برس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِرْس، یا
بُرْس، نام شهری باستانی بر کرانه
رود فرات، نزدیک محل شهر باستانی
بابل، و اکنون در جنوب شرقی
کربلا و شمال
نجف قرار دارد.
در وجه تسمیه آن گفتهاند که چون در آنجا پارچههای کتانی میبافتند، آن را
برس (پنبه) خواندهاند. برخی آن را مأخوذ از بلوس۱، الهه باستانی که حدس زده میشود معبدش در
برس بوده، دانستهاند
آثار باستانی این محل، به رغم برخی اشارات، کهنتر از
عصر بختنصر نیست و این آثار را
برس نمرود خواندهاند. بعضی از محققان، این شهر و آثار یاد شده را در محل شهر کلدانی بورسیپا دانستهاند.
باکینگم ( که به استناد تلفظ مردم محلی، هر دو ضبط
بِرس و
بُرس را درست دانسته، احتمال داده است که «بورسیپا» ی استرابن، به عنوان شهر مقدس آرتمیس و آپولو، و «
بارسیتا» ی
بطلمیوس، و «بیرسیا» ی یوستینوس همه بر محل واحدی دلالت دارند. در این صورت مراد از بورسیپا در برخی گزارشهای مربوط به دوره
هخامنشیان و اسکندر همان
برس است.
)
آثار تاریخی
برس که بخشی از آن طی حفریات سده ۱۹م پدیدار شد، مشتمل است بر یک
معبد و یک برج با اتاقهای متعدد که شباهت زیادی با دیگر ابنیه بابل در دوره بخت نصر دارد. این بنای رفیع بر بالای تپهای واقع است و در نزدیکی آن تپه دیگری وجود دارد که خرابههای موجود بر فراز آن، به
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) منسوب است. دو معبد کوچک در آنجا قرار داشته است که گفتهاند یکی از آنها در نقطهای واقع شده که
نمرود حضرت ابراهیم (علیهالسلام) را به
آتش افکند. بخش مهمی از نوشتههای بابلی در همین خرابههای
برس یافت شدهاست
در منابع اسلامی، کهنترین یادکرد از
برس به عصر
ضحاک باز میگردد.
در فتوح اسلامی هم از این شهر یاد شده،
و
بلاذری در سده ۳ق از بقایای قصر آجری نمرود بن کنعان یاد کرده که در جنگل بیانتهای
برس قرار داشته است.
مالیات این جنگل به روزگار
امام علی (علیهالسلام) ۴ هزار
درهم بوده است.
در همین دوره نیز مانند عصر باستان، پارچههای کتانی
برس معروف بوده، و
مسعودی از جامههای ساخت آنجا موسوم به خطرنیه یاد کرده است.
کاغذ هم از محصولات صنعتی
برس به شمار میرفته، و چون این شهر در کنار فرات بوده،
کشاورزی قابل توجهی داشته است، اما از اواخر عصر عباسی که بستر قدیم فرات خشک شد، کشاورزی نیز به تدریج از میان رفت؛ تا آنکه در زمان شاه طهماسب اول صفوی نهر طهمازیه را برای آب رسانی به
نجف حفر کردند.
برس گویا از مراکز ستاره شناسی نیز بوده است و مطابق برخیمنابع، ستارهشناسانِ
برسی در بابل خدمت میکردند.
از شخصیتهای منسوب به
برس، در دوره اسلامی، میتوان به
عبدالله بن حسن برسی، از دبیران معروف عهد
معتضد عباسی و رئیس دیوان بادوریا، و رجب بن محمد بن رجب، معروف به
حافظ برسی که به
حله رفت و از دانشمندان نامدار عصر شد، اشاره کرد.
(۱) علی ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) عبدالرحمان ابن جوزی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۱م.
(۳) عبدالله ابوعبید بکری، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفی سقا، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۴) یعقوب ابویوسف، الخراج، بیروت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
(۵) حسن امین، دائرهالمعارف الاسلامیه الشیعیه، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۶) احمد بلاذری، فتوحالبلدان، بیروت، ۱۴۱۳ق/ ۱۹۹۱م.
(۷) قدامه بن جعفر، الخراج، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م.
(۸) لئوناردو کینگ، تاریخ بابل، ترجمه رقیه بهزادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۹) علی مسعودی، مروج الذهب، به کوشش شارل پلا، بیروت، ۱۹۷۳م.
(۱۰) یاقوت حموی، معجم بلدان.
(۱۱) محمدعلی یعقوبی، البابلیات، نجف، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م.
(۱۲) J S, Travels in Mesopotamia, London, ۱۸۲۷.
(۱۳) Dandamayev M A, Iranians in Achaemenid Babylonia, California, ۱۹۹۲.
(۱۴) Garelli P and V Nikiprowetzky, Le Proche - Orient asiatique, Paris, ۱۹۷۴.
(۱۵) Handcock, P S P, Mesopotamian Archaeology, London, ۱۹۱۲.
(۱۶) Josephus, Against Apion, tr H St J Thackeray, Cambridge, ۱۹۶۶.
(۱۷) Layard A H, Discoveries in the Ruins of Nineveh and Babylon, London, ۱۸۵۳.
(۱۸) Myers P V N, Remains of Lost Empires, New York, ۱۸۷۴.
(۱۹) Strabo, The Geography, tr, H L Jones, London, ۱۹۶۶.
(۲۰) Vaux W S W, Nineveh and Persepolis, London, ۱۸۵۱.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «برس»، شماره۴۷۴۳.