بیت المعمور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیت المعمور از نامهای
کعبه یا جایی محاذی آن در
آسمان است. در تعیین مصداق بیت المعمور چند دیدگاه وجود دارد: خانهای آسمانی، کعبه،
بیت المقدس و
کره زمین. برخی
متکلمان، براین باورند که
قرآن در
شب قدر به یکباره بر بیت المعمور نازل شده است؛ اما برخی مفسران شیعه و سنی با این نظر مخالفت کردهاند؛ زیرا در این صورت، نمیتوان وجهی هدایتآمیز درباره آن مرحله از نزول فرض کرد؛ چرا که قرآن برای
هدایت جامعه نازل شده تا در دسترس همگان باشد. گروهی از
مفسران تاویلهایی عرفانی از بیت المعمور آوردهاند؛ از جمله: قلب پیامبر، دلهای
عابدان عارف، قلب انسان، قلب عالم یا نفس ناطقه، قلب مؤمن و خانه و
خاندان پیامبر.
ترکیب وصفی «البیت المعمور» به معنای خانه آباد
از نامهای خانه خدا یا نام جایی آسمانی به محاذات آن است.
تعبیر «البیت المعمور» در یک آیه از قرآن کریم به کار رفته و
خداوند بدان
سوگند یاد کرده است: «وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ»
گویا این تعبیر پیش از
اسلام در فرهنگ عربی پیشینه نداشته و این
اصطلاح را قرآن ابداع کرده است.
در تعیین مصداق بیت المعمور چند دیدگاه در میان است:
بسیاری از
صحابه و
تابعان بیت المعمور را خانهای در آسمان میدانند که دقیقاً برابر کعبه قرار دارد.
با این حال، درباره محل آن در آسمان اتفاق نظر نیست. آن را در آسمان دنیا، آسمان چهارم، ششم، هفتم یا بالای
هفت آسمان و زیر
عرش یا پیوسته به آن دانستهاند.
در توجیه این اختلاف،
مجلسی به پیروی از
ابن عطیه بر آن است که بر فرض صحت همه اخبار، وجود بیت المعمور در همه آن مکانها امکان دارد.
بعضی از روایتها نیز مؤید این باورند.
آگاهیهای تفصیلی نیز درباره بیت المعمور در روایتها آمدهاند؛
از جمله انتقال این خانه از
بهشت به زمین و نصب در محل کعبه و انتقال به آسمان هنگام
طوفان نوح تا
عبادتگاه
فرشتگان باشد.
بر پایه روایتهای یاد شده، هر روز ۷۰۰۰۰
فرشته در آن نماز میگزارند. سپس فرشتگانی دیگر جایگزین آنها میشوند و بر این اساس، آبادانی این خانه به لحاظ فراوانی
فرشتگان عابد در آن است.
کتب روایی شیعی همانند جوامع تفسیری و روایی اهل سنت، بیت المعمور را با اندکی تفاوت با ویژگیهای آسمانی یاد شده آوردهاند.
برخی روایتهای شیعی از حجگزاردن سالانه
فرشتگان در بیت المعمور یاد کرده، میافزایند: توماری سفید بر آن قرار گرفته که نام
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
امامان معصوم (علیهمالسّلام) و پیروان آنها تا
قیامت بر آن نوشته شده است.
روایاتی نیز از
امام سجاد (علیهالسّلام) و
امام باقر (علیهالسّلام) در علت بنای بیت المعمور در دست است که
فرشتگان پس از پرسش درباره
خلقت آدم (علیهالسّلام) از نور الهی محجوب گشتند تا آن که به عرش خداوند پناه برده، مورد
رحمت قرار گرفتند و خداوند بیت المعمور را برایشان در آسمان چهارم قرار داد.
اینگونه روایتها به سبب ابتنا بر نافرمانی
فرشتگان که با عقیده
عصمت آنها مخالف است، در برخی تفاسیر معاصر ذیل آیه ۳۰
سوره بقره درباره آفرینش آدم به
نقد کشیده شدهاند.
در پارهای روایتها به نقل از
امام علی (علیهالسّلام) از بیت المعمور با نام ضُراح یا ضریح یاد شده که از مضارحه به معنای رویارویی است و از برابری بیت المعمور با کعبه حکایت میکند.
تعبیر ضراح درباره بیت المعمور در منابع لغوی نخستین نیز آمده است.
