بداء (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بداء به معنای تغییر مقدّرات غیر حتمی بر اثر افعال اختیاری میباشد.
بداء از ماده «ب د و» و در لغت به معنای ظاهر شدنی آشکار است.
به گفته برخی به صحرانشین از آن رو بادی گفته میشود که وی هنگام سکونت در
شهر و قریه، در ساختمانها و محیط اجتماع پنهان است؛ ولی هنگامی که به بیابان میرود در فضایی باز و گسترده که سایهای در آن نیست آشکار میشود.
بداء اگر به رأی و عقیده استناد یابد در صورتی که شخص مسبوق به رأیی نباشد به معنای پیدایش رأی وگرنه به معنای تغییر رأی است.
بداء در اصطلاح به معنای تغییر مقدرات از سوی
خداوند بر اساس پارهای حوادث و وقایع و تحت شرایط و عوامل ویژه است.
بداء در جوامع روایی
شیعه ، به گونهای مورد توجه خاصّ قرار گرفته است که برخی آن را نقلیِ صِرف دانستهاند.
اهل سنت نیز به رغم عدم پذیرش بداء و توهم مخالفت آن با
علم الهی و نسبت دادن انحصار اعتقاد آن به شیعه،
روایات بداء را بیش از
امامیه در کتب خود نقل کردهاند
، به هر حال توجه به منزه بودن ذات الهی از هرگونه جهل و نقص از یک سو و اسناد بداء به
خداوند در متون دینی از سوی دیگر زمینهای فراهم آورده تا مسئله بداء بهطور گسترده در منابع کلامی و تفسیری مورد توجه و تحقیق قرار گیرد و بهطور مستقل کتابهایی در این زمینه تألیف شود. در اینگونه کتب دو جهت عمده مورد نظر بوده است:نخست تبیین مفهوم بداء و اینکه چگونه اعتقاد به آن مستلزم اسناد
جهل به خداوند نیست و دیگر اینکه اعتقاد مزبور نه تنها موجب پذیرش نقص نیست، بلکه میتواند در تصحیح نگرش
انسان به اداره جهان از سوی خداوند مؤثر باشد.
بداء به معنای تغییر در مرادات الهی است. برخی معتقدند بداء در
علم حقتعالی، در مرحله لوح و محو و اثبات است. بنا بر نظر
ملاصدرا بداء از ناحیه خداوند نبوده و صور موجودات
عالم، در امّالکتاب و
لوح محفوظ موجودند. امام خمینی این نظر را نمیپسندد و بر اساس موطن تفصیلی حضرت
علمیه و اعیان ثابته و مقدرات و استعدادات اعیان ثابته و باتوجهبه روایات وارده در این زمینه راهحلی دقیق برای منشاء
بداء تبیین کرده است. ایشان
علم مکنون مخزون حق را که در روایات، بداء از آن دانسته شده است بر اعیان ثابته تطبیق میکند و بر این اعتقاد است که چنین
علمی،
علم غیبی حقتعالی است که احکام بداء نیز در آن موطن رقم میخورد و خداوند از ازل نسبت به آنها آگاه است. برایناساس، بداء یکی از اقتضائات مقدرات اشیاء در آن موطن غیبی است که در آن
علم مخزون مکنون وجود دارد. یعنی بداء نیز جز مقدرات اشیاء است. این
علم اختصاص خداوند است؛ زیرا موطن این
علم، صقع مکنون مخزون و
علم ربوبی است که همان تعین ثانی و
حضرت علمیه است.
امام خمینی بر این باور است که بداء که ملاصدرا بیان کرده است به حسب نشاه عینیه میباشد که در حضرت ملکوت و
عالم نفوس است. اما منشا همین بداء حضرت
علمیه و تعین ثانی است
پس آنچه برخی حکما به خاطر پرهیز از راه یافتن جهل بر
عالم علیالاطلاق و نیز تغییر و تغیر در
علم حضرت حق قائلاند و بداء را ناشی از خلق ثانی میگیرند، تام و تمام نیست.
برایناساس امام خمینی منشا بداء را به لحاظ عینیه و خارج، مرتبه واحدیت و اعیان ثابته میداند و درعینحال نیز این امر را موجب تغییر در حضرت حق و
علم ازلی او نمیداند. پس منشا بداء بودن
اعیان ثابته به معنای
علم خداوند به بداء در همان موطن واحدیت است نه اینکه خداوند به بداء
علم نداشته باشد و سپس این
علم رقم بخورد.
