• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بَلْ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





بَلْ (به فتح باء و سکون لام) از واژگان قرآن کریم به معنای بلکه، حرف اضراب و تدارک است.
سه معنای عمده برای بل قابل استخراج است که عبارتند از:
۱- ابطال ما قبل و تصحیح ما بعد.
۲- انتقال از غرضی به غرض دیگر.
۳- ترقّی.


بَلْ به معنای بلکه، حرف اضراب و تدارک است.
راغب گوید: بل دو قسم است:
قسم اوّل آن است که ما بعدش نقیض ما قبل است و این دو جور باشد:
• یکی آن‌که با بل تصحیح ثانی و ابطال اوّل مقصود باشد مثل‌: (اِذا تُتْلی‌ عَلَیْهِ آیاتُنا قالَ اَساطِیرُ الْاَوَّلِینَ • کَلَّا بَلْ رانَ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ)
• دیگری آن‌که برای تصحیح اوّل باشد مثل‌: (وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ • بَلْ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ)
قسم دوّم آن است که برای بیان حکم اوّل و ترقّی باشد مثل‌: (بَلْ‌ قالُوا اَضْغاثُ اَحْلامٍ‌ بَلْ افْتَراهُ‌ بَلْ‌ هُوَ شاعِرٌ)


به مواردی از بَلْ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - بَلْ (آیه ۱۴ سوره مطففین)

(اِذا تُتْلی‌ عَلَیْهِ آیاتُنا قالَ اَساطِیرُ الْاَوَّلِینَ • کَلَّا بَلْ رانَ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ)
(همان كسانى كه وقتى آيات ما بر آنها خوانده مى‌شود مى‌گويند: «اين افسانه‌هاى پيشينيان است • چنين نيست كه آنها مى‌پندارند بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دل‌هايشان نشسته است.)
در این آیه ما بعدش نقیض ما قبل است و به این شکل که با بل تصحیح ثانی و ابطال اوّل مقصود باشد (قسم اول) یعنی اساطیر بودن قرآن به واسطه (کلّا و بَلْ) ابطال و زنگار بودن اعمال بر قلوبشان اثبات شده است.


۲.۲ - بَلْ (آیه ۲ سوره ص)

(وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ • بَلْ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ)
(سوگند به قرآنى كه داراى ذكر است كه اين كتاب، معجزه الهی است • ولى کافران گرفتار غرور و اختلافند.)
در این آیه ما بعدش نقیض ما قبل است به این طریق که برای تصحیح اوّل است (قسم اول) یعنی اعراض کفار نه برای آن است که قرآن محلّ ذکر نیست بلکه امتناع کفّار در اثر خود پسندی و مخالفت است.


۲.۳ - بَلْ (آیه ۲ سوره ق)

(ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ بَلْ عَجِبُوا اَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ)
(ق، سوگند به قرآن مجيد كه قیامت و رستاخيز حق است • آنها تعجب كردند كه پيامبرى انذارگر از ميان خودشان به سراغ آنها آمده و سخن از معاد مى‌گويد و كافران گفتند: «اين چيز شگفت‌آورى است!)
در این آیه نیز ما بعدش نقیض ما قبل است به این طریق که برای تصحیح اوّل است (قسم اول).
(این «بَلْ» همان است که گویند برای انتقال از غرضی به غرضی است.)


۲.۴ - بَلْ (آیه ۵ سوره انبیاء)

