بَصَر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَصَر (به فتح باء و صاد) یکی از
مفردات نهج البلاغه به معنای
چشم و حس بینایی و به
علم نیز اطلاق میشود.
چنانکه گفته میشود
بصیرت بینایی
قلب است.
حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص ویژگیهای
دنیا، جریان
حکمیت، توصیهای جنگی در
جنگ جمل و... از این واژه استفاده نموده است.
بَصَر به معنای چشم و حس بینایی آمده و به علم نیز اطلاق میشود، چنانکه گفته میشود
بصیرت بینایی
قلب است.
همچنین
راغب در
مفردات آورده است: «بدرک قلب» بصیرت و بصر میگویند.
ناگفته نماند:
بصر از باب «علم یعلم» و «کرم یکرم» به معنی علم میآید و از
باب افعال به معنی دیدن است.
در
مجمع البیان نیز آمده است: «بصر» در مقام علم و «ابصر» در مقام دیدن آید.
برخی از مواردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
درباره دوستی
دنیا فرموده است:
«ما أَصِفُ مِنْ دار أَوَّلُها عَناءٌ! وَ آخِرُها فَناءٌ! ... وَ مَنْ أَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ، وَ مَنْ أَبْصَرَ إلَيْها أَعْمَتْهُ.» چه گویم از خانهای که اولّش رنج و آخرش نابودی است؛ هر کس با آن نگاه کند او را صاحب بصیرت گرداند و هر کس به آن نگاه کند کورش نماید.»
باء در «بهاء» برای
سبب و
وسیله است یعنی کسی که به وسیله دنیا، به دنیا نگاه کند بیوفایی آن را و رفتن گذشتگان و توفیق نیکوکاران و عاقبت ستمگران را، میبیند و این بینش او را با بصیرت میکند ولی آنکه به دنیا نگاه کند و مشغول لذّات آن باشد از هر چیز غافل میماند و دنیا او را کور میکند.
همچنین درباره حکمین فرموده است:
«وَ تَرَكا الْحَقَّ وَ هُما يُبْصِرانِهِ، وَ كانَ الْجَوْرُ هَواهُما، وَ الاِْعْوِجاجُ دَأْبَهُما.» « آنها حق را با آنکه میدیدند ترک کردند، خواسته آنها جور و رایشان کج بود.»
«یبصرانه» از باب افعال است.
روز جمل به فرزندش
محمد حنفیّه میفرماید:
«تِدْ في الاَْرْضِ قَدَمَكَ، ارْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَى القَوْمِ، وَ غُضَّ بَصَرَكَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللهِ سُبْحَانَهُ.» «قدمت را در
زمین چنان محکم کن گوئی میخکوب است، نگاهت را به انتهاء
دشمن بیانداز (همگی را یک لقمه حساب کن) چشمت را پایین بیاور (کثرت آنها را برانداز نکن) بدان پیروزی از
خدای پاک است.»
درباره خودش فرموده:
«و إِنَّ مَعِي لَبَصِيرَتي. ما لَبَّسْتُ عَلَى نَفْسي، وَ لا لُبِّسَ عَلَيَّ.» «بصیرت و بینائی من با من است، من نفسم را به اشتباه نینداختهام و بر من مشتبه نشده است.»
مواردی متعدد از این ماده در نهج البلاغه به کار رفته است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بَصَر»، ص۱۳۶-۱۳۷.