• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بزرگداشت حادثه کربلا توسط ائمه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیشوایان دینی ما تلاش می‌کردند همواره یاد و خاطره امام حسین (علیه‌السّلام) و شهدای کربلا را زنده نگاه دارند. آن بزرگواران با برپایی مجالس روضه و گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام)، تشویق شعرا و مداحان به ذکر مصائب شهدای کربلا و... تلاش می‌کردند، حادثه کربلا برای همیشه زنده بماند. پیشوایان معصوم، علی رغم محدودیت‌های زیادی که از طرف حکومت‌های اموی و عباسی برای آنها ایجاد شده بود، توانستند با اتخاذ شیوه‌های صحیح و موضع گیری‌ها مناسب و با استفاده از شیوه‌های موثر از فرهنگ عاشورا و دست آورد‌های آن پاسداری کنند.



توجه دادن به حادثه کربلا و مصائب سیدالشهدا (علیه‌السّلام) حتی قبل از شهادت آن بزرگوار نیز وجود داشته است. پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بارها به مصائب امام حسین (علیه‌السّلام) اشاره کرده و بارها برای آن حضرت اشک ریخته است آن حضرت به گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) و زیارت قبر آن حضرت سفارش کرده است. در کتاب کامل الزیارات از حضرت امام باقر (علیه‌السّلام) روایت می‌کند که فرمود: هر گاه حسین (علیه‌السّلام) نزد پیغمبر خدا می‌آمد، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) او را به خود می‌چسبانید و به حضرت امیر (علیه‌السّلام) می‌فرمود: حسین (علیه‌السّلام) را نگاه دار. آن گاه امام حسین (علیه‌السّلام) را می‌بوسید و گریه می‌کرد یک بار امام حسین (علیه‌السّلام) به پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفت: چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: ‌ای پسر عزیزم من جای شمشیرهائی که بر بدن تو وارد خواهد شد، می‌بوسم و اشک می‌ریزم. حسین (علیه‌السّلام) گفت: پدر جان آیا من شهید می‌شوم؟ فرمود: آری، به خدا قسم که پدر و برادرت نیز کشته خواهند شد. امام حسین (علیه‌السّلام) گفت: آیا قبور ما پراکنده خواهد بود؟ فرمود: آری‌ ای پسر عزیزم. امام حسین (علیه‌السّلام) گفت: چه کسی از امت تو قبر ما را زیارت خواهد کرد؟ فرمود: غیر از صدیقین امت من، مرا و پدرت و برادرت و تو را زیارت نخواهند کرد.» (...لا یزورنی و یزور اباک و اخاک و انت الا الصدیقون من امتی.)
ابن عباس می‌گوید: من با امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) در مسیر صفین به نینوا رسیدیم. حضرت به من فرمود: ‌ای ابن عباس آیا این مکان را می‌شناسی عرض کردم: نه حضرت فرمود: اگر آن گونه که من این سرزمین را می‌شناسم، تو نیز می‌شناختی از آن نمی‌گذشتی جز آن که همانند من گریه می‌کردی. سپس حضرت گریه کرد و فرمود: وای وای آل ابوسفیان را با من چه کار؟ مرا با آل حرب چه کار؟ همان‌ها که حزب شیطان و اولیاء کفرند‌ ای اباعبدالله (خطاب به امام حسین (علیه‌السّلام)) صبر پیشه کن. چرا که پدرت نیز از این گروه همان می‌بیند که به تو می‌رسد. (اوه اوه ما لی و لآل ابی سفیان - ما لی و لآل حرب حزب الشیطان - و اولیاء الکفر- صبرا یا ابا عبدالله فقد لقی ابوک مثل الذی تلقی منهم)


پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) نیز هر یک از ائمه به نحوی در زنده نگاه داشتن و بزرگداشت حادثه کربلا سهم داشته‌اند. ما در این جا به برخی از تلاش‌های آن بزرگواران در این رابطه اشاره می‌کنیم.

