• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی‌اشجع (دانشنامه‌حج)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنی‌اشجع از قبایل عدنانی ساکن حجاز بودند که در سرزمین بین مکه و مدینه نزدیکتر به مدینه ساکن بودند. آنها در سال‌های آغازین اسلام همکاری مناسبی با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نداشتند؛ ولی بر پایه برخی گزارش‌ها عده‌ای از آنان در صدر اسلام، مسلمان شدند و حتی در برخی از غزوات پیامبر شرکت داشتند. اشجعیون در قیام مردم بر ضد عثمان و در توطئه خوارج در کشتن امام علی (علیه‌السّلام) نیز نقش داشتند. آنها بعد از پیامبر از اسلام بازگشتند ولی بار دیگر به اسلام گرویدند.



نسب این قبیله به اشجع بن ریث بن غَطَفان از قبایل مُضر از عرب عَدْنانی می‌رسد. بکر، سُلیم و عمرو
[۴] هروی، ابن سلام، النسب، ص۲۵۰.
فرزندان اشجع بودند که از نسل آن‌ها تیره‌هایی چون بنوقُنْفُذ بن خلاوه، بنوفتیا بن سُبیع،
[۵] هروی، ابن سلام، النسب، ص۲۵۱.
بَصّار، دُهمان و عُلَیم پدید آمدند. از قبایل هم‌نام اشجعیان می‌توان به بنی‌اشجع بن عمرو تیره‌ای از عرب قَحْطانی و بنی‌اشجع بن عامر بن لیث از کِنانه اشاره کرد.


بنی‌اشجع در همسایگی قبیله بنی‌ضَمْرَه و در مناطقی چون صَهْباء نزدیک خیبر، جَرّ، مروراه، ثامِلیّه و صَحْن الحیل سکونت داشتند. ضَرْغد، اَکْوام، ایر، اَعیار، ضبع و هومه از کوه‌های قبیله غَطَفان به شمار آمده که بنی‌اشجع به عنوان زیرشاخه آن‌ها در این مناطق سکونت داشتند.


بکری سرزمین حجاز را به ۱۲ بخش تقسیم کرده و یک بخش را «دار اشجع» نامیده است که به مدینه از مکه نزدیک‌تر بود. آن‌ها هم‌پیمان بنی‌ضَمْرَه و خزرج بودند و به دعوت خزرجیان در نبرد بُعاث، طولانی‌ترین نبرد اوس و خزرج، آن‌ها را همراهی کردند و با بنی‌سُلیم بن منصور نیز نبردی داشته‌اند.
ƒ

از روابط اشجعی‌ها با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تا سال پنجم ق گزارشی در دست نیست؛ جز این که در واکنش به اسلام آوردن قبایل غفار و اسلم، آن‌ها را استهزاء کرده‌اند.

۴.۱ - غزوه بدر الموعد

در غزوه بدر الموعد (۴ق) نُعیم بن مسعود اشجعی، به عنوان نماینده قریش در مدینه سخنانی گفت که خوشایند منافقان و یهود و موجب نگرانی مسلمانان شد.

۴.۲ - جنگ احزاب

به سال پنجم ق آن‌ها به فرماندهی مسعود بن رُخَیلَه اشجعی
[۲۴] ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۷۰۱.
مِسْعر بن جَبَله مشرکان را در نبرد احزاب همراهی کردند. واقدی شمار آنان را ۴۰۰ تن برشمرده است. منابع بسیاری از نقش نُعیم بن مسعود اشجعی تازه مسلمان در پراکنده ساختن سپاه احزاب به فرماندهی ابوسفیان سخن گفته ‌اند. این سخن اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد و شاید برای کم‌رنگ کردن نقش سترگ امام علی (علیه‌السّلام) در این نبرد باشد.
آنان پس از غزوه بنی‌قریظه به سال ششم ق با شمار ۱۰۰ یا ۷۰۰ تن به ریاست مسعود بن رخیله به مدینه آمده، کنار کوه سَلْع جای گرفتند. اُسَید بن حصین به نمایندگی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با آن‌ها دیدار و با خرما از ایشان پذیرایی کرد و سبب آمدنشان را پرسید. اشجعی‌ها نزدیک بودن مکان خود به مدینه و کراهت از نبرد با پیامبر را علت درخواست انعقاد پیمان عدم تعرض دانستند. سپس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با آنان پیمان بست و آن‌ها بازگشتند. به گزارش برخی، آیه «اِلا الَّذِینَ یَصِلُونَ اِلَی قَومٍ بَینَکُم وَبَینَهُم مِیثَاقٌ» به این رویداد اشاره دارد.

