• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بهائیان دوران پهلوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بهائیت و رژیم پهلوی، که هر دو با حمایت‌های دولت‌های سلطه‌گر شکل گرفته بودند و خود را مدیون ایشان می‌دانستند، با شکل‌گیری حکومت پهلوی در ایران، برای نوکری هرچه بیش‌تر دولت‌های استعمار و برای وطن‌فروشی با یک‌دیگر همکاری نمودند. در این موقعیت حساس، علمای شیعه بنا بر وظیفه‌ ملی و دینی خود به مقابله با ایشان پرداختند.



بهائیان در دوران عباس افندی رسماً جهان وطنی را پیشه خود ساختند و آغاز رهبری شوقی افندی که مقارن با سلطنت پهلوی بود، آنان روابط سازمانی و در حقیقت حزبی خود را با گروه‌های صهیونیستی تحکیم بخشیدند، این جهان وطنی به آن‌ها این اجازه را می‌داد که به‌راحتی منافع کشوری را که در آن زندگی می‌کنند، نادیده گرفته، فقط به منافع فرقه خود بیندیشند.
[۱] زاهد زاهدانی، سید سعید، بهائیت در ایران، ص۲۴۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، چاپ اول.

در دوران رضاخان به موازات کمرنگ کردن نقش روحانیت، بهائیان قدرت گرفتند و به صورت نمایان و بارز در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی ایران به ایفای نقش پرداختند. رضاخان شخصاً به بهائیان اعتماد فراوانی داشت، تا جایی که یک افسر بهایی به نام "ستوان اسدالله صنیعی" ـ وزیر جنگ دولت هویدا ـ را به عنوان پیشکار و آجودان ولی‌عهد انتخاب کرده بود و حتی قصد داشت یکی از بهائیان معروف به نام "مجید آهی "را نخست‌وزیر کند، آری یکی از عوامل مؤثر در صعود رضاخان و رجال پهلوی، نوه میرزا مجید منشی سفیر روسیه و شوهر خواهر حسین‌علی‌بها بود.
[۲] الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۳۰، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول.

از بهائیان سرشناس که در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ نقش کلیدی داشت، "میرزا محمدخان موقرالسلطنه" است که "افنان"؛ یعنی خویشاوند مادری "علی محمدباب" محسوب می‌شد، پس از کودتا به عنوان وزیر عامه و تجارت و فلاحت در کابینه سید ضیاءالدین طباطبایی انتخاب شد.
[۳] الهیاری، احمد، دست‌های شیطانی، ص۱۱۵، مؤسسه فرهنگ قدر ولایت، تهران، ۱۳۸۷، چاپ اول.

بهائیان در دوران پهلوی اول در پناه دولت، خود را حفظ کرده و بر پیروان خود می‌افزایید، در این دوران ایران به پناهگاه امنی برای ایشان تبدیل می‌شود، سران بهائیت در خارج کشور (عمدتاً اروپا و آمریکا) به سر می‌برند و امور بهائیان ایران را شوقی افندی و بعدها "بیت‌العدل اعظم" که مرکزیت آن در اسرائیل است، از مجاری داخل کشور هدایت می‌کنند، سیاست دین‌زدایی رضاشاه او مطابق میل و هدف بهائیان است، بنابراین مقابله آن‌ها با دولت از بین می‌رود.


در سال ۱۳۱۴ زمانی که رضاخان تصمیم خود را برای کشف حجاب عملی کرد و با زور و سر نیزه و قدرت نیروهای قزاق و پاسبان‌های نظمیه چادر از سر زنان برداشت، اداره فرهنگ جبهه فرهنگی، این کار را به عهده فرخ دین پارسایی از بهائیان معروف گذاشت تا پیرامون مزایا و محسنات بی‌حجابی تبلیغ کنند؛ به همین سبب با حمایت مستقیم بهائیان، مجله ویژه زنان به نام "جهان زنان" که مدتی بود به دلایل نامعلومی ‌منتشر نمی‌شد، مجدداً انتشار یافت. ضمناً روز هفدهم دی روز کشف حجاب روز جهانی جوانان بهایی است.
[۴] الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۵۹، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول



