• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بیداء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





بیداء نام بیابانی پهناور در جنوب غربی مدینه است که مکان بلند لبیک گفتن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و احرام بستن ایشان بوده است. طبق برخی روایات، تلبیه در بیداء تاکید شده؛ اما درمورد نماز خواندن در این مکان اختلاف نظر وجود دارد. در برخی روایات شیعه، بلعیده شدن سپاهیان شام در بیابان بیداء را نشانه حتمی ظهور بیان کرده‌اند.



بَیداء به معنای بیابان بی‌آب و گیاه است.


در اصطلاح نام بیابانی پهناور در نُه کیلومتری جنوب غربی مدینه و پس از ذوالحلیفه است. این بیابان با راه مدینه به جده و مکه، به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شده است.


گزارش‌های تفسیری از نزول آیه ۶۴ سوره انفال پیش از نبرد بدر (۲ق) و نیز آیه ۴۳ سوره نساء: (آیه تیمم) در بیداء حکایت دارند.


گزارش‌ها درباره محل احرام بستن پیامبر در حجة الوداع به سال دهم ق متفاوتند. برخی از آن‌ها بر احرام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از ذوالحلیفه (مسجد شجره) تاکید دارند؛ اما بر پایه دسته‌ای دیگر از گزارش‌ها، او در بیداء احرام بست، نماز خواند
[۱۴] ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۱، ص۵۷۰.
و لبیک گفت.
[۱۶] نوویری، ابی‌الزکریا، المجموع، ج۷، ص۱۵۴.

گروه دوم از گزارش‌ها، مبنای حکم به جواز احرام و تلبیه از بیداء شد. نمونه‌هایی از احرام امیران و حاکمان از بیداء در منابع آمده است. عبدالملک بن مروان در سال ۷۵ق به پیشنهاد ابان بن عثمان بن عفان در این مکان مُحرِم شد و مَسلمة بن هشام بن عبدالملک فرزند خلیفه اموی که در سال ۱۱۶ق از سوی پدرش امیر الحاج بود، به سفارش محمد بن هشام بن اسماعیل مخزومی در این مکان تلبیه را آغاز کرد. متن این دسته از گزارش‌ها پریشان است.
به گفته ابن عباس، مردمانی که پیامبر را در این سفر همراهی می‌کردند، بر پایه دریافت شخصی، اَعمال حجِ پیامبر را بازگو کرده‌اند. وی در این سخن، آغاز احرام و تلبیه پیامبر را در ذوالحلیفه دانسته است. روایاتی نیز با تایید این گزارش، بر بلند لبیک گفتن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در بیداء تاکید دارند.
از این رو، شماری از فقیهان بلند لبیک گفتن در بیداء را مستحب دانسته‌اند. شماری از فقیهان شیعه با توجه به وجوب تلبیه از هنگام احرام و نیز از آن رو که احرام مردم مدینه در مسجد شجره در ذوالحلیفه است، گزارش مربوط به احرام و تلبیه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به معنای بلند لبیک گفتن از این مکان تفسیر کرده‌اند که با مضمون برخی روایت‌ها نیز هم‌خوانی دارد.


برخی روایت‌ها به جواز احرام در ذوالحلیفه و تلبیه در بیداء تاکید دارند. بعضی از احادیث، تلبیه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در بیداء را برای آموزش حاجیان دانسته‌اند.
بر پایه روایتی از امام صادق (علیه‌السّلام) بیداء همان ذات الجیش است. امام باقر (علیه‌السّلام) هنگام حج در گذر از این مکان شتاب می‌کرد.


در روایت‌هایی از امامان، نماز خواندن در بیداء نهی شده است. گروهی دیگر از روایت‌ها نماز در بیداء را هنگام کمبود وقت جایز شمرده‌اند. شماری از فقیهان شیعی نماز خواندن در بیداء را مکروه دانسته‌اند.
[۴۴] شمس الائمة سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۸۴.
[۴۵] ابن حمزه، محمد بن حمزه، الوسیله، ص۸۹-۹۰.



