• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بهرام بن مردان‌شاه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بَهْرامِ بْن مَردانْشاه، از مترجمان خدای‌نامه (مهم‌ترین کتاب تاریخی دورۀ ساسانی) از پهلوی به عربی است.



دربارۀ زندگی و حتی زمان حیات او آگاهی اندکی در دست است؛ فقط می‌دانیم که وی موبدی زردشتی در شهر شاپور فارس بوده است. کهن‌ترین منبعی که به نام بهرام بن‌ مردانشاه و اثر او اشاره دارد، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء اثر حمزۀ اصفهانی (د ۳۶۰ق/۹۷۱م) است.
[۱] حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۹-۱۰، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
بنابراین، وی احتمالاً در سدۀ ۲یا۳ق می‌زیسته است.


حمزۀ اصفهانی چنان‌که خود گفته است: در تدوین تاریخ باستانی ایران، از این منابع که ترجمه‌هایی از تحریرهای مختلف خدای‌نامه‌اند، بهره برده است: سیر ملوک الفرس، ترجمۀ ابن مقفع؛ سیر ملوک الفرس، ترجمۀ محمد بن‌ جهم برمکی؛ تاریخ ملوک‌ الفرس، بهره گرفته از کتابخانۀ مأمون؛ سیر ملوک‌ الفرس، ترجمۀ زادویه بن شاهویه اصفهانی؛ سیر ملوک الفرس، ترجمه یا گردآوری محمد بن بهرام‌ بن‌ مطیار اصفهانی؛ تاریخ ملوک بنی‌ساسان، ترجمه یا گردآوری هشام‌ بن‌ قاسم اصفهانی؛ تاریخ ملوک بنی ساسان، اصلاح بهرام‌ بن مردانشاه،
[۲] حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۹، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
[۳] حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۱۰، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
[۴] حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۱۵، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
در برخی از منابع کهن فارسی و عربی دیگر نیز نام بهرام بن‌ مردانشاه در کنار سایر مترجمان و گردآوردندگان خدای نامه‌ها به چشم می‌خورد.
[۵] مقدمۀ قدیم شاهنامه، به کوشش محمدقزوینی، ج۱، ص۵۴-۵۵، بیست مقاله، تهران، ۱۳۳۲ش، ج۲.
[۷] بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، ج۱، ص۹۹، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
[۸] مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۰، تهران، ۱۳۱۸ش.
اما ذکر نام او در این منابع بدین معنی نیست که نویسندگان همۀ آن‌ها به راستی از کتاب بهرام‌ بن‌ مردانشاه بهره جسته‌اند، بلکه برخی از آنان، از جمله نویسندۀ گمنام مجمل‌التواریخ، احتمالاً نام و اثر او را همراه با مترجمان دیگر از کتاب حمزۀ اصفهانی نقل کرده‌اند.


به روایت حمزۀ اصفهانی، بهرام‌ بن‌ مردانشاه، بیست و چند نسخه از کتابی موسوم به خدای‌نامه گرد آورده بود تا بر اساس آن‌ها تاریخ پادشاه ایران را از کیومرث، نخستین انسان تا آخرین پادشاه ساسانی تدوین کند.
[۹] حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۱۹، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
این روایت نشان می‌دهد که به‌ رغم عنوان کتاب بهرام، یعنی تاریخ ملوک بنی‌ساسان مذکور در اولین روایت حمزه، (
[۱۰] بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، ج۱، ص۹۹، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
که عنوان کتاب در روایت او مانند غالب ترجمه‌های خدای‌نامه، سیرالملوک است) مطالب آن تنها به تاریخ پادشاهان ساسانی محدود نمی‌شده، بلکه تاریخ اساطیری و واقعی ایران باستان را در برمی‌گرفته است.
[۱۱] عثمانف، محمدنوری، خدای‌نامه‌ها و شاهنامه‌های مآخذ فردوسی، ج۱، ص۳۰۰، جشن نامۀ محمد پروین گنابادی، به کوشش محسن ابوالقاسمی، تهران، ۱۳۵۲ش.



