• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بهداشت روانی (روان‌شناسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بهداشت روانی، یعنی سازش با فشارهای مکرر زندگی روزانه و سازگاری عبارتست از، ایجاد تعادل و هماهنگی رفتار فرد با محیط به گونه‌ای که در ارتباط با تغییرات و دگرگونی‌های محیط خویش به تطابقی موثر و سازنده دست یابد. لذا هر فرد به طور موفقیت‌آمیز باید خود را با محیط سازگار نماید و عموما ناگزیر است که با زندگی، نسبتا سازش موثر داشته باشد.
باید توجه داشت که هر کس دارای ظرفیت مشخصی جهت تحمل فشارهای زندگی روزانه خود است و وجود فشارهای عاطفی گوناگون، خطر از هم‌پاشیدگی روان را افزایش داده و به سلامت روان لطمه وارد خواهد کرد و فرد، دیگر قادر نخواهد بود رفتاری موزون و هماهنگ با جامعه داشته باشد و سلامت روان خود را حفظ نماید.
سلامت روان به معنی، رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقعیت‌های اجتماعی و قدرت سازگاری با آن‌ها، ارضاء نیازهای خویشتن به طور متعادل و شکوفایی استعدادهای فطری خویش می‌باشد.
[۱] اسدی نوقابی، احمدعلی و دیگران، روان‌پرستاری (بهداشت روان ۱)، تهران، بشری (با همکاری نشر تحفه)، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۲۰.




برای بهداشت روانی تعاریف مختلفی از سوی افراد و نهادهای گوناگون ارائه شده است.

۱.۱ - تعریف فرهنگ روان‌شناسی لاروس

فرهنگ بزرگ روان‌شناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف می‌کند:
الف- داشتن استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و موثر کار کردن.
ب- انعطاف‌پذیر بودن در موقعیت‌های دشوار.
ج- توانایی داشتن برای بازیابی تعادل خود.

۱.۲ - تعریف سازمان جهانی بهداشت

سازمان جهانی بهداشت نیز بهداشت روانی را چنین تعریف می‌کند:
"بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می‌گیرد و بهداشت یعنی، توانایی کامل برای ایفای نقش‌های اجتماعی، روانی و جسمی؛ بهداشت، تنها نبود بیماری یا عقبماندگی نیست".
[۲] گنجی، حمزه، بهداشت روانی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۰، چاپ چهارم، ص۹.


۱.۳ - بررسی تعریف‌ها

در مورد بهداشت روانی دو تعریف مورد توجه قرار می‌گیرد:
در تعریف اول، بهداشت روانی عبارتست از، رشته‌ای تخصصی از بهداشت عمومی که در زمینه کاستن بیماری‌های روانی در یک اجتماع فعالیت می‌نماید و بررسی انواع مختلف اختلالات روانی و عوامل موثری که در بروز آن‌ها نقش دارند، در قلمرو مسایل این علم می‌باشد. شناخت نحوه پیدایش اختلالات روانی، قدم اول برنامه‌ریزی برای اقدامات پیشگیری به حساب می‌آید. پس از شناخت علت‌های به وجود آورنده اختلالات روانی، وظیفه پژوهش‌گران این رشته، مطالعه راه‌های از بین بردن علت‌های مزبور و یا غلبه بر آن‌ها می‌باشد.
در تعریف دوم، بهداشت روانی به معنای سلامت فکر است و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی است که "خود" می‌تواند نسبت به ایجاد سیستم باارزشی در مورد ایجاد تحرک، پیشرفت و تکامل در حد فردی، ملی و بین‌المللی کمک نماید. زیرا وقتی سلامت روانی شناخته شد، نسبت به دستیابی آن اقدام می‌شود و راه برای تکامل فردی و اجتماعی باز می‌گردد.