گفتاری منسوب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از بلعیده شدن سپاهیان شام رهسپار مکه در بیابان بیداء به فرمان خداوند گزارش داده است. مضمون حدیث بسیار پریشان است و در آن از هنگام این رخداد سخنی به میان نیامده است. تنها در برخی از این دسته روایت‌ها، هنگام این رویداد پس از مرگ خلیفه‌ای که نامی از او برده نشده، دانسته شده است.


در روایاتی از امامان شیعه، بلعیده شدن سپاهیان به ظهور امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) و کوشش سپاه اعزامی از سوی سفیانی برای کشتن امام مربوط شده است. در این روایت‌ها، این رویداد به عنوان یکی از نشانه‌های حتمی ظهور قلمداد گشته است.
ایوب صبری پاشا (م، ۱۳۰۷ق) در گزارشی نادر، به علامتی نصب شده در زمین بیداء اشاره دارد که عبدالله بن عمر بن خطاب آن را نشانه‌ای برای مکان خروج امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) دانسته است. امروز ساختمان تلویزیون و دانشکده در این جا قرار دارد.


بیداء همچنین مکان تولد محمد بن ابی‌بکر از یاران امام علی (علیه‌السّلام) در حجة الوداع بوده است. همین موجب شد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حکم چگونگی حج‌ گزاردن زنان وضع حمل کرده یا حائض در حج را بیان کند.


(۱) اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد (م، ۸۸۵ق)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، ۱۴۰۸ق.
(۲) اخبار مکه، الفاکهی (م، ۲۷۹ق)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
(۳) الاختصاص، المفید (م، ۴۱۳ق)، به کوشش غفاری و زرندی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
(۴) اسباب النزول، الواحدی (م، ۴۶۸ق)، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
(۵) الاستبصار، الطوسی (م، ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
(۶) البدایة و النهایه، ابن کثیر (م، ۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة المعارف.
(۷) بدائع الصنائع، علاء الدین الکاسانی (م، ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
(۸) تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (م، ۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۹) تاریخ معالم المدینة المنوره، احمد یاسین احمد الخیّاری، عربستان، عامه، ۱۴۱۹ق.
(۱۰) تبصرة المتعلمین، العلامة الحلی (م، ۷۲۶ق)، به کوشش حسینی و یوسفی، تهران، فقیه، ۱۳۶۸ش.
(۱۱) تحریر الاحکام الشرعیه، العلامة الحلی (م، ۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
(۱۲) تذکرة الفقهاء، العلامة الحلی (م، ۷۲۶ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۴ق.
(۱۳) تفسیر بغوی (معالم التنزیل)، البغوی (م، ۵۱۰ق)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
(۱۴) تفسیر ثعالبی (الجواهر الحسان)، الثعالبی (م، ۸۷۵ق)، به کوشش عبدالفتاح و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
(۱۵) تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان)، الثعلبی (م، ۴۲۷ق)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
(۱۶) تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م، ۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۱۷) تفسیر القمی، القمی (م، ۳۰۷ق)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
(۱۸) تهذیب الاحکام، الطوسی (م، ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
(۱۹) الخلاف، الطوسی (م، ۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
(۲۰) دعائم الاسلام، النعمان المغربی (م، ۳۶۳ق)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
(۲۱) ذکری، الشهید الاول (م، ۷۸۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۹ق،
(۲۲) السرائر، ابن ادریس (م، ۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
(۲۳) السنن الکبری (سنن النسائی)، النسائی (م، ۳۰۳ق)، به کوشش عبدالغفار و سید کسروی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
(۲۴) العین، خلیل (م، ۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
(۲۵) الغیبه، النعمانی (م، ۳۸۰ق)، به کوشش فارس حسون، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۲ق.
(۲۶) قرب الاسناد، الحمیری (م. قرن۳ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق.
(۲۷) الکافی، الکلینی (م، ۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
(۲۸) المبسوط، السرخسی (م، ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۲۹) مجمع البیان، الطبرسی (م، ۵۴۸ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۳۰) المجموع شرح المهذب، النووی (م، ۶۷۶ق)، دار الفکر.
(۳۱) المحاسن، ابن خالد البرقی (م، ۲۷۴ق)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش.
(۳۲) مستدرک الوسائل، النوری (م، ۱۳۲۰ق)، بیروت، آل البیت، ۱۴۰۸ق.
(۳۳) المعالم الاثیره، محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق.
(۳۴) المقنعه، المفید (م، ۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
(۳۵) من لا یحضره الفقیه، الصدوق (م، ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
(۳۶) موسوعة مرآة الحرمین الشریفین، ایوب صبری پاشا (م، ۱۲۹۰ق)، قاهره، دار الآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق.
(۳۷) الوسیلة الی نیل الفضیله، ابن حمزه (م، ۵۶۰ق)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.


