع‌البیان، ج۷، ص۳۵۷.    
۲۸. تفسیر فرات الکوفی، ص۳۰۳ - ۳۰۴.
۲۹. تاریخ دمشق، ج۴۲، ص‌۵۰.
۳۰. روض الجنان، ج۱۴، ص۳۶۱.
۳۱. مجمع‌البیان، ج۷، ص۳۵۶.    
۳۲. الامالی، طوسی، ص۵۸۳.
۳۳. تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۸ - ۵۰.
۳۴. خصایص امیرالمؤمنین ، ص۹۷ - ۹۸.
۳۵. علل الشرایع، ج۱، ص‌۲۰۲.    
۳۶. کفایة الطالب، ص۲۰۶.
۳۷. تفسیر ثعلبی، ج۷، ص۱۸۲.
۳۸. شواهد‌التنزیل، ج۱، ص۵۴۳.    
۳۹. مسند احمد، ج۱، ص۱۷۸.
۴۰. خصائص امیرالمؤمنین، ص۹۷.
۴۱. شرح نهج البلاغه، ج۱۳ - ۱۴، ص۱۶۹.
۴۲. تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۳.
۴۳. انباء و نجباء الابناء، ص۷۱.
۴۴. تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۸ - ۵۰.
۴۵. دایرة‌المعارف تشیع، ج۳، ص۵۸۴.
۴۶. روح المعانی، مج ۱۱، ج۱۲، ص۲۰۴.
۴۷. تاریخ طبری، ج۱، ص۵۴۳.
۴۸. جامع‌البیان، مج ۱۱، ج۱۹، ص۱۴۹.
۴۹. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۳۶۴.
۵۰. حیاة محمد، ص۱۰۴.
۵۱. الغدیر، ج۲، ص‌۲۸۷‌۲۸۹.
۵۲. انباء نجباء الابناء، ص۷۱ - ۷۳.
۵۳. البدایة والنهایه، ج۳، ص۳۳.
۵۴. الصحیح من سیره، ج۳، ص۶۴.
۵۵. الغدیر، ج۲، ص۲۷۸ - ۲۸۹.    



مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «بیعت عشیره».    




جعبه ابزار