روایاتی نیز این دو را خانههایی جدا و روبهروی هم در آسمان میدانند
و بر آنند که ضراح در آسمان چهارم و بیت المعمور در آسمان دنیا قرار دارد.
نام دیگر این خانه را در آسمان دنیا «بیت العزه» دانستهاند.
یکی از مفسران معاصر،
مسجد الاقصی (دورترین مسجدها) را که در آیه ۱
سوره اسراء آمده، همان بیت المعمورِ آسمانی میداند. از دیدگاه وی، بیت المعمور دورترین مسجد از
مسجدالحرام است. بدین روی، پیامبر بهگونه مستقیم از مسجدالحرام به بیت المعمور
عروج داشته است و نه بیت المقدس.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در بیت المعمور به
ابراهیم (علیهالسّلام) برخورده و
فرشتگان و
پیامبران در آنجا به
امامت او و با اذان
جبرئیل نماز گزاردهاند.
سپس رسول خدا از آن جا به
سدرة المنتهی عروج کرده است.
شکل ظاهری بیت المعمور در برخی روایات، چهار ضلعی یا دایرهوار بیان شده است.
پارهای از روایتهای یاد شده در وصف بیت المعمور، به رغم شهرت، ضعیف و ساختگی وصف شدهاند.
سیوطی برخی روایتهای یاد شده در آثارش در این موضوع را ساختگی میشمارد.
ابن کثیر نیز به پشتوانه گفتههایی از محدثان پیشین، برخی از این روایتها را ساختگی و بیپایه میشمرد.
بعضی در مقالهای مستقل به نقدِ سندی و متنی برخی روایتهای بیت المعمور پرداختهاند.
دیدگاهی دیگر، بیت المعمور را همان کعبه در زمین میداند که همواره با زیارت حاجیان و عمرهگزاران آباد میشود. بر پایه گزارش مفسران نخستین، گویا
حسن بصری نخستین تابعی است که این باور را دارد.
این نظر میان مفسران سدههای بعد به شکل یک احتمال
یا نظر پذیرفته شده، آمده است.
این دیدگاه در تفاسیر اجتهادی معاصر نیز پس از رواج رویکرد عقلی با اقبال جدی روبهرو و به باور بیشتر مفسران بدل شده است.
بعضی از مفسران معاصر نیز با قابل جمع دانستن دو دیدگاه یاد شده، بر این باورند که کعبه تجلی زمینی بیت المعمور آسمانی است.
برخی روایات، بیت المعمور را همان بیت المقدس دانستهاند که بر اثر حضور بسیاری از پیامبران در آن آباد شده است.
در وجه به کارگیری تعبیر سرزمین مقدس در قرآن برای این منطقه نیز به آبادانیهای آن مانند نعمت بسیار، آب فراوان و زمین حاصلخیز اشاره شده است.
این دیدگاه با اقبال مفسران روبهرو نشده و برخی همراه گزارش این دیدگاه به نقد آن پرداختهاند.
افزون بر آرای پیشگفته، برخی معاصران همه کره زمین را به سبب آبادانی به دست بشر، مقصود از بیت المعمور دانستهاند که مورد نقد مفسران معاصر قرار گرفته و متاثر از تعصب و تفکر مادی شمرده شده است.
نزول قرآن بر پایه آیه ۱۸۵ سوره بقره
در
ماه رمضان و بر پایه آیه ۳
سوره دخان در شبی مبارک رخ داده که در آیه اول قدر
همان شب قدر معرفی شده است. اما افزون بر شواهد مسلّم تاریخی، مفاد آیه: «و قرآناً فَرَقناهُ لِتَقْرَاَهُ عَلَی النّاسِ عَلی مُکْثٍ...»
نشان میدهدکه قرآن در رویدادهای ویژه و به تدریج نازل شده است.
برخی صحابه مانند
ابن عباس در توجیه اشکال مذکور، بر دوگونه
نزول دفعی و
تدریجی قرآن تاکید میکنند که نزول نخست در شب قدر بر بیت المعمور و یا بیت العزّه
و نزول دوم در طول
رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است.
بر پایه این سخن، برخی متکلمان برگرفته از پارهای
روایات بر این باورند که قرآن نخست در شب قدر یکباره بر بیت المعمور و از آن پس به تدریج در طول ۲۳ سال بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده است.
در برابر،
شیخ مفید پشتوانه این دیدگاه را
خبری واحد میداند که
علم نمیآورد و با «
شان نزول» داشتن آیات قرآن نمیسازد.
