بدائع الافکار فی الأصول (عراقی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«بدایع الافکار»
تقریرات درس خارج اصول
آیتالله شیخ ضیاءالدین عراقی است که توسط
میرزا هاشم آملی به رشته
تحریر درآمده است. کتاب در چهار جلد تدوین شده است که جلد اول آن در برنامه موجود است.
در این جلد از کتاب خلاصه آراء و نظریات اصولی آقا ضیاء تا پایان بحث
اوامر در هفت فصل تدوین شده است.
در این
اثر از مباحث مقدماتی تا آخر بحث اوامر مطرح شده است. افکار و نظریات آقا ضیاء در میان آراء اصولی از
اهمیت فوق العادهای برخوردار است لذا به مواردی از آنها اشاره میشود:
به نظر آقا ضیاء قواعد اصولیه در تمام ابواب
فقه جریان دارد برخلاف
قواعد فقهیه که در همه ابواب فقه جاری نیست بلکه مضیق است؛ مثلا
قاعده طهارت مخصوص کتاب
طهارت یا
قاعده قرعه مخصوص
مخاصمات است اما اینکه بگوئیم
خبر واحد حجت است یا
مقدمه واجب ،
واجب است اینها در تمام ابواب فقه جاری هستند؛ پس مورد
قاعده اصولی
عام است ولی مورد قواعد فقهی
خاص است.
برخی از محققین گفتهاند که واضع الفاظ
خداوند است.
محقق عراقی اشکال نقضی به این نظریه کرده و میفرماید بر فرض اینکه واضع خداوند باشد ولی او که
جسم نیست و دارای
دهان و
حلق و
حنجره و
زبان و
لب نمیباشد پس نحوه
وضع الهی چگونه است؟ به نظر ایشان واضع الفاظ برای معانی، خود انسان است.
آقا ضیاء بر
استحاله قسم رابع (وضع خاص و موضوع له عام) بیان دیگری دارند و آن اینکه: گاهی تمام نظر به خود فرد و خصوصیت فردی است. در اینجا عنوان خاص مرآت برای عام نیست و گاهی آنکه
آلت و طریق مشیر قرار گرفته کلی مقید به خصوصیات فردی است. این نیز با حفظ تقیدش به خصوصیات، مرآت برای مفهوم کلی
انسان نمیشود.
وی درباره اعراض نسبیه معتقد است که موجودات خارجی بر سه دستهاند:
جواهر ،
اعراض ، و وجود رابطی. عقلای
عالم در مکالمات خویش نیاز دارند که از هر سه دسته موجودات خارجی با عباراتی تعبیر کنند و برای هر کدام دالی قرار دهند لذا در مقام وضع، اسماء را برای جواهر و اعراض و حروف را برای
اعراض نسبیه قرار دادهاند.
موصولات از اسماء مبهمه هستند که برای یک سلسله معانی مبهمه وضع شدهاند که به واسطه صله از آنها رفع
ابهام میشود.
در اشکال دور بر
تبادر میفرماید که برای دفع آن نیازی نداریم به اینکه سخن از
علم اجمالی و
علم تفصیلی به میان آوریم بلکه میگوئیم علم تفصیلی به وضع وابسته به تبادر است و تبادر هم وابسته به علم تفصیلی به وضع است. منتها این دو علم تفصیلی دو فرد و دو شخص از علم تفصیلی هستند که یکی موقوف و دیگری موقوف علیه است و یک چیز بیش نیست تا دور پیش آید و
موقوف عین موقوف علیه باشد.
آقا ضیاء در بیان
امتناع عقلی استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد میفرماید: استعمال بدون لحاظ صحیح نیست زیرا یا مقوم آن است و یا مصحح و مجوز آن، و هر استعمالی لحاظی میطلبد و لحاظ لفظ به تبع لحاظ معنی است و لحاظ معنی استقلالی است و اگر دو معنی را مستقلا و جداگانه لحاظ کرد باید به تبع هرکدام لفظ را هم لحاظ کند و با توجه به اینکه یک لفظ بیشتر نیست اگر بخواهیم در اکثر از معنای واحد استعمال کنیم لازم میآید لفظ را دو بار به تبع دو معنی لحاظ کنیم و اجتماع دو لحاظ آلی در لفظ واحد محال است.
صیغه
امر افاده وجوب میکند چون مقتضای
اطلاق امر
وجوب است نه
ندب . ایشان میفرماید اراده وجوبیه در مقام
ثبوت اراده شدید و اراده شدید
بسیط است ولی اراده ندبیه مرکب از اراده و ضعف است. اما در مقام
اثبات آنهم تابع مقام ثبوت است. وقتی اراده شدیده بسیط شد بیان امر بسیط قید زاید نمیخواهد همین که گفت «صل» این
اصل قالب اراده شدید و بسیط است.
نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.