ویکتور روزن بر پایۀ روایات حمزۀ اصفهانی دربارۀ مترجمان و گردآورندگان خدای‌نامه، آنان را به ۳گروه تقسیم می‌کند.
۱. مترجمان: ابن‌ مقفع، محمد بن‌ جهم برمکی، زادویه بن شاهویه اصفهانی؛
۲. مترجمان و گردآورندگان: محمد بن‌ بهرام‌ بن‌ مطیار اصفهانی و هشام‌ ابن‌ قاسم اصفهانی؛
۳. بازنویسان: بهرام‌ بن مردانشاه و موسی‌ بن‌ عیسی کسروی. از آن میان، گروه سوم که بهرام‌ بن‌ مردانشاه نیز در شمار آنان است، با منابع خود بی‌طرفانه‌تر و ناقدانه‌تر رفتار کرده‌اند، انتقادی که البته چندان علمی نبوده است. اینان شماری از نسخه‌های‌ خدای‌نامه را با یکدیگر مقایسه و مقابله کرده‌اند و اختلاف‌های آن‌ها را ثبت نموده‌اند؛ سپس با دست زدن به اصلاحات جسورانه، و با افزودن نکاتی که از آثار ادبی دیگر به دست آورده بودند و با ابداع نکات دیگری برای توجیه ناهماهنگی‌های موجود در منابع خویش، کوشیده‌اند تا آنچه به نظر خود آنان صورت اصلی داستان دانسته می‌شد، بازسازی کنند. (برای نظرات روزن، نک‌:
[۱۲] کریستن سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ج۲، ص۳۹۳-۳۹۴، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۱۳] عثمانف، محمدنوری، خدای‌نامه‌ها و شاهنامه‌های مآخذ فردوسی، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۱، جشن نامۀ محمد پروین گنابادی، به کوشش محسن ابوالقاسمی، تهران، ۱۳۵۲ش.
)


بخش‌هایی از کتاب بهرام‌ بن‌ مردانشاه در منابعی که پیش‌تر به آن‌ها اشاره شد، نقل شده است. یکی از روایات منقول از بهرام در کتاب حمزۀ اصفهانی
[۱۴] عثمانف، محمدنوری، خدای‌نامه‌ها و شاهنامه‌های مآخذ فردوسی، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۱، جشن نامۀ محمد پروین گنابادی، به کوشش محسن ابوالقاسمی، تهران، ۱۳۵۲ش.
[۱۵] مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۱، تهران، ۱۳۱۸ش.
دربارۀ کیومرث به روایات دینی زردشتی نزدیک‌تر است و سبب این امر ظاهراً آن است که راوی خود موید بوده است
[۱۶] کریستن سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ج۱، ص۱۰۴، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، ۱۳۶۴ش.
در روایات بهرام، مانند روایات دینی زردشتی، کیومرث نخستین انسان است و مَشْیّ و مَشْیانه، نخستین زوج بشر، فرزندان اویند و این روایت با روایت شاهنامه فردوسی
[۱۷] فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، ج۱، ص۲۱-۲۲، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، ۱۳۶۸ش.
و برخی شاهنامه‌های دیگر که کیومرث را نخستین شاه ایران به‌شمار آورده‌اند، فرق دارد؛ اما گذشته از اختلاف‌های جزئی، با روایت شاهنامۀ ابوعلی بلخی، (همین مقاله) منقول در آثارالباقیۀ ابوریحان بیرونی،
[۱۸] بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، ج۱، ص۹۹-۱۰۰، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
همانند است، بر طبق روایتی از حمزۀ اصفهانی،
[۱۹] حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۴۳-۴۴، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
روایت بهرام دربارۀ کیومرث حتی در سیرالملوک ابن مقفع، کهن‌ترین و مشهورترین ترجمه‌های خدای‌نامه، وجود نداشت.
مطالب دیگری که از کتاب بهرام‌ بن‌ مردانشاه نقل شده، از این قرار است: فهرست پادشاهان پیشدادی (اسماء ملوک‌البیشداذیه من نسخةالموبذ، نک‌:
[۲۰] بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، ج۱، ص۱۰۸، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
) و اشکانی،
[۲۱] مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۳۲، تهران، ۱۳۱۸ش.
دربارۀ هوشنگ پادشاه پیشدادی (
[۲۲] محمد، بلعمی، تاریخ، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
در این اثر، «مؤید» باید به «موبد» تصحیح شود)؛ مطالبی دربارۀ بهرام (بن بهرام) که بعد از بهرام گور به پادشاهی نشست
[۲۳] محمد، بلعمی، تاریخ، ج۱، ص۹۰۳، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
و دربارۀ شمار پادشاهان ساسانی و شهربر از آخرین پادشاه این سلسله.
[۲۴] محمد، بلعمی، تاریخ، ج۱، ص۱۱۹۵-۱۱۹۸، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.