۱. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۸، ص۸۴، «بید».    
۲. خیاری، احمدیاسین، تاریخ معالم المدینه، ص۳۴۶.    
۳. انفال/سوره۸، آیه۶۴.    
۴. طبرسی، علی بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۸۵۶.    
۵. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۸، ص۴۳.    
۶. ثعالبی، ابوزید، تفسیر ثعالبی، ج۳، ص۱۵۴.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۸. بغوی، ابومحمد، تفسیر بغوی، ج۱، ص۶۳۵.    
۹. واحدی، ابوالحسن، اسباب النزول، ص۱۵۸.    
۱۰. ثعلبی، أبی‌محمد بن عاشور، تفسیر ثعلبی، ج۳، ص۳۱۷.    
۱۱. ابن کثیر، ابوالفداء، البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۱۷-۱۱۸.    
۱۲. کاسانی، علاءالدین، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۴۵.    
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۴۸.    
۱۴. ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۱، ص۵۷۰.
۱۵. نسائی، أبو عبدالرحمن، السنن الکبری، ج۴، ص۶۶.    
۱۶. نوویری، ابی‌الزکریا، المجموع، ج۷، ص۱۵۴.
۱۷. ابن کثیر، ابوالفداء، البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۱۰.    
۱۸. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۳۷، ص۱۳۴.    
۱۹. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۸، ص۶۷.    
۲۰. نسائی، أبو عبدالرحمن، السنن الکبری، ج۴، ص۱۸.    
۲۱. کاسانی، علاءالدین، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۴۵.    
۲۲. مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۰۲.    
۲۳. محدث نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۷۵.    
۲۴. مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ص۴۴۸.    
۲۵. طوسی، ابوجعفر، الخلاف، ج۲، ص۲۸۹.    
۲۶. حلی، حسن بن یوسف، تبصرة المتعلمین، ص۹۰.    
۲۷. ابن ادریس حلی، محّمد بن منصور، السرائر، ج۱، ص۵۳۵.    
۲۸. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۶.    
۲۹. مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۰۲.    
۳۰. محدث نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۷۵.    
۳۱. حمیری، ابوالعباس، قرب الاسناد، ص۲۴۲.    
۳۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۳۳۴.    
۳۳. طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، ج۲، ص۱۷۰.    
۳۴. طوسی، محمد بن حسن، التهذیب، ج۵، ص۸۵.    
۳۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۸۹-۳۹۰.    
۳۶. حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۴۱۰.    
۳۷. شهید اول، محمد، ذکری، ج۱، ص۱۵۱.    
۳۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۸۹.    
۳۹. حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، ج۱، ص۲۱۶.    
۴۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۸۹.    
۴۱. برقی، ابوجعقر، المحاسن، ج۲، ص۳۶۵.    
۴۲. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۴۴.    
۴۳. مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ص۴۴۷.    
۴۴. شمس الائمة سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱، ص۳۸۴.
۴۵. ابن حمزه، محمد بن حمزه، الوسیله، ص۸۹-۹۰.
۴۶. فاکهی، ابوعبدالله، اخبار مکه، ج۱، ص۳۶۳.    
۴۷. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۹۴.    
۴۸. قمی، ععلی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۰۵.    
۴۹. مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص۲۵۶.    
۵۰. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۶۵-۲۶۶.    
۵۱. صبری پاشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۴، ص۸۶۳.    
۵۲. شراب، محمد بن محمد، المعالم الاثیره، ص۶۷.    
۵۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۴۴۴.    



دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله "بَیداء"، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۰۵/۱۷.    






جعبه ابزار