• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی‌سهم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنی‌سهم از تیره‌های قریش ساکن در اطراف کعبه بودند.



بنی‌سهم فرزندان سهم بن عمرو بن هُصَیص از عرب عدنانی و تیره‌ای از قریش بودند.
[۱] النسب، ابن سلّام الهروي، ج۱، ص۲۱۴.
میان عرب قَحطانی نیز تیره‌ای به نام بنی‌سهم بن عمرو بن ثعلبه وجود دارد.


بنی سهم منسوب به سهم بن عمرو بن هُصیص از تیره‌های قریش از قبایل عدنانی‌اند که شاخه‌های عدیّ، مُرّه و جُمح در عرض آن قرار دارند. بنی سهم متشکل از تبار سعد و سعید فرزندان سهم هستند.
[۷] النسب، ص۲۱۴.
آنان یکی از ۱۰ تیره قریشی‌اند که در جاهلیت از شرافت و منزلتی برخوردار بودند و اداره برخی امور مکه را بر عهده داشتند.


محل سکونت آنان در شهر مکه پیرامون کعبه بود، به گونه‌ای که یکی از درهای مسجدالحرام به باب بنی سهم شهرت داشته است.
[۱۲] مسند احمد، ج۷، ص۵۴۷.
[۱۳] المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۲۸۹.
چون بنی سهم در بخش مرکزی مکه ساکن بودند از جمله قریشیان بطائح خوانده شدند.
محلّه ایشان در غرب مکه و از یک سمت به دارالندوه متصل بود. از چاههای آنان در منطقه به غمر
[۱۹] اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، ج۲، ص۲۲۰.
و زمزم
[۲۱] اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، ج۲، ص۲۱۹.
اشاره شده که مکان اولی مشخص نیست.


بنی سهم هرگاه می‌خواستند از حمایت قبیله خود بهره مند شوند، روی صخره‌ای به نام «مسلم» می‌رفته، فریاد «واصباحا» سر می‌دادند. عاص بن وائل سهمی از بزرگان این تیره، با تضییع حق یکی از مسافران مکه، زمینه ساز پیدایش پیمان حلف الفضول در حمایت از ستمدیدگان گردید.
بر اثر قرابت نَسَبی بنی سهم و بنی عدی و مناسبات خانوادگی میان آن دو، این دو تیره با یکدیگر همپیمان شدند و در برخی منازعات از هم حمایت می‌کردند؛ اما در حادثه‌ای به دست بنی عدی که به قتل یکی از سهمیان انجامید این پیمان شکسته شد.


بنی سهم در درگیری و رقابت خاندان قصی میان بنی عبد مناف و بنی عبدالدار بر سر مناصب مکه، جانب بنی عبدالدار را گرفتند و با دیگر حامیان بنی عبدالدار پیمانی بستند که به پیمان «لعقة الدم» شهرت یافت؛ گویا بنی سهم پس از کشتن شتر (یا گاوی) خون آن را در ظرفی ریخته، ضمن پیمان با بنی عبدالدار، دستان خود را در آن خون فرو بردند.
[۲۷] تاریخ یعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۲۴۸.
گفته شده: بنی سهم که از حیث شمار اشراف و بزرگان نسبت به دیگر تیره‌های قریش فزونی داشتند در این خصوص در مقام رقابت و تفاخر برآمدند. در شمارش، تعداد بزرگان بنی عبد مناف فزونی یافت، از این رو بنی سهم افرادی از بزرگان خود را که در قید حیات نبودند نیز برشمردند و آنگاه بر بنی عبد مناف فزونی یافتند، زیرا در جاهلیت شمار سهمیها بیشتر از بنی عبد مناف بود. بنا به نظر برخی مفسران سوره تکاثر به همین موضوع اشاره دارد: «اَلهـکُمُ التَّکاثُر حَتّی زُرتُمُ المَقابِر کَلاّ سَوفَ تَعلَمون ثُمَّ کَلاّ سَوفَ تَعلَمون کَلاّ لَو تَعلَمونَ عِلمَ الیَقین لَتَرَوُنَّ الجَحیم =شما را افتخار بر یکدیگر به افزونی (در مال و افراد) سرگرم کرد، تا گورستانها را دیدار کردید (و مردگان را نیز به حساب آوردید) چنین نیست (که می‌پندارید) بزودی خواهید دانست.... سوگند که دوزخ را خواهید دید».


