بزهدیدگی کودکان در جرایم مواد مخدّر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بزهدیدگی کودکان در جرایم مواد مخدّر، بهمعنای سوء استفاده از اطفال در
خرید و فروش و قاچاق
مواد مخدر است، که یکی از عوامل مصرف
مواد مخدر و اعتیاد آنان محسوب میشود.
بزهکاری کودکان در مواد مخدّر همانند بزهکاری بزرگسالان بوده و تفاوت چندانی بین آنها از ناحیه ارتکاب بزه نیست، هرچند از ناحیه مجازات متفاوت هستند. عمده بحث بر جنبه دیگر یعنی بزهدیدگی کودکان در جرایم مواد مخدّر متمرکز میگردد که در ادامه به دو شکل رایج آن اشاره میکنیم.
اعتیاد به
مواد مخدّر از عواملی است که فرد را بهنابودی میکشاند و در پی آن
خانواده و اجتماع را نیز به تباهی سوق میدهد، اهمیت موضوع وقتی است که اینکار از ناحیه
کودکان جامعه صورت گیرد و توجّه خاص و بسیج عمومی زمانی بهصورت جدّی لازم میآید که اکثریت افراد یک جامعه یعنی کودکان در معرض خطر باشند. (دفتر مشاوره و برنامه ریزی امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش ایران در سال ۱۳۷۷ توانسته با کمک عوامل اجرایی خود در سطح کشور «۸۷۴۸۰» نفر دانش آموزش را در مقاطع گوناگون تحصیلی شناسایی نماید که در معرض اعتیاد یا قاچاق مواد مخدر و ... قرار دارند، بر اساس آمار مذکور ۴۷% این دانش آموزان در مقاطع راهنمایی و ۲۱% در مقاطع متوسطه مشغول تحصیل بودهاند.
این آمار که در سالهای اخیر قطعاً افزایش یافته زنگ خطر بسیار جدّی برای والدین و مسئولین مختلف مملکتی و آحاد مردم میباشد!!.)
معتاد کردن کودکان ممکن است به دو صورت انجام پذیرد:
به این معنا که شخص بزرگسالی مستقیماً و بلاواسطه، با انگیزه و به قصد معتاد کردن کودک باعث اعتیاد وی به مواد مخدّر یا مواد روانگردان گردد، این شیوه اغلب توسط قاچاقچیان، معتادان بزرگسال و معتادان همسال صورت میپذیرد.
معتاد کردن اطفال توسط قاچاقچیان بدینصورت است که چون فروش مواد مخدّر دارای
سود فراوان میباشد، از اینرو آنها سعی میکنند تا اطفال را به این مواد معتاد سازند تا بدینوسیله هم خود از لحاظ جنسی از آنها بهرهکشی نمایند و هم بهوسیله آنها جنس خود را بهفروش برسانند. از طرف دیگر قاچاقچیان مواد مخدّر اطفال معصوم و بیگناه را معتاد نموده و با شرکت و همدستی آنان به فعالیّتهای نامشروع خود ادامه میدهند و مطمئن هستند که اطفال در صورت ارتکاب جرم از پرداخت جزای نقدی معاف و محکومیتهای طولانی در مورد آنان اجرا نخواهد شد.
البته گروه دیگری از معتادان بزرگسال اشخاص بیگانه یا
والدین و یا سرپرستان قانونی اطفال میباشند که به قصد ارضاع طمعهای مالی یا جنسی بهصورت عالمانه یا جاهلانه، اطفال و افراد تحت سرپرستی خویش را معتاد مینمایند. معتادان همسال هم، گروه دیگری از معتاد کنندگان بهشیوه مستقیم هستند که بهانگیزه دمسازی، کنجکاوی، تفنّن و ... اطفال هم سن و سال خویش را به وادی اعتیاد میکشانند.
یعنی علل و عوامل اعتیادزایی که بهصورت غیرمستقیم و با واسطه به کشیده شدن اطفال به اعتیاد منجر میگردد، زیرا اطفال بهعنوان افراد آسیبپذیر میتوانند با نامناسب بودن بسترهای پرورشی خیلی زود و بهراحتی به اعتیاد روی آورند. از جمله علل و عوامل اعتیادزا برای اطفال میتوان به علل جسمی (توراث، نژاد، جنسیت، سن و وضع جسمی از نظر مصرف داروهای مسکن)، علل روانی (اختلالات روانی، هیجانات ناگهانی، احساس تنهایی،
کمبود محبّت و
افسردگی)، علل اجتماعی (وضع محیط خانواده، ناسازگاری، از هم گسیختگی
خانواده، عدم سرپرست و مراقبت، بیاعتنایی، عدم امکانات تفریحی، اعتیاد والدین و ...) اشاره نمود.
