• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی‌مصطلق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




بنی‌ مصطلق تیره‌ای از قبیله خزاعه و نام یکی از غزوه‌های پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. از هم‌پیمانان بنی‌ مصطلق می‌توان به بنی‌ مدلج و بنی هاشم اشاره کرد. بنی‌ مصطلق آماده نبرد با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شدند. پیامبر نخست نماینده‌ای به سوی آن‌ها فرستاد و او آمادگی آن‌ها برای نبرد با مسلمانان را به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آگاهی داد. سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مسلمانان را برای نبرد با آنان آماده ساخت. مسلمانان کنار آب مریسیع با بنی‌ مصطلق وارد نبرد شدند که به غافلگیر شدن بنی‌ مصطلق و پراکنده شدن سپاه آن‌ها انجامید. در این نبرد جُویرِیّه دختر حارث بن ابی‌ضِرار در شمار اسیران و سهم ثابت بن قیس بود که با کمک حضرت به صورت مکاتبه آزاد شد و به ازدواج ایشان درآمد. سپس مسلمانان به احترام پیامبر که داماد بنی‌ مصطلق شده بود، اسیران خود را بدون فدیه آزاد کردند. از گزارش‌های گوناگون درباره برخی رویدادهای این غزوه برمی‌آید که مسلمانان در این غزوه با مشکل کم‌آبی روبه‌رو بودند، اما با نزول آیه ۴۳ سوره نساء دستور حکم تیمم صادر و مشکل آن‌ها بر طرف شد. بر پایه گزارشی مشهور، پس از غزوه بنی‌ مصطلق، ماجرا و درگیری‌های رخ داد که سبب نزول آیاتی از سوره منافقون و آیه‌ای از سوره نبا شد. برخی ماجرای افک را که در آن، یکی از همسران رسول خدا مورد اتهام ناروا قرار گرفت، در بازگشت از این نبرد دانسته‌اند.



بنی‌مُصطَلِق فرزندان جذیمة (مصطلق) بن سعد بن عمرو از عرب قحطانی و از تیره‌های خزاعه هستند
[۴] كحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۰۴-۱۱۰۵.
و از این رو، برخی از آن‌ها به خزاعه مشهور شدند. جذیمه را به سبب صدای خوب و بلندش، مصطلق (خوش صدا) و نسل او را بنی‌مصطلق و به اختصار «بَلْمُصْطَلِق» گفته‌اند. آنان شاخه‌ای از قبیله قحطانی خزاعه بودند. درباره خاندان‌های منشعب از ایشان آگاهی چندان در دست نیست؛ بنی‌مصطلق در بازار عُکّاظ، از بازارهای معروف جاهلی حضور می‌یافتند و در برنامه‌های آن شرکت داشتند.
[۱۲] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۰۹.
[۱۳] بغدادی، محمد بن حبيب، المحبر، ص۲۶۷.



از «راحَة فرُوع» و «عُسْفان» به عنوان سکونت‌گاه‌ها و از «مُرَیْسیع» و «شَهد» به عنوان منابع آب آن‌ها یاد شده است. مریسیع نزدیک قُدید قرار داشته است. بنی‌مصطلق را از قبایلی دانسته‌اند که کنار کوه «حُبْشی» در پایین مکه گرد آمده، با قریش پیمان بستند که تا شب و روز برپا است و تا کوه حبشی بر جای خود استوار است، در برابر دیگران متحد باشند. از این رو، آن‌ها را به نام آن کوه «احابیش قریش» خوانده‌اند.


از هم‌پیمانان بنی‌مصطلق می‌توان به بنی‌مُدلج از عرب عدنانی و بنی‌هاشم اشاره کرد. عبدالعزی بن قَطن مصطلقی از کسانی است که در پیمان خزاعه با عبدالمطلب شرکت داشت. از دیگر اخبار جاهلی و چگونگی حج‌گزاری بنی‌ مصطلق در دوران جاهلیت آگاهی چندان در دست نیست.


از شخصیت‌های مشهور آن‌ها سوید بن عامر مصطلقی از شاعران جاهلی بودکه رسول خدا با شنیدن اشعار حکمت‌آمیز او فرمود: اگر سوید زنده بود، اسلام می‌آورد.
ƒ

نبرد پیامبر با قبیله بنی‌ مصطلق را بدین نام خوانده‌اند.