بنی‌سهم در همسایگی دار النَدوه در غرب کعبه سکنا داشتند. از این رو، در شمار قریش بِطاح بودند. از آن جا که یکی از ورودی‌های مسجد الحرام در سمت خانه‌های آن‌ها قرار داشت
[۳۴] حجاز در صدر اسلام، صالح احمد العلي، ص۴۷۵.
، این ورودی به گفته ازرقی و فاکهی، باب بنی‌سهم نام گرفت که امروز به باب عمره مشهور است.
[۳۷] الجامع اللطیف، ابن ظهيره، ج۱، ص۱۲۹.
[۳۸] تحصیل المرام، محمد بن احمد الصباغ، ج۱، ص۲۴۸.
[۳۹] تحصیل المرام، محمد بن احمد الصباغ، ج۱، ص۳۸۶.
دار العَجَله، خانه سعید بن سهم ، از معروف‌ترین خانه‌های بنی‌سهم در مکه است. یاقوت آن را نخستین خانه ساخته شده در مکه دانسته است.به ادعای خود سهمیان، این خانه پیش از دار الندوه ساخته شده بود؛ اما بلاذری این سخن را نپذیرفته است.


بنی‌سهم در مکه چاه‌هایی به نام غَمر و رَمرَم داشتند.
[۴۶] العقد الثمین، محمد الفاسی، ج۱، ص۸.
غمر از آنِ عاص بن وائل سهمی بود. بر پایه سروده فردی از سهمی ها، غَمْر آب بسیار داشت و برای حاجیان خانه خدا حفر شده بود.بر پایه گزارشی، چاه رَمرَم در گسترش مسجد الحرام در روزگار منصور عباسی (حک:۱۳۶-۱۵۸ق.) در محدوده مسجد قرار گرفت.
[۴۹] العقد الثمین، محمد الفاسی، ج۱، ص۸.

ƒ

بنی‌سهم در این دوران در شمار ده تیره مشهور قریش بودند که از شرافت و منزلت برخوردار بودند و در اداره امور مکه نقش داشتند. آن‌ها در این عصر عهده‌دار اموالی بودند که برای بت‌ها هنگام صلح یا نبرد اختصاص می‌یافت. در آستانه ظهور اسلام ، حارث بن قیس سهمی عهده‌دار این سمت بود. از هم‌پیمانان بنی‌سهم می‌توان به بنی‌ عدی بن کعب ، از تیره‌های قریش، اشاره کرد. این هم‌پیمانی هنگامی صورت گرفت که بر بنی‌سهم مسلم شد که توان رویارویی با رقیبشان بنی‌ عبد شمس را ندارند.بعدها به سبب مجروح شدن فردی از بنی‌سهم از سوی حارثه عدوی، پیمان بنی‌سهم و بنی‌عدی از هم گسیخت.
بنی‌سهم در ستیز بنی‌ عبد الدار و بنی‌ عبد مناف که برای دستیابی به مناصب کعبه روی داد، همراه بنی ‌مخزوم ، بنی‌جُمح و بنی‌عُدی کنار بنی‌عبدالدار، پیمان حلف الاحلاف (لَعقة الدم:خون‌لیسان) را پدید آوردند.
[۶۰] تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۱، ص۲۴۸.
[۶۱] تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۲، ص ۱۷.
بر پایه گزارشی، بنی‌سهم در شکل‌گیری این پیمان نقشی ویژه داشت و تیره‌های یاد شده را بدین کار تشویق کرد.
[۶۳] تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۱، ص۲۴۸.

خودداری عاص بن وائل سهمی، پدر عمرو عاص و از بزرگان بنی‌سهم، از پرداخت بهای کالای فردی از خاندان زبید و فریاد دادخواهی او که در مکه غریب بود، باعث شد برخی از بزرگان قریش از جمله پیامبر صلی الله علیه وآله در خانه عبدالله بن جُدعان تیمی، پیمان حِلف الفضول را برای حمایت از مظلومان بی‌پناه در مکه منعقد کنند.
به گزارشی، بنی‌سهم در بازسازی خانه کعبه که پنج سال پیش از بعثت بر اثر سیل ویران شد، از طریق قرعه ، ساخت بام کعبه را همراه بنی‌ جمح بر عهده گرفتند. در این رویداد، هنگامی که بر نصب حجر الاسود میان تیره‌های قریش اختلاف پدید آمد، با تدبیر پیامبر صلی الله علیه وآله از هر تیره فردی گوشه عبای پیامبر را که سنگ درون آن قرار داشت، گرفت. از میان بنی‌سهم برای این منظور قیس بن عدی برگزیده شد.
[۷۴] تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۲، ص۱۹-۲۰.

بنی‌سهم از تیره‌هایی بود که به فزونی جمعیتشان در برابر دیگر تیره‌های قریش از جمله بنی ‌عبد مناف فخر می‌فروختند. از دیدگاه برخی مفسران،آیات آغازین سوره تکاثر (...حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ) به این فخر فروشی و نکوهش آن‌ها اشاره دارد.
پس از ویران شدن خانه کعبه (۵ سال پیش از بعثت) بر اثر سیل، هنگامی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برای جلوگیری از اختلاف قبایل برای نصب حجرالاسود آن را در درون ردای خود قرار دادند تا نمایندگان قبایل همگی در نصب حجرالاسود شرکت داشته باشند. آنان نیز گوشه‌ای از ردای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را برگرفتند.
[۸۰] تاریخ یعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۱۹-۲۰.

