بردهداری پیش از اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بردهداری پیش از
اسلام، در
عربستان مانند دیگر سرزمینهای
جهان باستان وجود داشته است.
پیش از
اسلام، بردگی در
عربستان، مانند دیگر سرزمینهای
جهان باستان و پیش از
عصر میانه، رایج بوده است.
اما با معلومات پراکندهای که درباره این دوره در دست است، نمیتوان با اطمینان به بیشترِ مسائل این
نهاد اجتماعی پاسخ داد.
در آستانه
هجرت، اکثریت بردگان
عربستان غربی، یعنی کالایی بازرگانی که در
مکّه فراوان بود و سوداگرانی چون
عبدالله جُدعان از
فروش آن
ثروت میاندوختند،
زنگیان حبشی بودند که عدهای از آنان بعداً
هسته پاسداران مکّه به نام «
احابیش» را تشکیل دادند.
بلال، نخستین اذانگوی
اسلام، از همین
بردگان بود.
بیگمان کاروانیان
عرب، بردگان سفیدپوستِ عربنژاد را، که شمارشان بسی کمتر بود، با خود میآوردند یا
بادیهنشینان عرب اینگونه بردگان را به اسیری میگرفتند.
برای نفی وجود بردگان عربنژاد هیچ دلیلی در دست نیست، هر چند
بازخرید اسیران در میان
قبایل بادیهنشین کاملاً رواج داشته است.
شاهد مثال موثّق آن،
زید بن حارثه کلبی است که بعدها
پسرخوانده حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله
وسلم شد.
درباره برده گرفتن افراد در ازای
دَین یا
فروش کودکان به دست اولیای آنان شاهدی در دست نیست؛ روایات متأخّر و نادری که این قبیل حوادث در آنها نقل شده
این
کودکان را
بیسرپرست معرفی کرده است.
از اینها گذشته، دور از احتیاط خواهد بود اگر اطلاعات پراکنده و اندکی را که در احوال بردگان
حجازِ پیش از
اسلام به دست میآید، به همه حوزههای جغرافیایی و اجتماعی تعمیم دهیم.
چه بسا
رفتار بادیهنشینان با
یکجانشینان در این باره متفاوت بوده باشد.
تحقیر مداوم
نسل بردگان، ولو تنها از جانب
مادر، و
هجو کسی که
اسیر را به زنی میگیرد چه بسا بیشتر از جمله ویژگیهای
روحیه بادیهنشینی باشد تا بازتاب رفتار عام
شهرنشینان.
زندگینامه عَنتَره،
شاعر و
فارِسِ عرب،
پسر مردی بادیهنشین و زنی از
بردگان حبشی که میبایست
دلاوریها نشان میداد تا
پدرش او را به فرزندی خود بپذیرد، «داستانی است ساخته و پرداخته» در مخالفت با محرومسازی از
ارث، اگر نگوییم در مخالفت با
برده نگه داشتن کودکانی که محصول چنین
زناشوییهایی بودهاند؛ و این خود دلیلی است بر اینکه مسئله با
حدّت مطرح بوده و راهحل آزادمنشانهای، دست کم در برخی کانونها، لازم داشته است.
در
رسم و
عادت عامّه عرب پیش از اسلام، احتمالاً میان دو طایفه از بردگان تمایزی وجود داشته که دارای ریشهای
سامی و بسیار کهنسال است و چه بسا هیچگاه در قانونی مدوّن انعکاس نیافته باشد، و آن اینکه بردهای که در خانه صاحبش زاده میشد (
عَبدُقِنٍّ ؛ این لفظ بعداً بر بردهای اطلاق شد که
حق مالکیت تام و تمام بر او اعمال میشد)، به خلاف
برده مکتسَب (
عَبد مملوکه)، نه به
فروش میرسید و نه
رها میشد.
به احتمال بسیار،
رسم جاهلی خودفروشی زنان برده به سود صاحبانشان نیز وجود داشته است، زیرا در
قرآن این رسم بصراحت
محکوم شده است.
(۱) ابن منظور، لسان العرب، بیروت ۱۹۵۵ـ۱۹۵۶.
(۲) علی
بن حسین ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره ۱۳۲۳.
(۳) علی
بن محمد جرجانی، التعریفات، بیروت ۱۹۶۹.
(۴) محمد
بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، قاهره ۱۳۴۶.