در سال ۱۳۱۲ یک گزارش مخفی به رضاشاه رسید، که بهائیان تشکیلات وسیعی در میان کارمندان دولت و سازمان ارتش داده‌اند و در مدرسه بنات، تعلیمات خاصی به کودکان می‌دهند. با جمع‌آوری پول از مردم قصد دارند یک ساختمان بزرگ در نزدیک کالج آمریکایی‌ها برپا کنند. این گزارش شاه را مجبور کرد تا مدرسه بنات را بسته، تحویل دانشکده افسری بدهد و حضیره القدس را از دست بهائیان خارج کند؛ در نتیجه اتمام گنبد آن ناتمام ماند، عده‌ای از افسران بهایی نیز اخراج شده یا به نقاط مختلف اعزام شدند. به این ترتیب فعالیت علنی بهائیان در ایران متوقف شد.
[۵] -کوهستانی نژاد، مسعود، روحانیت ـ بهائیان، ص۲۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶، چاپ اول.



بهائیان در زمان پهلوی با نفوذ در رده‌های بالایی، قدرت مطامع خود را اجرا می‌کردند، در یک مورد توقیف یک کتاب ضد بهایی و نشریه‌ای که این آگهی این کتاب را چاپ کرده بود، نیز نشان‌دهنده نفوذ و اقتدار بهائیان در دوران سلطنت رضاخان است، خبر چاپ آگهی مذکور در "سال‌نامه پارس" که قرار بود از روز اول فروردین ۱۳۰۹ توزیع گردید، به اطلاع محفل ملی بهائیان ایران رسید، سران محفل بهایی این خبر را به اطلاع تیمورتاش و رضاشاه رسانده و اداره نظمیه مأمور توقیف این سال‌نامه شد.
[۶] الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۳۵، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول.



از بهائیان معروف این دوره، عبدالحسین نعیمی ‌پسر میرزا محمد نعیم (شاعر معروف بهایی) است. میرزا محمد نعیم در استخدام سفارت انگلیس بود و پسرش را هم در همین وزارت‌خانه به کار گماشت، نعیمی ‌در نهضت جنگل در میان یاران میرزا کوچک‌خان نقش تفرقه‌افکنی و مخربی را به دستور سفارت انگلیس ایفا کرد. وی رئیس کمیته محرمانه سفارت انگلیس شد و با همکاری "آلن چارلز ترات" (دبیر اول این سفارت‌خانه) و با هدایت"میس آن لمبتون"نقش مرموزی در امور سیاسی داخلی و خارجی ایران داشت.
[۷] الهیاری، احمد، دست‌های شیطانی، ص۲۰۸، مؤسسه فرهنگ قدر ولایت، تهران، ۱۳۸۷، چاپ اول.



در دوران محمدرضا شاه، رشد نفوذ بهائیان در تمام ارکان دولت چشم‌گیر است، شاه معتقد بود که بهائیان ضد او توطئه نمی‌کنند، بنابراین وجودشان در مناصب دولتی برای او مفید واقع خواهد شد، آنان هم از این موقعیت برای ثروتمند شدن و در دست گرفتن اقتصاد کشور سود می‌جستند، آنان با استفاده از نفوذ سیاسی خود و اعمال فشار بر مردم در غصب اموال دیگران کوشا بودند. دستگاه دولت محمدرضا شاه تا حد زیادی در اختیار بهائیان قرار داشت و آنان کاملاً مانند یک حزب عمل می‌کردند و از طریق سیطره عظیمی ‌از دستگاه دولتی و اقتصاد و فرهنگ کشور اعمال نمودند، مرکز آنان در فلسطین اشغالی و عکا بود و با یک تشکیلات بسیار منظم و گسترده با این مرکز در ارتباط بودند. به همین مناسبت غیر از نفوذ دولتی آنان با داشتن ارتباط با کشورهای خارجی به خصوص اسرائیل و انگلستان در حقیقت کارگزاران آن کشورها در ایران بودند.
[۸] زاهد زاهدانی، سید سعید، بهائیت در ایران، ص۲۴۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، چاپ اول