۲.۱ - امام سجاد

امام سجاد (علیه‌السّلام) به منظور زنده ماندن یاد و خاطره شهدای کربلا و پدر بزرگوارش امام حسین (علیه‌السّلام) ، همواره گریه می‌کرد. آن حضرت یکی از بکائین (بسیار گریه کنندگان) عالم بود.
[۵] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۷۷، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۳.
[۶] بحرانی، عبدالله، العوالم العلوم، ج۱۷، ص۷۷، قم، مدرسة الامام المهدی، بی تا.

آن حضرت می‌فرمود: «انی لم اذکر مصرع بنی فاطمه الا خنقتنی العبرة.» هر زمان که به یاد قتلگاه فرزندان فاطمه (سلام‌الله‌علیهم) (کربلا) می‌افتم، گریه گلویم را می‌گیرد.
وقتی کاروان اسرای کربلا در راه بازگشت از شام به نزدیکی مدینه رسیدند، امام سجاد (علیه‌السّلام) به منظور توجه دادن مردم مدینه به شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، به بشیر بن جذلم فرمود: ‌ای بشیر خدا پدرت را رحمت کند او شاعر بود تو هم شعر می‌توانی بسرایی؟ بشیر می‌گوید: عرض کردم: بله یابن رسول الله من هم شاعرم. حضرت فرمود: «ادخل المدینه وانع ابا عبدالله» وارد مدینه شو و خبر شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) را اعلام کن.
بشیر می‌گوید: من سوار بر مرکبم شدم و وارد مدینه شدم. وقتی به مسجد پیامبر رسیدم، صدا را به گریه بلند کردم و این شعر را سرودم:
یا اهل یثرب لامقام لکم بها قتل الحسین فادمعی مدرار الجسم منه بکربلا مضرج والراس منه علی القناة یدار
بشیر سپس خبر ورود امام سجاد (علیه‌السّلام) و کاروان اسرا را اعلام کرد و اهل مدینه همگی به استقبال آنها رفتند.

۲.۲ - امام باقر

امام باقر (علیه‌السّلام) به منظور بزرگداشت حاثه کربلا برای امام حسین (علیه‌السّلام) اقامه عزا می‌کرد و به شیعیان دستور می‌داد، برای آن حضرت عزاداری کنند. علقمه حضرمی نقل می‌کند: امام باقر (علیه‌السّلام) در روز عاشورا برای امام حسین (علیه‌السّلام) در خانه‌اش اقامه عزا می‌کرد. «امام باقر (علیه‌السّلام) بر امام حسین (علیه‌السّلام) می‌گریست و به افرادی که در خانه بودند و از آنان تقیه نمی‌کرد، می‌فرمود: بر آن حضرت سوگواری کنند... و به آنان می‌فرمود: در مصیبت امام حسین (علیه‌السّلام) به یکدیگر تسلیت بگوئید. (... ثم لیندب الحسین ع و یبکیه و یامر من فی داره بالبکاء علیه و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاء بعضهم بعضا بمصاب الحسین ...)