(۵) عبدالله
بن احمد، المغنی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۶) ابن قدامه مقدسی، الشرح الکبیر، در ابن قدامه، المغنی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۷) ابراهیم
بن علی ابواسحاق شیرازی، المهذّب فی فقه الامام الشافعی، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
(۸)
سلیمان بن خلف باجی، المنتقی شرح موطأ الامام مالک، مصر ۱۳۳۱ـ۱۳۳۲، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۹) عبدالرحمان جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۰) محمد
بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، قم ۱۴۰۹ـ.
(۱۱) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۱۲) محمد
بن احمد شمس الائمه سرخسی، کتاب المبسوط، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۳) زین الدین
بن علی شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۴) اسعد شیخ الاسلامی، احوال شخصیه، ج ۱، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۵) محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
(۱۶) عبدالقادر عوده، التسریع الجنائی الاسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، بیروت (بی تا).
(۱۷) جعفر
بن حسن محقق حلی، شرایع
الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ عبدالحسین محمدعلی، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
(۱۸) موسوعة جمال
عبدالناصر فی فقه الاسلامی، ج ۸، قاهره ۱۳۹۱.
(۱۹) محمد حسن
بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع
الاسلام، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۲۰) عمرو
بن بحر جاحظ، الحیوان، قاهره ۱۹۳۸.
(۲۱) محمد رشیدرضا، تفسیرالمنار، ج ۱۱، مصر ۱۳۷۲/۱۹۵۳.
(۲۲) محمدطاهر سنوسی، مجموعة القوانین التونسیة.
(۲۳) حسن
بن علی نظام الملک، سیاست نامه، چاپ شارل شفر، پاریس ۱۸۹۱ـ۱۸۹۳.
(۲۴) احمد
بن اسحاق یعقوبی، البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۲.
(۲۵) ابن حوقل، کتاب صورة الارض، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۳۸ـ۱۹۳۹.
(۲۶) ابن قتیبه، المعارف، چاپ عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۲۷) ابراهیم
بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۲۸) عمرو
بن بحر جاحظ، رسالة فی مناقب الترک و عامة جند الخلافة، چاپ فان فلوتن در Tria opuscula auctore al-Djahiz, Leiden ۱۹۰۳.
(۲۹) محمد
بن جریر طبری، کتاب تاریخ الرسل و الملوک، چاپ دخویه (و دیگران)، لیدن ۱۸۷۹ـ۱۹۰۱.
(۳۰) کیکاووس
بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوس نامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۳۱) احمد
بن محمد مسکویه، کتاب تجارب الامم، ج ۱، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۲/۱۹۱۴، چاپ افست بغداد (بی تا).
(۳۲) محمد
بن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۷۷.
(۳۳) محمد
بن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، چاپ محمد تقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۱۹ ش.
(۳۴) حسین
بن علی نظام الملک، سیاستنامه، با یادداشتهای محمد قزوینی، چاپ مرتضی مدرس چهاردهی، تهران ۱۳۳۴ ش.
(۳۵) احمد
بن اسحاق یعقوبی، تاریخ، چاپ هوتسما، لیدن ۱۸۸۳.
(۳۶) بهرام بیضایی، نمایش در ایران، تهران ۱۳۴۴ ش.
(۳۷) تاج السلطنه، خاطرات تاج السلطنه، چاپ منصوره اتحادیه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۳۸) محمود حسینی منشی، تاریخ احمدشاهی، چاپ از نسخة عکسی، چاپ دوستمراد سیدمرادوف، مسکو ۱۹۷۴.
(۳۹) دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، چاپ براون، لیدن ۱۹۰۱.
(۴۰) رشیدالدین فضل الله، کتاب تاریخ مبارک غازانی: داستان غازان خان، چاپ کارل یان، لندن ۱۳۵۸/۱۹۴۰.
(۴۱) پیرامده امیلین پروب ژوبر، مسافرت به ارمنستان و ایران، ترجمة محمود مصاحب، تبریز ۱۳۴۷ ش.
(۴۲) غلامحسین ساعدی، اهل هوا، تهران ۱۳۴۲ ش.
(۴۳) محمد
بن هندوشاه شمس منشی، دستورالکاتب فی تعیین المراتب، چاپ عبدالکریم علی اوغلی علیزاده، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
(۴۴) ابوبکر قطبی اهری، تاریخ شیخ اویس، چاپ ین فن لون، لاهه ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
(۴۵) عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دورة قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۴۶) دوستعلی معیرالممالک، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران ۱۳۵۱ ش.
(۴۷) تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۴ ش).
(۴۸) حسن
بن علی نظام الملک، سیرالملوک (سیاست نامه)، چاپ هیوبرت دارک، تهران ۱۳۵۳ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بردهداری»، شماره۹۳۴.