• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بوی خوش و شفادهی در تربت امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شفاء در تربت کربلا.

واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) در راس مهم‌ترین حوادث تاریخ بشریت قرار دارد. یکی از نشانه‌های عظمت این حادثه، رخدادهای شگفتی است که غالباً آنها شکل خرق عادت داشته و در پی شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به وقوع پیوست. یکی از این رخدادهای عجیب، خاصیت بوی خوش و شفادهی در تربت امام حسین (علیه‌السّلام) است.



حادثه عاشورا از لحاظ ماهیت، اهداف و آثاری که بر جای نهاد، یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای تاریخ بشر است؛ چراکه قهرمان حادثه، امامی معصوم اسـت کـه بـه منظـور حفظ کامل‌ترین و آخرین دین الهی، جان خود را فدا کرد. رخدادهای شگفتی که در پی شهادت آن حضرت، در جهان هستی پدید آمد، گواهی بر عظمت قیام او و شدت فاجعه شهادتش است. در یک نگاه گذرا بـه مـتـون تاریخی و روایی شیعه و اهل سنت، گزارش‌های بسیاری از این دست حوادث به چشم می‌خورد که در مجموع، گویای آن است که این حادثه، در میان حوادث رخ داده در تمام تاریخ بشر، اهمیت خاصی دارد و بدین لحاظ درخور دقت و بررسی ویژه است. یکی از حوادث عجیبی که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) رخ داد، خاصیت بوی خوش و شفادهی در تربت امام حسین (علیه‌السّلام) است.


قیام امام حسین (علیه‌السّلام) در طول تاریخ برترین الگو در مبارزات آزادی خواهان و ظلم ستیزان بوده است. در این بین محل شهادت و تربت حضرت نیز نقش خاصی در معرفی این قیام داشته است و در میان انبیاء و اولیای الهی نیز از جایگاه مهم و شناخته شده‌ای برخوردار بوده است. احادیث متعددی در منابع شیعه و اهل‌ سنت، حکایت از آگاهی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از واقعه کربلا دارد و بیان می‌کند که جبرائیل تربت سرخی از کربلا را برای پیامبر آورد که سبب تاثر آن حضرت شد. طیق روایتی از‌ ام سلمه، پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هر وقت این تربت را می‌دیدند اشک از چشمان مبارکش جاری می‌شد و از شهادت مظلومانه ی امام حسین (علیه‌السّلام) در کربلا سخن می‌گفتند.


بر اساس گزارشات منابع روایی و تاریخی، برخی افراد، از تربت امام حسین بویی خوش استشمام می‌کردند. برای نمونه، بنا بر نقل ابن کثیر، پس از آنکه بر قبر امام حسین آب بستند تا جای دقیق آن گـم شـود، عربی بیابان نشین پس از چهل روز که آب فرونشست، به قتلگاه کربلا رفت و در حالی که خاکها را مشت مشت بر می‌داشت و میبویید، به کنار قبر حضرت رسید و گریست و گفت: پدر و مادرم به فدایت! چقدر خوشبویی و چقدر خوش بوست تربت تو! آنگاه این شعر را ترنم کرد:
أَرَادُوا لَيُخْفُوا قَبْرَهُ عَنْ عَدُوِّهِفَطِيبُ تُرَابِ الْقَبْرِ دَلَّ عَلَى القبر
«خواستند ازروی دشمنی، قبرش را مخفی کنند؛ اما بوی خاک قبرش، نشانه آن شد».
بر اساس روایات، حضرت عیسی (علیه‌السّلام) در گذر از سرزمین کربلا ضمن اِخبار غیبی از قیام و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) برای حواریون، به حرمت تربت ایشان چنین اشاره نمودند:
«هَذِهِ اَرْضٌ یُقْتَلُ فِیهَا فَرْخُ الرَّسُولِ اَحْمَدُ وَ فَرْخُ الْحُرَّةِ الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ شَبِیهَةِ اُمِّی وَ یُلْحَدُ فِیهَا هِیَ اَطْیَبُ مِنَ الْمِسْکِ لِاَنَّهَا طِینَةُ الْفَرْخِ الْمُسْتَشْهَد»؛ «این زمینی است که در آن فرزند رسول الله، احمد و فرزند آزاد زن پاک بتول شبیه مادرم مریم، کشته خواهد شد و در آن دفن می‌شود. این زمین از مشک خوشبوتر است چون خاک طینت و گل فرزند شهید پیامبر خداست.»
همچنین از امام علی (علیه‌السّلام) احادیث بسیاری درباره تربت امام حسین (علیه‌السّلام) نقل شده است، از جمله اینکه حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفین، بر مضمون احادیث نبوی در شان تربت و معرفی قیام حسینی به شیعیان چنین تاکید فرمودند:
«وَاهاً لَکِ اَیَّتُهَا التُّرْبَةُ لَیُحْشَرَنَّ مِنْکِ قَوْمٌ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ... بِغَیْرِ حِسابٍ»؛ «چه خوشبوئی‌ای خاک! در روز قیامت قومی از تو بپا خیزند که بدون حساب و بی درنگ به وارد بهشت می‌شوند.»این حدیث دوبار، هنگام رفتن امام علی به صفّین و هنگام بازگشت از آن، در کربلا شنیده شده است.