۲.۳ - امام صادق

امام صادق (علیه‌السّلام) نیز همواره تلاش می‌کرد یاد و خاطره امام حسین (علیه‌السّلام) را زنده نگاه دارد. نوشیدن آب به یاد ابا عبدالله (علیه‌السّلام)، سفارش به شعرا به سرودن شعر برای آن حضرت و برپایی مجالس عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) از جمله اقدامات آن حضرت در این زمینه می‌باشد. امام صادق (علیه‌السّلام) به «داوود رقی» فرمود: «انی ما شربت ماء باردا الا و ذکرت الحسین (علیه‌السّلام)» من هرگاه آب سردی می‌نوشم به یاد حسین (علیه‌السّلام) هستم. سپس فرمود: هر بنده‌ای که آب بنوشد و به یاد حسین (علیه‌السّلام) باشد و قاتل آن حضرت را لعن کند، خداوند صد هزار حسنه برای او می‌نویسد و صد هزار گناه را از او پاک می‌کند و صد هزار درجه بر درجات معنوی‌اش می‌افزاید و چنان باشد که صد هزار بنده آزاد کرده باشد، و در روز قیامت شاد و خرم مبعوث گردد. (و ما من عبد شرب الماء فذکر الحسین (علیه‌السّلام) و لعن قاتله الا کتب الله له مائة الف حسنة، و محا عنه مائة الف سیئة؛ و رفع له مائة الف درجة، و کان کانما اعتق مائة الف نسمة، و حشره الله یوم القیامة ابلج الوجه)
هارون مکفوف می‌گوید به محضر امام صادق (علیه‌السّلام) شرفیاب شدم. حضرت فرمود: برایم مرثیه بخوان. من اشعاری برای آن حضرت خواندم. امام (علیه‌السّلام) فرمود: نه همان گونه که در قبر آن حضرت می‌خوانید، بخوان. و من خواندم:
امرو علی جدث الحسین فقل لاعظمه الزکیه
حضرت به گریه افتاد. من سکوت کردم. حضرت فرمود: ادامه بده. و من ادامه دادم:
یا مریم قومی و اندبی مولاک و علی الحسین فاسعدی ببکاک...
‌ای مریم برخیز و برمولای خود ندبه کن. و با گریه‌ات برحسین رستگاری طلب کن. حضرت و بانوان منزل گریه کردند. وقتی آرام شدند حضرت فرمود: ‌ای ابا هارون هر کس در مورد امام حسین (علیه‌السّلام) شعری بسراید و و ده نفر را بگریاند بهشت برای او واجب می‌شود. (یا ابا هارون من انشد فی الحسین فابکی عشرة فله الجنه)
[۲۶] بحرانی، عبدالله، العوالم العلوم، ج۱۷، ص۵۴۰، قم، مدرسة الامام المهدی، بی تا.

عبدالله بن حماد می‌گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) به من فرمود: به من خبر رسیده که در نیمه شعبان گروهی از ساکنین اطراف کوفه و دیگر نقاط، بر مزار امام حسین (علیه‌السّلام) در کربلا گردهم می‌آیند و زنانی نیز برای آن حضرت نوحه‌گری می‌کنند، و از این جمعیت گروهی قرآن می‌خواند و گروهی دیگر حوادث کربلا را بازگو می‌کنند و جمعی نوحی‌گری کرده و برخی نیز مرثیه می‌خوانند. گفتم: فدایت شوم، من نیز بخشی از آنچه را می‌فرمایید، دیده‌ام. امام (علیه‌السّلام) فرمود: سپاس خداوندی را که در میان مردم گروهی را قرار داد که به سوی ما می‌آیند و برای شهدای ما مرثیه می‌خوانند. (بلغنی ان قوما یاتونه من نواحی الکوفة و ناسا [اناسا] من غیرهم و نساء یندبنه و ذلک فی النصف من شعبان فمن بین قارئ یقرا و قاص یقص و نادب یندب و قائل یقول المراثی فقلت نعم جعلت فداک قد شهدت بعض ما تصف فقال الحمد لله الذی جعل فی الناس من یفد الینا و یمدحنا و یرثی لنا...)
از عبدالله بن سنان روایت شده که در روز عاشورا بر امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) وارد شدم در حالی که جمع زیادی اطراف ایشان را فراگرفته بودند و ایشان چهره‌ای اندوهناک و غمگین و اشک بار داشت. عرض کردم: یا بن رسول الله از چه می‌گریید؟ فرمود: مگر نمی‌دانی در چنین روزی حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید. گریه به او امان نداد تا سخن بیشتر بگوید و همه مردم به گریه افتادند. (اوفی غفلة انت اما علمت ان الحسین اصیب فی هذا الیوم...)
در نقلی آمده است: کمیت شاعر و برادرش در ایام تشریق (روزهای ۱۰- ۱۱- ۱۲ ذی الحجه که حجاج در سرزمین منی بیتوته می‌کنند.) خدمت امام صادق (علیه‌السّلام) رسیدند. کمیت به امام عرض کرد: اجازه می‌فرمایید اشعاری را که سروده‌ام بخوانم؟ پس از اجازه امام، کمیت اشعاری در رثای امام حسین (علیه‌السّلام) خواند و امام در حق او دعا کرد و برای او آمرزش طلبید. (و دخل الکمیت بن زید و اخوه الورد بن زید علی ابی جعفر محمد بن علی رضی الله عنه فی بعض ایام التشریق بمنی فقال الکمیت: یا ابن رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ! قد قلت ابیاتا ا فلا انشدکها؟ فقال له ابو جعفر: یا ابا المستهل! علیک بذکر الله فانها ایام ذکر، فقال: صدقت یا ابن رسول الله! و انی احب ان تسمعها، فقال: هات ما بدا لک! فانشده کمیت قصیدته... قال: فرایت ابا جعفر و قد حسر عن ذراعیه ثم تحول الی القبلة و رفع یدیه فقال: اللهم اغفر للکمیت! یقوله ثلاثا.)
[۳۳] لکهنوی، میر حامد حسین، عبقات الانوار، ج۱۰، ص۳۶۶، اصفهان، کتابخانه عمومی امام امیرالمومنین ، ۱۳۶۶، دوم.