۵.۱ - وجه تسمیه

از آنجا که این نبرد در منطقه نجد و کنار آب مُریسیع رخ داد، از آن با نام غزوه نجد و نیز مریسیع یاد شده است. برخی بر خلاف سخن مشهور این غزوه را به نام مُحارب هم یاد کرده‌اند؛ اما به باور برخی، محارب نام غزوه‌ای دیگر است.

۵.۲ - زمینه سازی نبرد

بنی‌ مصطلق به ریاست حارث بن ابی‌ضرار همراه گروهی از صحرانشینان با خرید سلاح و تدارکات آماده نبرد با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شدند. پس از این کار، پیامبر نخست بُرَیدة بن حصیب اسلمی را برای کسب آگاهی به سوی آن‌ها فرستاد و او آمادگی آن‌ها برای نبرد با مسلمانان را به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آگاهی داد. سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مسلمانان را برای نبرد با آنان آماده ساخت.

۵.۳ - ویژگی‌های نبرد

برخی روز دوشنبه دوم شعبان سال پنجم ق و بعضی روز شنبه اول ماه شعبان سال ششم ق و گروهی سال چهارم ق را زمان این غزوه دانسته‌اند. از زید بن حارثه، ابوذر و برخی دیگر به عنوان جانشین پیامبر در مدینه یاد شده است. شمار مسلمانان را ۷۰۰ نفر و تعداد اسب‌هایشان را ۳۰ راس دانسته‌اند. مهاجران ۱۰ و انصار ۲۰ اسب داشتند. بسیاری از منافقان نیز که پیشتر در غزوه‌ها شرکت نمی‌کردند، در این غزوه به طمع غنیمت و نزدیک بودن مسیر، با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همراه شدند. مسلمانان در مسیر خود در جایی به نام بَقْعاء، به جاسوسی از بنی‌ مصطلق برخورد کردند و او نیز گزارش‌های بریده درباره تصمیم بنی‌ مصطلق برای نبرد با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را تایید کرد. خبر دستگیری جاسوس بنی‌ مصطلق و قتل وی، بیم حارث و یارانش و پراکنده شدن آن‌ها را در پی داشت.

۵.۴ - غافلگیر شدن بنی‌ مصطلق

مسلمانان کنار آب مُرَیْسیع با شعار «یا منصورُ اَمِتْ» یا «الا الی الله الامر» با بنی‌ مصطلق وارد نبرد شدند که به غافلگیر شدن بنی‌ مصطلق و پراکنده شدن سپاه آن‌ها انجامید. در همان لحظه‌های نخست نبرد، ده تن از بنی‌ مصطلق کشته شدند و بسیاری از مردانشان از جمله رهبر آن‌ها گریختند و زنان و کودکانشان به اسارت مسلمانان درآمدند. برخی مفسران آیه: «لَنْ یَضُـرُّوکُمْ اِلاَّ اَذی وَ اِنْ یُقاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْاَدْبارَ ثُمَّ لا یُنْصَـرُونَ» را گزارش غیبی قرآن و حاکی از پیروزی‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و فرار دشمنان از جمله بنی‌ مصطلق دانسته‌اند. این آیه نشان می‌دهد که دشمنان اسلام تنها می‌توانند آزارهایی مختصر به مسلمانان برسانند و در صورت پیکار با آنان، به ایشان پشت خواهند کرد؛ اسیران این غزوه را حدود ۱۰۰ خانواده و مقدار غنیمت‌ها را ۲۰۰۰ شتر و ۵۰۰۰ گوسفند دانسته‌اند.

۵.۵ - جویریه و ازدواج با پیامبر

جُویرِیّه دختر حارث بن ابی‌ضِرار در شمار اسیران و سهم ثابت بن قیس بود که با کمک رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به صورت مکاتبه آزاد شد و به ازدواج او درآمد. سپس مسلمانان به احترام پیامبر که داماد بنی‌ مصطلق شده بود، اسیران خود را بدون فدیه آزاد کردند. به نقل از عایشه، زنی با برکت‌تر از جویریه برای زنان قبیله‌اش دیده نشد؛ زیرا پس از ازدواج با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ۱۰۰ خانوار آن‌ها آزاد شدند.

۵.۶ - مسلمان شدن پدر جویریه

در گزارش دیگر، حارث رهبر بنی‌ مصطلق و پدر جویریه، پس از اسارت دخترش به مدینه آمد تا با پرداخت فدیه او را آزاد کند. وی میان راه به سبب علاقه‌مندی به شترانش آن‌ها را در دره‌ای پنهان کرد و به حضور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسید و فدیه دخترش را پرداخت. پیامبر از محل پنهان کردن شترانش گزارش داد. او که این گزارش غیبی را شنید، شهادتین گفت و مسلمان شد. پسر وی عمرو راوی حدیث و پسر دیگرش عبدالله از صحابه پیامبر بود.

