بهاءالدوله بن شاهقاسم رازی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بهاءالدوله رازی،
پزشک و
عارف ایرانی در قرن نهم و دهم هجری است.
وی نواده سیدمحمد نوربخش (۷۹۵ـ ۸۶۹) بنیانگذار
طریقه نوربخشیه بود.
برخی منابع، نام او را محمدحسین نوربخشی، فرزند قوام الدین، نوشتهاند،
لقب او را نیز بهاءالدین
و بهاءالدوله
ثبت کردهاند و عنوان کامل او در پایان نسخه خطی خلاصة التجارب،
بهاءالدوله پسر شاه قاسم پسر شمس الدین محمد نوربخشی آمده است.
شاه قاسم پدر بهاءالدوله علاوه بر مرشدی طریقت خویش در پزشکی نیز تسلط داشت، چنانکه بهاءالدوله در خلاصة التجارب
از وی با عنوان «حضرت» یاد کرده و درمانهایش را متذکر شده است. وی در ۹۲۷ درگذشت.
شمس الدین، برادر بهاءالدوله، نیز گاهی به پزشکی میپرداخت.
از تاریخ تولد بهاءالدوله اطلاع دقیقی در دست نیست.
اگر چه با استناد به سال تألیف مهمترین اثر او، خلاصة التجارب، می توان او را متولد حوالی ۸۶۰ دانست، و همان گونه که از نسبت او پیداست موطنش
ری بوده و پدرش نیز در همانجا به دنیا آمده است.
از مطالب خواندمیر
سفرهایی را که بهاءالدوله در طول زندگیش انجام داده میتوان مشخص کرد، خود او نیز در جاهای مختلف خلاصة التجارب از
کاشان ، نطنز،
اصفهان ،
هرات و
استرآباد یاد میکند.
از معلمان و استادان بهاءالدوله اطلاعی نداریم، جز اینکه او به بعضی کارهای درمانی پدرش
اشاره میکند.
بهاءالدوله رازی، روش نیا و پدر خویش را در تصوف دنبال کرد و از مشایخ طریقه نوربخشیه بود.
به نوشته خواندمیر
وی در اواخر زندگی سلطان حسین بایقرا (حک: ۸۴۲ ـ ۹۱۱) به هرات رفت و در
خانقاه خواجه افضل الدین کرمانی اقامت گزید و مورد توجه بایقرا بود.
پس از
مرگ بایقرا بهاءالدوله به ری بازگشت و سپس به
آذربایجان رفت و به
شاه اسماعیل صفوی پیوست و پس از دو سه سال اقامت در آنجا «حَسب اقتضاء قضا مؤاخذه شده، درگذشت».
این تعبیر ممکن است اشاره به کشته شدن او باشد.
درگذشت بهاءالدوله، با توجه به سال
فوت سلطان حسین بایقرا، در حدود سال ۹۱۵ اتفاق افتاده است و نوشته الگود
و نصر
که سال ۹۱۳ را زمان مرگ او میدانند، صحیح به نظر نمیرسد؛ سال ۹۲۶
نیز درست نیست.
مهمترین
کتاب بهاءالدوله رازی خلاصة التجارب به
فارسی و در پزشکی است که وی آن را در ۹۰۷ در قریه طرشت ری
نوشت.
بهاءالدوله در دیباچه این کتاب
انگیزه نگارش آن را پیروی از سفارش
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم در نشر
دانش و خدمت به خلق دانسته است (من کَتَم علماً نافعاً اَلْجَمَهُ الله تعالی یوم القیامه بِلِجامٍ مِنَ النارِ).
این کتاب حاوی حدود ۰۰۰، ۳۵۰ کلمه و در ۲۸ باب نوشته شده و نویسنده در بسیاری از موارد به شرح و گزارش معالجات خود، پدرش و دیگر پزشکان پرداخته است و بارها از پزشکان بزرگ گذشته چون
بقراط ،
جالینوس ، ثابت بن قرّه،
رازی ،
ابن سینا ، سیداسماعیل جرجانی، و نیز پزشکان ماهر هم عصر خویش ـ مثلاً پزشکی به نام امیره در
قزوین و یک چشم پزشک اهل ری
ـ نام برده است.
از معالجات یک پزشک هندی نیز یاد کرده که گواه تأثیر پزشکی هندی در آثار اوست.
موضوع بابهای این کتاب به ترتیب چنین است: اطلاعاتی کلی درباره تندرستی (حفظ الصحة) و رفع بیماریها؛ بیان چگونگی تندرستی و تندرستی کودکان و پیران؛ بیان تدبیر تندرستی و آنچه که
بدن به آن نیاز دارد تا فرد تندرست بماند؛ اقسام بیماریها، انواع تبها و معالجه آنها؛ بیماریهای حصبه، آبله، جذام و سرماخوردگی و غیره؛ سموم و کوفتگی؛ امراض دِماغی؛ حالتهای چشم و بیماریهای آن؛ گوش و ترکیب قوه شنوایی و مرضهای آن؛ بینی؛ دهان؛ حلق؛ دل (
قلب )؛ مری؛ معده؛ جگر و مراره؛ سپرز؛ رودهها؛ مقعد؛ گُرده؛ مثانه؛ آلات تناسل؛ احوال توالد و تناسل و پستان؛ پشت و مفصل و پایها، و بیماریهای هریک از آنها؛ سموم و ادویه زیان آور؛ حیوانات سمی؛ نیز بخشی درباره قرابادین (داروهای ترکیبی)؛ و در نهایت بخشی درباره اصطلاحات داروسازی و اوزان ویژه آن.