۲.۴ - امام رضا

امام رضا (علیه‌السّلام) به منظور بزرگداشت حادثه کربلا، گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) را موجب بخشش گناهان بزرگ شمرده است. آن حضرت در حدیثی می‌فرماید: «بر شخصیتی همانند امام حسین (علیه‌السّلام) ، گریه کنندگان باید گریه کنند چرا که گریه بر حسین (علیه‌السّلام) گناهان بزرگ را از بین می‌برد.» (فعلی مثل الحسین (علیه‌السّلام) فلیبک الباکون فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام) امامان شیعه حتی تباکی (حالت گریه به خود گرفتن) را به عنوان ارزشی والا در مصیبت امام حسین (علیه‌السّلام) تلقی کرده‌اند. امام رضا (علیه‌السّلام) نیز در حدیثی می‌فرماید: کسی که یاد آور مصیبت ما شود و برای آن ستم هائی که در حق ما شده گریه کند، درجه وی فردای قیامت نظیر درجه ما خواهد بود. کسی که متذکر مصیبت ما گردد و گریان شود و دیگران را هم گریان کند چشم وی در آن روزی که همه چشم‌ها گریانند گریان نخواهد بود. اگر کسی در مجلسی بنشیند که امر دین ما خاندان در آن زنده و تقویت شود قلب او در آن روزی که عموم قلب‌ها می‌میرند، نخواهد مرد. (من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب منا- کان معنا فی درجتنا یوم القیامة- و من ذکر بمصابنا فبکی- و ابکی لم تبک عینه یوم تبکی العیون- و من جلس مجلسا یحیا فیه امرنا- لم یمت قلبه یوم تموت القلوب)
[۴۲] بحرانی، عبدالله، العوالم العلوم، ج۱۷، ص۵۳۱، قم، مدرسة الامام المهدی، بی تا.

دعبل خزایی می‌گوید: ایام شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به محضر امام رضا (علیه‌السّلام) رسیدم. حضرت محزون و اندوهگین بود. وقتی مرا دید فرمود: خوش آمدی‌ ای دعبل. آفرین برکسی که با دست و زبانش ما را یاری کند. سپس حضرت مرا در کنار خویش نشاند در حالی که یارانش نیز گرد آن حضرت بودند و فرمود: ‌ای دعبل دوست دارم امروز برای ما مرثیه بخوانی چرا که این ایام، ایام اندوه ما اهل بیت است. حضرت از اهل بیت خویش نیز خواست که پشت پرده بنشینند و در مصائب جدشان گریه کنند. سپس حضرت به دعبل فرمود: اشعاری بخوان و وی نیز مرثیهای را در ماتم امام حسین (علیه‌السّلام) و اهل بیتش خواند. که بخشی از آن چنین است:
افاطم لو خلت الحسین مجدلا و قد مات عطشانا بشط فرات... (ثم انه نهض و ضرب سترا بیننا و بین حرمه و اجلس اهل بیته من وارء الستر لیبکوا علی مصاب جدم الحسین)
[۴۶] بحرانی، عبدالله، العوالم العلوم، ج۱۷، ص۵۴۵، قم، مدرسة الامام المهدی، بی تا.