ƒ

معدودی از بنی سهم نیز در سالهای نخست اسلام آوردند و تنی چند از آنان به حبشه، مهاجرت کردند. محمیة بن جزء، هشام بن عاص بن وائل، ابوقیس بن حارث بن قیس و رمله دختر ابی عوف از جمله مهاجران حبشه هستند.
عموم بنی سهم همچون دیگر قبایل قریش تا فتح مکه در سال هشتم هجری اسلام نیاوردند. حارث بن قیس سهمی که عهده دار اموال محجوران بود (این اموال برای خدایان به هنگام صلح یا جنگ اختصاص می‌یافت) هرگاه سنگی بهتر از سنگ موجود در نزد خود می‌یافت همان را عبادت می‌کرد و در واقع بنده هوای نفس خود بود.
با هجرت پیامبر به مدینه برخی از مسلمانان بنی سهم (مانند ابوالعاص منبه) به دست خانواده هایشان زندانی شده، نتوانستند مهاجرت کنند و با اکراه همراه سپاه قریش به نبرد بدر آورده و کشته شدند. بنا به نقل برخی مفسران آیه «اِنَّ الَّذینَ تَوَفّهُمُ المَلئِکَةُ ظالِمی اَنفُسِهِم قالوا فیمَ کُنتُم قالوا کُنّا مُستَضعَفینَ فِی الاَرض» در این باره نازل شده است.
به نقل برخی مفسران آیه «... ما کانَ صَلاتُهُم عِندَ البَیتِ اِلاّ مُکاءً و تَصدِیَةً» نیز در خصوص برخی از سهمی‌ها دانسته شده است، زیرا هنگامی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نماز را میان رکن یمانی و حجرالاسود اقامه می‌کرد دو تن از بنی سهم در سمت راست و چپ او می‌ایستادند. یکی از آن دو با ایجاد صدایی مانند صدای چکاوک و دیگری صدای گنجشک و همچنین با کف زدن قصد باطل کردن نماز آن حضرت را داشتند. عاص بن وائل سهمی از استهزاء کنندگان و دشمنان سرسخت پیامبر بود. به گزارش منابع، سوره کوثر هنگامی نازل شد که عاص او را ابتر خواند. فرزند او عمرو عاص نیز از سوی قریش مأموریت یافت تا با حضور نزد نجاشی ، مسلمانانی را که به حبشه مهاجرت کرده بودند، به مکه بازگرداند.
برخی از آنها می‌کوشیدند فعالیت‌های تبلیغی پیامبر در موسم حج را خنثا کنند. نُبیه و مُنبه فرزندان حجاج سهمی از آن جمله‌اند که در نبرد بدر کشته شدند. در غزوه بدر برخی ثروتمندان بنی سهم تدارکات غذایی سپاه شرک را بر عهده گرفتند.
در این هجرت ، برخی از مسلمانان سهمی همانند مَحمیة بن جزء ، هِشام بن عاص بن وائل ، ابوقیس بن حارث، حجاج بن حارث و رَمله دختر ابی‌عوف نیز حضور داشتند. از دیگر دشمنی‌های بنی‌سهم، تلاش برخی از آن‌ها برای خنثا کردن کوشش‌های تبلیغی رسول خدا در ایام حج بود.
دشمنی بنی‌سهم با مسلمانان پس از هجرت رسول خدا صلی الله علیه وآله به یثرب نیز ادامه یافت؛ چنان‌که برخی از آن‌ها از مهاجرت مسلمانان هم تیره‌ای خود مانند عاص بن منبه پیشگیری کردند. سهمی‌ها همچنین در غزوه بدر (۲ق.) با سپاه قریش همراه شدند و برخی از آن‌ها مانند نُبَیه و مُنَبّه فرزندان حجاج بن عامر از تأمین کنندگان آذوقه سپاه قریش بودند که از آن‌ها با عنوان «مُطعمین» یاد شده است. اینان همچنین به سبب آزار سخت رسول خدا صلی الله علیه وآله در مکه، مورد نفرین او قرار گرفتند. در این نبرد، برخی از سهمیان مانند ابووداعة بن ضُبَیرة، حجاج بن حارث بن سعد، و حنظلة بن قبیصه به اسارت مسلمانان درآمدند که عمرو بن قیس برای آزادی آن‌ها تلاش نمود و آنان را با پرداخت فدیه آزاد کرد.
[۱۲۶] النسب، ابن سلّام الهروي، ج۱، ص۲۱۵.
خُنیس بن حذافه سهمی، داماد عمر و همسر حفصه، تنها فردی از این تیره است که بر پایه برخی از گزارش‌ها، همراه مسلمانان در بدر حضور یافت. سهمی‌ها در نبردهای احد و خندق نیز با مشرکان همراه بودند.
سر انجام بنی‌سهم نیز همانند دیگر قریش در فتح مکه (۸ق.) مسلمان شدند. در این میان، برخی از سهمی‌ها همانند ابن زِبَعری از شاعران مشهور و دشمن سرسخت پیامبر که پیش از آن به هجو او می‌پرداخت،به دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله مهدور الدم خوانده شد؛ ولی به نجران گریخت و جان سالم به در برد.
بنی‌سهم در غزوه‌های حنین و طائف که پس از فتح مکه انجام شد، پیامبر صلی الله علیه وآله را همراهی کردند. پیامبر صلی الله علیه وآله بخشی از غنیمت‌های حنین را برای تألیف قلوب برخی از سهمی‌ها مانند سائب بن حارث ، عدی بن قیس و عبدالله بن حارث سهمی بدانان اختصاص داد. برخی از بنی‌سهم به مدینه مهاجرت کردند و بر پایه گزارشی، در محله‌ای به نام « بِلاط » ساکن شدند.
ƒ