تنها یک روایت شیعی در این زمینه وجود دارد
که افزون بر انتقادهای محتوایی
به دلیل وجود راویان ضعیف و ناشناخته، دچار
ضعف سندی است.
روایت نزول قرآن بر بیت المعمور را مخالف تعبیر «هُدًی لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ» در آیه ۱۸۵ سوره بقره
دانستهاند؛ زیرا در صورت پذیرش نزول در بیت المعمور، نمیتوان وجهی هدایتآمیز درباره آن مرحله از نزول فرض کرد؛ چرا که قرآن برای هدایت جامعه نازل شده تا در دسترس همگان باشد، نه آن که در بیت المعمور دور از دسترس مردم قرار گیرد.
از این رو، برخی قرآنپژوهان معاصر در پی گروهی از مفسران شیعه و سنّی متقدم، توجیه منسوب به ابن عباس و روایتهای همانند آن را نپذیرفته و تنها به نزول تدریجی باور داشته و آیات گویای نزول در شبی ویژه را
تاویل کردهاند.
دیدگاه عرفانی، برونرفتی دیگر از این چالش ارائه کرده و بیت المعمور را مقام قلب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میداند که قرآن در نزول دفعی بر قلب او نازل شده و از آن پس به تدریج بر سینه پیامبر فرود آمده و یا تاویلش بر وصی او نازل شده است.
گروهی از مفسران تاویلهایی عرفانی از بیت المعمور به دست دادهاند. در متون عرفانی غیر تفسیری نیز از بیت المعمور یاد شده و درباره تاویل عرفانی آن سخن رفته است.
برخی از صحابه نزول دفعی قرآن را در شب قدر بر بیت المعمور دانسته اند. چنانکه اشاره شد، گروهی بیت المعمور را به قلب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تاویل کردهاند که قرآن بر آن نازل گشته و سپس بر سینه پیامبر فرود آمده و آن گاه تاویلش بر وصی او آشکار میشود.
دستهای آن را دلهای
عابدان عارف میدانند
که با معرفت و اخلاص آباد میگردد.
بروسوی بیت المعمور را اشاره به مقام قلب انسان دانسته، بر این باور است که همچون قلب که
برزخ میان
روح و جسم است، بیت المعمور نیز برزخ میان جهان طبیعی (کرسی و
عرش) و جهان عنصری (آسمانهای هفتگانه) است و در انتهای آسمان هفتم قرار دارد.
ابن عربی بیت المعمور را قلب عالم یا نفس ناطقه کلیه شمرده
و برخی روایتها در این موضوع از جمله تکیه زدن ابراهیم (علیهالسّلام) بر دیوار آن را به تاویل عرفانی کشیده است.
شماری از مفسران معاصر به صورت احتمال، بیت المعمور را به قلب مؤمن تاویل کردهاند که همان عرش الهی است. اما احتمال در این زمینه را کافی نمیدانند.
بعضی از مفسران به پشتوانه آیات ۳۶-۳۷
سوره نور و ۳۳
سوره احزاب خانه و خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سپس دیگر خانههای
دانش و
عبادت را از روشنترین نمودهای بیت المعمور دانستهاند.
(۱) الاتقان، السیوطی (م،۹۱۱ق)، به کوشش سعید، لبنان، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
(۲) اخبار مکه، الازرقی (م،۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
(۳) اطیب البیان، عبدالحسین طیب، تهران، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۴ش.
(۴) الاعتقادات، الصدوق (م،۳۸۱ق)، به کوشش عصام عبدالسید، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
(۵) بحار الانوار، المجلسی (م،۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
(۶) بیان السعاده، الجنابذی (م،۱۳۲۷ق)، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۷) بیان المعانی، سید عبدالقادر ملاحویش، دمشق، مطبعة الترقی، ۱۳۸۴ق.
(۸) التبیان، الطوسی (م،۴۶۰ق)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۹) التحریر و التنویر، ابن عاشور (م،۱۳۹۳ق)، مؤسسة التاریخ.
(۱۰) تسنیم، جوادی آملی، قم، اسراء، ۱۳۷۸ش.
(۱۱) تفسیر ابن ابیحاتم (تفسیر القرآن العظیم)، ابن ابیحاتم (م،۳۲۷ق)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، ۱۴۱۹ق.