پس از واگذاری ثروت کلان "امین امین" در سال ۱۳۲۴ که اموالش را بعد از مرگ به شوقی افندی بخشیده بود و جمع‌آوری دیگر وجوهات و اموال و املاکی که در دست دیگر بهائیان بود، "بنیاد امنا" رسماً به عرصه تجارت و فعالیت‌های کلان اقتصادی وارد شد. شناسایی و ثبت اموال بهائیت ابتدا از آمریکا آغاز شده بود و بهائیان آمریکایی موفق شدند، در مدت کوتاهی عوارض و مالیات‌های موقوفات بهایی را لغو کنند و حتی تسهیلات ویژه‌ای برای مبلغانی به وجود آمد که صرفاً به امور بهایی می‌پردازند؛ اما بهائیان ایران نمی‌توانستند در ایران اراضی موقوفه و اعتبارات وقفی خود را رسماً به ثبت برسانند. با تأسیس شرکت‌هایی (همچون امنا و بانک نونهالان) سرمایه‌های مادی خود را متمرکز کردند. شرکت امنا در سال ۱۳۳۷در ایران به ثبت اداره شرکت‌ها رسد که با معاملات، قبول موقوفات و هدایا و ضبط ماترک بهائیان بی‌وارث تشکیل شد. اکثریت اعضای هئیت مدیره شرکت امنا و بانک نونهالان عضو محفل روحانی ملی، بهائیان بودند.
[۹] الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۴۱، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول.



به دنبال دستور "شوقی افندی" از عکا مبنی بر تظاهر بهائیان به آیین خود و نصب پلاک بر سر در محافل بهائیان در سال ۱۳۲۴ و نیز درخواست از وزارت کشور در سال‌های ۱۳۲۷ ـ ۱۳۲۸ مبنی بر شرکت در انتخابات و انتخاب وکیل، فعالیت روحانیت و مردم را برای مهار نفوذ بهائیان و شکستن حمایت پهلوی از آنان شروع شد. این وضعیت با سخن‌رانی‌های مرحوم فلسفی با حمایت مراجع عظمی ‌(چون آیت‌الله بروجردی) ادامه پیدا کرد.
آیت‌الله بروجردی فتوایی بدین نحو صادر کرد: لازم است مسلمین با این فرقه معاشرت و مخالطه و معامله را ترک کنند، فقط از مسلمین تقاضا دارم آرامش را حفظ [کنند] و انتظام را از دست ندهند.
[۱۰] شهسواری، ثریا، اسناد فعالیت بهائیان در دوره محمدرضا شاه، ص۱۳۵، تهران، انتشارات مرکز اسناد رسمی ‌انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷.


۸.۱ - پی‌آمدهای فتوای آیت‌الله بروجردی

متعاقب فتوای حرمت معاشرت و مخالطه با افراد این فرقه، اعلامیه‌های متعددی از سوی اقشار مختلف مردم در پذیرفتن و اجرای این فتوا صادر شد. در بعضی از شهرها مردم به اماکن و مؤسسات آن‌ها هجوم برده و در برخی روستاها، بهائیان را اخراج کردند. "حضیره القدس" مکان مقدس بهائیان در تهران تخریب شد. در نتیجه این فشارها، حکومت مرکزی ناگریز به محدود کردن فعالیت بهائیان شد و به دستور شاه، دکتر ایادی ایران را به مقصد ایتالیا ترک کرد؛ مخالفت تاکتیکی محمدرضا شاه را با بهائیان نباید به هیچ وجه جدی تلقی کرد؛ زیرا پس فروکش کردند، شور و احساسات مردم مسلمان ارتباط شاه با بهائیان بیش‌تر شد و دکتر ایادی پس از نه ماه اقامت در ایتالیا به ایران بازگشت و قدرتش در دستگاه دولتی و درباریان بیش‌تر شد.
تا سال ۳۳ که بهائیان کنفرانس بزرگی در آفریقایی جنوبی برگزار کردند، از ایران نیز هیئتی از مبلغین به سرپرستی خانم نعیمی ‌در آن شرکت کرده‌اند.
[۱۱] الهیاری، احمد، دست‌های شیطانی، ص۲۱۱، مؤسسه فرهنگ قدر ولایت، تهران، ۱۳۸۷، چاپ اول.