فردوسی در پایان داستان رستم و سهراب
[۲۵] فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، ج۲، ص۱۹۹، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، ۱۳۶۸ش.
از شخصی به نام «بهرام نیکوسخن» سخنانی نقل می‌کند که به گمان ملک‌الشعرا بهار
[۲۶] بهار، محمدتقی، فردوسی، ج۱، ص۷۸۸، باختر، اصفهان، ۱۳۱۳ش، س۱، شم‌ ۱۱-۱۲.
و شهبازی
[۲۷] Shahbāzi، A Sh، ج۱، ص۶۶-۶۷، Ferdowsī، a Critical Biography، California، ۱۹۹۱.
با بهرام‌ بن‌ مردانشاه یکی است و فردوسی داستان رستم و سهراب را از کتاب وی نقل کرده است. چنین می‌نماید که حدس دیگر شهبازی، مبنی براینکه فردوسی در این داستان فقط سخنانی پندآموز از حکیمی دانشمند نقل کرده است،
[۲۸] Shahbāzi، A Sh، ج۱، ص۶۶-۶۷، Ferdowsī، a Critical Biography، California، ۱۹۹۱.
درست‌تر باشد، چه، ذکر نام بهرام در این داستان ـ و لو مراد همان بهرام‌ بن‌ مردانشاه باشد ـ دلیلی قانع کننده بر اثبات این فرض که وی روایتگر کل داستان نیز هست، نخواهد بود.


(۱) ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست.
(۲) محمد، بلعمی، تاریخ، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳) بهار، محمدتقی، فردوسی، باختر، اصفهان، ۱۳۱۳ش، س۱، شم‌ ۱۱-۱۲.
(۴) بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
(۵) حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
(۶) عثمانف، محمدنوری، خدای‌نامه‌ها و شاهنامه‌های مآخذ فردوسی، جشن نامۀ محمد پروین گنابادی، به کوشش محسن ابوالقاسمی، تهران، ۱۳۵۲ش.
(۷) فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۸) کریستن سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۹) مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۸ش.
(۱۰) مقدمۀ قدیم شاهنامه، به کوشش محمدقزوینی، بیست مقاله، تهران، ۱۳۳۲ش، ج۲.
(۱۱) Shahbāzi، A Sh، Ferdowsī، a Critical Biography، California، ۱۹۹۱؛


۱. حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۹-۱۰، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
۲. حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۹، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
۳. حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۱۰، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
۴. حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۱۵، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
۵. مقدمۀ قدیم شاهنامه، به کوشش محمدقزوینی، ج۱، ص۵۴-۵۵، بیست مقاله، تهران، ۱۳۳۲ش، ج۲.
۶. ابن ندیم، محمد ابن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۳۷۰.    
۷. بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، ج۱، ص۹۹، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
۸. مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۰، تهران، ۱۳۱۸ش.
۹. حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۱۹، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
۱۰. بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، ج۱، ص۹۹، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
۱۱. عثمانف، محمدنوری، خدای‌نامه‌ها و شاهنامه‌های مآخذ فردوسی، ج۱، ص۳۰۰، جشن نامۀ محمد پروین گنابادی، به کوشش محسن ابوالقاسمی، تهران، ۱۳۵۲ش.
۱۲. کریستن سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ج۲، ص۳۹۳-۳۹۴، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، ۱۳۶۴ش.
۱۳. عثمانف، محمدنوری، خدای‌نامه‌ها و شاهنامه‌های مآخذ فردوسی، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۱، جشن نامۀ محمد پروین گنابادی، به کوشش محسن ابوالقاسمی، تهران، ۱۳۵۲ش.
۱۴. عثمانف، محمدنوری، خدای‌نامه‌ها و شاهنامه‌های مآخذ فردوسی، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۱، جشن نامۀ محمد پروین گنابادی، به کوشش محسن ابوالقاسمی، تهران، ۱۳۵۲ش.
۱۵. مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۱، تهران، ۱۳۱۸ش.
۱۶. کریستن سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ج۱، ص۱۰۴، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، ۱۳۶۴ش.
۱۷. فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، ج۱، ص۲۱-۲۲، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، ۱۳۶۸ش.
۱۸. بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، ج۱، ص۹۹-۱۰۰، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
۱۹. حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۴۳-۴۴، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
۲۰. بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، ج۱، ص۱۰۸، به کوشش ادوارد زخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
۲۱. مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۳۲، تهران، ۱۳۱۸ش.
۲۲. محمد، بلعمی، تاریخ، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
۲۳. محمد، بلعمی، تاریخ، ج۱، ص۹۰۳، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
۲۴. محمد، بلعمی، تاریخ، ج۱، ص۱۱۹۵-۱۱۹۸، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
۲۵. فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، ج۲، ص۱۹۹، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، ۱۳۶۸ش.
۲۶. بهار، محمدتقی، فردوسی، ج۱، ص۷۸۸، باختر، اصفهان، ۱۳۱۳ش، س۱، شم‌ ۱۱-۱۲.
۲۷. Shahbāzi، A Sh، ج۱، ص۶۶-۶۷، Ferdowsī، a Critical Biography، California، ۱۹۹۱.
۲۸. Shahbāzi، A Sh، ج۱، ص۶۶-۶۷، Ferdowsī، a Critical Biography، California، ۱۹۹۱.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهرام بن مرادان شاه»، شماره۵۲۵۳.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




جعبه ابزار