بغراس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَغْراس (نام باستانی: پاگرای)، دژ و روستایی کهن در شهرستان بیلان از استان خَتای کشور
ترکیه میباشد.
دژ بغراس در ناحیه مرزی بین
سوریه و
آناتولی در رشتهکوههای آمانوس بر سر راه
انطاکیه به
اسکندرون واقع بوده است و از لحاظ سوقالجیشی برای دفاع از انطاکیه اهمیت حیاتی داشته
و در جنگهای میان
عباسیان و بیزانسیها نقش مهمی ایفا کرده است. بغراس گاه در تصرف امپراتوران بیزانس و زمانی در دست
خلفای عباسی بود.
منابع تاریخی از چگونگی و زمان فتح بغراس به دست
مسلمانان سخنی به میان نیاوردهاند، اما به نظر میرسد که این ناحیه در جریان پیکارهای مسلمانان در سوریه پس از
جنگ یرموک و به هنگام فتح انطاکیه در ۱۵ق/۶۳۶م به دست
ابوعبیده جراح بدون جنگ فتح شده باشد.
زیرا هراکلیوس امپراتور روم شرقی پس از شکستهای پیاپی سپاهیانش در برابر مسلمانان، سوریه را رها کرد و به پایتخت خود
قسطنطنیه بازگشت و در سر راه خود، دژهای میان اسکندریه و طرسوس را نیز ویران کرد تا مسلمانان، بین انطاکیه و سرزمینهای
روم از اراضی آباد عبور نکنند.
به درستی روشن نیست که آیا قلعه بغراس در دوران فتوحات مسلمانان در سوریه وجود داشته است، یا نه؟ اما میدانیم که
هشام بن عبدالملک (حک ۱۰۵- ۱۲۵ق/۷۲۳-۷۴۳م)، خلیفه اموی برای محافظت از گذرگاههایی که به ناحیه ثغور منتهی میشد، قرارگاه و قلعهای کوچک که در آن ۵۰تن نگهبان استقرار داشتند، در گردنههای بغراس بنا کرد.
در همین زمان، اراضی بغراس در تملک
مسلمة بن عبدالملک (د ۱۲۰ق) بود که آن را
وقف قرار داد.
در دوره عباسیان،
هارونالرشید استحکامات جدیدی به نام «عواصم» در مرزهای حدود روم شرقی بنیان نهاد، تا غازیانی که از نبرد با رومیان باز میگشتند، به آنجا پناه آورند.
بغراس نیز از جمله «عواصم» به شمار میرفت. هارونالرشید تلاشهایی برای آبادانی این ناحیه کرد و حتی
زبیده همسر وی مهمانخانهای در بغراس ساخت و آن را
وقف رهگذران کرد که در سراسر سرزمینهای
شام مهانخانهای جز آن نبود.
در ۳۵۱ق/۹۶۲م سپاهیان امپراتوری روم شرقی در پی لشکرکشی به سرزمینهای اسلامی، به بغراس حمله کردند و مردم آنجا در برابر پرداخت ۱۰۰هزار درهم امان گرفتند.
در ۳۵۷ق/۹۸۶م نیکفوروس فوکاس امپراتور روم شرقی پس از تصرف کیلیکیا درصدد برآمد برای تثبیت مواضع خود انطاکیه را نیز مسخر کند؛ وی پس از تسخیر انطاکیه، استحکامات واقعی قلعه بغراس را پی افکند و یکی از فرماندهان خود به نام میخائیل بورتزس را بر آنجا گماشت.
این قلعه تا ۴۷۷ق/۱۰۸۴م که سلیمان بن قتلمش حک ۴۷۰-۴۷۹ق - بنیان گذار سلسله سلجوقیان روم - آنجا را به تصرف آورد، در دست رومیان بود.
در ۴۹۱ق/۱۰۹۸م قلعه بغراس و شهر انطاکیه به دست جنگجویان صلیبی سقوط کرد.
از این تاریخ قلعه بغراس در اختیار
دیویه یا داویهها (سواران معبد) قرار گرفت. دیویه یا داویه عنوان گروهی از جنگجویان صلیبی بود که حفظ جان زایران مسیحی میان
یافا و
بیتالمقدس را بر عهده داشتند.
در ۵۴۸ق/۱۱۵۳م
صلاح الدین ایوبی بغراس را به تصرف آورد و آن را ویران ساخت.
اما طولی نکشید که در ۵۸۸ق/۱۱۹۲م لئون ارمنی کیلیکیایی، پادشاه
ارمنستان قلعه بغراس را به تصرف آورد و در ۶۱۲ق/۱۲۱۵م به مرمت آن پرداخت و آنجا را به صلیبیان واگذارد.