به هر صورت یکی از مهمترین علل اعتیادزا برای اطفال که جزء علل اجتماعی بهشمار میآید، اعتیاد والدین است.
امروزه بهرهکشی و سوء استفاده از اطفال در
خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر بهصورت فزایندهای گسترش یافته تا جایی که بهگفته بعضی از محققین، اشتغال به قاچاق توسط اطفال زیرنظر افراد مسن و باسابقه به یکی از حرفههای شایع انحرافی و غیرقانونی درآمده است. این اطفال بهعلت سبکی وزن و چابک بودن در پیمودن سریع کوچهها و خیابانها جهت انتقال پیامها و حمل مواد چون کوکائین و حشیش تحت عناوینی چون (هواپیما) به خدمت گرفته میشوند.
این پدیده شوم بهویژه در کشورهای در حال توسعه متاثر از شرایط نامناسب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی آن جوامع و به لحاظ وضعیت آسیبپذیری اطفال به صورت جرایم سازمان یافته بینالمللی درآمده است. عمدهترین کودکان آسیبپذیر جهت بهکارگیری در خرید و فروش و قاچاق مواد مخدّر بهویژه در قالب سازمان یافته اطفال مهاجر روستایی، اطفال پناهنده و اطفال کارگر خردسال
میباشند.
در این خصوص ماده ۱۸ قانون مبارزه با مواد مخدّر مصوب سال ۱۳۷۶ مجمع تشخیص مصلحت مقرّر کرده است: «هرگاه محرز شود که شخص باانگیزه و به قصد معتاد کردن دیگری باعث اعتیاد وی به مواد مخدّر مذکور در ماده ۸ شده است برای بار اوّل به پنج تا ده سال و برای بار دوّم به ده تا بیست سال حبس و در صورت تکرار به
اعدام محکوم خواهد شد».
واژه «دیگری» مذکور در صدر این ماده، عام بوده و از اینجهت شامل اطفال نیز میگردد و حتّی میتوان گفت اطفال بارزترین مصداق بزه دیده ماده مزبور محسوب میشوند. با در نظر گرفتن تفسیر فوق میتوان گفت که اگر شخصی با انگیزه و به قصد معتاد کردن طفل باعث اعتیاد وی به هروئین، مورفین، کراک و ... شود برای بار اوّل به پنج تا ده سال حبس و برای بار دوّم به ده تا بیست سال و در صورت تکرار به
اعدام محکوم میشود، خواه مرتکب بیگانه باشد و یا والدین طفل. همچنین مطابق بند ۱ از قانون اصلاح ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی مصوّب ۱۳۷۶ که پیشتر ذکر شد اعتیاد زیانآور والدین به مواد مخدّر یکی از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی والدین تلقّی گردیده که در صورت تحقّق آن مطابق صدر همین ماده، دادگاه میتواند به اعمال سلب
حضانت در قالب اقدام تامینی سالب حق نسبت به والدین اقدام نماید.
با توجه به تاثیر مخرّب اعتیاد و پیامدهای فاسد و آثار بسیار منفی آن بر کودکان و نوجوانان، نویسندگان
کنوانسیون حقوق کودک نیز از این مهم غفلت ننموده و ماده ۳۳ آن را به شرح این مهم اختصاص دادهاند: «کشورهای طرف کنوانسیون تمام اقدامات لازم از جمله اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی، آموزشی را جهت حمایت از کودکان در برابر استفاده غیرقانونی از مواد مخدّر یا مواد محرّک همانگونه که در معاهدات بینالمللی مربوطه تعریف شده و جلوگیری از استفاده کودکان در تولید غیرقانونی و قاچاق اینگونه مواد بهعمل خواهند آورد.»
حمایت بینالمللی که در ماده ۳۳ کنوانسیون مزبور تجلّی یافته است، جامع و کامل بهنظر میرسد و شامل اقدامات پیشگیرانه فردی و اجتماعی و نیز جلوگیری و حفاظت از کودکان در عدم ابتلای آنان به اعتیاد در اشکال مختلف آن میباشد، ولی اشارهای به نحوه برخورد با مرتکبین این جنایت و ضمانتهای اجرایی ندارد.
انصاری، قدرتالله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۲، ص۴۰۷-۴۱۸، برگرفته از بخش «فصل پانزدهم جنایت علیه کودک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۳/۱۹.