ای فاطمه اگر پیکر به خاک و خون غلطیده حسین (علیه‌السّلام) را که تشنه کام کنار شط فرات به شهادت رسیده، به خاطر آوری در آن هنگام کنار آن پیکر، به چهره‌ات لطمه می‌زنی و اشک چشمانت را بر رخسارت سرازیر می‌سازی‌ ای فاطمه ‌ای دختر بهترین مردم، برخیز و بر ستارگان آسمان‌ها در آن صحرای خشک ناله بزن... آری، تا آن زمان که خورشید در عالم پرتو افشانی می‌کند و ندای مؤذنی برای نماز بلند است و مادامی که خورشید طلوع و غروب می‌کند و به هنگام شبانگاهان و صبحگاهان بر آنان می‌گریم.
امام رضا (علیه‌السّلام) درحدیثی به منظور توجه دادن به روز عاشورا فرمودند: «کسی که روز عاشورا به دنبال کاری نرود خدا حاجت‌های دنیا و آخرت او را روا خواهد کرد. کسی که روز عاشورا روز مصیبت و حزن و گریه او باشد خدا روز قیامت را روز فرح و خوشحالی وی قرار خواهد داد و چشم او در بهشت بما روشن خواهد شد.» (من ترک السعی فی حوائجه یوم عاشورا، قضی الله له حوائج الدنیا و الآخرة، و من کان یوم عاشورا یوم مصیبته و حزنه و بکائه جعل الله عزّوجلّ یوم القیامة یوم فرحه و سروره)


ائمه اطهار (علیه‌السّلام) همواره به منظور زنده نگاه داشتن یاد و خاطره کربلا، شیعیان را تشویق می‌کردند که به زیارت امام حسین (علیه‌السّلام) مشرف شوند. در روایتی امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: هر کسی در روز قیامت آرزو می‌کند که از زائران قبر امام حسین (علیه‌السّلام) باشد از فزونی آنچه از کرامت آنان نزد خداوند مشاهده می‌کنند. (ما من احد یوم القیامة الا و هو یتمنی انه من زوار الحسین لما یری مما یصنع بزوار الحسین ع من کرامتهم علی الله تعالی) در حدیث دیگری آن حضرت می‌فرماید: هر کس دوست دارد روز قیامت در کنار سفره‌های نور الهی بنشیند باید از زائران امام حسین (علیه‌السّلام) باشد. (من سره ان یکون علی موائد النور یوم القیامة- فلیکن من زوار الحسین بن علی ع) در این رابطه روایات بسیار زیادی وارد شده است. ائمه شیعی برای بزرگداشت حماسه کربلا حتی تربت امام حسین (علیه‌السّلام) را قطعه‌ای از خاک بهشت و متبرک و موجب شفای از دردها معرفی کردند. ( امام موسی بن جعفر می‌فرمایند: «لاتاخذوا من تربتی شیئا لتبرکوا به فان کل تر به لنا محرمه الا تربه جدی الحسین فان الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا واولیائنا»)


بدون شک ائمه اطهار (علیه‌السّلام) تلاش کرده‌اند حماسه حسینی همواره جاوید بماند و به عنوان مشعلی جاودان فراروی انسان‌های آزاده باشد. شهید مطهری (رحمة‌الله‌علیه) در این رابطه می‌نویسد: ائمه دین خواستند قیام امام حسین (علیه‌السّلام) به صورت یک مکتب و به صورت یک مشعل فروزان همیشه باقی بماند. این یک چراغی است از حق، از حقیقت از دوستی و از حقیقت خواهی. این یک ندایی است از حق طلبی از حریت و آزادی، این مکتب آزادی و این مکتب مبارزه با ظلم را خواستند برای همیشه باقی بماند در زمان خود ائمه این دستور صادر شد، سبب شد که جریان زنده و فعال و انقلابی به وجود آید. نام امام حسین (علیه‌السّلام) شعار انقلاب علیه ظلم گشت یک عده شاعر انقلابی به وجود آمدند؛ مانند کمیت اسدی، دعبل خزایی، سید حمیری. کمیت اسدی می‌دانید کیست؟ همان کسی که با اشعارش از یک سپاه بیشتر برای بنی امیه ضرر داشت.
[۵۶] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۵، ص۳۳۸، تهران، صدرا، بی تا.