(بَلْ قالُوا اَضْغاثُ اَحْلامٍ‌ بَلْ افْتَراهُ‌ بَلْ‌ هُوَ شاعِرٌ)
(بلكه خواب‌هايى آشفته است؛ اصلًا آن را به دروغ به خدا بسته؛ بلكه او يک شاعر است)
در این آیه برای بیان حکم اوّل و ترقّی است (قسم دوم).
(در اینجا بعد از بیان حق بودن دعوت اسلام که در ما قبل «بَلْ» واقع است) تنبیه کرده که گفتند این سخنان خواب‌های پریشان است نه بلکه بالاتر از آن گفتند! گفتند افترا است، بعد بالاتر از آن، گفتند: دروغگوست زیرا شاعر در قرآن‌ کسی است که طبع دروغگویی دارد.
المیزان با در نظر گرفتن آیه ما قبل‌ (اَفَتَاْتُونَ السِّحْرَ) می‌گوید: این آیه تکذیب و نسبت به باطل مرتبه مرتبه است گفتند: اضغاث احلام است یعنی خواب‌های پریشان و نامنظم است که آنها را پیامبری و کتاب خیال کرده و آن از سحر هم پایین‌تر است و اینکه گفتند (بَلْ افْتَراهُ) ترقّی است از سابق، زیرا خواب بودن لازمه‌اش اشتباه امر ولی افتراء مستلزم تعمّد است یعنی اشتباه نکرده بلکه عمدا افترا بسته است. (بَلْ هُوَ شاعِرٌ) ترقّی است از جهت دیگر، زیرا مفتری از روی تدبّر و تفکّر سخن می‌گوید امّا شاعر روی خیال و بدون تدبّر تکلّم می‌کند.»


۲.۵ - بَلْ (آیه ۲ سوره انبیاء)

(لَوْ یَعْلَمُ الَّذِینَ کَفَرُوا حِینَ لا یَکُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ‌ • بَلْ تَاْتِیهِمْ بَغْتَةً)
(اگر كافران مى‌دانستند زمانى كه فرا مى‌رسد نمى‌توانند آتش را از صورت‌ها و پشت‌هاى خود دور كنند، و هيچ كس آنان را يارى نمى‌كند اين قدر درباره قيامت شتاب نمى‌كردند • آرى، اين مجازات الهى به طور ناگهانى به سراغشان مى آيد و مبهوت‌شان مى‌كند)
در این آیه «بَلْ» چنان‌که راغب گفته برای بیان حکم اوّل و ترقّی است (قسم دوم) یعنی نه تنها خود را از آتش حفظ نتوانند بلکه آتش به ناگهان بر آنها آید.


۲.۶ - بَلْ (آیه ۱۴ سوره اعلی)

(قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی • وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی‌ • بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا)
(به يقين كسى كه خود را پاكيزه ساخت، رستگار شد• و آن كس كه نام پروردگارش را ياد كرد و نماز خواند • ولى شما زندگى دنيا را مقدّم مى‌داريد) و غیره.
نا گفته نماند یکی از معانی «بَلْ» چنانکه قاموس و غیره تصریح می‌کند، انتقال از غرضی به غرضی است بنابراین لازم نیست همیشه پی ابطال ما قبل «بَلْ» بگردیم مانند آیه فوق.
در این آیه اگر معنای اخیر را به نظر آوریم کار آسان خواهد بود.
تا اینجا سه معنی از معانی «بل» گفته شد:
۱- ابطال ما قبل و تصحیح ما بعد.
۲- انتقال از غرضی به غرض دیگر.
۳- ترقّی.
معانی دیگر نیز برای «بل» گفته‌اند که باید در کتب لغت دید.
در خاتمه باید دانست که معنای اضراب و تدارک در تمام موارد استعمال آن ملحوظ است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۲۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۴۱.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۳۲۵.    
۴. مطففین/سوره۸۳، آیه۱۴.    
۵. ص/سوره۳۸، آیه۲.    
۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵.    
۷. مطففین/سوره۸۳، آیه۱۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۸۵.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۳۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۶۸.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۸۹.    
۱۳. ص/سوره۳۸، آیه۲.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۳.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۷۶.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۸۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۷۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۲۶.    
۱۹. ق/سوره۵۰، آیه۲.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۸.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۰۵.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۳۸.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۳۶.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن،تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۱.    
۲۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۴۱.    
۲۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۲.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج، ص.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۵۲.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۹۸.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۳.    
۳۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۴۲.    
۳۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۹-۴۰.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۵.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۰۸.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۸۹.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۲۴.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۷۷.    
۳۹. اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴-۱۶.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۴۹.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۹.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۹.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۲.    
۴۵. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۳، ص۳۳۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «بل»، ج۱، ص۲۲۳.    






جعبه ابزار