۴.۳ - غزوه حدیبیه

آورده‌اند که اشجعی‌ها چون از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای شرکت در غزوه حدیبیه فراخوانده شدند، از قبول دعوت او سر باز زدند. آیه ۱۷ سوره حجرات: «فیَمُنُّونَ عَلَیکَ اَن اَسلَمُوا قُل لا تَمُنُّوا» را اشاره به این سرپیچی دانسته‌اند.
[۴۳] میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۹، ص۲۶۷.


۴.۴ - غزوه خیبر

اشجعی‌ها در غزوه خیبر (۷ق) شرکت داشتند و یک تن از آن‌ها در این نبرد به شهادت رسید.

۴.۵ - فتح مکه

به سال هشتم ق که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبایل پیرامون مدینه را برای شرکت در فتح مکه فرا‌خواند، اشجعی‌ها با اجابت دعوت وی، با شمار ۳۰۰ تن حضور یافتند. در این غزوه نیز عوف بن مالک پرچم‌دار آن‌ها بود.

۴.۶ - غزوه حنین

بر پایه گزارش واقدی، در غزوه حنین نیز آن‌ها همچون فتح مکه، دو پرچم داشتند که یکی را نُعیم بن مسعود اشجعی و دیگری را معقل بن سنان حمل می‌کرد. برخی منابع شمار آنان را در این نبرد ۱۰۰۰ تن می‌دانند.

۴.۷ - غزوه تبوک

اشجعی‌ها پیش از غزوه تبوک (۹ق) از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای حضور در این نبرد دعوت شدند.

۴.۸ - برخی از مسلمانان اشجعیان

گزارش‌هایی از اسلام آوردن برخی اشجعی‌ها در سال‌های اول ق حکایت دارد. جاریة بن حمیل اشجعی در غزوه بدر شرکت داشت. برخی او را از شهدای احد دانسته‌اند. گویا برخی از آن‌ها که از هم‌پیمانان انصار بودند، پیش از دیگر افراد قبیله خود مسلمان شدند. حمزة بن حمیر، از خزرج و از بدریون، زاهر بن حرام اشجعی هم‌پیمان بنی‌مالک بن نجار و نیز عقبة بن حلیس اشجعی هر دو از بدریون هستند. ابو طُلیق اشجعی از دیگر صحابه رسول خدا است که چون همسرش، ‌ام طلیق، از وی خواست تا یکی از شترانش را برای انجام مراسم حج در اختیارش قرار دهد، او با این بهانه که شتر نر را برای جهاد و شتر ماده را برای سفر حج خود آماده کرده، طفره رفت. نیز از دیگر خواسته همسرش که تقبل هزینه حجش بود، سر باز زد. هنگامی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از سوی ابوطلیق از این رویداد آگاه شد، سخن‌ام طلیق را که حج را نیز همچون جهاد، سبیل الله خوانده بود، تایید نمود و به ابو طلیق فرمود: «اگر حاجت همسرت را برآورده می‌ساختی، کاری در راه خدا انجام داده بودی.» ابومنهال بقیله اکبر اشجعی که شاعری سوارکار و بزرگ قوم خود بود، در نبرد احد پیامبر را یاری کرد و فرمانده سوارکاران اشجع بود. ابوجعد اشجعی از قراء به شمار می‌رفت و زنی به نام غفیره از این قبیله را اهل فضل و کمال دانسته‌اند.
[۶۴] ابن ماکولا، علی بن هبةالله، اکمال الکمال، ج۷، ص۲۹.