بزرگداشت عاشورا؛ برداشت نیل به شهادت از قیام عاشورا؛ برداشت عرفانی از قیام عاشورا؛ تحریفات عاشورا.


۱. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۶۹، نجف، دار المرتضویه، ۱۳۵۶.    
۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۵۳۳، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵.    
۳. راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۴۵، قم، مدرسة الامام المهدی، ۱۴۰۹.    
۴. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۵۲، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳.    
۵. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۷۷، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۳.
۶. بحرانی، عبدالله، العوالم العلوم، ج۱۷، ص۷۷، قم، مدرسة الامام المهدی، بی تا.
۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۱۵.    
۸. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۷۰.    
۹. محدث اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۱۲۱.    
۱۰. سید بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، ص۱۱۵.    
۱۱. مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین، ص۳۷۴.    
۱۲. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۴۷، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳.    
۱۳. سید بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، ص۱۱۵.    
۱۴. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۹۰.    
۱۵. سید بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، ص۱۱۵.    
۱۶. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۹۰.    
۱۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۹۳.    
۱۸. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۹۰.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۳۹۱.    
۲۰. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۷۰.    
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۳۹۱.    
۲۲. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۷۱.    
۲۳. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۴۶۴.    
۲۴. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۱۳.    
۲۵. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۷، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳.    
۲۶. بحرانی، عبدالله، العوالم العلوم، ج۱۷، ص۵۴۰، قم، مدرسة الامام المهدی، بی تا.
۲۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۳۴۰.    
۲۸. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۷۴.    
۲۹. مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین، ص۲۲۳.    
۳۰. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۳، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳.    
۳۱. کوفی، ابو محمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۸، ص۲۷۵.    
۳۲. مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین، ص۱۱۲.    
۳۳. لکهنوی، میر حامد حسین، عبقات الانوار، ج۱۰، ص۳۶۶، اصفهان، کتابخانه عمومی امام امیرالمومنین ، ۱۳۶۶، دوم.
۳۴. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۶۹.    
۳۵. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۳۸.    
۳۶. مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین، ص۲۲۴.    
۳۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۱۳.    
۳۸. مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین، ص۱۰۰، بیروت، موسسة الخرسان للمطبوعات، ۱۴۲۶.    
۳۹. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۸، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳.    
۴۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ج۱، ص۱۳۱.    
۴۱. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۷۸، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳.    
۴۲. بحرانی، عبدالله، العوالم العلوم، ج۱۷، ص۵۳۱، قم، مدرسة الامام المهدی، بی تا.
۴۳. محدث اربلی، کشف الغمه، ج۳، ص۱۱۴، قم، رضی، ۱۴۲۱.    
۴۴. مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۷۳، قم، موسسه النشر الاسلامی، بی تا.    
۴۵. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۵۷، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳.    
۴۶. بحرانی، عبدالله، العوالم العلوم، ج۱۷، ص۵۴۵، قم، مدرسة الامام المهدی، بی تا.
۴۷. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۶۷، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۴، اول.    
۴۸. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۶۹.    
۴۹. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۴۶.    
۵۰. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۷۲.    
۵۱. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۴۶.    
۵۲. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۷۲.    
۵۳. طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامه، ص۳۱۵، قم، بعثت، ۱۴۱۳.    
۵۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۹۶.    
۵۵. حسین بن عبد الوهاب، عیون المعجزات، ص۹۴.    
۵۶. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۵، ص۳۳۸، تهران، صدرا، بی تا.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بزرگداشت حادثه کربلا توسط ائمه(ع)» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۲/۲۱.    






جعبه ابزار