از نقش آن‌ها در سقیفه گزارشی در دست نیست. بر پایه گزارشی، در آغازین روزهای خلافت ابوبکر، عمرو عاص در نکوهش انصار و در حمایت از مهاجران سخنانی گفت که با پاسخ کوبنده امام علی علیه السلام روبه‌رو شد.
[۱۳۸] تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۲، ص۱۲۸.
در نبردهای رده، برخی از بنی‌سهم حضور داشتند. نیز از شرکت آن‌ها در فتوحات گزارش‌هایی در دست است. برخی از ایشان در فتح عین تمر (۱۳ق.)
[۱۴۲] اسد الغابه،ابن اثير، ج۳، ص۷۱۹.
، اَجنادین (۱۳ق.) و یرموک (۱۵ق.) کشته شدند.
در عصر خلفا، برخی از بنی‌سهم از کارگزاران خلفا بودند. عمرو عاص فاتح مصر بود و در روزگار عمر بر آن جا حکومت داشت. عثمان نیز مدتی وی را در مقام خود ابقا کرد. قیس بن عاص سهمی در دوران عمر منصب قضاوت مصر را بر عهده داشت.در دوران خلافت امام علی علیه السلام فرزند قیس بن عدی سهمی در نبرد جمل کنار طلحه و زبیر کشته شد.در رخداد حره (۶۳ق.) ذویب بن عمرو بن خُنیس و فرزندش و میاح بن خلف و فرزند او فضاله، از هم‌پیمانان بنی‌سهم، در مدینه کشته شدند.در شورش عبدالله بن زبیر ، بنی‌سهم او را همراهی کردند؛ اما پس از محاصره شورشیان به دست حجاج بن یوسف ثقفی در روزگار خلافت عبدالملک بن مروان ، سهمیان از او جدا گشتند و با نکوهش ابن زبیر روبه‌رو شدند.
از شخصیت‌های بنی‌سهم در دوران پیامبر صلی الله علیه وآله می‌توان به عبدالله بن حذافه سهمی اشاره کرد که به سال ششم ق. از سوی رسول خدا صلی الله علیه وآله مأموریت یافت تا نامه پیامبر صلی الله علیه وآله برای دعوت ایرانیان به اسلام را به خسرو پرویز پادشاه ایران ابلاغ کند. عمرو عاص نیز که پیش از فتح مکه مسلمان شده بود، از سوی پیامبر صلی الله علیه وآله مأموریت‌هایی را عهده‌دار شد. شکستن بت سُواع و فرماندهی سریه ذات السلاسل (۸ق.) از آن جمله هستند. در سده‌های بعد، برخی از سهمیان در حرمین نقش داشتند. ابوعمرو محمد بن عبدالله بن عمرو بن زیاد سهمی از آن جمله است که در دوران خلافت المطیع عباسی (حک:۳۳۴-۳۶۳ق.) قاضی مکه بود.


از میان این تیره، شاعرانی برخاستند که عبدالله بن زبعری،
[۱۶۳] طبقات الشعراء لابن المعتز، ابن المعتز، ص۱۲۲.
عبدالله بن حذافه،
[۱۶۴] طبقات الشعراء لابن المعتز، ابن المعتز، ص۱۲۲.
قیس بن عدی و عقبة بن عمرو (کسی که در رثای امام حسین علیه‌السّلام شعر سرود) از آن جمله‌اند. ابی وداعه و فروة بن خنیس از اسرای بدر
[۱۶۹] النسب، ص۲۱۵.
و سائب بن حارث بن قیس،
[۱۷۰] تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.
عدی بن قیس و عبدالله بن حارث بن قیس
[۱۷۳] تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.
نیز از کسانی بودند که پیامبر برای متمایل ساختن آنان به اسلام از غنایم حنین در میانشان تقسیم کرد.