۸.۲ - نقش دکتر ایادی

نفوذ اصلی بهائیان در دربار پهلوی، در دوران قدرت‌گیری عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه بود؛ وی از افراد مؤثر این فرقه در دوران محمدرضا شاه بود که ریاست تشکیلات بهائیان را بر عهده داشت و به سبب نفوذ کلامی ‌که در نزد شاه داشت، راه پیشرفت بهائیان را هموار می‌کرد، او مسلماً در رساندن "امیرعباس هویدا " به نخست وزیری نقش کلیدی داشت. در دوران نخست وزیری، هویدا وزرای بهایی را وارد کابینه کرد و این وزرا بدون اجازه ایادی حق هیچ ‌کاری را نداشتند؛ توسط وی صدها افسر بهایی وارد ارتش شده، به مقامات بالا رسانید. در این دوران تعداد بهائیان ایران به سه برابر رسید، آنان ضمن رسیدن به مقامات عالی از حیث اقتصادی نیز در نفوذ فراوان یافتند. او با نفوذ فوق‌العاده‌اش در دربار، اسباب تحصیل جوانان بهایی را فراهم می‌کرد؛ به‌ویژه این‌که بخش مهمی ‌از فعالیت‌های اقتصادی در بخش خصوصی در اختیار آنان قرار داده می‌شد.
[۱۲] شهسواری، ثریا، اسناد فعالیت بهائیان در دوره محمدرضا شاه، ص۸۰، تهران، انتشارات مرکز اسناد رسمی‌انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷.



در یک سند به دست آمده از ساواک نشان می‌دهد، تحرکات پنهانی بهائیان یکی از علل حمله رژیم به مدرسه فیضیه بوده است و این توطئه‌چینی در واقع نوعی انتقام‌جویی از سوی بهائیان بوده است، اگرچه ممکن است این ادعا کمی ‌اغراق باشد.


اگرچه حزب توده برای همه اقلیت‌های مذهبی برابری، حقوق کامل شهروندی و اصطلاحات غیر دینی را وعده می‌دهد، تنها در میان مسیحیان نفوذ چشم‌گیری به دست آورد، بهائیان به حزب توده و دیگر احزاب نزدیک نمی‌شدند؛ زیرا تعقیب و آزار و خشونت که پشتیبانی آنان ـ بابی‌ها ـ آنان را به دوری از سیاست ـ به ویژه سیاست رادیکال ـ ترغیب می‌کرد؛
[۱۳] آبراهیمیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ص۴۷۴، احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷، چاپ اول.
اما فعالیت بعضی از سران بهایی ـ به خصوص در نخست وزیری هویدا ـ در لژهای فراماسونی چشم‌گیر است.
در سند شماره ۷۸۹۷/۱ ش ساواک آمده است که بهائیان قصد دارند، هم‌زمان با جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران هنگامی ‌که رؤسای ممالک یا نمایندگان کشورهای مختلف در ایران هستند، تظاهرت کرده و خود را معرفی نماید و از سازمان ملل بنویسند که تعداد بهائیان ایران به ۱۰۰ هزار نفر می‌رسد و دولت ایران را باید آن‌ها به رسمیت بشناسد.
[۱۴] آبراهیمیان، یرواند، بزم اهریمن، ج۴، ص۱۷۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۷، چاپ اول.