ƒ

در رویداد مرتد شدن برخی قبایل، بیشینه اشجعیان از اسلام بازگشتند. ولی دیگر بار به اسلام گرویدند و با گسترش فتوحات، برخی از آن‌ها به شام و برخی به کوفه مهاجرت کرده، در آنجا ساکن شدند.خلیفة بن خیاط نام برخی از مهاجران را برشمرده است.
در قیام مردم بر ضد عثمان به سال ۳۵ ق اشجعی‌ها نیز نقش داشتند. از این رو، در قیام حرّه (۶۱ قمسلم بن عُقبه فرمانده یزید، مِعقل بن سنان اشجعی را که بر مهاجران مدینه ریاست داشت، گردن زد.
[۷۲] هروی، ابن سلام، النسب، ص۲۵۱.
در توطئه خوارج، شَبیب بن بَجره اشجعی با ابن ملجم مرادی در کشتن امام علی (علیه‌السّلام) همراه بود.


(۱) اسد الغابه، ابن اثیر (م،۶۳۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی.
(۲) الاشتقاق، ابن درید (م،۳۲۱ق)، به کوشش عبدالسلام محمد، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۱ق.
(۳) الاصابه، ابن حجر العسقلانی (م،۸۵۲ق)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۵ق.
(۴) الاغانی، ابوالفرج الاصفهانی (م،۳۵۶ق)، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر.
(۵) اکمال الکمال، علی بن هبة الله ابن ماکولا (م،۴۷۵ق)، دار احیاء التراث العربی.
(۶) انساب الاشراف، البلاذری (م،۲۷۹ق)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
(۷) الانساب، عبدالکریم السمعانی (م،۵۶۲ق)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، ۱۴۰۸ق.
(۸) بدایة المجتهد، ابن رشد القرطبی (م،۵۹۵ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۹) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م،۳۱۰ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
(۱۰) تاریخ المدینة المنوره، ابن شبّه (م،۲۶۲ق)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
(۱۱) تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (م،۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۱۲) التبیان، الطوسی (م،۴۶۰ق)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۳) تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م،۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۱۴) تفسیر القمی، القمی (م،۳۰۷ق)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
(۱۵) الثقات، ابن حبان (م،۳۵۴ق)، دار الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
(۱۶) جمهرة انساب العرب، ابن حزم (م،۴۵۶ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۱۷) الدر المنثور، السیوطی (م،۹۱۱ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق.
(۱۸) سبل الهدی، محمد بن یوسف الصالحی (م،۹۴۲ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
(۱۹) السیرة النبویه، ابن هشام (م،۲۱۳/۲۱۸ق)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
(۲۰) الصحیح من سیرة النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق.
(۲۱) الطبقات الکبری، ابن سعد (م،۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۲۲) الطبقات، خلیفة بن خیاط (م،۲۴۰ق)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
(۲۳) کشف الاسرار، میبدی (م،۵۲۰ق)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش.
(۲۴) مجمع البیان، الطبرسی (م،۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
(۲۵) معجم البلدان، یاقوت الحموی (م،۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۲۶) المعجم الکبیر، الطبرانی (م،۳۶۰ق)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۲۷) معجم قبائل العرب، عمر کحّاله، بیروت، الرساله، ۱۴۰۵ق.
(۲۸) معجم ما استعجم، عبدالله البکری (م،۴۸۷ق)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
(۲۹) المغازی، الواقدی (م،۲۰۷ق)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۳۰) المناقب، الخوارزمی (م،۵۶۸ق)، به کوشش مالک محمودی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
(۳۱) النسب، ابن سلّام الهروی (م،۲۲۴ق)، به کوشش مریم محمد، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
(۳۲) نور الثقلین، العروسی الحویزی (م،۱۱۱۲ق)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.
(۳۳) نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، احمد بن علی القلقشندی (م،۸۲۱ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.