الاخبار الطوال : ابن داود الدینوری (م.۲۸۲ق.)، به كوشش عبدالمنعم، قم ، الرضي، ۱۴۱۲ق.
اخبار مکه : الازرقی (م.۲۴۸ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
اخبار مكه: الفاکهی (م.۲۷۹ق.)، به كوشش ابن دهیش ، بيروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
اسباب النزول : الواحدی (م.۴۶۸ق.)، به كوشش كمال بسيوني، بیروت ، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۱ق.
الاستیعاب : ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به كوشش البجاوي، بيروت، دار الجيل، ۱۴۱۲ق؛
اسد الغابه : ابن اثیر (م.۶۳۰ق.)، بيروت، دار الفكر، ۱۴۰۹ق.
الاصابه : ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به كوشش علي معوض و عادل عبدالموجود، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۵ق.
الاغانی : ابوالفرج الاصفهانی (م.۳۵۶ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۱۵ق؛
امتاع الاسماع : المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۲۰ق.
انساب الاشراف : البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به كوشش زكار و زركلي، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۷ق.
البدء و التاریخ : المطهر المقدسی (م.۳۵۵ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۹۰۳م؛
البدایة و النهایه : ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بيروت، مكتبة المعارف؛
تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر : الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، ۱۴۱۰ق؛
تاریخ خلیفه : خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به كوشش زكار، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۴ق؛
تاریخ طبری (تاريخ الامم و الملوك):الطبري (م.۳۱۰ق.)، به كوشش محمد ابوالفضل، بيروت، دار احياء التراث العربي.
تاریخ المدینة المنوره : ابن شبّه (م.۲۶۲ق.)، به كوشش شلتوت، قم، دار الفكر، ۱۴۱۰ق؛
تاریخ مدینة دمشق : ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۵ق؛
تاریخ الیعقوبی : احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
تحصیل المرام : محمد بن احمد الصباغ (م.۱۳۲۱ق.)، به كوشش ابن دهيش، ۱۴۲۴ق؛
تفسیر قرطبی (الجامع لاحكام القرآن): القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۵ق؛
التنبیه و الاشراف : المسعودی (م.۳۴۵ق.)، بيروت، دار صعب.الجامع اللطیف : محمد ابن ظهیره (م.۹۸۶ق.)، به كوشش علي عمر، قاهره، مكتبة الثقافة الدينيه، ۱۴۲۳ق.
جمهرة انساب العرب : ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۸ق؛
حجاز در صدر اسلام : صالح احمد العلی ، ترجمه: آيتي، مشعر، ۱۳۷۵ش؛
الدر المنثور : السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۴ق.
السیرة النبویه : ابن هشام (م.۲۱۳/۲۱۸ق.)، به كوشش السقاء و ديگران، بيروت، دار المعرفه.
شرح نهج البلاغه : ابن ابی‌الحدید (م.۶۵۶ق.)، به كوشش محمد ابوالفضل، دار احياء الكتب العربيه، ۱۳۷۸ق.
الطبقات الکبری : ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۸ق؛
العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین : محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۹ق.
عیون الاثر : ابن سید الناس (م.۷۳۴ق.)، بيروت، دار القلم، ۱۴۱۴ق.
فتوح البلدان :البلاذري (م.۲۷۹ق.)، بيروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م؛
الکامل فی التاریخ :ابن اثير (م.۶۳۰ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
مجمع البیان : الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، اعلمي، ۱۴۱۵ق.
المحبّر : ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به كوشش ايلزه ليختن شتيتر، بيروت، دار الآفاق الجديده؛
المعارف : ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، به كوشش ثروت عكاشه، قم، الرضي، ۱۳۷۳ش.
معجم البلدان : یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
معجم قبائل العرب : عمر کحّاله ، بيروت، الرساله، ۱۴۰۵ق؛
المعرفة و التاریخ : الفسوی (م.۲۷۷ق.)، به كوشش العمري، بيروت، الرساله، ۱۴۰۱ق.
المغازی : الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، ۱۴۰۹ق.
المفصل : جواد علی ، ۱۴۱۳ق.
المنتظم : ابن جوزی (م.۵۹۷ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر و ديگران، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۲ق.
المنمق :ابن حبيب (م.۲۴۵ق.)، به‌كوشش احمد فاروق، بيروت، عالم الكتب، ۱۴۰۵ق؛
النسب : ابن سلّام الهروی (م.۲۲۴ق.)، به كوشش مريم محمد، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۰ق؛
نهایة الارب : احمد بن عبدالوهاب النویری (م.۷۳۳ق.)، قاهره، دار الكتب و الوثائق، ۱۴۲۳ق.