بداء به سبب نقشی که در جهات تربیتی و تشویق به سرعت گرفتن در کارهای خیر دارد در روایات شیعه با اهمیت فراوان تلقّی شده است. در روایتی از
امام صادق (علیهالسلام) آمده است که خداوند به چیزی همانند بداء بزرگ شمرده نشده است
و در مورد دیگر فرمودهاند:اگر مردم پاداش اعتقاد به بداء را میدانستند در سخن گفتن از آن سستی نمیکردند.
قرآن کریم گرچه بهطور مستقیم به مسئله بداء نپرداخته است؛ ولی مضمون آن از برخی آیات استفاده میشود. این آیات در سه دسته جای میگیرد:
۱. آیاتی که ناظر به مبانی و اجزای مفهوم بداء است؛ از جمله
آیات قضا و قدر محتوم و غیر محتوم،
علم مطلق و ازلی خداوند،
عدم محدودیت
قدرت خدا
و نیز تأثیر
اراده و فعل ذاتباریتعالی در هر زمان و بر همه حوادث.
۲. آیاتی که تغییر سرنوشت انسانها را بر اثر افعال اختیاری آنان مطرح میکنند؛ مانند ۱۱
رعد و ۵۳
انفال ۳. آیاتی که ناظر به مصادیق عینی بداء بوده، به موارد خاص آن اشاره دارد؛ مانند:۱۰ ۱۱
نوح ۱۰۵ ۱۳۷ و
صافّات ۲۱
و ۲۶
مائده ؛ ۹۶ و ۱۴۲
اعراف ۱۱
فاطر و ۴
دخان با درک صحیح مسئله بداء انسان درمییابد که در جایگاه هر انتخاب و انجام هر کاری خداوند ناظر اوست و براساس همین انتخاب و عملکرد، مقدرات وی در هر لحظه از سوی خداوند رقم میخورد:«... کُلَّ یَوم هُوَ فی شَأن»،
برخلاف پندار
یهود که خداوند پس از
خلقت ، از
تدبیر امور
عالم دست کشیده است
:«و قالَتِ الیَهودُ یَدُ اللّهِ مَغلولَةٌ غُلَّت اَیدیهِم ولُعِنوا بِما قالوا بَل یَداهُ مَبسوطَتانِ یُنفِقُ کَیفَ یَشاءُ....».
در چنین زمینه فکری ارزش اموری همچون
توبه ،
دعا و کارهای خیر در سایه التزام به توکل روشنتر میشود. برخی براینپندارند که بداء این ایده فیلسوفان را نیز ردّمیکندکه خدا پس از آفرینش عقول و نفوس فلکی براساس قاعده الواحد معزول از تصرف شده است
؛ ولی باید توجه داشت که اینگونه اظهار نظرها ناشی از سوء برداشت و عدم توجه به عمق محتوای قواعد و مبانی عقلی است.
به رغم تصریح به مسئله بداء در
صحاح معروف
و نیز نقل برخی
روایات در این زمینه از سوی برخی از مفسران
اهل سنت برخی از ایشان بداء را ملازم با جهل خدا دانستهاند
، در حالی که همچنانکه در
روایات امامان معصوم (علیهمالسلام) آمده است بداء به هیچ وجه
علم الهی را محدود نمیکند و ناشی از جهل نیست.
توهم تلازم بداء با جهل و نقصان
علم خدا موجب گردیده تا برخی
عالمان شیعه نیز از به کار بردن بداء در مورد خداوند استیحاش داشته و حتی آن را انکار کنند
یا اینکه بداء را تأویل برده، آن را به معنای اظهار و ابداء بدانند.
بسیاری از صاحبنظران بداء را از سنخ
نسخ دانستهاند، با این تفاوت که بداء در تکوین و نسخ در
تشریع است
یا اینکه بداء فقط در تکوینیّات و نسخ در تکوینیّات و تشریعیّات هر دو جاری است.
البته برخی از اهل سنت هم بداء را همان نسخ دانسته و مفاد آیه «یَمحوا اللّهُ ما یَشاءُ...»
را با مفاد آیه «ما نَنسَخ مِن ءایَة اَو نُنسِها...»
یکی دانستهاند.
الاعتقادات؛ الانتصار؛ بحارالانوار؛ تصحیح اعتقادات الامامیه؛ تفسیر العیاشی؛ تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تلخیص المحصل (نقد المحصل)؛ جامعالبیان عن تأویل آیالقرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ الذریعة الی تصانیف الشیعه؛ رسائل الشریف المرتضی؛ صحیح البخاری؛ العدة فی اصول الفقه؛ الکافی؛ المسائل العکبریه؛ معجم مقاییس اللغه؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نبراسالضیاء؛ النهایة فی غریب الحدیث والاثر.
•
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بداء:تغییر مقدّرات غیر حتمی بر اثر افعال اختیاری». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.