در هر مورد از این بابها، نویسنده وظایف الاعضای دستگاههای بدن، سبب بیماریها، نشانهها و درمانهای آنها و خصوصاً تجربههای شخصی خود را آورده است.
خلاصة التجارب از جنبه تجربیات و مشاهدات پزشکی بسیار باارزش و قابل مقایسه با تجربیات پزشکی
محمد بن زکریای رازی است.
بهاءالدوله علاوه بر تجربیات شخصی در درمانها، ابداعاتی در داروسازی نیز داشته و گاهی بعد از توضیح یک داروی ترکیبی، یادآوری کرده است که «این ترکیب از مخترعات مصنف است».
خلاصة التجارب اگرچه از نظر گستردگی مباحث و شیوایی بیان به
ذخیره خوارزمشاهی نمیرسد، از نظر اتکا بر تجربیات شخصی و نوآوری از آن برتر است.
این کتاب از مآخذ مهم طب در دوره
صفویه و از بهترین متون درسی پزشکی کهن جهان است.
در خلاصة التجارب موارد بسیاری از نخستین اشارههای
طب اسلامی به بعضی بیماریها وجود دارد.
روش بهاءالدوله رازی یعنی توجه به علائم و عوارض بیماریها و شرح و ثبت دقیق آنها کتاب او را در زمره مهمترین کتب پزشکی قرار داده است.
از جمله این موارد میتوان به توجه او در ثبت همه گیری سیاه سرفه در هرات و نیز در ری در سال ۹۰۶ اشاره نمود که به دقت به تشریح این بیماری پرداخته است.
همچنین نوشتههای او درباره اینکه افرادی که آبله میگیرند بندرت ممکن است از نو آبله بردارند،
حاکی از نظر او درباره ایمنی بدن است.
بهاءالدوله همچنین به موضوع حساسیتهای فصلی (آلرژی) اشاره نموده و نمونهای از درمان این بیماری را نیز گزارش کرده است.
با استناد به این نوشتهها باید او را از پیشگامان دانش ایمنی شناسی محسوب داشت.
او همچنین درباره بیماریهای مشترک بین
انسان و
حیوان ، از جمله هاری
نوشتهها و گزارشهای دقیقی دارد.
نوشتههای او درباره بیماری
سفلیس که در نوشتههای خود، همانند سایر پزشکان اسلامی، از آن با نام
آتشک یاد کرده
منبع اصلی رساله حکیم عمادالدین شیرازی درباره آتشک بوده که آن را در ۹۷۷ تألیف کرده است (رساله آتشک، مقدمه).
از خلاصة التجارب نسخههای خطی بسیاری وجود دارد.
این کتاب بین سالهای ۱۲۸۲/ ۱۸۶۵ تا ۱۳۲۷/ ۱۹۰۹، چهار بار در لکهنو و گانپور
هندوستان به صورت سنگی به چاپ رسیده است که در این چاپها آن را به نادرست به بهاءالدوله حکیم محمد علوی خان (طبیب مخصوص
نادرشاه ) نسبت دادهاند.
بخشی از خلاصة التجارب با عنوان قرابادین خلاصة التجارب به صورت جداگانه وجود دارد.
کتاب دیگر بهاءالدوله رازی هدیة الخیر نام دارد که در باب دوم خلاصة التجارب از آن یاد کرده است.
این کتاب روایت و شرح
چهل حدیث در
عرفان و به زبان فارسی است که آن را به صورت هدایت (هدایة) الخیر
نیز معرفی کردهاند.
از این کتاب نیز نسخههایی در
ایران و خارج از ایران
وجود دارد.
(۱) آستان قدس رضوی،
کتابخانه مرکزی،
فهرست الفبائی کتب خطّی
کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، تألیف محمد
آصف فکرت، مشهد ۱۳۶۹ ش.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۳) سیریل لوید الگود، تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه باهر فرقانی، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۴) سیریل لوید الگود، طب در دوره صفویه، ترجمه محسن جاویدان، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۵) امین احمد رازی، هفت اقلیم، چاپ جواد فاضل، تهران، ۱۱۱۱.
(۶) ایران، مجلس شورای اسلامی
کتابخانه، موزه و مرکز اسناد،
فهرست کتابخانه مجلس شورای اسلامی، تألیف عبدالحسین حائری، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۷) بهاءالدوله رازی، خلاصة التجارب، نسخه خطی
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۱۴۰۰.
(۸) حسن تاجبخش، «بهاءالدوله رازی: آخرین پزشک بزرگ ایران»، نامه فرهنگستان علوم، سال ۳، ش ۴، تابستان ۱۲۲۲ ش.
(۹) حسن تاجبخش، تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران، تهران ۱۳۷۲ ـ ۱۳۷۵ ش.
(۱۰) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۵۳ ش.
(۱۱) دانشگاه تهران،
کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد،
فهرست نسخههای خطّی
کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، نگارش محمدتقی دانش پژوه، ج۱۷، تهران، ۱۳۶۴ ش.
(۱۲) محمود بن مسعود عمادالدین شیرازی، رساله آتشک، نسخه خطی
کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۶۳۰۷.
(۱۳)
کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی،
فهرست نسخههای خطّی
کتابخانه، نگارش احمد حسینی، قم ۱۳۵۴ـ ۱۳۷۶ ش.
(۱۴) خانبابا مشار،
فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۰ـ ۱۳۵۵ ش.
(۱۵) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
(۱۶) احمد منزوی،
فهرست نسخههای خطّی فارسی، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش.
(۱۷) حسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۱۸) سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، تهران ۱۳۶۳ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بهاءالدولة رازی»، شماره۲۱۴۰.