۱. النسب، ابن سلّام الهروي، ج۱، ص۲۱۴.
۲. المعارف، ابن قتیبه، ج۱، ص۶۹.    
۳. جمهرة انساب العرب، ابن حزم، ج۱، ص۴۶۴.    
۴. المعارف، ابن قتیبه، ج۱، ص۱۱۵.    
۵. المعارف، ابن قتیبه، ج۱، ص۵۱۶.    
۶. معجم قبائل العرب، عمر کحّاله، ج۲، ص۵۶۰.    
۷. النسب، ص۲۱۴.
۸. جمهرة انساب العرب، ابن حزم، ص۴۶۴.    
۹. المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، جوادعلی، ج ۷، ص ۱۱۲.    
۱۰. المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب البغدادی، ص۱۱۱.    
۱۱. المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، جوادعلی، ج ۷، ص ۹۱.    
۱۲. مسند احمد، ج۷، ص۵۴۷.
۱۳. المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۲۸۹.
۱۴. تاریخ دمشق لابن عساکر، ابن عساکر، أبو القاسم،ج۱۰، ص۸۰.    
۱۵. المحبر، محمد بن حبیب البغدادی، ص۱۶۷.    
۱۶. المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، جوادعلی، ج ۷، ص ۲۶ و ۲۸.    
۱۷. تفسیر قرطبی، قرطبی، ج۲، ص ۱۳۰.    
۱۸. تاریخ دمشق لابن عساکر، ابن عساکر، أبو القاسم، ج۲۳، ص۸۰.    
۱۹. اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، ج۲، ص۲۲۰.
۲۰. السیرة النبویه (سیره ابن هشام ت السقا)، عبدالملک بن هشام، ج۱، ص۱۴۹.    
۲۱. اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، ج۲، ص۲۱۹.
۲۲. المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب البغدادی، ص۱۱۱.    
۲۳. المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب البغدادی، ۱۸۶.    
۲۴. المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب البغدادی، ص۲۶۷.    
۲۵. المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب البغدادی، ص۳۳.    
۲۶. المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب البغدادی، ص۲۷۴.    
۲۷. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۲۴۸.
۲۸. الطبقات الکبری ط العلمیه، ابن سعد، ج۱، ص۶۳.    
۲۹. التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج۱۰، ص۴۰۲.    
۳۰. اسباب النزول، واحدی، ص ۴۶۴.    
۳۱. تفسیر قرطبی، قرطبی، ج۲، ص ۱۶۸.    
۳۲. المعرفة و التاریخ، الفسوی، ج۱، ص۵۲۵.    
۳۳. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۱، ص۱۹۱.    
۳۴. حجاز در صدر اسلام، صالح احمد العلي، ص۴۷۵.
۳۵. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۹۳.    
۳۶. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص ۱۷۰.    
۳۷. الجامع اللطیف، ابن ظهيره، ج۱، ص۱۲۹.
۳۸. تحصیل المرام، محمد بن احمد الصباغ، ج۱، ص۲۴۸.
۳۹. تحصیل المرام، محمد بن احمد الصباغ، ج۱، ص۳۸۶.
۴۰. معجم البلدان، یاقوت الحموی، ج۲، ص۴۲۲.    
۴۱. فتوح البلدان، البلاذری، ج۱، ص۶۰.    
۴۲. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۴۹.    
۴۳. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۲۲.    
۴۴. معجم البلدان، یاقوت الحموی، ج۴، ص۲۱۱.    
۴۵. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۱۹.    
۴۶. العقد الثمین، محمد الفاسی، ج۱، ص۸.
۴۷. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۲۰.    
۴۸. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۱۹.    
۴۹. العقد الثمین، محمد الفاسی، ج۱، ص۸.
۵۰. المنمق، ابن حبیب، ج۱، ص۱۱۱.    
۵۱. المحبر، ابن حبیب، ج۱، ص۱۶۶.    
۵۲. المفصل، جواد علی، ج۷، ص۱۱۲.    
۵۳. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۴۱۱.    
۵۴. الاصابه، ابن حجر العسقلانی، ج۱، ص۶۸۶.    
۵۵. المفصل، جواد علی، ج۹، ص۲۴۹.    
۵۶. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۶۱.    
۵۷. المنمق، ابن حبیب، ج۱، ص۲۶۷.    
۵۸. المنمق، ابن حبیب، ج۱، ص۳۳.    
۵۹. المنمق، ابن حبیب، ج۱، ۵۱.    
