برزند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَرْزَند، دهستان و شهری تاریخی در
استان اردبیل است که از پیشینه برزند پیش از
اسلام اطلاعی در دست نیست، اما بعد از اسلام در کتب قرنهای دوم و سوم و چهارم و هشتم از آن یاد شده است.
دهستان برزند. در بخش انگوتِ شهرستان گِرمی در
استان اردبیل، و مشتمل است بر ۴۹ آبادی که جمعیت آن در ۱۳۷۱ ش به حدود ۶۶۲، ۷ تن میرسید. مساحت این دهستان بالغ بر ۳۸۸ کم ۲. برزند در ۴۷ و ۵۳ طول شرقی و ۳۸ و ۵۸ عرض شمالی، و در ارتفاع ۰۸۰، ۱متری از سطح
دریا واقع است.
کسروی نام برزند را با نام زرند
ساوه، زرنگ
سیستان و برزنج اران از یک ریشه میداند
هوای آن گرم و
آب آن عمدتاً از
چاه و
چشمه است. کشت
گندم و
جو، دامداری و فرشبافی در آن رواج دارد. مرکز برزند (پایین برزند) ده قاسم کندی در ارتفاع ۸۸۰، ۱ متری در هجده کیلومتری شمال شرقی ده رضی (اَرشَق) واقع است. این مرکز دارای
مسجد و
مدرسه است.
به نوشته رزم آرا، دهستان برزند تابع اردبیل و مرکز آن قلعه برزند بود
که در ۱۳۵۵ ش تابع بخش گِرمی در شهرستان مغان شد.
رودخانه فصلی برزند چای (سوباشی) از این آبادی میگذرد
در سرشماری آبان ۱۳۷۵ش این دهستان دارای ۷۹۱ خانوار با ۸۲۱، ۴نفر جمعیت بوده است.
بنابر فهرست تقسیمات کشوری در ۱۳۶۶ ش، به مرکزیت قاسم کندی در شهرستان مغان، و در ۱۳۷۱ ش به نام پایین برزند، به مرکزیت قاسم کندی، ضبط شده است. و
ویرانه های شهر قدیمی برزند در آبادی قلعه برزند در حدود دوازده کیلومتری مغرب شهر گرمی برجاست. ظاهراً قلعه برزند که در زمان
سلطنت ناصرالدین شاه تعمیر شده بود و به نام قلعه یِنِرال (جنرال) خوانده میشد،
بعدها دوباره ویران شد.
از پیشینه برزند پیش از
اسلام اطلاعی در دست نیست. در عصر اسلامی، نخستین بار از برزند در وقایع سال ۱۲۲ق نام برده شده است. در این سال خزرها بر نواحی جنوبی
قفقاز و
آذربایجان تاختند، اما در برزند با سپاهیان حَرَشی، سردار عرب روبهرو شدند و پس از پیکاری سخت شکست خوردند و گریختند.
نام آن از
قرن دوم و سوم در
قیام بابک خرم دین در کتابها آمده است.
در اوایل سده ۳ق با آغاز جنبش بابک خرمدین، این منطقه از جمله برزند، دستخوش ناآرامی شد و پس از آنکه بابک لشکریان خلیفه معتصم را بارها شکست داد، در ۲۲۰ق افشین برای سرکوب او به آذربایجان رفت و در برزند اردو زد و به بازسازی استحکامات آنجا پرداخت.
به نوشته
ابن خرداذبه،
افشین در جنگ با بابک، برزند را مستحکم، و به
لشکرگاه خود تبدیل کرد؛ بدین صورت که در فاصله دو فرسنگی برزند به سوی بذ، در سادراسب، یک
خندق و با فاصله دو فرسنگ از آن در زهرکَش خندقی دیگر، و سپس در دو فرسنگی زهرکش، در دوالرود (یا روذالروذ) سومین خندق را حفر کرد تا از
شبیخون سپاهیان بابک در
امان باشد. از خندق سوم افشین تا البذ یک فرسنگ بیشتر فاصله نبود.
بابک سرانجام در ۲۲۲ق شکست خورد و
اسیر شد و او را در دهم
شوال همان سال به برزند، نزد افشین بردند و وی چند ماه همانجا زندانی بود.