بهداشت روانی با مفهوم پیشگیری از بیماری‌های روانی
بهداشت روانی در یکی از تعاریف موجود، با این مفهوم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۲.۱ - روش‌های پیشگیری

کاپلان (Kaplan)، روش‌های پیشگیری از بیماری‌های روانی را به طور کلی به ۳ دسته تقسیم می‌نماید:

۲.۱.۱ - روش‌های پیشگیری اولیه

روش‌های پیشگیری اولیه (Primary Prevention)، طرح برنامه‌هایی که با تاثیر بر عوامل به وجود آورنده بیماری‌های روانی، از بروز این بیماری‌ها جلوگیری به عمل می‌آورند. این روش به منظور کاهش تظاهرات هیجانی در جامعه از طریق مبارزه با عوامل استرس‌زا و حالاتی که بالقوه به عوارض روانی منجر می‌گردد، انجام می‌شود.

۲.۱.۲ - روش‌های پیشگیری ثانویه

روش‌های پیشگیری ثانویه (Secondary Prevention)، به برنامه‌هایی اطلاق می‌شود که به وسیله جلوگیری از ادامه و بدتر شدن اختلالات خفیف و متوسط روانی، از میزان بیماری‌های روانی می‌کاهند. این روش به صورت زود تشخیص دادن و درمان فوری این علایم به کار می‌رود. در این حال، بیماری‌ها زود کشف شده و با روش‌های آسان‌تر و کم‌خرج‌تر مداوا می‌شوند و پیش‌آگهی بهتری نیز دارند.

۲.۱.۳ - روش‌های پیشگیری نوع سوم

روش‌های پیشگیری نوع سوم (Tertiary Prevention)، به برنامه‌هایی گفته می‌شود که، به منظور کاهش عوارض زودرس و دیررس در بیماری‌های روانی به کار می‌روند. منظور از این برنامه‌ها، بازگردانیدن کل نقش اجتماعی فرد در کوتاه‌ترین فاصله می‌باشد. این روش‌ها بیشتر تحت عنوان "بازتوانی (Rehabilitation)" نام‌گذاری می‌شود.
[۳] حسینی، سیدابوالقاسم، اصول بهداشت روانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۸، چاپ سوم، ص۱۳ الی ۱۷.

هدف اصلی بهداشت روانی، پیشگیری است و این منظور به وسیله ایجاد محیط فردی و اجتماعی مناسب حاصل می‌گردد.


اصول اساسی بهداشت روانی عبارتست از:
۱. احترام به شخصیت خود و دیگران.
۲. شناختن محدودیت‌های خود و سایر افراد.
۳. دانستن این حقیقت که، رفتار انسان معلول عواملی است.
۴. آشنایی به این‌که، رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست.
۵. شناسایی نیازها و محرِک‌هایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می‌گردد.
[۴] شاملو، سعید، بهداشت روانی، تهران، رشد، ۱۳۷۶، چاپ یازدهم، ص۳۴.



اصول پایه مربوط به ارایه خدمات بهداشت روان، مشابه سایر خدمات بهداشتی است. این اصول عبارتند از:
۱. قابلیت دسترسی به تمامی افراد استفاده کننده.
۲. تناسب آن با نیازهای کل جامعه.
۳. کارآیی.
۴. توزیع عادلانه.
۵. دارا بودن مقبولیت اجتماعی.
۶. موثر و به صرفه بودن.
[۵] گلدر، مایکل گراهام، درسنامه فشرده روان‌پزشکی آکسفورد - ۱۹۹۹، مهدی نادری‌فر و دیگران، تهران، نشر طبیب، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص۲۶۸.



۱. اسدی نوقابی، احمدعلی و دیگران، روان‌پرستاری (بهداشت روان ۱)، تهران، بشری (با همکاری نشر تحفه)، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۲۰.
۲. گنجی، حمزه، بهداشت روانی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۰، چاپ چهارم، ص۹.
۳. حسینی، سیدابوالقاسم، اصول بهداشت روانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۸، چاپ سوم، ص۱۳ الی ۱۷.
۴. شاملو، سعید، بهداشت روانی، تهران، رشد، ۱۳۷۶، چاپ یازدهم، ص۳۴.
۵. گلدر، مایکل گراهام، درسنامه فشرده روان‌پزشکی آکسفورد - ۱۹۹۹، مهدی نادری‌فر و دیگران، تهران، نشر طبیب، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص۲۶۸.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بهداشت روانی»، تاریخ بازیابی ۹۷/۱۲/۱۳.    






جعبه ابزار