در متون حدیثی و فقهی، آثار متعددی برای تربت حسینی ذکر شده است. خاصیت شفادهی تربت امام حسین (علیه‌السّلام) یکی از ویژگیها و امتیازاتی است که خداوند متعال به آن حضرت عطا فرموده است و روایات فراوان و معتبری نیز بر آن دلالت دارد. در طول تاریخ هم تا عصر حاضر، افراد بسیاری به برکت تربت آن حضرت شـفا یافته‌اند. در احادیث گفته شده که تربت حسینی، شفابخش بیماری‌هاست، ولی شرط تاثیر آن پیروی از امام حسین (علیه‌السّلام) و اعتقاد به آن حضرت دانسته شده است. به عنوان مثال در روایتی از امام کاظم (علیه‌السّلام) می‌خوانیم:
«اِنَّ کُلَّ تُرْبَةٍ لَنَا مُحَرَّمَةٌ اِلَّا تُرْبَةُ جَدِّیَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهما‌السّلام) فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا شِفَاءً لِشِیعَتِنَا وَ اَوْلِیَائِنَا»؛ «همه تربت‌ها جز تربت جدّم امام حسین (علیه‌السّلام) خوردنش حرام است. خداوند عزّوجلّ آن را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.»
در اینجا تنها برای نمونه، دو روایت را که شیخ طوسی در کتاب امالی نقـل کرده است، بازگو می‌کنیم. فردی به نام سالم گفته است: مبتلا به درد شکم شده بودم و معالجات اثربخش نبود؛ به گونه‌ای که بـر جـانم ترسیدم. روزی به زنی از اهالی کوفه، به نام سلمه برخوردم. او گفت: ‌ای سالم، آیا می‌خواهی تو را به اذن الهی درمان کنم؟ گفتم: بالاترین خواسته‌ام همین است. او قدح آبی به من داد. من آن را نوشیدم و دردم آرام شد. پس از گذشت چند ماه، از آن زن پرسیدم: مرا با چه چیزی علاج کردی؟ پاسخ داد: به دانه‌ای از این تسبیح! پرسیدم: این تسبیح از چیست؟ گفت: از خاک قبر حسین (علیه‌السّلام) گفتم: ‌ای رافضیه! مرا با این مداوا کردی؟! با‌ایـن سـخن، آن زن خشمگین برخاست و رفت و درد شکم، بدتر از قبل، بر من مستولی شد.
روایت دوم، جریان شایان توجهی از یک طبیب نصرانی، درباره آثار بی حرمتی به تربت قبر امام حسین (علیه‌السّلام) است که درضمن، حرمت‌ایـن تربت را نزد شیعیان عصر ائمـه نیز نشان می‌دهد؛ حرمتی که همواره بغض و عناد دشمنان تشیع را بر می‌انگیخته است. ابوموسی بن عبدالعزیز، راوی این روایت، حکایت‌ ایـن طبیب نصرانی را چنین نقل می‌کند: در گذرگاه ابواحمد به طبیب نصرانی، یوحنا بن شراقیون برخوردم. وی پرسید: تو را به حق پیامبرت و دینت سوگند، بگو: آن کسی که گروهی از شما قبرش را در ناحیه قصر ابن هبیره زیارت می‌کنند، کیست؟ آیا از اصحاب پیامبرتان است؟ گفتم: او فرزند دختر پیامبرمان است؛ اما سبب پرسش تو چیست؟ گفت: من داستان جالبی در این باره دارم. گفتم: بـرایـم بـازگو. گفت: شـبی سابور کبیر، خادم‌ هارون الرشید، مرا احضار کرد تا باهم نزد موسی بن عیسی‌ هاشمی برویم. دیدیم گویا عقلش پریده و بر بالـشی تکیه زده است و در برابرش طشتی بود که امعا و احشایش در آن ریختـه بـود. سابور از خـادم موسی بـن عیــسی سـبب‌ ایـن وضعیت را پرسید. او گفت: ساعتی پیش موسی بن عیسی در سلامت کامـل بـا نـدیمانش نشسته بود که نام حسین بن علی به میان آمد. موسی گفت: روافض در حق او غلو می‌کنند؛ به گونه‌ای که تربتش را درمان بخش می‌دانند. در این هنگام مردی از بنی‌هاشم گفت: من بیماری سختی داشتم و هر معالجه‌ای که کردم سودی نبخشید؛ تا اینکه با تربت حسین (علیه‌السّلام) شفا گرفتم و بیماری‌ام برطرف شد. موسی پرسید: آیا از آن تربت، چیزی نزد تو هست؟ گفت: آری، و قدری از تربت به او داد. موسی بن تربت را گرفت و برای تمسخر و استهزا، آن را بر نشیمنگاهش گذاشت که ناگاه فریادش بلند شد: آتش آتش، طشت طشت! و چون برایش طشت آوردیم، آنچه در درون داشت در آن ریخت. پس از آن ندیمان متفـرق شدند و مجلس ماتم سرا شد. با مشاهده این وضع، سابور به من گفت: آیا می‌توانی علاجش کنی؟ گفتم: جز عیسی، که مردگان را زنده می‌کرد، از کسی کاری ساخته نیست. سابور نیز ضمن تصدیق سخنم، گفت: با این حال در این خانه بمان تا وضع او روشن تـر شود. من نیز آن شب را آنجا ماندم. موسی بن عیسی تا سحر بر همان حالت بود و سرانجام هلاک شد.
این امور عامل موثری در پیروی و گرایش به امام حسین (علیه‌السّلام) می‌باشد و با اینکه دشمنان اسلام از بنی ‌امیّه و بنی ‌عبّاس گرفته تا وهابیت که با تمام توان، تلاش می‌ کردند تا قیام امام (علیه‌السّلام) و یاران پاکباخته‌ اش به دست فراموشی سپرده شود و مردم از آن سخنی نگویند و حتّی اثری از قبر آن امام همام به جای نماند، در اهداف شوم خود ناموفق باشند.


۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۴۱۲.    
۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۴۱۳.    
۳. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵.    
۴. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۱۷، ص۵۸، ح۲.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج٤٤، ص٢٤١، ح۳۵.    
۶. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵.    
۷. عاملی، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۷۹.    
۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۴۱۴.    
۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۴۱۵.    
۱۰. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۶، ص۱۲۰.    
۱۱. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۲۲.    
۱۲. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۶۹۵.    
۱۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۷۶.    
۱۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۲۷۷.    
۱۵. منقری، نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۱۴۰.    
۱۶. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۹۹.    
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۲، ص۴۱۹.    
۱۸. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۹۲، ص۲۹۲.    
۱۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۲، ص۴۱۴.    
۲۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۲، ص۴۱۵.    
۲۱. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۹۶.    
۲۲. طوسی، محمد بن علی، الامالی، ص۳۱۹.    
۲۳. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۶۴.    
۲۴. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۶۴.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۲۲۵-۲۲۸.






جعبه ابزار