طبری فاصله خندق سوم افشین را تا البذ دو فرسنگ مینویسد که کمابیش با فاصله دهکده قلعه برزند کنونی به طور مستقیم به طرف غرب (تا قره سو) مطابقت میکند. اما بنابر آنچه از مطالب ابن خرداذبه برمی آید، از برزند تا بذ حدود هفت فرسنگ بود. بابک پس از شکست و گرفتار شدن مدتی در برزند زندانی بود.
بنا به نوشته
اصطخری فاصله برزند تا اردبیل پانزده فرسنگ بوده است
که آن را سه روزه طی میکردهاند
و برزند تا وَرْثان (مرز کوره
آذربایجان با اَران) نیز چهارده فرسنگ فاصله داشته اند.
در قرن چهارم،
مَقْدسی، برزند را شهری کوچک به شمار آورده و آن را بازار
ارمنستان و بارکدهای مفید و پاکیزه در کوره آذربایجان دانسته است. از مطالب مقدسی
چنین بر میآید که در قرن چهارم برزند از لحاظ تجاری مهم بوده و با ارمنستان و دیگر سرزمینها پیوندهای بازرگانی داشته است نویسنده
حدود العالم نیز در قرن چهارم از محصولات برزند به جامه قَطیفه آن اشاره میکند. مؤلف حدود العالم یک سده و نیم پس از این وقایع، برزند را شهری خرم و آبادان، با آبهای روان و کشت بسیار یاد کرده،
ظاهراً پیش از حمله
مغول برزند اعتبار خود را از دست داده بود، زیرا
یاقوت آن را شهری پراهمیت ندانسته است.
از تاریخ برزند در سدههای بعد آگاهی نداریم، اما گمان نمیرود این ناحیه از تاخت و تاز و ویرانگری مغولان مصون مانده باشد؛ چه، حمدالله مستوفی در سده ۸ق از برزند با عنوان ناحیهای مخروبه یاد میکند که تنها دهی از آن برجا مانده است.
می نویسد: برزند به اندازه دهی معمور و حاصلش غله و هوایش به گرمی مایل است. به نوشته
ابوبکر قطبی اَهَری جانی بیگ از
سلاطین ازبک در ۷۵۸ در
جنگ با
ملک اشرف چوپانی از طریق برزند وارد تومان مشکین شد.
(۱) ابن خرداذبه، کتاب المسالک والممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۲) ابراهیم
بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۳) ایران وزارت کشور حوزه معاونت برنامه ریزی و خدمات مدیریت دفتر تقسیمات کشوری، اجرای قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۴) ایران وزارت کشور معاونت سیاسی و اجتماعی دفتر تقسیمات کشوری، تقسیمات کشور جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۵) تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران، شهریور ۱۳۵۵، (بی جا: بی تا).
(۶) حدود العالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۷) حمدالله
بن ابیبکرحمدالله مستوفی، کتاب نزهه القلوب، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۸) حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج ۴: استان سوم و چهارم (آذربایجان)، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۹) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران، فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۸: اردبیل، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۱۰) غلامحسین ساعدی، خیاو، یا، مشکین شهر، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۱۱)
محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۷۹ـ۱۸۹۶، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۱۲)
ابوبکر قطبی
اهری، تواریخ شیخ اویس.
(۱۳) تاریخ شیخ اویس، چاپ ین فن لون، لاهه ۱۳۷۳.
(۱۴)
محمد بن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۵) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۱۶)
احمد بن اسحاق یعقوبی، کتاب البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۷) آمارنامه استان اردبیل (۱۳۷۷ش)، سازمان برنامه و بودجه استان اردبیل، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۱۸) ابناثیر علی
بن محمد، الکامل فی التاریخ.
(۱۹) سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، استان اردبیل، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۲۰) فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور (
اهر)، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۶ش، ج ۷.
(۲۱) کسروی
احمد، کاروند، به کوشش یحیی ذکاء، تهران، ۱۳۵۶ش. (۲۲) یعقوبی
احمد، تاریخ، بیروت، دارصادر.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «برزند»، شماره۴۷۴۱. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ج۱، ص۹۵۰، برگرفته از مقاله «برزند».