از بررسی افرادی چون عبدالکریم ایادی، امیرعباس هویدا، فرخ روپارسا (وزیر آموزش و پرورشمنوچهر شاه‌قلی (وزیر بهداریمنصور روحانی (وزیر کشاورزی) و منوچهر تسلیمی ‌(وزیر بازرگانی) ... به علت شناخته شدن و مقالات جداگانه به جهت اطاله کلام پرهیز می‌شود.

۱۱.۱ - ارتشبد غلام‌رضا ازهاری

وی فرمانده دانشگاه نظامی ‌نیروی زمینی، ریاست رکن یک ارتش و آجودان مخصوص شاه بود. وی پس از نخست وزیری دستور کشتار مردم انقلابی را صادر کرد.

۱۱.۲ - ارتشبد جعفر شفقت

از بهائیان معروف که در ماه‌های منتهی به انقلاب اسلامی ز استاندار آذربایجان شد. او معاون فرمانده گارد سلطنتی و رئیس دایره ۳ و دفتر نظامی‌شاه بود.

۱۱.۳ - ارتشبد فریودن جم

رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران و سفیر ایران در اسپانیا و نیز وزیر جنگ پیشنهادی دولت بختیار که آن را نپذیرفت.

۱۱.۴ - سرلشکر ضرغام

از بهائیان متعصب که کیش خود را از همه پنهان می‌کرد و در زمان منوچهر اقبال به ریاست گمرکات و انحصارات منصوب شد، وی مدتی نیز وزیر دارایی بود.

۱۱.۵ - سپهبد پرویز خسروانی

وی به واسطه ازدواج با خانواده بهایی به این فرقه پیوست، وی صاحب باشگاه ورزشی تاج بود.
[۱۵] الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۱۴۰ ـ ۱۴۹، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول.

در ضمن به این تعداد، باید فعالان در حوزه فرهنگ و رادیو را نیز اضافه کرد و چپاولگران اقتصادی چون هژبر یزدانی (سرمایه‌دار معروف)، ثابت پاسال (رئیس رادیو و تلویزیون)، مهدی میثاقیه و دیگرانی که نامش از حوصله این بحث خارج است.


۱. زاهد زاهدانی، سید سعید، بهائیت در ایران، ص۲۴۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، چاپ اول.
۲. الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۳۰، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۳. الهیاری، احمد، دست‌های شیطانی، ص۱۱۵، مؤسسه فرهنگ قدر ولایت، تهران، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۴. الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۵۹، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول
۵. -کوهستانی نژاد، مسعود، روحانیت ـ بهائیان، ص۲۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶، چاپ اول.
۶. الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۳۵، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۷. الهیاری، احمد، دست‌های شیطانی، ص۲۰۸، مؤسسه فرهنگ قدر ولایت، تهران، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۸. زاهد زاهدانی، سید سعید، بهائیت در ایران، ص۲۴۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، چاپ اول
۹. الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۴۱، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۱۰. شهسواری، ثریا، اسناد فعالیت بهائیان در دوره محمدرضا شاه، ص۱۳۵، تهران، انتشارات مرکز اسناد رسمی ‌انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷.
۱۱. الهیاری، احمد، دست‌های شیطانی، ص۲۱۱، مؤسسه فرهنگ قدر ولایت، تهران، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۱۲. شهسواری، ثریا، اسناد فعالیت بهائیان در دوره محمدرضا شاه، ص۸۰، تهران، انتشارات مرکز اسناد رسمی‌انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷.
۱۳. آبراهیمیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ص۴۷۴، احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۱۴. آبراهیمیان، یرواند، بزم اهریمن، ج۴، ص۱۷۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۱۵. الهیاری، احمد، بهائیان در عصر پهلوی، ص۱۴۰ ـ ۱۴۹، تهران، دفتر پژوهش‌های کیهان، ۱۳۸۷، چاپ اول.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بهائیان دوران پهلوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۳.    






جعبه ابزار