(۱۲) تفسیر ابن عربی (تفسیر القرآن الکریم)، محیی الدین بن عربی (م،۶۳۸ق)، به کوشش مصطفی غالب، بیروت، دار الاندلس.
(۱۳) تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)، ابن کثیر (م،۷۷۴ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق.
(۱۴) تفسیر ابوالسعود (ارشاد العقل السلیم)، ابوالسعود (م،۹۸۲ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۱ق.
(۱۵) تفسیر بغوی (معالم التنزیل)، البغوی (م،۵۱۰ق)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
(۱۶) تفسیر بقاعی (نظم الدرر)، البقاعی (م،۸۸۵ق)، قاهره، ۱۴۱۳ق.
(۱۷) تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل)، البیضاوی (م،۶۸۵ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
(۱۸) التفسیر الحدیث، محمد عزّة دروزه (م،۱۴۰۴ق)، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ق.
(۱۹) تفسیر حسن بصری، به کوشش محمد عبدالرحیم، بیروت، دار الحدیث.
(۲۰) التفسیر القرآنی للقرآن، عبدالکریم خطیب، دار الفکر العربی، ۱۹۷۰م.
(۲۱) تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م،۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۲۲) التفسیر الکاشف، المغنیه، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۱م.
(۲۳) تفسیر قشیری (لطائف الاشارات)، النیشابوری القشیری (م،۴۶۵ق)، به کوشش بسیونی، مصر، الهیئة المصریة العامة.
(۲۴) التمهید فی علوم القرآن، معرفت، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
(۲۵) تهذیب الاحکام، الطوسی (م،۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
(۲۶) تهذیب اللغه، الازهری (م،۳۷۰ق)، قاهره، ۱۹۶۷م.
(۲۷) جامع البیان، الطبری (م،۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۲۸) جمهرة اللغه، ابن درید (م،۳۲۱ق)، به کوشش رمزی بعلبکی، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۷م.
(۲۹) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش.
(۳۰) دائرة المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.
(۳۱) الدر المنثور، السیوطی (م،۹۱۱ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق.
(۳۲) الدر النظیم، ابن حاتم عاملی (م،۶۶۴ق)، جامعه مدرسین قم.
(۳۳) روح البیان، بروسوی (م،۱۱۳۷ق)، بیروت، دار الفکر.
(۳۴) زاد المسیر، ابن جوزی (م،۵۹۷ق)، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
(۳۵) شرح شطحیات، روزبهان بقلی، به کوششهانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۳۶) الصحاح، الجوهری (م،۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
(۳۷) صحیح البخاری، البخاری (م،۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
(۳۸) صحیح مسلم، مسلم (م،۲۶۱ق)، بیروت، دار الفکر.
(۳۹) علل الشرائع، الصدوق (م،۳۸۱ق)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
(۴۰) العین، خلیل (م،۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
(۴۱) الفتوحات المکیه، محیی الدین بن عربی (م،۶۳۸ق)، بیروت، دار صادر.
(۴۲) الکافی، الکلینی (م،۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
(۴۳) الکشاف، الزمخشری (م،۵۳۸ق)، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق.
(۴۴) کشف الاسرار، میبدی (م،۵۲۰ق)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش.
(۴۵) کنز الدقائق، المشهدی (م،۱۱۲۵ق)، به کوشش العراقی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
(۴۶) کیهاناندیشه (دوماهنامه)، قم، مؤسسه کیهان.
(۴۷) لغتنامه، دهخدا (م،۱۳۳۴ش) و دیگران، مؤسسه لغتنامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
(۴۸) مجمع البحرین، الطریحی (م،۱۰۸۵ق)، به کوشش حسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق.
(۴۹) المحرر الوجیز، ابن عطیة الاندلسی (م،۵۴۶ق.)، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق.
(۵۰) مخزن العرفان، سیده نصرت امین (م،۱۳۶۲ش)، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
(۵۱) من هدی القرآن، سید محمدتقی مدرسی، دفتر علامه مدرسی، ۱۴۱۰ق.
(۵۲) مواهب علیّه (تفسیر حسینی)، حسینی کاشفی (م،۹۱۰ق)، به کوشش جلالی، تهران، اقبال.
(۵۳) النهایه، مبارک ابن اثیر (م،۶۰۶ق)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
•
سید علی محسنی؛ مهدی ملکمحمدی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «بیت المعمور»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۵/۰۸.