۱. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۲۴۹-۲۵۰.    
۲. قلقشندی، احمد بن علی، نهایة الارب، ص۴۰.    
۳. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.    
۴. هروی، ابن سلام، النسب، ص۲۵۰.
۵. هروی، ابن سلام، النسب، ص۲۵۱.
۶. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۹۰۸.    
۷. سمعانی، عبد الکریم، الانساب، ج۲، ص۲۵۲.    
۸. سمعانی، عبد الکریم، الانساب، ج۵، ص۴۲۵.    
۹. سمعانی، عبد الکریم، الانساب، ج۹، ص۳۶۰.    
۱۰. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.    
۱۱. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۶، ص۳۱۰.    
۱۲. بکری اندلسی، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، ج۳، ص۸۴۴.    
۱۳. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.    
۱۴. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۳۹۴.    
۱۵. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۸۸۸.    
۱۶. بکری اندلسی، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۰.    
۱۷. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۴۶.    
۱۸. عروسی حویزی، عبدعلی، نور الثقلین، ج۱، ص۵۲۸.    
۱۹. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۷، ص۸۰.    
۲۰. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.    
۲۱. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص۱۲۴.    
۲۲. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۹۰.    
۲۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۳۸۵-۳۸۶.    
۲۴. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۷۰۱.
۲۵. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۰، دار العلمیة.    
۲۶. قرطبی، شمس‌الدین، تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۲۹.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۱۲۶، مؤسسه اعلمی.    
۲۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۴۳.    
۲۹. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵۱.    
۳۰. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۹-۲۱۰.    
۳۱. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۲-۷۱۳.    
۳۲. طبری، ابن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۳، موسسه اعلمی.    
۳۳. عاملی، سید جعفرمرتضی، الصحیح من سیرة النبی، ج۱۱، ص۱۹۵.    
۳۴. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۳.    
۳۵. ابن کثیر، ابوالفداء، البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۰۶، دار احیاء التراث العربی.    
۳۶. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷.    
۳۷. نمیری بصری، عمر بن شبه، تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۷.    
۳۸. نساء/سوره۴، آیه۹۰.    
۳۹. نمیری بصری، عمر بن شبه، تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۷.    
۴۰. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۳، ص۲۸۶.    
۴۱. مجمع البیان، ج۳، ص۱۵۳، مؤسسه اعلمی.    
۴۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۷.    
۴۳. میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۹، ص۲۶۷.
۴۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۶۹۹-۷۰۰.    
۴۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۲۰.    
۴۶. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۰۱.    
۴۷. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۱.    
۴۸. ابن اثیر، عزالدین، اسد الغابه، ج۴، ص۳۰۰.    
۴۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۲۰.    
۵۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۸۹۶.    
۵۱. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۲.    
۵۲. سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور، ج۴، ص۱۶۱.    
۵۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۹۹۰.    
۵۴. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، ج۴، ص۹۵.    
۵۵. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۵۴.    
۵۶. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، ج۴، ص۹۸.    
۵۷. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، ج۴، ص۱۰۱.    
۵۸. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، ج۴، ص۱۱۱.    
۵۹. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۲۴.    
۶۰. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۹۵.    
۶۱. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۵۰.    
۶۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۳۲، دار العلمیة.    
۶۳. ابن حبان، محمد، الثقات، ج۴، ص۲۳۵.    
۶۴. ابن ماکولا، علی بن هبةالله، اکمال الکمال، ج۷، ص۲۹.
۶۵. طبری، ابن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۷۵، مؤسسه اعلمی.    
۶۶. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۲، ص۵۳.    
۶۷. کحاله، عمر، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.    
۶۸. عصفری، خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۹۵.    
۶۹. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۲.    
۷۰. عصفری، خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۹۵-۹۶.    
۷۱. عصفری، خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۲۱۹-۲۲۰.    
۷۲. هروی، ابن سلام، النسب، ص۲۵۱.
۷۳. عصفری، خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۹۶.    
۷۴. ابن درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، ص۲۷۶.    
۷۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۹۳.    
۷۶. طبری، ابن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۱۱۱، مؤسسه اعلمی.    
۷۷. خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۳۸۳.    



دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله "بنی‌ اشجع"، تاریخ بازبابی۱۴۰۰/۱۱/۳۰.    






جعبه ابزار