۵.۷ - کم‌آبی و دستور حکم تیمم

از گزارش‌های گوناگون درباره برخی رویدادهای این غزوه برمی‌آید که مسلمانان در این غزوه با مشکل کم‌آبی روبه‌رو بودند و برای غسل‌های واجب خود دچار مشکل شدند و شدت کم‌آبی حتی به درگیری میان مهاجر و انصار انجامید. اما با نزول آیه ۴۳ سوره نساء دستور حکم تیمم صادر و مشکل آن‌ها بر طرف شد: «وَ اِنْ کُنْتُمْ مَرْضی اَوْ عَلی سَفَرٍ... فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ اَیْدیکُمْ...»

۵.۸ - شان نزول آیات ۱-۲ سوره منافقون

بر پایه گزارشی مشهور، پس از غزوه بنی‌ مصطلق، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر سر چاهی کم‌آب فرود آمد. در این هنگام، برای برداشتن آب میان سِنان بن وَبْر از انصار و جَهْجاه بن مسعود از مهاجران، یا اَنَس بن سیار و جهجاه بن سعید درگیری رخ داد. سنان از خزرجیان و جهجاه از قریشیان یاری خواستند و چیزی نمانده بود که فتنه‌ای برپا شود. از سویی عبدالله بن ابیّ منافق از رویداد آگاه شد و با انتقاد از مردم مدینه در یاری رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مهاجران را به اخراج از مدینه پس از بازگشت به شهر تهدید کرد. زید بن ارقم سخنان عبدالله را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گزارش داد؛ اما عبدالله در حضور رسول خدا، سخن زید را به سبب نابالغ بودنش تکذیب و از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عذرخواهی کرد. سپس آیات ۱-۲ سوره منافقون نازل شد و همراه بازگو کردن سخنان عبدالله، با صراحت از نفاق او پرده برداشت. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز سخن زید را تصدیق فرمود:
[۷۴] ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۲۹۰-۲۹۳.
«... یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا اِلَی الْمَدینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْاَعَزُّ مِنْهَا الْاَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ». به نقل از ابن عباس، این درگیری کنار آب مریسیع و میان غلام عبدالله بن ابیّ و غلام عمر بن خطاب رخ داد و عمر پس از آگاه شدن از سخنان ناشایست عبدالله، درصدد برخورد با او برآمد.

۵.۹ - ماجرای افک

برخی ماجرای افک را که در آن، یکی از همسران رسول خدا مورد اتهام ناروا قرار گرفت، در بازگشت از این نبرد دانسته‌اند.

۵.۱۰ - شان نزول آیه ۶ سوره حجرات

پس از غزوه بنی‌ مصطلق، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ولید بن عقبة بن ابی‌معیط اموی را برای دریافت صدقات (زکات)
[۸۲] میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۹، ص۲۴۹.
نزد آن‌ها فرستاد. آنان به استقبال ولید از خانه‌های خود بیرون آمدند؛ اما ولید که دشمنی او با بنی‌مصطلق به دوران جاهلیت بازمی‌گشت، از آنان ترسید و به مدینه بازگشت و به دروغ به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گزارش داد که بنی‌ مصطلق مرتد گشته و به قصد کشتن او از منزلشان بیرون شده‌اند. در این هنگام، آیه «اِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَاٍ فَتَبَیَّنُوا اَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ» نازل شد و با فاسق دانستن ولید، دستور به تحقیق درباره گزارش او داد. از این رو، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درنگ و تحقیق را از جانب خداوند و عجله را از سوی شیطان دانست. به باور زمخشری، از آیه بعد به دست می‌آید که شماری می‌خواسته‌اند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را بر ضد بنی‌ مصطلق تحریک کنند و بدین دلیل، نکوهش شدند.