در ۶۶۶ق/۱۲۶۸م ملک ظاهر بیبرس از ممالیک بحریه
مصر به هنگام فتح انطاکیه بر بغراس دست یافت. در دوره حاکمیت ممالیک بربغراس این قلعه مقر صاحب منصبی از ایالت
حلب بود و از نظر سوقالجیشی از آن جهت که در مرزهای میان ممالیک و پادشاهی ارمنی - کیلیکیایی واقع بود، اهمیت بسیار داشت.
در ۶۷۹ق/ ۱۲۸۰م بغراس مدت کوتاهی به تصرف مغولان درآمد.
اما دیری نپایید که ممالیک بار دیگر بر بغراس چیره شدند. ابن بطوطه در دیداری که در سده ۸ق/۱۴م از بغراس داشته، آن را قلعهای مستحکم واقع در مرزهای ممالیک و ارمنستان کوچک سیس با کشتزارها و باغهای سرسبز وصف کرده است که در مراتع آن طوایف ترکمن منزل داشتهاند.
بغراس تا ۹۲۱ق/۱۱۵م، هنگامی که سلطان سلیم عثمانی به مصر لشکر کشید، همچنان در قلمرو ممالیک بود، اما در همین سال، به تصرف عثمانیان درآمد و سلطان سلیم با ساختن برجی در آنجا بر استحکامات این قلعه افزود.
در ۹۵۹ق/۱۵۵۲م سلطان سلیمان قانونی، روستایی با یک کاروانسرا،
حمام و
مسجد جامع در نزدیکی قلعه بغراس بنا کرد.
در سده ۱۱ق/۱۷م اولیا چلبی از بغراس دیدن کرده، و در سفرنامه خود از قلعه مستحکم آن که ۱۵۰خانوار در آن سکنی داشتند و همچنین از حمام، کاروانسرا، مسجد جامع و بازار کوچک بغراس یاد کرده است.
امروزه از بغراس تنها روستای کوچکی بر جا مانده که به اوتان چای معروف است
ویرانههای قلعه بغراس در کنار این روستا هنوز باقی است. این قلعه بر روی صخرهای مخروطی شکل که از هر طرف دارای شیب است، ساخته شده بود و ساختمان آن یادآور معماری دژهای ارمنی در کیلیکیاست. این قلعه به صورت ضلعی و در طبقه ساخته شده، و ظاهراً در گذشته دارای دو دیوار بوده است و امروزه در آن بقایای یک کلیسا، یک رواق و شمار زیادی اتاق و چاه آب به چشم میخورد.
(۱) علی ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) محمد ابن ایاس، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۴۰۲ق/۹۸۲م.
(۳) ابن بطوطه، رحله، به کوشش طلال حرب، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
(۴) محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، به کوشش یحیی زکریا عباره، دمشق، ۹۹۱م.
(۵) عمر ابن عدیم، زبدة الحلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۷۰ق/۹۵۱م.
(۶) محمد ابن فرات، تاریخ، به کوشش قسطنطین زریق، بیروت، ۹۴۲م.
(۷) حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، به کوشش آمدرز، لیدن، ۹۰۸م.
(۸) ابراهیم اصطخری، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۸۷۰م.
(۹) یحیی انطاکی، تاریخ، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، طرابلس، ۹۹۰م.
(۱۰) اولیا چلبی، سیاحتنامه، به کوشش احمد جودت، استانبول، ۳۱۴ق.
(۱۱) احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
(۱۲) حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۳۶۲ش.
(۱۳) محمد راغب طباخ، اعلام النبلاء، به کوشش محمد کمال، حلب، ۳۴۴ق/۹۲۵م.
(۱۴) محمد بن جریر طبری، تاریخ؛ عباره، یحیی زکریا، تعلیقات بر الاعلاق الخطیرة نک: هم، ابن شداد؛
(۱۵) محمود عینی، عقد الجمان، به کوشش محمد محمد امین، قاهره، ۴۰۸ق/ ۹۸۸م.
(۱۶) قدامة بن جعفر، الخراج، به کوشش محمد حسین زبیدی، بغداد، ۹۷۹م.
(۱۷) المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، به کوشش مصطفی طلاس، دمشق، ۹۹۲م.
(۱۸) احمد مقریزی، السلوک، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۹۵۶م.
(۱۹) ولفگانگ مولروینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیة، ترجمه محمد ولید جلاّد، به کوشش سعید طیان، دمشق، ۴۰۴ق/۹۸۴م.
(۲۰) الیواقیت و الضرب فی تاریخ حلب، منسوب به ابوالفدا، به کوشش محمد کمال و فالحبکور، حلب، ۴۱۰ق/ ۹۸۹م.
(۲۱) EI ۲.
(۲۲) T O rk ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۶۷.
(۲۳) T O rkiye diyanet vakf o Isl @ m ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۹۱.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بغراس»، شماره۴۹۵۷.