۶۰. تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۱، ص۲۴۸.
۶۱. تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۲، ص ۱۷.
۶۲. جمهرة انساب العرب، ابن حزم، ج۱، ص۱۵۸.    
۶۳. تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۱، ص۲۴۸.
۶۴. المفصل، جواد علی، ج۷، ص۶۰.    
۶۵. المنمق، ابن حبیب، ج۱، ص۱۸۶.    
۶۶. التنبیه و الاشراف، علی بن حسین مسعودی، ج۱، ص۱۷۹.    
۶۷. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۲، ص۲۹۱-۲۹۲.    
۶۸. الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۱۶.    
۶۹. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۹۵.    
۷۰. اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۶۱.    
۷۱. تاریخ طبری، ابو جعفر طبری، ج۲، ص۲۸۸.    
۷۲. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۹۷.    
۷۳. الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۱۶.    
۷۴. تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۲، ص۱۹-۲۰.
۷۵. تکاثر/سوره۱۰۲، آیه۱.    
۷۶. اسباب النزول، الواحدی، ج۱، ص۴۹۰.    
۷۷. تفسیر قرطبی، القرطبی، ج۲۰، ص۱۶۸.    
۷۸. بحارالانوار، علامه مجلسی، محمدباقر، ج۴۵، ص۲۴۲.    
۷۹. الطبقات الکبری ط العلمیه، ابن سعد، ج۱، ص۱۱۶.    
۸۰. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۱۹-۲۰.
۸۱. السیرة النبویه (سیره ابن هشام ت السقا)، عبدالملک بن هشام، ج۱، ص۳۶۴ و ۳۶۵.    
۸۲. السیرة النبویه (سیره ابن هشام ت السقا)، عبدالملک بن هشام، ج۱، ص۳۶۷ و ۳۶۸.    
۸۳. السیرة النبویه (سیره ابن هشام ت السقا)، عبدالملک بن هشام، ج۱، ص۳۶۷ و ۳۶۸.    
۸۴. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۳.    
۸۵. المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، جوادعلی، ج ۸، ص ۲۴۹.    
۸۶. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۸۷. جامع البیان، طبری، مج ۸، ج ۹، ص ۱۰۰ ۱۰۲.    
۸۸. جامع البیان، طبری، مج ۸، ج ۹، ص ۱۰۵ و ۱۰۷.    
۸۹. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۳، ص۱۶۹.    
۹۰. انفال/سوره۸، آیه۳۵.    
۹۱. الدرالمنثور، سیوطی، ج۴، ص۶۱.    
۹۲. المیزان، علامه طباطبایی، محمدحسین، ج۹، ص۸۶.    
۹۳. الدر المنثور، السیوطی، ج۴، ص۶۱.    
۹۴. المحبر، محمد بن حبیب البغدادی، ص۱۳۳.    
۹۵. المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب البغدادی، ص۳۸۶.    
۹۶. جامع البیان، طبری، مج ۸، ج ۱۸، ص ۲۴۵.    
۹۷. الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۰۶.    
۹۸. انساب الاشراف، البلاذری، ج۱، ص ۱۳۸.    
۹۹. انساب الاشراف، البلاذری، ج۱۰، ص۲۷۷.    
۱۰۰. اسد الغابه،ابن اثیر، ج۵، ص۲۰۷.    
۱۰۱. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۸۹۶.    
۱۰۲. المحبر، محمد بن حبیب البغدادی، ص۱۶۰.    
۱۰۳. المغازی، واقدی، ج۱، ص۱۲۸.    
۱۰۴. المحبر، محمد بن حبیب البغدادی، ص۱۶۲.    
۱۰۵. الاشتقاق، ابن درید، ص۱۲۴.    
۱۰۶. المغازی، واقدی، ج۱، ص۱۲۸.    
۱۰۷. المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب البغدادی، ص۳۸۹.    
۱۰۸. المحبر، محمد بن حبیب البغدادی، ص۱۶۱.    
۱۰۹. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۲.    
۱۱۰. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۶۸.    
۱۱۱. انساب الاشراف، البلاذری، ج۱، ص ۲۱۴.    
۱۱۲. المحبر، ابن حبیب، ج۱، ص۱۶۰.    
۱۱۳. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۶۴۱.    
۱۱۴. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۳، ص۱۶۹.    
۱۱۵. تاریخ الاسلام، ج۲، ص۶۳.    
۱۱۶. المغازی، الواقدی، ج۱، ص۱۲۸.    
۱۱۷. انساب الاشراف،البلاذری، ج۱، ص ۱۴۴.    
۱۱۸. انساب الاشراف، البلاذری، ج۱، ص ۱۴۴.    
