بَعوضَةً (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَعوضَةً:(مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا) «بَعوضَةً» از مادّه «
بعض» (به فتح باء و سکون عین) که به معنای جزء كوچک از چيزى است.
جمعى از مفسران از
ابن عباس در
شان نزول نخستين
آیه فوق چنين نقل كردهاند: هنگامى كه
خداوند در آيات گذشته پيرامون منافقين، دو مثال براى آنها بيان كرد. منافقين گفتند خداوند برتر و بالاتر از اين است كه چنين مثالهايى بزند، و از اين راه در
وحی بودن
قرآن اظهار ترديد كردند، در اين موقع آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
به موردی از کاربرد «
بَعوضَةً» در
قرآن، اشاره میشود:
(إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مّا بَعوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمّا الَّذينَ آمَنواْ فَيَعْلَمونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَ أَمّا الَّذينَ كَفَرواْ فَيَقولونَ ماذا أَرادَ اللَّهُ بِهَذا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثيرًا وَ يَهْدي بِهِ كَثيرًا وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاّ الْفاسِقينَ) «خداوند از اين كه به موجودات ظاهراً كوچكى مانند
پشه، و حتى كمتر از آن، مثال بزند باكى ندارد. در اين ميان، كسانى كه ايمان آوردهاند، مىدانند كه آن مثال، گوياى حقيقتى است از طرف پروردگارشان؛ وامّا كسانى كه كافر شدهاند بهانهجويى كرده مىگويند: منظور خداوند از اين مثال چه بوده است؟! آرى، خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را
هدایت مىكند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مىسازد.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
کلمه «
بعوضة» به معناى پشه است، كه يكى از حشرات معروف و از كوچکترين حيواناتى است كه به
چشم ديده میشوند، و اين آيه و آيه بعديش نظير آيه
سوره رعدند، كه مىفرمايد:
(أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ، كَمَنْ هُوَ أَعْمى؟ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ) ،
(الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ) ، آيا كسى كه علم دارد به اينكه آنچه از ناحيه پروردگارت به تو نازل شده
حق است، مثل كسى است كه كور است؟ نه، ولى اين تفاوت را متوجه نيستند، مگر آنها كه داراى عقلند همانهايى كه به
عهد خدا
وفا نموده، آن پيمان را نمىشكنند و آنهايى كه پيوندهايى را كه خدا دستور پيوستنش را داده پيوسته ميدارند.
و به هرحال، آيه
شهادت میدهد بر اينكه يک مرحله از
ضلالت و كورى دنبال كارهاى زشت
انسان به عنوان مجازات در انسان گنهكار پيدا میشود، و اين غير آن ضلالت و كورى اولى است كه گنهكار را به
گناه وا داشت، چون در آيه مورد بحث مىفرمايد: «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلّا الْفاسِقينَ»، خدا با اين مثل گمراه نمیكند مگر فاسقان را) اضلال را اثر و دنباله فسق معرفى كرده، نه جلوتر از
فسق، معلوم میشود اين مرحله از ضلالت غير از آن مرحلهايست كه قبل از فسق بوده، و فاسق را به فسق كشانيده.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بعوضة»، ج۱، ص ۲۱۶.