(۱) اسباب النزول، الواحدی (م،۴۶۸ق)، به کوشش عصام بن عبدالمحسن الحميدان،دار الإصلاح، ۱۴۱۲ق.
(۲) الاستیعاب، ابن عبدالبر (م،۴۶۳ق)، به کوشش علی‌محمد البجاوی، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
(۳) اسد الغابه، ابن اثیر (م،۶۳۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
(۴) الاشتقاق، ابن درید (م،۳۲۱ق)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۱ق.
(۵) الاصابه، ابن حجر العسقلانی (م،۸۵۲ق)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
(۶) امتاع الاسماع، المقریزی (م،۸۴۵ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
(۷) بحار الانوار، المجلسی (م،۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
(۸) البدایة و النهایه،ابن کثیر (م،۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة المعارف.
(۹) تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، الذهبی (م،۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
(۱۰) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م،۳۱۰ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
(۱۱) تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (م،۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۱۲) تاریخ المدینة المنوره، ابن شبّه (م،۲۶۲ق)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
(۱۳) التبیان، الطوسی (م،۴۶۰ق)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۴) تفسیر ثعالبی (الجواهر الحسان)، الثعالبی (م،۸۷۵ق)، به کوشش عبدالفتاح و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
(۱۵) تفسیر القمی، القمی (م،۳۰۷ق)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
(۱۶) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م،۶۰۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
(۱۷) تفسیر صنعانی (تفسیر عبدالرزاق)، عبدالرزاق الصنعانی (م،۲۱۱ق)، به کوشش مصطفی مسلم، ریاض، مکتبة الرشد، ۱۴۱۰ق.
(۱۸) تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م،۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۱۹) التنبیه و الاشراف، المسعودی (م،۳۴۵ق)، بیروت، دار صعب.
(۲۰) جامع البیان، الطبری (م،۳۱۰ق)، به کوشش احمدمحمد شاكر، ۱۳۷۴ ق.
(۲۱) الجرح و التعدیل، ابن ابی‌حاتم الرازی (م،۳۲۷ق)، بیروت، دار احياء التراث العربی، ۱۲۷۱ق.
(۲۲) جمهرة اشعار العرب، ابوزید القرشی، به کوشش عمر فاروق، بیروت، دار الارقم.
(۲۳) روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م،۵۵۴ق)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
(۲۴) الروض المعطار، محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م،۹۰۰ق)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م.
(۲۵) زاد المسیر، ابن جوزی (م،۵۹۷ق)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۲۲ق.
(۲۶) سیر اعلام النبلاء، الذهبی (م،۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
(۲۷) السیرة الحلبیه، الحلبی (م،۱۰۴۴ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
(۲۸) السیرة النبویه، ابن هشام (م،۲۱۳/۲۱۸ق)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه.
(۲۹) صحیح البخاری، البخاری (م،۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
(۳۰) الطبقات الکبری، ابن سعد (م،۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۳۱) عیون الاثر، ابن سید الناس (م،۷۳۴ق)، بیروت، مؤسسة عزالدین، ۱۴۰۶ق.
(۳۲) فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م،۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه.
(۳۳) الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (م،۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۳۴) الکشاف، الزمخشری (م،۵۳۸ق)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ق.
(۳۵) کشف الاسرار، میبدی (م،۵۲۰ق)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش.
(۳۶) المبسوط، السرخسی (م،۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۳۷) المحبّر، ابن حبیب (م،۲۴۵ق)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
(۳۸) مدینه‌شناسی، سید محمد باقر نجفی، تهران، شرکت قلم، ۱۳۶۴ش.
(۳۹) المعارف، ابن قتیبه (م،۲۷۶ق)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش.
(۴۰) معجم البلدان، یاقوت الحموی (م،۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۴۱) معجم قبائل العرب، عمر کحّاله، بیروت، الرساله، ۱۴۰۵ق.
(۴۲) معجم ما استعجم، عبدالله البکری (م،۴۸۷ق)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
(۴۳) المغازی، الواقدی (م،۲۰۷ق)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۴۴) المنتظم، ابن جوزی (م،۵۹۷ق)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
(۴۵) المنمق، ابن حبیب (م،۲۴۵ق)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق.