۱۱۹. امتاع الاسماع، المقریزی، ج۱۴، ص۳۲۹.    
۱۲۰. المغازی، الواقدی، ج۱، ص۱۴۲.    
۱۲۱. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۶.    
۱۲۲. المغازی، الواقدی، ج۱، ص۱۳۰.    
۱۲۳. الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۱۳.    
۱۲۴. تاریخ طبری، ابو جعفر طبری، ج۲، ص۴۶۴.    
۱۲۵. المغازی، الواقدی، ج۱، ص۱۴۲.    
۱۲۶. النسب، ابن سلّام الهروي، ج۱، ص۲۱۵.
۱۲۷. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۳۶۷.    
۱۲۸. تاریخ طبری، ابو جعفر طبری، ج۳، ص۱۶۴.    
۱۲۹. تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۱۴۲.    
۱۳۰. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۱۴۱.    
۱۳۱. عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۱، ص۱۳۷.    
۱۳۲. الاغانی، ابوالفرج الاصفهانی، ج۱۵، ص ۱۲۱.    
۱۳۳. تاریخ طبری، ابو جعفر طبری، ج۳، ص۶۴.    
۱۳۴. انساب الاشراف، البلاذری، ج۱۰، ص۲۷۳-۲۷۴.    
۱۳۵. تاریخ خلیفه، خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۹۱.    
۱۳۶. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۹۵.    
۱۳۷. تاریخ المدینة المنوره، ابن شبّه، ج۱، ص۲۵۱.    
۱۳۸. تاریخ یعقوبی، ابن یعقوب، ج۲، ص۱۲۸.
۱۳۹. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج۶، ص۲۹-۳۵.    
۱۴۰. الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۳۶۷.    
۱۴۱. الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۳۹۵.    
۱۴۲. اسد الغابه،ابن اثير، ج۳، ص۷۱۹.
۱۴۳. الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۳۶۷.    
۱۴۴. الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۳۹۵.    
۱۴۵. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۶۵.    
۱۴۶. نهایة الارب، احمد بن عبدالوهاب النویری، ج۱۹، ص۴۰۰.    
۱۴۷. تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۳۹، ص۴۲۰.    
۱۴۸. نهایة الارب، احمد بن عبدالوهاب النویری، ج۱۹، ص۴۰۱.    
۱۴۹. تاریخ خلیفه، خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۸.    
۱۵۰. تاریخ خلیفه، خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۲۴۳.    
۱۵۱. الاخبار الطوال، الدینوری، ج۱، ص۳۱۵.    
۱۵۲. انساب الاشراف، البلاذری، ج۷، ص۱۲۶.    
۱۵۳. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۶۰۷.    
۱۵۴. انساب الاشراف،البلاذری، ج۱۰، ص۲۷۴.    
۱۵۵. البدء و التاریخ، المطهر المقدسی، ج۳، ص۱۷۰.    
۱۵۶. انساب الاشراف، البلاذری، ج۱، ص ۳۸۱.    
۱۵۷. تاریخ طبری، ابو جعفر طبری، ج۳، ص۳۱.    
۱۵۸. تاریخ طبری، ابو جعفر طبری، ج۳، ص۶۶.    
۱۵۹. تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۵۶۳.    
۱۶۰. جمهرة انساب العرب، ابن حزم، ج۱، ص۱۶۴.    
۱۶۱. السیرة النبویه (سیره ابن هشام ت السقا)، عبدالملک بن هشام، ج۲، ص۵۷.    
۱۶۲. السیرة النبویه (سیره ابن هشام ت السقا)، عبدالملک بن هشام، ج۱، ص۵۹۳.    
۱۶۳. طبقات الشعراء لابن المعتز، ابن المعتز، ص۱۲۲.
۱۶۴. طبقات الشعراء لابن المعتز، ابن المعتز، ص۱۲۲.
۱۶۵. الاشتقاق، ابن درید، ص۱۲۲.    
۱۶۶. المحبر، محمد بن حبیب البغدادی، ص۱۳۳.    
۱۶۷. السیرة النبویه (سیره ابن هشام ت السقا)، عبدالملک بن هشام، ج۱، ص۱۲۴.    
۱۶۸. المغازی، واقدی، ج۱، ص۱۴۲.    
۱۶۹. النسب، ص۲۱۵.
۱۷۰. تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.
۱۷۱. تفسیر عبدالرزاق، عبد الرزاق الصنعانی، ج۲، ص ۲۶۲.    
۱۷۲. تاریخ دمشق لابن عساکر، ابن عساکر، أبو القاسم، ج۹، ص۱۹۳.    
۱۷۳. تاریخ ابن خیاط، ص۵۵.



حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بنی‌ سهم».    
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «بنی سهم در قرآن».    



جعبه ابزار