۱. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۹.    
۲. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۴۶۸.    
۳. مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۵.    
۴. كحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۰۴-۱۱۰۵.
۵. ابن درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، ص۴۷۶.    
۶. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.    
۷. بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق، ص۱۱۵.    
۸. دینوری، ابن قتیبة، المعارف، ص۱۰۸.    
۹. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۰۴.    
۱۰. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۱-۱۰۲.    
۱۱. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۴، ص۱۴۲.    
۱۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۰۹.
۱۳. بغدادی، محمد بن حبيب، المحبر، ص۲۶۷.
۱۴. مقریزی، تقی‌الدین، امتاع الاسماع، ج۸، ص۳۰۹.    
۱۵. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۱۲.    
۱۶. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۱۰۴-۱۱۰۵.    
۱۷. بکری اندلسی، ابی عبید، معجم ما استعجم، ج۳، ص۹۴۲-۹۴۳.    
۱۸. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۱-۱۲۲.    
۱۹. بکری اندلسی، ابی عبید، معجم ما استعجم، ج۳، ص۷۷۷.    
۲۰. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۳۷۵.    
۲۱. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۱۱۸.    
۲۲. ابن جوزی، ابوالفرج، المنتظم، ج۳، ص۲۱۸.    
۲۳. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۱۱۸.    
۲۴. ابن کثیر، ابوالفداء، البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۷۸.    
۲۵. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۲.    
۲۶. بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق، ص۲۲۹-۲۳۰.    
۲۷. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.    
۲۸. ابن کثیر، ابوالفداء، البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۷۸.    
۲۹. بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق، ص۸۶-۸۷.    
۳۰. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۳۴، ص۶۲-۶۳.    
۳۱. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۸۴.    
۳۲. بکری اندلسی، ابی عبید، معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۲۲۰.    
۳۳. حمیری، ابن عبدالمنعم، الروض المعطار، ص۵۳۲.    
۳۴. حلبی شافعی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۱۶۹.    
۳۵. حلبی شافعی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۷۷.    
۳۶. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۰۵.    
۳۷. ابن جوزی، ابوالفرج، المنتظم، ج۳، ص۲۱۹.    
۳۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۰۴.    
۳۹. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.    
۴۰. بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، ص۱۱۴.    
۴۱. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۷۶۴.    
۴۲. بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، ص۱۱۴.    
۴۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۴.    
۴۴. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۱۵.    
۴۵. مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۵.    
۴۶. ابن سید الناس، محمد بن عبدالله، عیون الاثر، ج۲، ص۷۹.    
۴۷. ابن کثیر، ابوالفداء، البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۷۸.    
۴۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۰۵.    
۴۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۰۵.    
۵۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۰۶.    
۵۱. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۷۶۱.    
۵۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰.    
۵۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۹، ص۱۶۳.    
۵۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۱۱.    
۵۵. رازی، ابوالفتوح، روض الجنان، ج۵، ص۱۶.    
۵۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۲۶۳.    
۵۷. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۱۰.    
۵۸. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۹.    
۵۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۱.    
۶۰. بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، ص۹۰.    
۶۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۲۶۴.    
۶۲. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۳-۶۷۴.    
۶۳. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۳۳، ص۱۰۳.    
۶۴. ذهبی، شمس‌الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۷۶.    
۶۵. عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری، ج۸، ص۱۴۹.    
۶۶. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۴۲.    
۶۷. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۳، ص۸۸۴، دار الجیل.    
۶۸. رازی، ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۵، ص۳۰.    
۶۹. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱، ص۱۰۶.    
۷۰. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۱۴.    
۷۱. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۷۲. نک:قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۸.    
۷۳. منافقون/سوره۶۳، آیه۱-۲.    
۷۴. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۲۹۰-۲۹۳.
۷۵. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۹.    
۷۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۲۶۲.    
۷۷. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص۳۷۸.    
۷۸. ابن جوزی، ابوالفرج، زاد المسیر، ج۴، ص۹۷.    
۷۹. ابن جوزی، ابوالفرج، زاد المسیر، ج۴، ص۲۸۶.    
۸۰. نمیری بصری، عمر بن شبه، تاریخ المدینه، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۱.    
۸۱. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۲، ص۱۹۵-۱۹۹.    
۸۲. میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۹، ص۲۴۹.
۸۳. صنعانی، عبدالرزاق، تفسیر عبدالرزاق، ج۳، ص۲۳۱-۲۳۲.    
۸۴. حجرات/سوره۴۹، آیه۶.    
۸۵. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲۲، ص۲۸۸-۲۸۹،.    
۸۶. طوسی، محمد‌ ‌بن‌ حسن‌، التبیان، ج۹، ص۳۴۳.    
۸۷. رازی، فخرالدین، التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۹۸.    
۸۸. ثعالبی، ابوزید، تفسیر ثعالبی، ج۵، ص۲۶۹.    
۸۹. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۳۶۱.    



قاسم خانجانی، دانشنامه حج و زیارت حرمین شریفین، برگرفته از مقاله "بنی‌ مصطلق" تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۰۱/۳۱.    






جعبه ابزار